|
|
(۵۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
|
| |
|
| [[فمینیسم رادیکال]]؛ جنبشی نخبهگرا و آمریکایی
| | '''فمینیسم رادیکال'''؛ جنبشی نخبهگرا و آمریکایی با تکیه بر ایده پدرسالاری. |
|
| |
|
| | فمینیسم رادیکال یکی از گرایشهای نظریه فمینیسم است که متأثر از فضای انقلابی و رادیکال دهه شصت قرن بیستم در آمریکاست و از درون جنبشهای دانشجویی، چپ نو و حقوق مدنی بیرون آمد. |
|
| |
|
| [[فمینیسم رادیکال]] یکی از گرایشهای نظریه [[فمینیسم]] است که متأثر از فضای انقلابی و رادیکال دهه شصت قرن بیستم در آمریکاست و از درون جنبشهای دانشجویی، چپ نو و حقوق مدنی بیرون آمد. [[دختران]] و [[زنان]] سفیدپوست طبقه متوسطه آمریکایی بیشترین طرفداران آن بودند که غالبا دارای تحصیلات دانشگاهی بودند. [[فمینیسم رادیکال]] بر نظریه [[مردسالاری]] تکیه می زند که ریشه در روابط سلطة [[مرد]] بر [[زن]] در درون [[خانه]] دارد. این سلطه، سایر اشکال سلطه در جامعه را ایجاد می کند.
| | دختران و زنان سفیدپوست طبقه متوسطه آمریکایی بیشترین طرفداران آن بودند که غالبا تحصیلات دانشگاهی داشتند. فمینیسم رادیکال بر نظریه مردسالاری تکیه میزند که ریشه در روابط سلطة مرد بر '''[[زن]]''' در درون خانه دارد. این سلطه، سایر اشکال سلطه در جامعه را ایجاد میکند. |
|
| |
|
| ==توصیف وضعیت [[زنان]]== | | ==توصیف وضعیت زنان== |
| [[زنان]] در وضعیت نابرابری نسبت به [[مردان]] قرار دارند، نه تنها نابرابر بلکه این وضعیت ستمآلود است. ظلم به زن، اصلیترین و فراگیرترین نوع بیعدالتی است، سایر اشکال بیعدالتی، درجه پایینتری از اهمیت را دارد. در همه جوامع، اعم از قدیمیترین اجتماعات تا پیشرفتهترین آنها، ظلم به زنان، نهادینه شده است. در درون این جوامع نیز، در تمام نهادها و بخشها اعم از سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، بهخصوص در نهاد خانواده و جزئیترین روابط شخصی این بیعدالتی نمایان است. <ref>رودگر، نرگس، فمینیسم، قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، چاپ دوم، تابستان 94، ص 85</ref>
| | زنان در وضعیت نابرابری نسبت به مردان قرار دارند، نه تنها نابرابر بلکه این وضعیت ستمآلود است. ظلم به زن، اصلیترین و فراگیرترین نوع بیعدالتی است، سایر اشکال بیعدالتی، درجه پایینتری از اهمیت را دارد. |
| | |
| | در همه جوامع، اعم از قدیمیترین اجتماعات تا پیشرفتهترین آنها، ظلم به زنان، نهادینه شده است. در درون این جوامع نیز، در تمام نهادها و بخشها اعم از سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، بهخصوص در نهاد '''[[خانواده]]''' و جزئیترین روابط شخصی این بیعدالتی نمایان است.<ref>رودگر، فمینیسم، تابستان 1394ش، ص 85</ref> |
| | |
| | ==علت نابرابری وضعیت زنان== |
| | علت تحت ستم بودن زنان، در فمینیسم رادیکال سیطره دو نظام مردسالاری و پدرسالاری در اجتماع و خانواده است.<ref>رودگر، فمینیسم، تابستان 1394ش، ص 85</ref> به همین علت فمینیسم رادیکال وضعیت نامطلوب زنان در جوامع مختلف را، محصول یک نظام مقتدر و جهانشمول به نام پدرسالاری میداند. |
| | ===مردسالاری=== |
| | مردسالاری، نظام سلطه مردانهای است که به سرکوب زنان از طریق نهادهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی می پردازد و در تمام جلوههای تاریخی، این نظام تبعیض و جنس- '''[[جنسیت]]''' بهصورت همزمان اقدام میکند.<ref>هام؛ گمبل، فرهنگ نظریههای فمینیستی، ۱۳۸۲ش، ص ۱۱۹</ref> |
|
| |
|
| ==علت نابرابری وضعیت [[زنان]]==
| |
| علت تحت ستم بودن [[زنان]]، در فمنیسم رادیکال سیطره دو نظام [[مردسالاری]] و [[پدرسالاری]] در اجتماع و خانواده است. <ref>رودگر، نرگس، فمینیسم، تابستان 94، ص 85</ref> به همین علت فمنیسم رادیکال وضعیت نامطلوب زنان در جوامع مختلف را، محصول یک نظام مقتدر و جهانشمول به نام [[پدرسالاری]] میداند.
| |
| ===[[مردسالاری]]===
| |
| [[مردسالاری]]، نظام سلطه [[مردانهای]] است که به سرکوب [[زنان]] از طریق نهادهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی می پردازد و در تمام جلوههای تاریخی، این نظام تبعیض و [[جنس]]- [[جنسیت]] بهصورت همزمان اقدام میکند. <ref>مگی هام و ساراگمبل؛ فرهنگ نظریههای فمینیستی، ترجمه فیروزه مهاجر و دیگران، صفحه 323 </ref>
| |
| ===پدرسالاری=== | | ===پدرسالاری=== |
| پدرسالاری، نظامی فرازمان و فرامکان است که در فرایندی منظم و سیستماتیک در ساحتهای مختلف زندگی [[زنان]] وجود دارد. سیستم،[[پدرسالاری]] سیستمی است که از [[خانواده]] شروع میشود و در اجتماع بازتولید میشود. یعنی رابطۀ سلطهگری [[مرد]] در خصوصیترین روابط [[زنان]] و [[مردان]] وجود دارد. و بچهها این رابطه را میبینند و این رفتار را دوباره تکرار میکنند. روابط دیگر در اجتماع باز نمودِ همین رابطه فرودستی بین [[زنان]] و [[مردان]] است. مثل ستم کارفرما بر کارگر، دولت، [[مرد]] و باز نمود ستم [[مرد]] بر [[زن]] است. ستم بنیانش در [[خانواده]] پایهگذاری شد و جامعه از آن الگوبرداری میکند. آنان معتقدند؛ نظام [[پدرسالاری]] در تمام عرصههای زندگی [[زنان]] رسوخ کرده است و لذا فراتاریخی، فرازمانی و فرا مکانی است. <ref>راد، پریسا، پدرسالاری، بن بست فمینیستها؛ تأملی در نسبت و رابطه میان زنان و مردان، حوراء شماره 27.
| | '''[[پدرسالاری]]'''، نظامی فرازمان و فرامکان است که در فرایندی منظم و سیستماتیک در ساحتهای مختلف زندگی زنان وجود دارد. سیستم، پدرسالاری سیستمی است که از خانواده شروع میشود و در اجتماع بازتولید میشود. |
| http://ensani.ir/fa/article/111273/%D9%BE%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%86-%D8%A8%D8%B3%D8%AA-%D9%81%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D8%A7-%D8%AA%D8%A3%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D8%B3%D8%A8%D8%AA-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86</ref>
| | |
| | یعنی رابطۀ سلطهگری مرد در خصوصیترین روابط زنان و مردان وجود دارد. و بچهها این رابطه را میبینند و این رفتار را دوباره تکرار میکنند. روابط دیگر در اجتماع باز نمودِ همین رابطه فرودستی بین زنان و [[مردان|'''مردان''']] است. |
| | |
| | مثل ستم کارفرما بر کارگر، دولت، مرد و باز نمود ستم مرد بر زن است. ستم بنیانش در خانواده پایهگذاری شد و جامعه از آن الگوبرداری میکند. آنان معتقدند؛ نظام پدرسالاری در تمام عرصههای زندگی زنان رسوخ کرده است و لذا فراتاریخی، فرازمانی و فرا مکانی است.<ref> [https://hawzah.net/fa/Magazine/View/6432/6664/78752/%D9%BE%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%8C-%D8%A8%D9%86-%D8%A8%D8%B3%D8%AA-%D9%81%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D8%A7-%D8%AA%D8%A3%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D8%B3%D8%A8%D8%AA-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86 راد، پدرسالاری، بن بست فمینیستها؛ تأملی در نسبت و رابطه میان زنان و مردان، فروردین و اردیبهشت 1387ش]</ref> |
| | |
| | ==خانواده در نظریه فمینیست رادیکال== |
| | در نظر فمینیستهای رادیکال، خانواده صحنهای نابرابر بین زنان و مردان است. زنان در درون خانواده توسط دو نقش [[همسر|'''همسری''']] و مادری به انقیاد کشیده میشوند. |
| | |
| | هدف اولیه این جنبش، مبارزه برای تنزل جایگاه زنان خانهدار در خانواده و اجتماع و سوق دادن آنها به سوی بازار کار بوده است. پیامد این جنبش آن بود که زنان در موقعیتی قرار گرفتند که دیگر تمایلی برای مادر شدن و مادری کردن نداشتند. |
| | |
| | برای زنان، موقعیت اجتماعی، درآمد منظم و تضمین شده، سرگرمیهای لذتبخش خارج از منزل و ارضای خواستههای تن و روح، مسائلی جذابتر از بارداری، زایمان، شیردهی و تربیت فرزند شد.<ref> [https://jas.ui.ac.ir/article_18398.html ربانی اصفهانی، یزد خواستی، بررسی کیفی تأثیر فمینیسم رادیکال بر نقش زن در نهاد خانواده و مقایسه آن با تمهیدات اسلام (مطالعه موردی زنان شهر اصفهان)، 1394ش، ص 128]</ref> |
| | '''[[ازدواج]]''' و خانواده ریشه و توسعهدهنده سياست سلطه چه در خانه و چه در كارخانه و چه در ميدان جنگ است.<ref> |
| | [http://ensani.ir/fa/article/176610/%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%DB%8C-%D9%81%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C%DA%A9%D8%A7%D9%84 مردیها، مبانی فلسفی فمینیسم رادیکال، 1387ش، ص 226]</ref> |
| | |
| | ==راهکار فمینیسم رادیکال== |
| | افزایش آگاهی، جداییطلبی طبقه زن از مرد و جهان مردانه از جهان زنان، خواهرجهانی و همجنسخواهی، راهکار فمینیسم رادیکال برای جدا شدن زنان از این وضعیت است. |
| | |
| | آگاهی زنان درباره ارزش و حقوق خودشان و جنبههای پنهان ظلم مردان بر زنان سبب میشود زنان دیگر ظلم مردان را امری طبیعی تلقی نکنند. زنان باید برای مبارزه علیه عوامل سرکوب مانند یک طبقه سازماندهی پیدا کنند. |
| | |
| | لزبینیسم به معنی تسری سیاست جداییطلبی به عرصه خصوصی و شخصیترین روابط زن و مرد، یکی دیگر از راهکارهای فمینیسم رادیکال است. همچنین خواهرجهانی به معنی حمایت همزمان زنان دنیا از یکدیگر؛ |
|
| |
|
| ==[[خانواده]]==
| | یکی دیگر از پیشنهادات فمینیسم رادیکال برای راهایی از وضعیت زنان است. خواهرجهانی راهکاری در مقابل همجنسخواهی نیز هست، زیرا برخی زنان متدین، همجنسخواهی را نمیپذیرفتند.<ref>رودگر، فمینیسم، تابستان 1394ش، صص 88 و 89</ref> |
| در نظر [[فمینیستهای رادیکال]]، [[خانواده]] صحنهای نابرابر بین [[زنان]] و [[مردان]] است. [[زنان]] در درون [[خانواده]] توسط دو نقش [[همسری]] و [[مادری]] به انقیاد کشیده میشوند. هدف اولیه این جنبش، مبارزه برای تنزل جایگاه [[زنان خانهدار]] در [[خانواده]] و اجتماع و سوق دادن آنها به سوی بازار کار بوده است . پیامد این جنبش آن بود که [[زنان]] در موقعیتی قرار گرفتند که دیگر تمایلی برای [[مادر]] شدن و [[مادری]] کردن نداشتند. برای [[زنان]]، موقعیت اجتماعی، درآمد منظم و تضمین شده، سرگرمیهای لذتبخش خارج از منزل و ارضای خواستههای تن و روح، مسائلی جذابتر از [[بارداری]]، [[زایمان]]، [[شیردهی]] و [[تربیت فرزند]] شد.<ref>حوریه ربانی اصفهانی، بهجت یزد خواستی،بررسی کیفی تأثیر فمینیسم رادیکال بر نقش زن در نهاد خانواده و مقایسه آن با تمهیدات اسلام (مطالعه موردی زنان شهر اصفهان)، جامعهشناسی کاربردی، دوره 26، شماره 2، اردیبهشت 94، ص 128) https://jas.ui.ac.ir/article_18398.html></ref>
| |
| ازدواج و خـانواده ریشه و توسعهدهنده سياست سلطه چه در خانه و چـه در كارخانـه و چه در ميدان جنگ است. <ref>مردیها، مرتضی، مبانی فلسفی فمینیسم رادیکال، فصلنامه سیاست، دوره 38، شماره 2، تابستان 87، ص 226.
| |
| https://jpq.ut.ac.ir/article_27068_23053e14da50c1f667f98dc72df4761d.pdf</ref>
| |
| ==راهکار [[فمینیسم رادیکال]]==
| |
| افزایش آگاهی، جداییطلبی طبقه [[زن]] از [[مرد]] و جهان [[مردانه]] از جهان [[زنان]]، [[خواهرجهانی]] و [[همجنسخواهی]]، راهکار [[فمینیسم رادیکال]] برای جدا شدن [[زنان]] از این وضعیت است.
| |
|
| |
|
| آگاهی [[زنان]] درباره ارزش و حقوق خودشان و جنبههای پنهان ظلم [[مردان]] بر [[زنان]] سبب میشود [[زنان]] دیگر ظلم [[مردان]] را امری طبیعی تلقی نکنند. [[زنان]] باید برای مبارزه علیه عوامل سرکوب مانند یک طبقه سازماندهی پیدا کنند. [[لزبینیسم]] به معنی تسری سیاست جداییطلبی به عرصه خصوصی و شخصیترین روابط [[زن]] و [[مرد]]، یکی دیگر از راهکارهای [[فمینیسم رادیکال]] است. همچنین [[خواهرجهانی]] به معنی حمایت همزمان [[زنان]] دنیا از یکدیگر؛ یکی دیگر از پیشنهادات [[فمینیسم رادیکال]] برای راهایی از وضعیت [[زنان]] است. [[خواهرجهانی]] راهکاری در مقابل [[همجنسخواهی]] نیز هست، زیرا برخی [[زنان متدین]]، [[همجنسخواهی]] را نمیپذیرفتند. <ref>رودگر، نرگس، فمینیسم، قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، چاپ دوم، تابستان 94، ص 88 و 89.</ref>
| | ==تاثیر مارکسیسم بر فمینیسم رادیکال== |
| | رادیکالها از نظریه مارکسسیم وام گرفتند و گفتند انسانها ۲ طبقه هستند: |
| | #طبقه مردان |
| | #طبقه زنان |
| | هیچ مردی نیست که ستمگر نباشد وهیچ زنی نیست که ستمدیده نباشد. |
| | اول، برای جریان فمینیست رادیکال، خصائل مردانه مهم بود و تلاش میکردند زنان مانند مردان شوند. اما بعداً ویژگیهای زنانه را برتر از ویژگیهای مردانه دانستند. |
|
| |
|
| ==تاثیر مارکسیسم بر [[فمینیسم رادیکال]]==
| | در انتهای جریان، زنگرا شدند و گفتند مشکل ویژگیهای زنانه نیست، بلکه ویژگیهای مردانه است. بنابراین همه مردان را دعوت و تشویق به ویژگیهای زنانه میکردند (اخلاقیات زنانه).<ref>رودگر، فمینیسم، تابستان 1394ش، ص 83</ref> |
| [[رادیکال]]ها از نظریه مارکسسیم وام گرفتند و گفتند انسانها ۲ طبقه هستند:
| | ==جستارهای وابسته== |
| #طبقه [[مردان]]
| | از مهمترین نظریهپردازان فمینیسم رادیکال میتوان به: |
| #طبقه [[زنان]]
| | *[[شولامیث فایرستون]] |
| هیچ [[مرد]]ی نیست که ستمگر نباشد وهیچ [[زن]]ی نیست که ستمدیده نباشد.
| | *[[سیمون دوبووار]] |
| اول، برای جریان [[فمینیست رادیکال]]، خصائل [[مردانه]] مهم بود و تلاش میکردند [[زنان]] مانند [[مردان]] شوند. اما بعداً [[ویژگیهای زنانه]] را برتر از [[ویژگیهای مردانه]] دانستند. در انتهای جریان، [[زنگرا]] شدند و گفتند مشکل [[ویژگیهای زنانه]] نیست، بلکه [[ویژگیهای مردانه]] است. بنابراین همه [[مردان]] را دعوت و تشویق به [[ویژگیهای زنانه]] میکردند ([[اخلاقیات زنانه]]).<ref>رودگر، نرگس، فمینیسم، قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، چاپ دوم، تابستان 94، ص 83</ref>
| | *[[کیت میلت]] |
| | اشاره کرد. |
|
| |
|
| | ==پانویس== |
| | {{پانویس}} |
|
| |
|
| ==شخصیتهای فمینیسم رادیکال== | | ==منابع== |
| [[شولامیث فایرستون]]، [[سیمون دوبووار]] و [[کیت میلت]] از مهمترین نظریهپردازان فمینیسم رادیکال هستند.
| | * راد، پریسا، پدرسالاری، بن بست فمینیستها؛ تأملی در نسبت و رابطه میان زنان و مردان، حوراء، شماره 27، فروردین و اردیبهشت 1387ش. |
| [[شولامیت فایرستون]]؛ [[تولیدمثل]] را عامل فرودستی [[زنان]] میداند.
| | * ربانی اصفهانی، حوریه؛ یزد خواستی، بهجت، بررسی کیفی تأثیر فمینیسم رادیکال بر نقش زن در نهاد خانواده و مقایسه آن با تمهیدات اسلام (مطالعه موردی زنان شهر اصفهان)، جامعه شناسی کاربردی (مجله پژوهشی علوم انسانی دانشگاه اصفهان)، دوره26، شماره2 (پیاپی 58)، 1394ش. |
| | * رودگر، نرگس، فمینیسم، قم، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، چاپ دوم، تابستان 1394ش. |
| | * مردیها، مرتضی، مبانی فلسفی فمینیسم رادیکال، فصلنامه سیاست، دوره 38، شماره 2، تابستان 1387ش. |
| | * مشیرزاده، حمیرا، از جنبش تا نظریه اجتماعی، تهران، نشر و پژوهش شیرازه، 1381ش. |
| | * ویکی جنسیت، صفحه «کیت میلت». |
| | * هام، مگی؛گمبل، سارا، فرهنگ نظریههای فمینیستی، ترجمه نوشین احمدی خراسانی و دیگران، تهران، تسعه، 1382ش. |
| | * یزدخواستی، بهجت، مروری بر افکار سیمون دوبوار، نشریه مطالعات راهبردی زنان، شماره 29، پاييز 1384ش. |
| | * Firestone. Shulamith. 1970. The Dialectic of Sex. New York: Bantam Books, p2-12 |
| | * Soble. Alan.1986. Pornography: Marxism, Feminism and the Future of Sexuality. New Haven. Conn: Yale University Press |
|
| |
|
| ===شولامیث فایرستون===
| | [[رده: ویکیجنسیت]] |
| [[شولامیث فایرستون]]، یکی از بنیانگذاران [[فمینیسم رادیکال]] است. او نویسنده کتاب [[دیالکتیک جنسی]] است. فایرستون در این کتاب با بازتولید نظریه «ماتریالیسم دیالکتیک» مارکس، به خلق نظریه انقلاب زیست شناسی [[فمینیستی]] دست زد. او به توصیف تولید و بازتولید بنیاد مادی [[نظام مردسالاری]] پرداخت که به [[زنان]] برای [[تولید مثل]] نوع بشر نیاز دارد. <ref>هام، مگی و سارا گمبل (۱۳۸۲) فرهنگ نظریههای فمینیستی، ترجمه نوشین احمدی خراسانی و دیگران، تهران: توسعه.ص ۱۱۹</ref>
| |
| [[فایرستون]] مدعی است [[مردسالاری]] از نابرابری زیست شناختی میان [[زن]] و [[مرد]] ریشه میگیرد. او معتقد است؛ [[دیالکتیک جنسی]]، نیروی محرکهی تمام اتفاقات تاریخی است. زیر بنای مادی سرکوب [[زنان]]، نه در اقتصاد بلکه در تفاوتهای زیستشناسی است. بنا به نظر فایرستون، اینکه [[زنان]] [[بارور]] میشوند و [[مردان]] نمیتوانند [[بارور]] شوند، دلیل تقسیم [[جنسیتی]] کار است و [[مردسالاری]] بر پایه آن بنا شده است. راهحل پایان ظلم به [[زنان]] در تغییر شیوههای [[ازدواج]] و [[باروری]] و [[بچهداری]] است. <ref>هام، مگی و سارا گمبل (۱۳۸۲) فرهنگ نظریههای فمینیستی، ترجمه نوشین احمدی خراسانی و دیگران، تهران: توسعه.ص ۱۱۹</ref>
| |
| در دیدگاه [[فایرستون]]، فناوری و تکنولوژیهایی مانند [[پیشگیری از بارداری]]، [[عقیمسازی]] و [[سقط جنین]] میتواند این انقلاب زیستشناختی را امکانپذیر کند. البته امروزه فناوری شبیهسازی که در زمان فایرستون وجود نداشت را هم می توان به آن اضافه کرد.Firestone. Shulamith. 1970. The Dialectic of Sex. New York: Bantam Books, p2-12
| |
| در نظر [[شولامیث فایرستون]]، زمانیکه فناوری، راههای جدید و حتی «مصنوعی» برای [[تولید مثل]] مردم ایجاد کند، نیاز به [[خانوادهی طبیعی]] و [[دگرجنسخواهی]] از بین میرود. لذا تمایل [[مرد]] به [[مرد]] و [[زن]] به [[زن]]، میتواند جایگزین [[دگرجنسخواهی]] در جامعه شود. نقشهای تعریف شده کنونی [[آمیزش جنسی]] از بین خواهد رفت. <ref>Soble. Alan.1986. Pornography: Marxism, Feminism and the Future of Sexuality. New Haven. Conn: Yale University Press</ref>
| |
| [[رده:نظریهها]] | |