Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۵۵: خط ۵۵:


==فمنیست‌ها و جان رالز==
==فمنیست‌ها و جان رالز==
برخی مثل «سوزان اکین» در جایگاه فمینیسمی «انسان‌گرا» درعین¬حال که روش رالز را قبول دارد، به پیش‌فرض‌های رالز درباره وضع نخستین در مورد [[زن]] و خانواده اشکال وارد می‌کند و انتقادش این است که زندگی خصوصی با هنجارهای مربوط به انصاف رالز که می‌خواهد انسان‌ها را از تبعیض نجات بدهد، هم‌خوانی ندارد، ولی از شیوه رالز برای تفکر اخلاقی به منزله روشی برای آشکار ساختن و رفع بی‌عدالتی در خانواده استفاده می‌کند. تصور او اینست که درک مشترک درباره آزادی مبتنی بر «خوداتکایی» است و اعتقاد دارد که منطق «حس مشترک» در وضعیت نخستین در مورد [[زنان]] باید مورد توجه قرار گیرد و هیچ زنی نباید بگوید در اجرای خواسته‌های خویش ناتوان است.<ref>منشی‌پوری و دیگران، «تکوین حقوق بشر در عصر جهانی شدن»، 1387ش، ص 182-183</ref>  
برخی مثل «سوزان اکین» در جایگاه فمینیسمی «انسان‌گرا» درعین‌حال که روش رالز را قبول دارد، به پیش‌فرض‌های رالز درباره وضع نخستین در مورد [[زن]] و خانواده اشکال وارد می‌کند و انتقادش این است که زندگی خصوصی با هنجارهای مربوط به انصاف رالز که می‌خواهد انسان‌ها را از تبعیض نجات بدهد، هم‌خوانی ندارد، ولی از شیوه رالز برای تفکر اخلاقی به منزله روشی برای آشکار ساختن و رفع بی‌عدالتی در خانواده استفاده می‌کند. تصور او اینست که درک مشترک درباره آزادی مبتنی بر «خوداتکایی» است و اعتقاد دارد که منطق «حس مشترک» در وضعیت نخستین در مورد [[زنان]] باید مورد توجه قرار گیرد و هیچ زنی نباید بگوید در اجرای خواسته‌های خویش ناتوان است.<ref>منشی‌پوری و دیگران، «تکوین حقوق بشر در عصر جهانی شدن»، 1387ش، ص 182-183</ref>  


حقیقت اینست که هرگونه تصور کنیم، سخن گفتن از حس مشترک وجهی ندارد؛ زیرا اگر تعیین اصول عدالت رالز در فضای غیرمادی باشد، دیگر تفکیک [[زن]] و مرد معنا ندارد و فارغ از [[جنسیت]]، نژاد، رنگ و هر خصیصه دیگری جزء انسانیت آنهاست و در فضای نخستین و بی¬طرف، که به آزادی‌های بنیادین می‌اندیشد، نمی‌توان اصول عدالت را در خصوص [[جنسیت]] تعیین کرد؛ زیرا جنسیت برساختی اجتماعی است و در اوضاع و احوال اجتماعی- سیاسی بروز می‌کند و در ساختارهای بنیادین جامعه ظرفیت ظهور و بروز ندارد و زمینه‌ای برای آن مهیا نیست. <ref> مقاله بازخوانی عدالت در اندیشه جان رالز، ص 11</ref>
حقیقت اینست که هرگونه تصور کنیم، سخن گفتن از حس مشترک وجهی ندارد؛ زیرا اگر تعیین اصول عدالت رالز در فضای غیرمادی باشد، دیگر تفکیک [[زن]] و مرد معنا ندارد و فارغ از [[جنسیت]]، نژاد، رنگ و هر خصیصه دیگری جزء انسانیت آنهاست و در فضای نخستین و بی¬طرف، که به آزادی‌های بنیادین می‌اندیشد، نمی‌توان اصول عدالت را در خصوص [[جنسیت]] تعیین کرد؛ زیرا جنسیت برساختی اجتماعی است و در اوضاع و احوال اجتماعی- سیاسی بروز می‌کند و در ساختارهای بنیادین جامعه ظرفیت ظهور و بروز ندارد و زمینه‌ای برای آن مهیا نیست. <ref> مقاله بازخوانی عدالت در اندیشه جان رالز، ص 11</ref>
==آثار==
==آثار==
*'''نظریه عدالت'''؛ مترجم: محمدکمال سروریان، مرتضی بحرانی.<ref>[https://fidibo.com/book/84726-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AA «کتاب نظریه عدالت»، وب‌سایت فیدبو]</ref>
*'''نظریه عدالت'''؛ مترجم: محمدکمال سروریان، مرتضی بحرانی.<ref>[https://fidibo.com/book/84726-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AA «کتاب نظریه عدالت»، وب‌سایت فیدبو]</ref>