خویشاوندی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌جنسیت
 
(۳۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''خویشاوندی'''؛ پیوندی بین افراد بر پایه‌ی همخونی، زناشویی، شیرخوارگی و فرزند-خواندگی.
خویشاوندی شبکه‌ای از روابط اجتماعی است که بر پایه‌ی ارتباطات سببی، نسبی یا حقوقی استوار است و دارای اسباب، عناوین(مصادیق) و آثار ویژه‎‌ای است. پیوند خویشاوندى، مسئولیّت‌ می‎‌آفریند و موجب پیدایش حقوق معینی برای خویشاوندان است.
==معنای لغوی خویشاوندی==
==معنای لغوی خویشاوندی==
[[خويشاوندى]]‏ از لحاظ لغوی به معنای قرابت، [[نسبت]]، [[خویشی]] آمده است. <ref>دهخدا، لغتنامه‌ی دهخدا</ref>
خویشاوندى‏ از لحاظ لغوی به معنای قرابت، نسبت، خویشی آمده است.<ref>دهخدا، لغتنامه‌ی دهخدا، آنلاین</ref>. خویشاوندان نیز به بستگان و نزدیکان گفته می‌شود.<ref>فراهیدی، کتاب‌العین، 1410 ق، ج ‏3، ص 224</ref>
[[خویشاوندان]] نیز به [[بستگان]] و نزدیکان گفته می‌شود.<ref>فراهیدی، کتاب‌العین، ج ‏3، ص 224</ref>
 
==معنای اصطلاحی خویشاوندی==
==معنای اصطلاحی خویشاوندی در فقه==
[[خویشاوندی]] پیوندی میان افراد است که بر پایه‌ی [[همخونی]]، [[زناشویی][[شیرخوارگی]]، [[فرزند-خواندگی]] و یا [[اسطوره‌ی توتمی]] شکل می‌گیرد. <ref>ساروخانی، دائرة‌المعارف علوم اجتماعی، ص 384.</ref> از نگاه اسلام قرابتی که بر سه مبنای نخست یعنی نسب، سبب و رضاع باشد دارای اثر شرعی و حقوقی است. <ref>جلالی‌زاده، مبادى و اصطلاحات علم فقه، ص: 201</ref>
خویشاوندى در فقه به نسبت خانوادگی پدید آمده از راه نسب، سبب یا شیرخوردن اطلاق می‌شود. این عنوان در فقه اسلامی در باب‌هایى هم‌چون [[نکاح]] و [[ارث]] به‌کار رفته است.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، 1426ق، ج‏3، ص538؛
برخی [[خویشاوندی]] را اینگونه تعریف کرده‌اند:  شبکه‌ای از روابط اجتماعی که بر پایه‌ی ارتباطات [[سببی]]، [[نسبی]] یا حقوقی استوار است و با قواعدی عرفی یا قانونی که روابط اعضای شبکه را از نظر حقوق، وظایف، تعهدات و هنجارهای رفتاری میان یکدیگر مشخص می‌کند. <ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/245195/ جعفری دهقی، محمود، عربستانی، مهرداد،(( خویشاوندی))، دایره المعارف بزرگ اسلامی، شنبه 7 دی 1398]</ref>
[https://lib.eshia.ir/10061/13/213/ مرکز فرهنگ و معارف قرآن،فرهنگ قرآن، ج13، ص 43؛]
[https://lib.eshia.ir/10244/80/11/ موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، نشریه معرفت، 1383ش، ج80، ص11]</ref> خویشاوندی در قرآن به ارحام تعبیر شده است. مقصود از رحم؛ محل رشد جنین و جمع آن ارحام است‏. رحم به معناى گفته شده در قرآن همیشه جمع آمده است. <ref>سوره لقمان، آیه 34</ref> به قوم و خویش از آن جهت، رحم و ارحام گفته شده که آنها از یک رحم خارج شده‏‌اند. یعنى ریشه‌‎ی همه یک رحم است.<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، 1404ق، ص347</ref> ذو رحم یعنى صاحب قرابت و ذوى الارحام یعنى صاحبان قرابت.<ref>قرشى، قاموس قرآن ، 1371ش، ج3، ص68</ref> در متون دینی مشتقات دو واژه‌ی رَحِم و قرابت، مانند «ارحام»، «اولوالارحام»، «اولوالقربی»، «ذوی‌القربی»، «اقربون» حاکی از مفهوم خویشاوندی هستند.<ref>‌بستان، خانواده در اسلام، 1390ش، ص140</ref>
بر این اساس اسلام ارتباط با اقوام خویشان را به عنوان [[صله‎ رحم|صله‎ رحم]] یاد کرده که زیباترین شکل پیوند و ارتباطات انسانى است، ارتباطی که تأمین‌کننده و تکمیل‌کننده بعد عاطفى انسان است. <ref>
[https://lib.eshia.ir/10258/81/6/ دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معارف اسلامی، ج81، ص 6]</ref>


==[[خویشاوندی در فقه]]==
با توجه به تعاریف ذکر شده برای [[خویشاوندی]] می‌توان گفت: در فقه به نسبت [[خانوادگىِ]] پديد آمده از راه [[ نسب]]، [[سبب]] يا [[رضاع]]، [[خويشاوندى]] اطلاق می‌كنند. اين عنوان در باب‌هايى همچون [[نكاح]] و [[ارث]] به كار رفته است. <ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم‌السلام، ج‏3، ص: 538</ref>
به هر حال، در متون دینی واژه‌هایی مانند « [[ارحام]]»، « [[اولوالارحام]]»، « [[اولوالقربی]]»، « [[ذوی‌القربی]]»، « [[اقربون]]» و مشتقات آنها که از دو واژه‌ی [[رَحِم]] و [[قرابت]] مشتق شده‌اند، از مفهوم [[خویشاوندی]] حکایت می‌کنند. <ref>بستان، خانواده در اسلام، ص140.</ref>
==اسباب خویشاوندی==
==اسباب خویشاوندی==
اسباب [[قرابت]] و [[خویشاوندی]] سه قسم است:  
اسباب پیوند و ارتباط میان خویشاوندان از این‎‎‎‌قرار است:
===قرابت نسبی===
* نسب
‌قرابت نسبى عبارت از [[خويشاوندى]] است كه در اثر تولّد يكى از ديگرى و يا دو نفر از يك منشأ بوجود مى آيد. <ref>امامى، حقوق مدنى ، ج‌4، ص: 289‌2</ref>
خویشاوندان نسبى کسانی هستند که از طریق تولد با یکدیگر نسبت خانوادگى پیدا می‎‌کنند. ولادتی که ناشى از نکاح صحیح، ملک یمین و یا آمیزش به شبهه باشد. <ref>امامى، حقوق مدنى، بی‎تا، ج‌4، ص289‌2</ref>
با این بیان که [[خويشاوندان]] [[نسبى]] کسانی هستند که از راه ولادت ناشى از [[نكاح]] صحيح يا [[ملک یمین]] و يا [[آميزش]] به شبهه با يكديگر نسبت [[خانوادگى]] پيدا می‌کنند <ref>نجفی، جواهرالكلام 29/ 243- 244</ref>. مانند [[پدر]] و [[مادر]] و هرچه بالا روند؛ [[فرزندان]] [[دخترى]] و [[پسرى]] و هرچه پايين روند؛ [[برادران]] و [[خواهران]] و [[فرزندان]] آنان؛ عمّه، خاله، عمو، دايى و [[فرزندان]] ايشان. افراد ياد شده‏ جز [[فرزندان]] عمه، خاله، دايى و عمو از [[محارم]] می‌‏باشند. بر نسب آثار و احكامى مترتّب است، مانند [[ارث]] و حرمت [[ازدواج]] با [[محارم نسبى]].
نسب قانونى و شرعی عبارت است از خویشاوندى طفل به پدر و مادرى که در حین انعقاد نطفه بین آنان [[نکاح]] صحیح‌ اعم از دائم و موقت موجود بوده است و یا خویشاوندى مذکور را قانون محترم شناخته باشد، مانند نسب حاصل از وطى به شبهه.<ref>طاهرى، حقوق مدنى، 1418ق، ج‌5، ص274؛ مروج، ‏اصطلاحات فقهى، 1379ش، ص539</ref>
<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏3، ص: 538</ref>
* سبب
مراد از [[نسب]] ناشى از [[ازدواج]] و يا به تعبير ديگر [[نسب قانونى]] عبارت است از [[خويشاوندى]] طفل به [[پدر]] و [[مادرى]] كه در حين [[انعقاد نطفه]] بين آنان [[نكاح]] صحيح‌ اعم از [[دائم]] و [[منقطع]] موجود بوده است. <ref>طاهرى، حقوق مدنى ، ج‌5، ص: 274</ref>
قرابت سببى که آن را قرابت با مصاهره یعنی دامادی نیز مى‌گویند، گونه‌‎ای از خویشاوندى است که در اثر [[ازدواج]]، بین هر یک از زوجین با خویشاوندان دیگرى ایجاد مى‌گردد.<ref>محقق داماد یزدی، بررسى فقهى حقوق خانواده: نکاح و انحلال آن، 1379ش، ص86‌؛ جلالی‌زاده، مبادى و اصطلاحات علم فقه، 1387ش‏، ص220</ref>مانند [[زن]]، شوهر، مادر و پدر، هر کدام از آن دو نسبت به دیگرى.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، 1426ق، ج‏3، ص538</ref> 
===قرابت سببی===
* رضاع
[[قرابت سببى]] كه آن را [[قرابت]] با [[مصاهره]] نيز مى‌گويند، [[خويشاوندى]] است كه در اثر [[نكاح]] بين هر يك از [[زوجين]] با [[خويشاوندان]] ديگرى ايجاد مى‌گردد. <ref>محقق داماد، سیدمصطفی، بررسى فقهى حقوق خانواده، نكاح و انحلال آن،1379، ص: 86‌</ref>
قرابت رضاعى نوعی از خویشاوندى است که بین دو نفر بر اثر شیرخوردن طفلی از زنی که مادر طبیعی و واقعی او نیست، به‎‌وجود می‎‌آید. این ارتباط خانوادگی قبل از ظهور اسلام در رسوم قوم عرب وجود داشته و اسلام نیز آن را با مشخص کردن حدود، شرایط و آثارش امضا کرده است. قانون مدنى ایران هم قواعد آن را از فقه امامیّه گرفته است. در قرابت رضاعى، کودکی که شیر زن دیگرى را خورده مرتضع، و زن شیردهنده مرضعه، و شوهر زن صاحب اللّبن نامیده مى‌شود.<ref>[https://lib.eshia.ir/71421/2/201 محقق داماد‌ یزدی، قواعد فقه، 1406ق، ج 2، ص201]</ref> 
مانند [[زن]] و [[شوهر]] و [[مادر]] و [[پدر]]، هر كدام از آن دو نسبت به ديگرى. [[زوجيّت]] همچون [[نسب]]، داراى آثار و احكام بسيارى است، نظير [[ارث]] و [[محرميّت]]. <ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم‌السلام، ج‏3، ص: 538</ref>
خویشاوندان رضاعى کسانى هستند که از طریق شیر خوردن با یکدیگر نسبت پیدا مى‌‏کنند. زنى که کودکى را با شرایطی که خواهد آمد شیر داده، مادرِ بچه و شوهر او پدر وى به شمار مى‌آیند؛ هم‌چنین پدر و مادر آن دو، پدربزرگ و مادربزرگ کودک؛ فرزندان آن‌ها، برادران و خواهران وى و برادران و خواهران آن دو، عمو، دایى، خاله، و عمّه‌ی رضاعى بچه محسوب مى‌گردند.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، 1426ق، ج‌3، ص538</ref>
 
شرایط ایجاد خویشاوندی رضاعی:
#شیر [[زن]] از حمل مشروع حاصل شده باشد.
#شیر مستقیما از پستان مکیده شده باشد.
#نوزاد حداقل یک شبانه روز متوالى و یا پانزده دفعه شیر کامل خورده باشد، بدون این‌که در بین غذاى دیگر یا شیر زن دیگر را بخورد.
#شیرخوردن طفل قبل از تمام شدن دو سال از تولد او باشد.
#مقدار شیرى که طفل خورده است از یک [[زن]] و از یک شوهر باشد. <ref>[https://lib.eshia.ir/11758/1/49 آصف محسنی، قانون احوال شخصیه شیعه، 1388ش، ج1، ص49]
محقق داماد یزدی، ‌بررسى فقهى حقوق خانواده: نکاح و انحلال آن، 1379ش، ص69‌</ref>
* فرزندخواندگى
فرزندخواندگى که می‎‌توان آن‎‌را قرابت ادعایی نامید؛ <ref>[https://lib.eshia.ir/50081/7/366/ طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان ج 7, ص 366]</ref>نوعی کار حقوقی است که در طی آن خانواده‌ای سرپرستی یک فرزندی را به عهده می‌‎گیرند و در نتیجه‎ آن کار، رابطه فرزندى صورى بین بین خانواده و آن فرزند حاصل می‌‎شود. از دوران قبل از اسلام مرسوم بوده، حتی بر مبنای آن از یکدیگر [[ارث]] می‌‎بردند. اکنون نیز بنا به دلایل زیادی هم‌چون ناباروری زوجین یا حس مهرورزی رایج شده است. در زبان عربى به آن فرزند ادعایی، «دعى‌» گویند. در اسلام فرزندخواندگى نیست و خداوند در قرآن کریم احکام آن را نسخ کرده است. <ref>سوره احزاب، آیه33</ref><ref>[https://lib.eshia.ir/10061/22/121  مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج22، صفحه121]</ref>
 
==گستره‌ مصداقی مفهوم خویشاوندی==
از نظر گستره‌ مصداقی، با توجه به این‌که در منابع دینی حد مشخصی برای خویشاوندی تعیین نشده است، باید به عرف رجوع شود و از آن‌جا که خویشاوندان در نگاه عرف به خویشاوندان دور و نزدیک تقسیم می‌شوند، می‌توان نتیجه گرفت که نزدیک بودن در صدق مفهوم خویشاوندی دخیل نیست.<ref>بستان، خانواده در اسلام، 1390ش، ص141</ref>شبکه خویشاوندان شامل کلیه افرادى است که از طریق خون، [[ازدواج]] یا شیرخوارگی با‌هم ارتباط دارند. پدر و مادر و هرچه بالا روند؛ فرزندان دخترى و پسرى و هرچه پایین روند؛ برادران و خواهران و فرزندان آنان؛ عمّه، خاله، عمو، دایى و فرزندان ایشان به عنوان خویشاوندان محسوب می‌‎شوند. افراد یاد شده‏ به‎‌جز فرزندان عمه، خاله، دایى و عمو از محارم می‌‏باشند.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، 1426ق، ج‏3، ص538</ref>  
روابط اعضای شبکه خانوادگی، از نظر حقوق، وظایف، تعهدات و هنجارهای رفتاری میان اعضا با قواعدی عرفی یا قانونی اداره می‎‌شود.<ref>جعفری دهقی، «خویشاوندی»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، 7 دی 1398</ref>
 
==آثار روابط خویشاوندی==
از نگاه اسلام قرابت و خویشی خانوادگی که بر مبنای نسب، سبب و رضاع باشد دارای اثر شرعی و حقوقی است.
توارث<ref> سوره نساء، آیه1؛ سوره انفال، آیه75</ref> و حرمت [[ازدواج]] با برخى اشخاص ازجمله آثار قرابت نسبی وسببی است.<ref>هاشمی شاهرودی، محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، 1426ق، ج4، ص312</ref>خویشان رضاعى در حرمت ازدواج مانند خویشان نسبى‌اند.<ref>جلالی‌زاده، مبادى و اصطلاحات علم فقه،1387ش‏، ص201؛ هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، 1426ق، ج‏3، ص 53</ref>تأثیر قوانین خویشاوندی در اسلام بر آرامش و افراد، پایداری خانواده واجتماع انکار نشدنی است.
روابط خویشاوندى بر زندگی دنیوی و اخروی انسان، اثر می‎‌گذارد. از مجموع روایات مربوط به صله رحم می‎‌توان دریافت که ارتباط با خویشاوندان از حیث فردی، موجب طولانى شدن عمر، مانع بلاها  و باعث جلوگیرى از مرگ ناخوشایند، عامل سلامتى، رفع فقر، زیاد شدن روزى، آبادى خانواده‌ها و شهرها می‌‎شود.
 


===قرابت رضاعی===
هم‌چنین صله رحم به شرط رعایت اصول، به افراد آرامش و نشاط مى‌بخشد و هم‌چنین در تأمین مهم‌ترین نیازهای روحی و روانی انسان کاربرد دارد. از جمله در تأمین احساس نیاز به امنیت، احساس ارزشمندی، جلوگیری از کم‎رویی و کاهش استرس و تنیدگی‎‌ها نقش بسزایی دارد.<ref>[https://lib.eshia.ir/10258/81/6 دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معارف اسلامی، ج81، ص6]</ref>
[[قرابت رضاعى]] [[خويشاوندى]] است كه بين دو نفر بر اثر شيرخوردن حاصل مى‌شود، [[قرابت رضاعى]] در سنت‌های قديمی عرب وجود داشته و اسلام نيز آن را به رسميّت شناخته است. قانون مدنى ايران هم مقرّرات آن را از فقه اماميّه اقتباس كرده است. در [[قرابت رضاعى]]، [[طفلى]] كه شير [[زن]] ديگرى را خورده [[مرتضع]]، و [[زن]] شيردهنده [[مرضعه]]، و [[شوهر]] [[زن]] [[صاحب اللّبن]] ناميده مى‌شود. <ref>یزدی، بررسى فقهى حقوق خانواده، نكاح و انحلال آن، ص:68</ref>
انسان‌ها در زندگى خویش با استرس‎‌ها و فشارهای روانی کوچک و بزرگ رو به رو می‌‎شوند. رفتارهاى حمایتى از طرف خانواده، دوستان و خویشاوندان در مقابله با این مسائل و دفع آسیب‌ها، نقش بسزایی دارد. روابط خویشاوندى بخشی از حمایت اجتماعى را برای افراد  تأمین مى‌کند. این روابط، زمینه برون‌ریزى عاطفى را، که در حصول آرامش روانى مهم است، فراهم مى‌کند. زمینه‌هاى افسردگى‌ها بر اثر این روابط، تا حدى کاهش مى‌یابد.
به كسانى كه از طريق [[رضاع]] با يكديگر نسبت پيدا مى‌‏كنند، [[خويشاوندان رضاعى]] گويند. بنابراين، [[زنى]] كه [[كودكى]] را با شرايطى خاص شير داده، [[مادرِ]] [[بچه]] و [[شوهر]] او [[پدر]] وى به شمار مى‌روند؛ چنان كه [[پدر]] و [[مادر]] آن دو، [[پدربزرگ]] و [[مادربزرگ]] [[كودك]]؛ [[فرزندان]] آن‌ها، [[برادران]] و [[خواهران]] وى و [[برادران]] و [[خواهران]] آن دو، [[عمو]]، [[دايى]]، [[خاله]]، و [[عمّه‌ی]] [[رضاعى]] [[بچه]] محسوب مى‌گردند. [[خويشان رضاعى]] در [[حرمت ازدواج]] مانند [[خويشان]] [[نسبى‌]]اند. <ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم‌السلام، ج‌3، ص: 538</ref>
[[قرابت رضاعى]] از حيث [[حرمت ازدواج]] در حكم [[قرابت نسبى]] است مشروط بر اينكه:
# شير [[زن]] از [[حمل مشروع]] حاصل شده باشد.  
# شير مستقيما از [[پستان]] مكيده شده باشد.
# [[نوزاد]] حداقل يك شبانه روز متوالى و يا پانزده دفعه شير كامل خورده باشد، بدون اينكه در بين غذاى ديگر يا شير [[زن]] ديگر را بخورد.
# شیرخوردن [[طفل]] قبل از تمام شدن دو سال از [[تولد]] او باشد.
# مقدار شيرى كه [[طفل]] خورده است از يك [[زن]] و از يك [[شوهر]] باشد.
بنابراين اگر [[طفل]] در شبانه روز مقدارى از شير يك [[زن]] و مقدارى از شير [[زن]] ديگر بخورد موجب حرمت نمى‌شود، اگر چه [[شوهر]] آن دو [[زن]] يكى باشد و همچنين اگر يك [[زن]] يك [[دختر]] و يك [[پسر]] [[رضاعى]] داشته باشد كه هريك را از شير متعلق به [[شوهر]] ديگر شير داده باشد، آن [[پسر]] با آن [[دختر]]، [[برادر]] و [[خواهر]] [[رضاعى]] نبوده و [[ازدواج]] بين آن‌ها از اين حيث ممنوع نمى‌باشد. <ref>یزدی، ‌بررسى فقهى حقوق خانواده، نكاح و انحلال آن، ص: 69‌</ref>


==گستره‌ی مصداقی خویشاوندی==
 
از نظر گستره‌ی مصداقی، با توجه به اینکه در منابع دینی حد مشخصی برای [[خویشاوندی]] تعیین نشده است، باید به عرف رجوع شود و از آنجا که [[خویشاوندان]] در نگاه عرف به [[خویشاوندان]] دور و نزدیک  تقسیم می‌شوند، می‌توان نتیجه گرفت که نزدیک بودن در صدق مفهوم [[خویشاوندی]] دخیل نیست. <ref>بستان، خانواده در اسلام، ص141.</ref>
از آن‌جا که مقابله با استرس‎‌ها در سلامت جسمانى و روانى انسان اثر دارد و روابط خویشاوندى در مقابله با تنیدگى‌ها به انسان کمک می‎‌کند، بنابراین تا حدی مى‌توان چگونگى تأثیر صله رحم در طولانى شدن عمر و سلامت انسان را تبیین کرد.<ref>[https://lib.eshia.ir/26432/1/88 کوثری، بهداشت روانى خانواده، ص88]</ref>
==خویشاوندی در قرآن==
در متون دینی هم‌بستگی اجتماعی، نظارت اجتماعی، افزایش جمعیت، فقرزدایی، کسب موقعیت اجتماعی و برخورداری از حمایت خویشان از کارکردهای اجتماعی برقراری اصولی روابط خویشاوندی شمرده شده است.  
خویشاوندی در قرآن به « [[ارحام]]» تعبیر شده است. مقصود از [[رحم]]؛ [[رحم زن]]( محل رشد جنين) است و جمع آن ارحام است‏. «هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي‏ الْأَرْحامِ‏ كَيْفَ يَشاءُ» آل عمران: 6. «وَ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ يَعْلَمُ ما فِي‏ الْأَرْحامِ‏» (لقمان: 34)
<ref>[https://lib.eshia.ir/10258/81/6#_edn51 دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معارف اسلامی، ج81، ص6]</ref>
[[رحم]] به معناى فوق در قرآن هميشه جمع آمده است. به قوم و خويش از آن جهت، رحم و ارحام گفته شده كه آنها از يك رحم خارج شده‏‌اند.<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالقلم، کتاب الراء، ص347</ref> يعنى ريشه همه يك رحم است. ذو رحم يعنى صاحب قرابت و ذوى الارحام يعنى صاحبان قرابت.
 
«وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ‏» نساء: 1. يعنى از خدا و از ارحام بترسيد و قطع رحم نكنيد، مراد از [[ارحام]]، [[خويشان]] است.
==آثار قطع روابط خویشاوندی==
«وَ أُولُوا الْأَرْحامِ‏ بَعْضُهُمْ أَوْلى‏ بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيمٌ» انفال: 75. نظير اين آيه، آيه ششم احزاب است كه فرموده‏ «النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ وَ أُولُوا الْأَرْحامِ‏ بَعْضُهُمْ أَوْلى‏ بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُهاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلى‏ أَوْلِيائِكُمْ‏ مَعْرُوفاً كانَ ذلِكَ فِي الْكِتابِ مَسْطُوراً».
قطع ارتباط با خویشاوندان در اسلام نکوهش شده و دستور داده شده مسلمانان از قطع رحم بپرهیزند.  
به موجب دو آيه فوق، وارث شخص متوفّى، فقط ارحام اوست نه ديگران و در ميان ارحام هم بعضى از بعض ديگر برتر هستند و با وجود ارحام نزديك، ارحام ديگر ارث نمى‏‌برند مثلا با وجود اولاد، فرزندان اولاد و با وجود برادران، برادر زادگان ارث نمى‏‌برند. مؤمنين و مهاجران و غيره هم با آنكه دوست و رفيق و برادر پيمانى شخص‏‌اند، باز حقّى در ارث ندارند؛ مگر آنكه بطور احسان چيزى به آنها داده شود و اينكه رسول خدا  بالاتر از خود مؤمنان بر آنهاست و زنانش مادران مؤمنين‏ هستند،اينها هيچ يك سبب ارث نمي‌شوند و «تركه» به ارحام اختصاص دارد.<ref>قرشى، على اكبر، قاموس قرآن - تهران، چاپ: ششم، 1371 ه.ش، ج3، ص68</ref>
مراد از قطع رحم، قطع ارتباط با بستگان، ترک رسیدگی به آنان و امتناع از رفع نیازهای ضروری ایشان در حالت توانگری است. هم‌چنین رفتارهای ناشایست با خویشاوندان و آزردن فامیل با گفتار و رفتار جزء قطع رحم به حساب می‎‌آید. قهر کردن، جواب سلام ندادن، ترش‌رویى، شرکت نکردن در مجالس، کمک نکردن در گرفتاری‌ها، گله‌هاى نابه‌جا، عیادت نکردن به هنگام بیماری و دوری کردن از بستگان از دیگر مصادیق قطع رحم به شمار می‎‌روند.<ref>[https://lib.eshia.ir/10258/81/6#_edn51 دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معارف اسلامی، ج81، ص6]</ref>
 
 
در قرآن کریم خداوند بزرگ، کسانی را که با خویشاوندان خود قطع رابطه می‌کنند، مورد لعن و نفرین قرار داده است.<ref>سوره بقره، آیه27؛ سوره رعد، آیه25؛ سوره محمد، آیات22 ـ 23</ref>برخی آثار سوء نبود روابط خویشاوندی و قطع رحم در دنیا انسان را قبل از مجازات در آخرت گرفتار مى‌کنند. از جمله پیامدهای اجتماعی نبود روابط خویشاوندی، تضعیف پیوندها و از هم‌گسیختگى روابط و تعلقات اجتماعى است.
 
بخشی از پیامدهای سهمگین قطع رحم که در منابع اسلامی ذکر شده عبارتند از:
 
محرومیت از بهشت <ref>حر عاملى، وسائل الشیعه، 1409ق‌، ج15، ص217</ref>، محرومیت از الطاف الهی <ref>مجلسی، بحارالانوار، بیتا، ج74، ص114</ref>، کوتاهی عمر<ref>کلینى، کافی، 1429ق، ج2، ص346</ref>، محرومیت از رحمت الهی<ref>معزی ملایری، جامع احادیث شیعه، 1373ش، ج16، ص282</ref>، عدم استجابت دعا <ref>معزی ملایری، جامع احادیث شیعه، 1373ش، ج16، ص274</ref>، زوال نعمت <ref>معزی ملایری، جامع احادیث شیعه، 1373ش، ج16، ص275</ref>، مجازات در دنیا <ref>معزی ملایری، جامع احادیث شیعه، 1373ش، ج16، ص267</ref>، نزول بلایا<ref>کلینى، کافی، 1429ق، ج2، ص346</ref>


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}  
 
==منابع==
==منابع==
*دهخدا، لغت‌نامه، زیر نظر محمد معین و سید جعفر شهیدی، مؤسسه لغت‌نامه دهخدا، ۱۳۷۷ش.
* قرآن کریم
*فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب‌العین، ج ‏3، ص 224، قم، انتشارات هجرت، چاپ دوم، 1410.
* امامى، سید حسن،‌ حقوق مدنى،‌ تهران، اسلامیه‌، بی‌تا.
*بستان(نجفی)، خانواده در اسلام،قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1390.
* بستان(نجفی)، حسین، خانواده در اسلام، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1390ش.
*راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالقلم، کتاب الراء
* جعفری دهقی، محمود و مهرداد عربستانی، «خویشاوندی»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 7 دی 1398ش.
*قرشى، على اكبر، قاموس قرآن - تهران، چاپ: ششم، 1371 ه.ش، ج3
* جلالى زاده، جلال‏، مبادى و اصطلاحات علم فقه، تهران‏‏، احسان‏، 1387ش‏.
*[https://www.cgie.org.ir/fa/article/245195/ جعفری دهقی، محمود، عربستانی، مهرداد،(( خویشاوندی)دایره المعارف بزرگ اسلامی، شنبه 7 دی 1398]
* حر عاملى، محمد بن حسن‌، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام‌، 1409 ق‌.
*امامى، سيد حسن،‌ حقوق مدنى،‌ تهران، انتشارات اسلاميه‌، بی‌تا.
* دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معارف اسلامی، کتابخانه مدرسه فقاهت.
*طاهرى، حبيب الله‌، حقوق مدنى،‌ قم‌، دفترانتشارات اسلامى، 1418 ه‍ ق.
* دهخدا، لغت‌نامه، زیر نظر محمد معین و سید جعفر شهیدی، مؤسسه لغت‌نامه دهخدا، ۱۳۷۷ش.
*نجفی، محمدحسن، جواهرالكلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
* راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالقلم، 1404ق.
*هاشمى شاهرودى، محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم‌السلام‏، موسسه دائرة‌المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت عليهم‌‌السلام، مركز پژوهشهاى فارسى الغدير، قم‏، 1426 ه. ق‏
* طاهرى، حبیب الله‌، حقوق مدنى،‌ قم‌، دفترانتشارات اسلامى، 1418ق.‌
*محقق داماد، سید مصطفی،بررسی فقهی حقوق خانواده: نکاح و انحلال آن، ناشر: مرکز نشر علوم اسلامی، قم، 1379
* طباطبایی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج 7.
[[رده: ویکی‌جنسیت]]
* فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب‌العین، قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق.
[[رده: مفاهیم و اصطلاحات]]
* قرشى، على اکبر، قاموس قرآن، ج3، تهران، چاپ ششم، 1371ش.
[[رده:اصطلاحات جامعه‌شناسی]]
* کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، قم‏، دار الحدیث، 1429ق.
[[رده: اصطلاحات فقهی]]
* کوثری، یدالله، بهداشت روانی خانواده، کتابخانه مدرسه فقاهت.
* مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (رهنشریه معرفت، ج80، قم، کتابخانه مدرسه فقاهت، مرداد1383ش.
* مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، دارالرضا، بی تا.
* محسنی، محمد آصف، قانون احوال شخصیه شیعه، کابل-افغانستان، حوزه علمیه خاتم النبیین ص، چاپ اول، 1388ش.
* مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، کتابخانه مدرسه فقاهت.
* مروج، حسین، ‏اصطلاحات فقهى: شامل 6500 واژه و اصطلاح فقهى از طهارت تا دیات‏، قم، بخشایش، ‏1379ش‏.
* معزی ملایری، اسماعیل، جامع أحادیث الشیعة فی أحکام الشریعة، قم، ص1373ش.
* نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
* هاشمى شاهرودى، محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام‏، موسسه دائرة‌المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بیت علیهم‌‌السلام، مرکز پژوهش‌هاى فارسى الغدیر، قم‏، 1426ق‏.
* یزدی، سید مصطفی محقق داماد، بررسی فقهی حقوق خانواده: نکاح و انحلال آن، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، 1379ش.
* یزدی، سید مصطفی محقق داماد، قواعد فقه، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، چاپ دوازدهم، 1406ق.
 
[[رده: ویکی‌جنسیت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۱۵

خویشاوندی؛ پیوندی بین افراد بر پایه‌ی همخونی، زناشویی، شیرخوارگی و فرزند-خواندگی.

خویشاوندی شبکه‌ای از روابط اجتماعی است که بر پایه‌ی ارتباطات سببی، نسبی یا حقوقی استوار است و دارای اسباب، عناوین(مصادیق) و آثار ویژه‎‌ای است. پیوند خویشاوندى، مسئولیّت‌ می‎‌آفریند و موجب پیدایش حقوق معینی برای خویشاوندان است.

معنای لغوی خویشاوندی

خویشاوندى‏ از لحاظ لغوی به معنای قرابت، نسبت، خویشی آمده است.[۱]. خویشاوندان نیز به بستگان و نزدیکان گفته می‌شود.[۲]

معنای اصطلاحی خویشاوندی در فقه

خویشاوندى در فقه به نسبت خانوادگی پدید آمده از راه نسب، سبب یا شیرخوردن اطلاق می‌شود. این عنوان در فقه اسلامی در باب‌هایى هم‌چون نکاح و ارث به‌کار رفته است.[۳] خویشاوندی در قرآن به ارحام تعبیر شده است. مقصود از رحم؛ محل رشد جنین و جمع آن ارحام است‏. رحم به معناى گفته شده در قرآن همیشه جمع آمده است. [۴] به قوم و خویش از آن جهت، رحم و ارحام گفته شده که آنها از یک رحم خارج شده‏‌اند. یعنى ریشه‌‎ی همه یک رحم است.[۵] ذو رحم یعنى صاحب قرابت و ذوى الارحام یعنى صاحبان قرابت.[۶] در متون دینی مشتقات دو واژه‌ی رَحِم و قرابت، مانند «ارحام»، «اولوالارحام»، «اولوالقربی»، «ذوی‌القربی»، «اقربون» حاکی از مفهوم خویشاوندی هستند.[۷] بر این اساس اسلام ارتباط با اقوام خویشان را به عنوان صله‎ رحم یاد کرده که زیباترین شکل پیوند و ارتباطات انسانى است، ارتباطی که تأمین‌کننده و تکمیل‌کننده بعد عاطفى انسان است. [۸]

اسباب خویشاوندی

اسباب پیوند و ارتباط میان خویشاوندان از این‎‎‎‌قرار است:

  • نسب

خویشاوندان نسبى کسانی هستند که از طریق تولد با یکدیگر نسبت خانوادگى پیدا می‎‌کنند. ولادتی که ناشى از نکاح صحیح، ملک یمین و یا آمیزش به شبهه باشد. [۹] نسب قانونى و شرعی عبارت است از خویشاوندى طفل به پدر و مادرى که در حین انعقاد نطفه بین آنان نکاح صحیح‌ اعم از دائم و موقت موجود بوده است و یا خویشاوندى مذکور را قانون محترم شناخته باشد، مانند نسب حاصل از وطى به شبهه.‏ [۱۰]

  • سبب

قرابت سببى که آن را قرابت با مصاهره یعنی دامادی نیز مى‌گویند، گونه‌‎ای از خویشاوندى است که در اثر ازدواج، بین هر یک از زوجین با خویشاوندان دیگرى ایجاد مى‌گردد.[۱۱]مانند زن، شوهر، مادر و پدر، هر کدام از آن دو نسبت به دیگرى.[۱۲]

  • رضاع

قرابت رضاعى نوعی از خویشاوندى است که بین دو نفر بر اثر شیرخوردن طفلی از زنی که مادر طبیعی و واقعی او نیست، به‎‌وجود می‎‌آید. این ارتباط خانوادگی قبل از ظهور اسلام در رسوم قوم عرب وجود داشته و اسلام نیز آن را با مشخص کردن حدود، شرایط و آثارش امضا کرده است. قانون مدنى ایران هم قواعد آن را از فقه امامیّه گرفته است. در قرابت رضاعى، کودکی که شیر زن دیگرى را خورده مرتضع، و زن شیردهنده مرضعه، و شوهر زن صاحب اللّبن نامیده مى‌شود.[۱۳] خویشاوندان رضاعى کسانى هستند که از طریق شیر خوردن با یکدیگر نسبت پیدا مى‌‏کنند. زنى که کودکى را با شرایطی که خواهد آمد شیر داده، مادرِ بچه و شوهر او پدر وى به شمار مى‌آیند؛ هم‌چنین پدر و مادر آن دو، پدربزرگ و مادربزرگ کودک؛ فرزندان آن‌ها، برادران و خواهران وى و برادران و خواهران آن دو، عمو، دایى، خاله، و عمّه‌ی رضاعى بچه محسوب مى‌گردند.[۱۴]

شرایط ایجاد خویشاوندی رضاعی:

  1. شیر زن از حمل مشروع حاصل شده باشد.
  2. شیر مستقیما از پستان مکیده شده باشد.
  3. نوزاد حداقل یک شبانه روز متوالى و یا پانزده دفعه شیر کامل خورده باشد، بدون این‌که در بین غذاى دیگر یا شیر زن دیگر را بخورد.
  4. شیرخوردن طفل قبل از تمام شدن دو سال از تولد او باشد.
  5. مقدار شیرى که طفل خورده است از یک زن و از یک شوهر باشد. [۱۵]
  • فرزندخواندگى

فرزندخواندگى که می‎‌توان آن‎‌را قرابت ادعایی نامید؛ [۱۶]نوعی کار حقوقی است که در طی آن خانواده‌ای سرپرستی یک فرزندی را به عهده می‌‎گیرند و در نتیجه‎ آن کار، رابطه فرزندى صورى بین بین خانواده و آن فرزند حاصل می‌‎شود. از دوران قبل از اسلام مرسوم بوده، حتی بر مبنای آن از یکدیگر ارث می‌‎بردند. اکنون نیز بنا به دلایل زیادی هم‌چون ناباروری زوجین یا حس مهرورزی رایج شده است. در زبان عربى به آن فرزند ادعایی، «دعى‌» گویند. در اسلام فرزندخواندگى نیست و خداوند در قرآن کریم احکام آن را نسخ کرده است. [۱۷][۱۸]

گستره‌ مصداقی مفهوم خویشاوندی

از نظر گستره‌ مصداقی، با توجه به این‌که در منابع دینی حد مشخصی برای خویشاوندی تعیین نشده است، باید به عرف رجوع شود و از آن‌جا که خویشاوندان در نگاه عرف به خویشاوندان دور و نزدیک تقسیم می‌شوند، می‌توان نتیجه گرفت که نزدیک بودن در صدق مفهوم خویشاوندی دخیل نیست.[۱۹]شبکه خویشاوندان شامل کلیه افرادى است که از طریق خون، ازدواج یا شیرخوارگی با‌هم ارتباط دارند. پدر و مادر و هرچه بالا روند؛ فرزندان دخترى و پسرى و هرچه پایین روند؛ برادران و خواهران و فرزندان آنان؛ عمّه، خاله، عمو، دایى و فرزندان ایشان به عنوان خویشاوندان محسوب می‌‎شوند. افراد یاد شده‏ به‎‌جز فرزندان عمه، خاله، دایى و عمو از محارم می‌‏باشند.[۲۰] روابط اعضای شبکه خانوادگی، از نظر حقوق، وظایف، تعهدات و هنجارهای رفتاری میان اعضا با قواعدی عرفی یا قانونی اداره می‎‌شود.[۲۱]

آثار روابط خویشاوندی

از نگاه اسلام قرابت و خویشی خانوادگی که بر مبنای نسب، سبب و رضاع باشد دارای اثر شرعی و حقوقی است. توارث[۲۲] و حرمت ازدواج با برخى اشخاص ازجمله آثار قرابت نسبی وسببی است.[۲۳]خویشان رضاعى در حرمت ازدواج مانند خویشان نسبى‌اند.[۲۴]تأثیر قوانین خویشاوندی در اسلام بر آرامش و افراد، پایداری خانواده واجتماع انکار نشدنی است. روابط خویشاوندى بر زندگی دنیوی و اخروی انسان، اثر می‎‌گذارد. از مجموع روایات مربوط به صله رحم می‎‌توان دریافت که ارتباط با خویشاوندان از حیث فردی، موجب طولانى شدن عمر، مانع بلاها و باعث جلوگیرى از مرگ ناخوشایند، عامل سلامتى، رفع فقر، زیاد شدن روزى، آبادى خانواده‌ها و شهرها می‌‎شود.


هم‌چنین صله رحم به شرط رعایت اصول، به افراد آرامش و نشاط مى‌بخشد و هم‌چنین در تأمین مهم‌ترین نیازهای روحی و روانی انسان کاربرد دارد. از جمله در تأمین احساس نیاز به امنیت، احساس ارزشمندی، جلوگیری از کم‎رویی و کاهش استرس و تنیدگی‎‌ها نقش بسزایی دارد.[۲۵] انسان‌ها در زندگى خویش با استرس‎‌ها و فشارهای روانی کوچک و بزرگ رو به رو می‌‎شوند. رفتارهاى حمایتى از طرف خانواده، دوستان و خویشاوندان در مقابله با این مسائل و دفع آسیب‌ها، نقش بسزایی دارد. روابط خویشاوندى بخشی از حمایت اجتماعى را برای افراد تأمین مى‌کند. این روابط، زمینه برون‌ریزى عاطفى را، که در حصول آرامش روانى مهم است، فراهم مى‌کند. زمینه‌هاى افسردگى‌ها بر اثر این روابط، تا حدى کاهش مى‌یابد.


از آن‌جا که مقابله با استرس‎‌ها در سلامت جسمانى و روانى انسان اثر دارد و روابط خویشاوندى در مقابله با تنیدگى‌ها به انسان کمک می‎‌کند، بنابراین تا حدی مى‌توان چگونگى تأثیر صله رحم در طولانى شدن عمر و سلامت انسان را تبیین کرد.[۲۶] در متون دینی هم‌بستگی اجتماعی، نظارت اجتماعی، افزایش جمعیت، فقرزدایی، کسب موقعیت اجتماعی و برخورداری از حمایت خویشان از کارکردهای اجتماعی برقراری اصولی روابط خویشاوندی شمرده شده است. [۲۷]

آثار قطع روابط خویشاوندی

قطع ارتباط با خویشاوندان در اسلام نکوهش شده و دستور داده شده مسلمانان از قطع رحم بپرهیزند. مراد از قطع رحم، قطع ارتباط با بستگان، ترک رسیدگی به آنان و امتناع از رفع نیازهای ضروری ایشان در حالت توانگری است. هم‌چنین رفتارهای ناشایست با خویشاوندان و آزردن فامیل با گفتار و رفتار جزء قطع رحم به حساب می‎‌آید. قهر کردن، جواب سلام ندادن، ترش‌رویى، شرکت نکردن در مجالس، کمک نکردن در گرفتاری‌ها، گله‌هاى نابه‌جا، عیادت نکردن به هنگام بیماری و دوری کردن از بستگان از دیگر مصادیق قطع رحم به شمار می‎‌روند.[۲۸]


در قرآن کریم خداوند بزرگ، کسانی را که با خویشاوندان خود قطع رابطه می‌کنند، مورد لعن و نفرین قرار داده است.[۲۹]برخی آثار سوء نبود روابط خویشاوندی و قطع رحم در دنیا انسان را قبل از مجازات در آخرت گرفتار مى‌کنند. از جمله پیامدهای اجتماعی نبود روابط خویشاوندی، تضعیف پیوندها و از هم‌گسیختگى روابط و تعلقات اجتماعى است.

بخشی از پیامدهای سهمگین قطع رحم که در منابع اسلامی ذکر شده عبارتند از:

محرومیت از بهشت [۳۰]، محرومیت از الطاف الهی [۳۱]، کوتاهی عمر[۳۲]، محرومیت از رحمت الهی[۳۳]، عدم استجابت دعا [۳۴]، زوال نعمت [۳۵]، مجازات در دنیا [۳۶]، نزول بلایا[۳۷]

پانویس

  1. دهخدا، لغتنامه‌ی دهخدا، آنلاین
  2. فراهیدی، کتاب‌العین، 1410 ق، ج ‏3، ص 224
  3. هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، 1426ق، ج‏3، ص538؛ مرکز فرهنگ و معارف قرآن،فرهنگ قرآن، ج13، ص 43؛ موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، نشریه معرفت، 1383ش، ج80، ص11
  4. سوره لقمان، آیه 34
  5. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، 1404ق، ص347
  6. قرشى، قاموس قرآن ، 1371ش، ج3، ص68
  7. ‌بستان، خانواده در اسلام، 1390ش، ص140
  8. دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معارف اسلامی، ج81، ص 6
  9. امامى، حقوق مدنى، بی‎تا، ج‌4، ص289‌2
  10. طاهرى، حقوق مدنى، 1418ق، ج‌5، ص274؛ مروج، ‏اصطلاحات فقهى، 1379ش، ص539
  11. محقق داماد یزدی، بررسى فقهى حقوق خانواده: نکاح و انحلال آن، 1379ش، ص86‌؛ جلالی‌زاده، مبادى و اصطلاحات علم فقه، 1387ش‏، ص220
  12. هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، 1426ق، ج‏3، ص538
  13. محقق داماد‌ یزدی، قواعد فقه، 1406ق، ج 2، ص201
  14. هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، 1426ق، ج‌3، ص538
  15. آصف محسنی، قانون احوال شخصیه شیعه، 1388ش، ج1، ص49 محقق داماد یزدی، ‌بررسى فقهى حقوق خانواده: نکاح و انحلال آن، 1379ش، ص69‌
  16. طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان ج 7, ص 366
  17. سوره احزاب، آیه33
  18. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج22، صفحه121
  19. بستان، خانواده در اسلام، 1390ش، ص141
  20. هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، 1426ق، ج‏3، ص538
  21. جعفری دهقی، «خویشاوندی»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، 7 دی 1398
  22. سوره نساء، آیه1؛ سوره انفال، آیه75
  23. هاشمی شاهرودی، محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، 1426ق، ج4، ص312
  24. جلالی‌زاده، مبادى و اصطلاحات علم فقه،1387ش‏، ص201؛ هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، 1426ق، ج‏3، ص 53
  25. دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معارف اسلامی، ج81، ص6
  26. کوثری، بهداشت روانى خانواده، ص88
  27. دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معارف اسلامی، ج81، ص6
  28. دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معارف اسلامی، ج81، ص6
  29. سوره بقره، آیه27؛ سوره رعد، آیه25؛ سوره محمد، آیات22 ـ 23
  30. حر عاملى، وسائل الشیعه، 1409ق‌، ج15، ص217
  31. مجلسی، بحارالانوار، بیتا، ج74، ص114
  32. کلینى، کافی، 1429ق، ج2، ص346
  33. معزی ملایری، جامع احادیث شیعه، 1373ش، ج16، ص282
  34. معزی ملایری، جامع احادیث شیعه، 1373ش، ج16، ص274
  35. معزی ملایری، جامع احادیث شیعه، 1373ش، ج16، ص275
  36. معزی ملایری، جامع احادیث شیعه، 1373ش، ج16، ص267
  37. کلینى، کافی، 1429ق، ج2، ص346

منابع

  • قرآن کریم
  • امامى، سید حسن،‌ حقوق مدنى،‌ تهران، اسلامیه‌، بی‌تا.
  • بستان(نجفی)، حسین، خانواده در اسلام، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1390ش.
  • جعفری دهقی، محمود و مهرداد عربستانی، «خویشاوندی»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تاریخ درج مطلب: 7 دی 1398ش.
  • جلالى زاده، جلال‏، مبادى و اصطلاحات علم فقه، تهران‏‏، احسان‏، 1387ش‏.
  • حر عاملى، محمد بن حسن‌، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام‌، 1409 ق‌.
  • دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، معارف اسلامی، کتابخانه مدرسه فقاهت.
  • دهخدا، لغت‌نامه، زیر نظر محمد معین و سید جعفر شهیدی، مؤسسه لغت‌نامه دهخدا، ۱۳۷۷ش.
  • راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالقلم، 1404ق.
  • طاهرى، حبیب الله‌، حقوق مدنى،‌ قم‌، دفترانتشارات اسلامى، 1418ق.‌
  • طباطبایی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج 7.
  • فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب‌العین، قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق.
  • قرشى، على اکبر، قاموس قرآن، ج3، تهران، چاپ ششم، 1371ش.
  • کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، قم‏، دار الحدیث، 1429ق.
  • کوثری، یدالله، بهداشت روانی خانواده، کتابخانه مدرسه فقاهت.
  • مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، نشریه معرفت، ج80، قم، کتابخانه مدرسه فقاهت، مرداد1383ش.
  • مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، دارالرضا، بی تا.
  • محسنی، محمد آصف، قانون احوال شخصیه شیعه، کابل-افغانستان، حوزه علمیه خاتم النبیین ص، چاپ اول، 1388ش.
  • مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، کتابخانه مدرسه فقاهت.
  • مروج، حسین، ‏اصطلاحات فقهى: شامل 6500 واژه و اصطلاح فقهى از طهارت تا دیات‏، قم، بخشایش، ‏1379ش‏.
  • معزی ملایری، اسماعیل، جامع أحادیث الشیعة فی أحکام الشریعة، قم، ص1373ش.
  • نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • هاشمى شاهرودى، محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام‏، موسسه دائرة‌المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بیت علیهم‌‌السلام، مرکز پژوهش‌هاى فارسى الغدیر، قم‏، 1426ق‏.
  • یزدی، سید مصطفی محقق داماد، بررسی فقهی حقوق خانواده: نکاح و انحلال آن، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، 1379ش.
  • یزدی، سید مصطفی محقق داماد، قواعد فقه، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، چاپ دوازدهم، 1406ق.