←شباهتهای زن و مرد
خط ۷: | خط ۷: | ||
در تفسیر نور میان حقوق زن، قبل و بعد از اسلام مقایسه شده و به این نکته اشاره میشود که در عصر ظهور اسلام، زن میان اقوام مختلف گرفتار تبعیض بود؛ برخى اقوام با مرگ شوهر، زن را زنده سوزانده یا با او زنده بهگور میکردند. در برخی اقوام، زن پس از مرگ شوهر، حق ازدواج مجدد را نداشت. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج1، ص372.</ref> در جامعه جاهلی نهتنها زنان از ارث محروم بودند که ملک مرد تلقی میشدند.<ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص258.</ref> ولى اسلام انسانیت زن و مرد را یکی دانسته، <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج4، ص246.</ref> براى زن سهمالارث قرار داد. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص251.</ref> در جاهلیت، با فوت شوهر، فرزندان او با نامادرى خود ازدواج مىكردند. اسلام نامادری را در جایگاه مادر نشاند و ازدواج با او را منع کرد. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص263.</ref> بعضى مردان، با دختران يتيم با مهرية كم ازدواج كرده و به آسانى آنان را طلاق مىدادند، اما اسلام نسبت به رعایت عدالت در ازدواج با دختران یتیم تأکید جدیکرد. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص240.</ref> دختران را تحقیر کرده به پسران میبالیدند، اسلام ناخرسندى از دختر را كفران نعمت الهی اعلام کرد.<ref> قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج10، ص425.</ref> در جاهليّت، طلاق دادن و رجوع كردن به زن، بدون محدوديّت بوده و زنان بازیچه مردان هوسباز بود، امّا اسلام، حداكثر سه بار طلاق و دو بار رجوع را جايز دانست تا حرمتِ زن و خانواده حفظ شود. <ref> قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج1، ص362.</ref> اسلام تفكّر جاهلى علیه زن را در تمام ابعاد نفی کرد و در هرکجا زن تحقیر میشد اسلام از زن دفاع کرد.<ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج6، ص452-451.</ref> | در تفسیر نور میان حقوق زن، قبل و بعد از اسلام مقایسه شده و به این نکته اشاره میشود که در عصر ظهور اسلام، زن میان اقوام مختلف گرفتار تبعیض بود؛ برخى اقوام با مرگ شوهر، زن را زنده سوزانده یا با او زنده بهگور میکردند. در برخی اقوام، زن پس از مرگ شوهر، حق ازدواج مجدد را نداشت. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج1، ص372.</ref> در جامعه جاهلی نهتنها زنان از ارث محروم بودند که ملک مرد تلقی میشدند.<ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص258.</ref> ولى اسلام انسانیت زن و مرد را یکی دانسته، <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج4، ص246.</ref> براى زن سهمالارث قرار داد. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص251.</ref> در جاهلیت، با فوت شوهر، فرزندان او با نامادرى خود ازدواج مىكردند. اسلام نامادری را در جایگاه مادر نشاند و ازدواج با او را منع کرد. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص263.</ref> بعضى مردان، با دختران يتيم با مهرية كم ازدواج كرده و به آسانى آنان را طلاق مىدادند، اما اسلام نسبت به رعایت عدالت در ازدواج با دختران یتیم تأکید جدیکرد. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص240.</ref> دختران را تحقیر کرده به پسران میبالیدند، اسلام ناخرسندى از دختر را كفران نعمت الهی اعلام کرد.<ref> قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج10، ص425.</ref> در جاهليّت، طلاق دادن و رجوع كردن به زن، بدون محدوديّت بوده و زنان بازیچه مردان هوسباز بود، امّا اسلام، حداكثر سه بار طلاق و دو بار رجوع را جايز دانست تا حرمتِ زن و خانواده حفظ شود. <ref> قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج1، ص362.</ref> اسلام تفكّر جاهلى علیه زن را در تمام ابعاد نفی کرد و در هرکجا زن تحقیر میشد اسلام از زن دفاع کرد.<ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج6، ص452-451.</ref> | ||
==شباهتهای زن و مرد== | ==شباهتهای زن و مرد== | ||
تفسیر نور با استناد به آیات قرآن؛ گوهر وجودى زن و مرد را يكى دانسته <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج4، ص246.</ref> و تأکید دارد که هيچكدام از نظر جنسيّت بر ديگرى برتر نیستند. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص239.</ref> پسر و دختر، هر دو هدية الهى هستند. <ref>سوره شورى، آيه 49 – 50.</ref> ملاك پاداشهای معنوی ایمان به خداوند است که در آن میان زن و مرد تفاوتى وجود ندارد. <ref> قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج9، ص24-23.</ref> برخی از زنان به مقامات معنویای میرسند که بسیاری از مردان از رسیدن به آن عاجز هستند. <ref> قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص51.</ref> زنان و دختران فراتر از کسب کمالات معنوی میتوانند با حفظ عفت و حیا، در حیات اجتماعی نیز نقشهای جدی ایفا کنند؛ زنان مانند مردان باید در مسائل امنیتی کشور فعال بوده و علیه نظامهای طاغوتی مبارزه کنند. <ref>سوره قصص، آيه 11-10.</ref> در حاكميت طاغوت، هر كس از طرفداران حقّ، چه زن و چه مرد، بايد نقشهای مبارزاتى خود را به خوبى انجام دهد. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج7، ص345.</ref> در این ارتباط نیز ممکن است برخی زنان به مراتب برتر از مردان عمل کرده و مفیدتر برای خود، جامعه و نسل بشری باشند. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص51.</ref> | تفسیر نور با استناد به آیات قرآن؛ گوهر وجودى زن و مرد را يكى دانسته <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج4، ص246.</ref> و تأکید دارد که هيچكدام از نظر جنسيّت بر ديگرى برتر نیستند. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص239.</ref> پسر و دختر، هر دو هدية الهى هستند. <ref>سوره شورى، آيه 49 – 50.</ref> ملاك پاداشهای معنوی ایمان به خداوند است که در آن میان زن و مرد تفاوتى وجود ندارد. <ref> قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج9، ص24-23.</ref> برخی از زنان به مقامات معنویای میرسند که بسیاری از مردان از رسیدن به آن عاجز هستند. <ref> قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص51.</ref> زنان و دختران فراتر از کسب کمالات معنوی میتوانند با حفظ عفت و حیا، در حیات اجتماعی نیز نقشهای جدی ایفا کنند؛ زنان مانند مردان باید در مسائل امنیتی کشور فعال بوده و علیه نظامهای طاغوتی مبارزه کنند. <ref>سوره قصص، آيه 11-10.</ref> در حاكميت طاغوت، هر كس از طرفداران حقّ، چه زن و چه مرد، بايد نقشهای مبارزاتى خود را به خوبى انجام دهد. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج7، ص345.</ref> در این ارتباط نیز ممکن است برخی زنان به مراتب برتر از مردان عمل کرده و مفیدتر برای خود، جامعه و نسل بشری باشند.<ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص51.</ref> | ||
==تفاوتهای طبیعی زن و مرد== | ==تفاوتهای طبیعی زن و مرد== | ||
از منظر تفسیر نور، مردان و زنان دارای ساختار جسمى و روحی متفاوت بوده و با ارجاع به همین تفاوتهای طبیعی و فطری است که دارای حقوق و نقشهای جنسیتی نسبتا متفاوت نیز هستند. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص284.</ref> مردان داراى ولايت بر زناناند از آن جهت كه خدا مردان را بر زنان از حیث قدرت بدنى، توليدى و ارادی برترى داده است. <ref>سوره نساء، آيه 34.</ref> در این تفسیر با اذعان به اینکه هرچند در عینیت جامعه، برخى زنان، در توان بدنى يا درآمد مالى برتر از مردها بوده و موفقتر از آنها عمل میکنند، اما وضع قانون و برنامههای جنسیتی، فارغ از استثناها بوده، ناظر به وضعیت عمومی و متناسب با طبیعت زنانه و مردانه است. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص282.</ref> | از منظر تفسیر نور، مردان و زنان دارای ساختار جسمى و روحی متفاوت بوده و با ارجاع به همین تفاوتهای طبیعی و فطری است که دارای حقوق و نقشهای جنسیتی نسبتا متفاوت نیز هستند. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص284.</ref> مردان داراى ولايت بر زناناند از آن جهت كه خدا مردان را بر زنان از حیث قدرت بدنى، توليدى و ارادی برترى داده است. <ref>سوره نساء، آيه 34.</ref> در این تفسیر با اذعان به اینکه هرچند در عینیت جامعه، برخى زنان، در توان بدنى يا درآمد مالى برتر از مردها بوده و موفقتر از آنها عمل میکنند، اما وضع قانون و برنامههای جنسیتی، فارغ از استثناها بوده، ناظر به وضعیت عمومی و متناسب با طبیعت زنانه و مردانه است. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص282.</ref> |