خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
از منظر تفسیر نور؛ خانواده مستقل از افراد دارای حق است. حق خانواده بيش از حق شخصى زن يا مرد بوده و بهخاطر حفظ خانواده، بايد از حقّ شخصى گذشت. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص400.</ref> رعايت حقوق خانواده از لازمة تقواست. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص239.</ref> مرد، مدير خانه است. حقّ مديريّت مرد، بهخاطر ساختار جسمى و روحى اوست. نشانه شايستگى زن اطاعت و تواضع او نسبت به شوهر است. این اطاعت، مشروط به تأمين زندگى او از سوى مرد است. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص284-283.</ref> مهريّه، نرخ زن نيست، بلكه نشانة صداقت مرد در علاقه به همسرش است.<ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص 243.</ref> گرچه دريافتى ارث زن نصف مرد است، ولى بهرهگيرىاش دو برابر مرد است، چون سهم زن برای خودش ذخیره شده و سهم مرد هزینه زندگی مشترک میشود. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص 250.</ref> زن با تدبیر میتواند شوهر طغیانگر خود را مطیع سازد. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج9، ص26. </ref> احترام به شئون اجتماعى بانو، لازم است. هديهاى كه شوهر به همسر مىدهد، از حقوق زن است. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج1، ص376.</ref> براى تربيت صحيح فرزند، بايد پيش از تولّد او اقدام كرد و از خدا استمداد طلبید. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج4، ص 247.</ref> شير دادن مادر به فرزند، كافى نيست، بلكه تكفّل كامل مهم است. سرپرستى مادر، بهترين شرايط براى رشد فرزند است. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج7، ص345.</ref> هرچند فرزندان باید به پدر و مادر خود احسان کنند، <ref> قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص288.</ref> اما رضايت مادر، جايگاه ويژهاى نزد خدا دارد. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج7، ص345. </ref> مرد، سنگ زيرين آسياى زندگى است و بايد با خوشرفتارى، بر سختىها شكيبا باشد. حلّ مشكلات خانواده و داشتن حلم و حوصله، براى سعادت فرزندان، بهتر از جدايى و طلاق است. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص261-258.</ref> برای جلوگیری از فروپاشی خانواده باید در ابتدا محکمه صلح خانوادگی ایجاد شود. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص285.</ref> هرچند طلاق امر منفور است، اما اسلام با ادامه زندگى بهصورت تحميلى موافق نيست. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج1، ص364-362.</ref> طلاق گاهى راهگشا است. زيرا چه بسا اختلافات خانوادگى به خودكشى و روابط نامشروع بيانجامد. طلاق، اميدِ تشكيل زندگى مجدّد را نويد مىدهد. راه توسعة زندگى براى هر كس بهگونهاى است. گاهى با ازدواج گاهى با طلاق. تشريعِ طلاق دارای حكمت و تفضل الهى است. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص402.</ref> | از منظر تفسیر نور؛ خانواده مستقل از افراد دارای حق است. حق خانواده بيش از حق شخصى زن يا مرد بوده و بهخاطر حفظ خانواده، بايد از حقّ شخصى گذشت. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص400.</ref> رعايت حقوق خانواده از لازمة تقواست. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص239.</ref> مرد، مدير خانه است. حقّ مديريّت مرد، بهخاطر ساختار جسمى و روحى اوست. نشانه شايستگى زن اطاعت و تواضع او نسبت به شوهر است. این اطاعت، مشروط به تأمين زندگى او از سوى مرد است. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص284-283.</ref> مهريّه، نرخ زن نيست، بلكه نشانة صداقت مرد در علاقه به همسرش است.<ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص 243.</ref> گرچه دريافتى ارث زن نصف مرد است، ولى بهرهگيرىاش دو برابر مرد است، چون سهم زن برای خودش ذخیره شده و سهم مرد هزینه زندگی مشترک میشود. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص 250.</ref> زن با تدبیر میتواند شوهر طغیانگر خود را مطیع سازد. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج9، ص26. </ref> احترام به شئون اجتماعى بانو، لازم است. هديهاى كه شوهر به همسر مىدهد، از حقوق زن است. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج1، ص376.</ref> براى تربيت صحيح فرزند، بايد پيش از تولّد او اقدام كرد و از خدا استمداد طلبید. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج4، ص 247.</ref> شير دادن مادر به فرزند، كافى نيست، بلكه تكفّل كامل مهم است. سرپرستى مادر، بهترين شرايط براى رشد فرزند است. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج7، ص345.</ref> هرچند فرزندان باید به پدر و مادر خود احسان کنند، <ref> قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص288.</ref> اما رضايت مادر، جايگاه ويژهاى نزد خدا دارد. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج7، ص345. </ref> مرد، سنگ زيرين آسياى زندگى است و بايد با خوشرفتارى، بر سختىها شكيبا باشد. حلّ مشكلات خانواده و داشتن حلم و حوصله، براى سعادت فرزندان، بهتر از جدايى و طلاق است. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص261-258.</ref> برای جلوگیری از فروپاشی خانواده باید در ابتدا محکمه صلح خانوادگی ایجاد شود. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص285.</ref> هرچند طلاق امر منفور است، اما اسلام با ادامه زندگى بهصورت تحميلى موافق نيست. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج1، ص364-362.</ref> طلاق گاهى راهگشا است. زيرا چه بسا اختلافات خانوادگى به خودكشى و روابط نامشروع بيانجامد. طلاق، اميدِ تشكيل زندگى مجدّد را نويد مىدهد. راه توسعة زندگى براى هر كس بهگونهاى است. گاهى با ازدواج گاهى با طلاق. تشريعِ طلاق دارای حكمت و تفضل الهى است. <ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص402.</ref> | ||
==دلیل تفاوتهای زن و مرد== | ==دلیل تفاوتهای زن و مرد== | ||
مفسر تفسیر نور با تفکیک عدالت از تساوى، عدالت را مبتنی بر حق و رعایت استحقاق دانسته و با نفی تبعیض جنسیتی، تفاوت نسبی زن و مرد در حقوق و تکالیف را منطبق با عدالت و حکمت الهی میداند. تأکید جدی بر این امر دارد که تفاوتها دليل رشد، تحرك، تعاون و پيوستگى جامعه است. آنچه که جامعه را فلج میکند؛ | مفسر تفسیر نور با تفکیک عدالت از تساوى، عدالت را مبتنی بر حق و رعایت استحقاق دانسته و با نفی تبعیض جنسیتی، تفاوت نسبی زن و مرد در حقوق و تکالیف را منطبق با عدالت و حکمت الهی میداند. تأکید جدی بر این امر دارد که تفاوتها دليل رشد، تحرك، تعاون و پيوستگى جامعه است. آنچه که جامعه را فلج میکند؛ تبعيضها و برترىهاى استثمارگرانه است که از حساب برترىهاى طبیعی جدا است. تفاوتهاى زن و مرد از نظر خلقت و طبيعت، از نمونههاى برترى دادن خداوند در آفرينش است و هر يك از زن و مرد، نسبت به دستاوردهاى خود بهطور مساوى مسئول و مالك هستند. آرزوی يكسان بودن همه چيز و همه كس نابجا است. اعضاى یک جامعه مانند اعضاى بدن و ماشين از نظر جنس، شكل و كارايى متفاوت هستند و این تفاوتها مبتنی بر عدالت الهی و تدبیر حكيمانه خداوند است.<ref>قرائتى، تفسير نور، 1383ش، ج2، ص 280-278.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |