Mjamshidi (بحث | مشارکت‌ها)
Mjamshidi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۳۱: خط ۳۱:


==معرفی فرمانفرما==
==معرفی فرمانفرما==
پدر مریم فیروز، عبدالحسین فرمانفرما پسر فیروز میرزا و نوه عباس میرزا - ولیعهد فتحعلی شاه قاجار بود از سیاستمداران و شاهزادگان قاجار و مادرش بتول احشمی از خانواده بزرگ کرمانشاه بود. پدرش یکی از شاهزادگان بانفوذ آخر دوره قاجار بود که در اوائل دوران پهلوی نیز نفوذ و اعتبار خود را تا حد زیادی حفظ کرد، هرچند سرانجام به غضب رضاشاه گرفتار شد. <ref>http://www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref>
پدر مریم فیروز، عبدالحسین فرمانفرما پسر فیروزمیرزا و نوه عباس میرزا - ولیعهد فتحعلی شاه قاجار بود از سیاست‌مداران و شاهزادگان قاجار و مادرش بتول احشمی از خانواده بزرگ کرمانشاه بود. پدرش یکی از شاهزادگان بانفوذ آخر دوره قاجار بود که در اوائل دوران پهلوی نیز نفوذ و اعتبار خود را تا حد زیادی حفظ کرد، هرچند سرانجام به غضب رضاشاه گرفتار شد. <ref>http://www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref>
او آشکارا از سیاست بریتانیا حمایت می‌کرد،  فرمانفرما چند صباحی نخست وزیر شد؛ اما دولتش مستعجل بود و رقابت‌های پشت پرده و رغبت نداشتن احمدشاه به او، زود از معرکه بیرونش کرد<ref>http://khorasannews.com/Newspaper/MobileBlock?NewspaperBlockID=684405</ref> او در سال های بعد والی کرمان، شیراز و... شد.<ref>رک: بهنود، مسعود، این سه زن</ref>
او آشکارا از سیاست بریتانیا حمایت می‌کرد،  فرمانفرما چند صباحی نخست وزیر شد؛ اما دولتش مستعجل بود و رقابت‌های پشت پرده و رغبت نداشتن احمدشاه به او، زود از معرکه بیرونش کرد<ref>http://khorasannews.com/Newspaper/MobileBlock?NewspaperBlockID=684405</ref> او در سال‌های بعد والی کرمان، شیراز و... شد.<ref>رک: بهنود، مسعود، این سه زن</ref>
===تحصیل===
===تحصیل===
تحصیلات اولیه (تا کلاس پنجم ابتدایی) را توسط معلم خانگی در خانه پدری گذراند. سپس در مدرسه ناموس به ادامه تحصیل پرداخت. وی به لحاظ هوش و استعداد طی 7 سال به زبان فرانسه و عربی تسلط یافت و سپس در مدرسه فرانسوی «ژاندراک»  به تحصیلات خود ادامه داد. در این دوران نزد معلمانی همچون طوبی آزموده و صدیقه دولت‌آبادی که در زمره پیشکسوتان جنبش اجتماعی زنان بودند، تحصیل کرد.<ref>http://www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref> او دکتری خود را در برلین گرفت
تحصیلات اولیه (تا کلاس پنجم ابتدایی) را توسط معلم خانگی در خانه پدری گذراند. سپس در مدرسه ناموس به ادامه تحصیل پرداخت. وی به لحاظ هوش و استعداد طی 7 سال به زبان فرانسه و عربی تسلط یافت و سپس در مدرسه فرانسوی «ژاندراک»  به تحصیلات خود ادامه داد. در این دوران نزد معلمانی همچون طوبی آزموده و صدیقه دولت‌آبادی که در زمره پیشکسوتان جنبش اجتماعی زنان بودند، تحصیل کرد.<ref>http://www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref> او دکتری خود را در برلین گرفت
===ازدواج===
===ازدواج===
=====ازدواج با عباسقلی اسفندیاری=====
=====ازدواج با عباسقلی اسفندیاری=====
شانزده سال داشت که با عباسقلی اسفندیاری فرزند محتشم‌السلطنه، رئیس مجلس شورای ملی که 26 ساله با وی اختلاف سنی داشت، ازدواج کرد،  این ازدواج، بنا به درخواست پدرش و با ملاحظات سیاسی انجام پذیرفت و نتیجه آن دو دختر به نام‌های افسانه و افسر اسفندیاری بود.<ref>http://www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref> او تا مرگ پدرش با اسفندیاری زندگی کرد و پس از فوت پدرش از او طلاق گرفت<ref>رک: بهنود، مسعود، این سه زن</ref> وی علت جدایی‌اش از همسرش را چنین شرح می‌دهد:« علت اصلی جدایی در تفاوت سنی بود. من 18 ساله بودم و او 45 سال داشت. او برایم خیلی محترم و عزیر بود. بد کسی را نمی‌خواست و اهل ارتشاء هم نبود. هیچگونه تفاهم اخلاقی بین ما وجود نداشت. ما در دو دنیای متفاوت بودیم. من علاقمند به مطالعه و کتاب بودم و او از این موضوع اصلا ناراحت می‌شد. مهمترین مسئله‌ای که بین ما وجود داشت رفتار او نسبت به پدرم بود.»<ref>www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref> مریم مدتی در منزل مادرش و مدتی در آپارتمان‌هایی که برادرانش در شهر داشتند زندگی کرد تا بالاخره تصمیم گرفت که زندگی مستقل داشته باشد. طلاق مریم در سال ۱۳۲۲ بود. <ref>www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref>
شانزده سال داشت که با عباسقلی اسفندیاری فرزند محتشم‌السلطنه، رئیس مجلس شورای ملی که 26 ساله با وی اختلاف سنی داشت، ازدواج کرد،  این ازدواج، بنا به درخواست پدرش و با ملاحظات سیاسی انجام پذیرفت و نتیجه آن دو دختر به نام‌های افسانه و افسر اسفندیاری بود.<ref>http://www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref> او تا مرگ پدرش با اسفندیاری زندگی کرد و پس از فوت پدرش از او طلاق گرفت<ref>رک: بهنود، مسعود، این سه زن</ref> وی علت جدایی‌اش از همسرش را چنین شرح می‌دهد: « علت اصلی جدایی در تفاوت سنی بود. من 18 ساله بودم و او 45 سال داشت. او برایم خیلی محترم و عزیز بود. بد کسی را نمی‌خواست و اهل ارتشاء هم نبود. هیچگونه تفاهم اخلاقی بین ما وجود نداشت. ما در دو دنیای متفاوت بودیم. من علاقمند به مطالعه و کتاب بودم و او از این موضوع اصلا ناراحت می‌شد. مهمترین مسئله‌ای که بین ما وجود داشت رفتار او نسبت به پدرم بود.»<ref>www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref> مریم مدتی در منزل مادرش و مدتی در آپارتمان‌هایی که برادرانش در شهر داشتند زندگی کرد تا بالاخره تصمیم گرفت که زندگی مستقل داشته باشد. طلاق مریم در سال ۱۳۲۲ بود. <ref>www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref>


=====ازدواج با نورالدین کیانوری=====
=====ازدواج با نورالدین کیانوری=====
در سال ۱۳۲۳ با معمار جوانی به نام نورالدین کیانوری، نوه شیخ فضل‌الله نوری، که عضو حزب توده بود و چهار سال از وی کوچکتر بود، ازدواج کرد. ازدواج یک شاهزاده قاجار با یک رهبر کمونیست، در همان زمان بازتاب وسیعی در نشریات داشت. نسبت اشرافی مریم فیروز و اقدام جسورانه او در پیوستن به «جنبش توده‌‌ای» با جنجال و سروصدای زیادی همراه شد، تا جایی که نشریات خارجی از او به عنوان «شاهزاده سرخ» نام می‌‌بردند.<ref>www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref>
در سال ۱۳۲۳ با معمار جوانی به نام نورالدین کیانوری، نوه شیخ فضل‌الله نوری، که عضو حزب توده بود و چهار سال از وی کوچکتر بود، ازدواج کرد. ازدواج یک شاهزاده قاجار با یک رهبر کمونیست، در همان زمان بازتاب وسیعی در نشریات داشت. نسبت اشرافی مریم فیروز و اقدام جسورانه او در پیوستن به «جنبش توده‌‌ای» با جنجال و سروصدای زیادی همراه شد، تا جایی که نشریات خارجی از او به عنوان «شاهزاده سرخ» نام می‌‌بردند.<ref>www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref>
==ورود به سیاست و اجتماع==
==ورود به سیاست و اجتماع==
مریم فیروز از مدت‌ها قبل از مرگ پدر و طلاق گرفتن از همسر، سودای فعالیت سیاسی داشت. او از مدت‌ها قبل گرایش‌های سیاسی مارکسیستی پیدا کرده‌بود. برخی می‌خواهند این رویکرد مریم فیروز را به شوهر دومش، نورالدین کیانوری نسبت دهند؛<ref>http://khorasannews.com/Newspaper/MobileBlock?NewspaperBlockID=684405</ref> مریم می گوید:«بعد از فوت پدرم در سال 1318 چون او دیگر نبود تا از جریانات لطمه و آسیب ببیند، خودم را از این جهت در مبارزه علیه شاه آزاد می‌دیدم. وقتی وارد این جریان شدم حدود سال‌های 1319-1320 بود. می‌دانستم که خیلی افراد خانواده‌ام با این زندگی که من انتخاب کرده‌ام مخالفند ولی چاره‌ای نبود می‌بایست رفت و راهی یافت.»<ref>www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref>  >
مریم فیروز از مدت‌ها قبل از مرگ پدر و طلاق گرفتن از همسر، سودای فعالیت سیاسی داشت. او از مدت‌ها قبل گرایش‌های سیاسی مارکسیستی پیدا کرده‌بود. برخی می‌خواهند این رویکرد مریم فیروز را به شوهر دومش، نورالدین کیانوری نسبت دهند؛<ref>http://khorasannews.com/Newspaper/MobileBlock?NewspaperBlockID=684405</ref> مریم می گوید:«بعد از فوت پدرم در سال 1318 چون او دیگر نبود تا از جریانات لطمه و آسیب ببیند، خودم را از این جهت در مبارزه علیه شاه آزاد می‌دیدم. وقتی وارد این جریان شدم حدود سال‌های 1319-1320 بود. می‌دانستم که خیلی افراد خانواده‌ام با این زندگی که من انتخاب کرده‌ام مخالفند ولی چاره‌ای نبود می‌بایست رفت و راهی یافت.»<ref>www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref>  >