غلام رضا شفق (بحث | مشارکت‌ها)
صفحه‌ای تازه حاوی «<big>'''بدن در علم فقه،'''</big> ماهیت ارتباط انسان با اعضاء بدن، اهمیت، جایگاه نمادین و مسائل مستحدثه بدن. در علم فقه برخی مباحث بنیادین در مورد بدن زنان و مردان وجود دارد، طبق این مباحث حقیقت ارتباط انسان با بدن تعیین شده و میزان اختیارات انسان در م...» ایجاد کرد
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<big>'''بدن در علم فقه،'''</big> ماهیت ارتباط انسان با اعضاء بدن، اهمیت، جایگاه نمادین و مسائل مستحدثه بدن.
<big>'''بدن در علم فقه،'''</big> ماهیت ارتباط انسان با اعضاء بدن، اهمیت، جایگاه نمادین و مسائل مستحدثه بدن.


در علم فقه برخی مباحث بنیادین در مورد بدن زنان و مردان وجود دارد، طبق این مباحث حقیقت ارتباط انسان با بدن تعیین شده و میزان اختیارات انسان در مورد بدن خود نیز تعیین خواهد شد. علاوه‌براین، فقها از جایگاه بدن در تظام تئوریک و کاربردهای عملی روزمره و همچنین مسائل مستحدثه و معاصر مربوط به بدن بحث کرده‌اند.  
در علم فقه برخی مباحث بنیادین در مورد بدن زنان و مردان وجود دارد، طبق این مباحث حقیقت ارتباط انسان با بدن تعیین شده و میزان اختیارات انسان در مورد بدن خود نیز تعیین خواهد شد. علاوه‌ بر این، فقها از جایگاه بدن در تظام تئوریک و کاربردهای عملی روزمره و همچنین مسائل مستحدثه و معاصر مربوط به بدن بحث کرده‌اند.  


== حقیقت ارتباط انسان با اعضای بدن از نظر فقها ==
==حقیقت ارتباط انسان با اعضای بدن از نظر فقها==
بدن مردان و زنان نه تنها با جنس آنان ارتباط دارد،‌ بلکه با مباحث جنسیتی نیز مرتبط است؛ به عنوان مثال، مفهوم بدن مصرفی نشان می‌دهد که انسان‌ها می‌توانند به جای تولید محصولات اقتصادی بدن خود را مصرف کنند، اما چنین مفهومی در فقه با چالش‌هایی روبرو است و پرسش اساسی این است که آیا طبق مبانی فقهی امکان مصرف بدن و استفاده از بدن به منزله محصول مصرفی صحیح است، یا انسانها‌ چنین حقی را ندارند؟ در این زمینه میان فقها اختلاف نظر عمیقی وجود دارد. برخی می‌گویند انسان مالک تکوینی اعضای بدن خود است، یعنی بدن از املاک صاحب بدن به شمار می‌آید. طبق این قول صاحبان بدن اختیارات زیادی نسبت به بدن خواهند داشت و می‌توانند بخشی از آن را بفروشند، یا اجاره بدهند و یا تصرفات دیگری نظیر فروش و اجاره داشته باشند. اکثر فقها این قول را نپذیرفته‌اند.<ref>مکارم شیرازی، بحوث فقهیه هامه،1422ق، ص135. </ref> برخی نیز می‌گویند رابطه بدن و صاحب بدن از نوع ملکیت ذاتی است، یعنی تنها می‌تواند در آن تصرف کند و از جهات دیگر ملک انسان نیست؛ مثلا تنها می‌تواند از دستان استفاده کند، اما حق واگذاری یا ناقص کردن را نخواهد داشت. باید احترام ذات بدن حفظ شود.<ref>توحیدی، مصباح الفقاهه:‌ تقریرات خویی سید ابوالقاسم، 1418ق، ج2، ص38. </ref> نظریه سوم این است که رابطه بدن با صاحب بدن مالکیت اعتباری است، شارع مالکیت را برای انسان‌ها اعتبار کرده است، تعیین حدود مالکیت اعتباری با شارع است، ممکن است مالکیت عین را جعل نماید یا مالکیت منفعت را اعتبار کند.<ref>محسنی، الفقه و مسائل طبیه، 1382ش، ص185. </ref> صاحبان این قول مدعی هستند که متشرعین عملا به این قول عمل‌ کرده‌اند،‌ مثلا قبلا شارع خون را نجس قرار داده بود،  به همین دلیل متشرعین هم هرگونه استفاده از خون را کنار گذاشته بودند،‌ تا اینکه با پیشرفت علم پزشکی و آزمایشگاهی خون منفعت عقلائی پیدا کرد، آز آنجایی که سیره عقلائیه منافع عقلائی را نادیده نمی‌گیرند، امروزه از خون استفاده‌های مهمی می‌کنند.<ref>موسوی الخمینی، البیع، ج1، 1410ق، ص26. </ref> برخی نیز می‌گویند انسان‌ها تنها مالک منفعت اجزای بدن خود هستند، اصل وجود انسان کرامت ذاتی دارد و تنها اختیار بهره‌برداری از منفعت آن به انسان‌ها داده شده است. با قبول این قول تولیدات بدن مانند خون مو و ناخن در اختیار انسان است و بقیه اعضای انسان در ملک خداوند است و بشر حق نقل و انتقال آنرا نخواهد داشت.<ref>الفتلاوی، التشریعات الصحیحه، 1997م، ص128. </ref> آخرین قول این است که انسان‌ها سلطه تصرف بر بدن دارند اما به هیچ عنوان مالک آن نمی‌باشند. به همین دلیل انسان‌ها می‌توانند جسد را برای آزمایش‌های پزشکی بفرستند، یا ناخن و موهای خود را تغییر بدهند و تصرفاتی در آن بکنند، اما نمی‌توانند آنرا بفروشند یا ناقص کنند. کنش‌های ناسازگار با حرمت و احترام بدن جایز نیست؛‌ مثلا نمایش‌های بدنی زنانه منافی با حرمت بدن مجاز نیست.<ref>البار، الموقف الفقهی والاخلاقی من قضیۀ زرع الاعضاء، 1994م، ص187.</ref>
بدن مردان و زنان نه تنها با جنس آنان ارتباط دارد،‌ بلکه با مباحث جنسیتی نیز مرتبط است؛ به‌عنوان مثال، مفهوم بدن مصرفی نشان می‌دهد که انسان‌ها می‌توانند به جای تولید محصولات اقتصادی بدن خود را مصرف کنند، اما چنین مفهومی در فقه با چالش‌هایی روبرو است و پرسش اساسی این است که آیا طبق مبانی فقهی امکان مصرف بدن و استفاده از بدن به منزله محصول مصرفی صحیح است، یا انسانها‌ چنین حقی را ندارند؟ در این زمینه میان فقها اختلاف نظر عمیقی وجود دارد. برخی می‌گویند انسان مالک تکوینی اعضای بدن خود است، یعنی بدن از املاک صاحب بدن به شمار می‌آید. طبق این قول صاحبان بدن اختیارات زیادی نسبت به بدن خواهند داشت و می‌توانند بخشی از آن را بفروشند، یا اجاره بدهند و یا تصرفات دیگری نظیر فروش و اجاره داشته باشند. اکثر فقها این قول را نپذیرفته‌اند.<ref>مکارم شیرازی، بحوث فقهیه هامه،1422ق، ص135. </ref>  


== وجوه گوناگون اهمیت بدن در فقه ==
برخی نیز می‌گویند رابطه بدن و صاحب بدن از نوع ملکیت ذاتی است، یعنی تنها می‌تواند در آن تصرف کند و از جهات دیگر ملک انسان نیست؛ مثلا تنها می‌تواند از دستان استفاده کند، اما حق واگذاری یا ناقص کردن را نخواهد داشت. باید احترام ذات بدن حفظ شود.<ref>توحیدی، مصباح الفقاهه:‌ تقریرات خویی سید ابوالقاسم، 1418ق، ج2، ص38. </ref>


=== 1. شرط استطاعت بدنی در عبادات ===
نظریه سوم این است که رابطه بدن با صاحب بدن مالکیت اعتباری است، شارع مالکیت را برای انسان‌ها اعتبار کرده است، تعیین حدود مالکیت اعتباری با شارع است، ممکن است مالکیت عین را جعل نماید یا مالکیت منفعت را اعتبار کند.<ref>محسنی، الفقه و مسائل طبیه، 1382ش، ص185. </ref> صاحبان این قول مدعی هستند که متشرعین عملا به این قول عمل‌ کرده‌اند،‌ مثلا قبلا شارع خون را نجس قرار داده بود،  به همین دلیل متشرعین هم هرگونه استفاده از خون را کنار گذاشته بودند،‌ تا اینکه با پیشرفت علم پزشکی و آزمایشگاهی، خون منفعت عقلائی پیدا کرد، آز آنجایی که سیره عقلائیه منافع عقلائی را نادیده نمی‌گیرند، امروزه از خون استفاده‌های مهمی می‌کنند.<ref>موسوی الخمینی، البیع، ج1، 1410ق، ص26. </ref>  
برخی عبادات منوط به داشتن استطاعت بدن است. به عنوان نمونه حج مشروط به داشتن استطاعت بدنی از سوی حاجی است.<ref>طباطبائی یزدی، العروۀ الوثقی،‌ ج2، 1423ق، ج۲، ص ۴۵۲</ref> چنانچه روزه گرفتن نیز منوط به داشتن توانمندی بدنی است و از شخص ضعیف و مریضی که توان روزه گرفتن را ندارند نیز ساقط شده است.<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع اسلام 1413ق،  ج2، ص82.</ref> همچنین زنانی بارداری که روزه برای خودش یا جنین او ضرر داشته باشد‏، لازم نیست،<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع اسلام، 1413ق، ج2، ص86. </ref> حتی زنان شیر‌ده نیز موظفند که به سلامتی بدن مادر و طفل شیر‌خوار اوتوجه داشته باشند.<ref>طباطبائی یزدی، عروۀ الوثقی، 1423ق، ج2، ص53. </ref>


=== 2. ضرورت طهارت بدن در ارتباط خلق و خالق ===
برخی نیز می‌گویند انسان‌ها تنها مالک منفعت اجزای بدن خود هستند، اصل وجود انسان کرامت ذاتی دارد و تنها اختیار بهره‌برداری از منفعت آن به انسان‌ها داده شده است. با قبول این قول تولیدات بدن مانند خون مو و ناخن در اختیار انسان است و بقیه اعضای انسان در ملک خداوند است و بشر حق نقل و انتقال آنرا نخواهد داشت.<ref>الفتلاوی، التشریعات الصحیحه، 1997م، ص128. </ref>  
برای فقها ارتباط خلق با خالق آفرینش بالاترین نوع ارتباط است، در همین ارتباط نیز بدن دارای جایگاه بسیار خاصی است. طبق آیات قرآنی پاکی بدن در هنگام عبادات برای فقها یک اصل اساسی است و طهارت مورد نیاز عبادت صرفاً روحانی نیست.<ref>سوره مدثر، آیات 3-5.  </ref> طبق نظر فقها پاکی بدن برای ارتباط با خداوند بصورت جداگانه اصالت دارد و در حالت عادی نمی‌توان با بدن نجس نماز خواند.<ref>موسوی الخمینی، تحریر الوسیله، 1392ش، ج1، ص11. </ref> در بحث طهارت بدن مسئله جنسیت نیز مورد توجه فقها بوده است. در بسیاری موارد طهارت را بصورت یک اصل مشترک و اساسی میان هر دو جنس زن و مرد ذکر کرده است، اما برخی اقتضائات خاص بدن زنانه در مسئله طهارت نیز مورد توجه قرار گرفته است و طرق خاصی برای پاکی بدن زنانه در هنگام عادت یا بعد از زایمان نیز ذکر شده است.<ref>شهید ثانی، الروضۀ البهیه فی شرح المعۀ الدمشقیۀ، 1382ش، ج1، ص102. </ref>  


== جایگاه نمادین بدن در فقه ==
آخرین قول این است که انسان‌ها سلطه تصرف بر بدن دارند اما به هیچ عنوان مالک آن نمی‌باشند. به همین دلیل انسان‌ها می‌توانند جسد را برای آزمایش‌های پزشکی بفرستند، یا ناخن و موهای خود را تغییر بدهند و تصرفاتی در آن بکنند، اما نمی‌توانند آنرا بفروشند یا ناقص کنند. کنش‌های ناسازگار با حرمت و احترام بدن جایز نیست؛‌ مثلا نمایش‌های بدنی زنانه منافی با حرمت بدن مجاز نیست.<ref>البار، الموقف الفقهی والاخلاقی من قضیۀ زرع الاعضاء، 1994م، ص187.</ref>
'''استقبال به قبله هنگام عبادات''': گاهی فقها بصورت نمادین بر برخی کنش‌های بدنی تأکید ویژه دارند؛ به عنوان مثال شرط رو به قبله بودن بدن هنگام نماز بر مردان و زنان بصورت مشترک واجب است. توجه روحانی و قلبی هنگام ادای اذکار نماز کافی نیست،‌ بدن نیز باید کاملا رو به قبله باشد و حتی در خلال عبادت برای لحظات کوتاه نیز استقبال به قبله از بین نرود؛ یعنی فقها استقبال بدن بسوی قبله را نمادی از توجه ویژه انسان‌ها بسوی خداوند دانسته‌اند. چنانچه این استقبال از بین برود، گویا اصل ارتباط نمازگزار با خدا قطع خواهد شد.<ref>طباطبائی یزدی، العروۀ الوثقی،1423ق، ‌ ج2، ص101. </ref>  


'''ریختن آب زمزم بر بدن''': یک مورد از نگاه نمادین به بدن در فقه استحباب ریختن آب زمزم بر بدن قبل از سعی است، گویا با ریختن آب زمزم بر بدن همه پلیدی‌ها از کل شخصیت جسمانی و روحانی حاجی برطرف خواهد شد و پاکی بدن با آب زمزم نمادی پاکی کل شخصیت حاجی از پلیدی‌ها است.<ref>نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، 1392ش، ج۱۹، ص ۴۱۱.</ref>
==وجوه گوناگون اهمیت بدن در فقه==
 
===1. شرط استطاعت بدنی در عبادات===
برخی عبادات منوط به داشتن استطاعت بدن است. به‌عنوان نمونه وجوب حج مشروط به داشتن استطاعت بدنی از سوی حاجی است.<ref>طباطبائی یزدی، العروۀ الوثقی،‌ ج2، 1423ق، ج۲، ص ۴۵۲</ref> چنانچه روزه گرفتن نیز منوط به داشتن توانمندی بدنی است و از شخص ضعیف و مریضی که توان روزه گرفتن را ندارند نیز ساقط شده است.<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع اسلام 1413ق،  ج2، ص82.</ref> همچنین زن بارداری که روزه برای خودش یا جنین او ضرر داشته باشد‏، لازم نیست،<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع اسلام، 1413ق، ج2، ص86. </ref> حتی زنان شیر‌ده نیز موظفند که به سلامتی بدن خود و طفل شیر‌خوار او توجه داشته باشند.<ref>طباطبائی یزدی، عروۀ الوثقی، 1423ق، ج2، ص53. </ref>
 
===2. طهارت بدن ===
برای فقها ارتباط خلق با خالق آفرینش بالاترین نوع ارتباط است، در همین ارتباط نیز بدن دارای جایگاه بسیار خاصی است. طبق آیات قرآنی پاکی بدن در هنگام عبادات یک اصل اساسی است و طهارت مورد نیاز عبادت صرفاً روحانی نیست.<ref>سوره مدثر، آیات 3-5.  </ref> طبق نظر فقها پاکی بدن برای ارتباط با خداوند به صورت جداگانه اصالت دارد و در حالت عادی نمی‌توان با بدن نجس نماز خواند.<ref>موسوی الخمینی، تحریر الوسیله، 1392ش، ج1، ص11. </ref>
 
در بحث طهارت بدن مسئله جنسیت نیز مورد توجه فقها بوده است. در بسیاری موارد طهارت را به صورت یک اصل مشترک میان هر دو جنس زن و مرد ذکر کرده است، اما برخی اقتضائات خاص بدن زنانه در مسئله طهارت نیز مورد توجه قرار گرفته است و طرق خاصی برای پاکی بدن زنانه در هنگام عادت ماهیانه یا بعد از زایمان نیز ذکر شده است.<ref>شهید ثانی، الروضۀ البهیه فی شرح المعۀ الدمشقیۀ، 1382ش، ج1، ص102. </ref>
 
==جایگاه نمادین بدن در فقه==
'''استقبال به قبله هنگام عبادات''': گاهی فقها به صورت نمادین بر برخی کنش‌های بدنی تأکید ویژه دارند؛ به‌عنوان مثال شرط رو به قبله بودن بدن هنگام نماز بر مردان و زنان به صورت مشترک واجب است. توجه روحانی و قلبی هنگام ادای اذکار نماز کافی نیست،‌ بدن نیز باید کاملا رو به قبله باشد و حتی در خلال عبادت برای لحظات کوتاه نیز استقبال به قبله از بین نرود؛ یعنی فقها استقبال بدن به سوی قبله را نمادی از توجه ویژه انسان‌ها به خداوند دانسته‌اند. چنانچه این استقبال از بین برود، گویا اصل ارتباط نمازگزار با خدا قطع خواهد شد.<ref>طباطبائی یزدی، العروۀ الوثقی،1423ق، ‌ ج2، ص101. </ref>
 
'''ریختن آب زمزم بر بدن''': یک مورد از نگاه نمادین به بدن در فقه، استحباب ریختن آب زمزم بر بدن قبل از سعی میان صفا و مروه است، گویا با ریختن آب زمزم بر بدن همه پلیدی‌ها از کل شخصیت جسمانی و روحانی حاجی برطرف خواهد شد و پاکی بدن با آب زمزم نمادی پاکی کل شخصیت حاجی از پلیدی‌ها است.<ref>نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، 1392ش، ج۱۹، ص ۴۱۱.</ref>


'''آرامش بدن هنگام نماز:''' باید در هنگام بیان اذکار نماز بدن آرامش داشته باشد، گویا با آرام شدن بدن قلب نیز آرام و غرق در ارتباط با خدا خواهد شد.<ref>حائری یزدی، کتاب الصلاة، ۱۴۰۴ق، ص۲۲۵.</ref>
'''آرامش بدن هنگام نماز:''' باید در هنگام بیان اذکار نماز بدن آرامش داشته باشد، گویا با آرام شدن بدن قلب نیز آرام و غرق در ارتباط با خدا خواهد شد.<ref>حائری یزدی، کتاب الصلاة، ۱۴۰۴ق، ص۲۲۵.</ref>


== حرمت بدن در فقه ==
==حرمت بدن در فقه==
از نظر فقها بدن دارای حرمت است همه مسلمانان موظف هستند حرمت آنرا در هنگام تعامل با همدیگر نگه دارند؛ مثلا باید هرکسی موظف است که حریم دیگران را نگاه دارد و از جمله موارد حفظ حریم این است که اسلام نگاه به بدن دیگران بصورت مخفیانه را ممنوع کرده است و اتفاقا اسلام راجع به بدن زنان دغدغه بیشتری دارد.<ref>حر عاملی، وسایل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۱۴، ص۱۴۱.</ref>
از نظر فقها بدن دارای حرمت است همه مسلمانان موظف هستند حرمت آنرا در هنگام تعامل با همدیگر نگه دارند؛ مثلا باید هرکسی موظف است که حریم دیگران را نگاه دارد و از جمله موارد حفظ حریم این است که اسلام نگاه به بدن دیگران به صورت آشکار یا مخفیانه را ممنوع کرده است و اتفاقا اسلام راجع به بدن زنان دغدغه بیشتری دارد.<ref>حر عاملی، وسایل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۱۴، ص۱۴۱.</ref>


حتی بدن حیوانات نیز از نظر مسلمانان دارای حرمت است، مثلا باید حیوان اولا بصورت شرعی ذبح شود در غیر اینصورت گوشت او قابل استفاده نیست، در هنگام ذبح نیز باید رو به قبله باشد، نام خدا در هنگام ذبح برده شود.<ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ج۵، 1416ق، ص ۲۲۵- ۲۲۶.</ref>
حتی بدن حیوانات نیز از نظر مسلمانان دارای حرمت است، مثلا باید حیوان اولا به صورت شرعی ذبح شود در غیر این صورت گوشت او قابل استفاده نیست، در هنگام ذبح نیز باید رو به قبله باشد و نام خدا در هنگام ذبح برده شود.<ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ج۵، 1416ق، ص ۲۲۵- ۲۲۶.</ref>


== حرمت نگاه به بدن در فقه ==
==حرمت نگاه به بدن در فقه==
از نظر فقهای مسلمان بدن مسلمان، مخصوصا بدن زنان مسلمان دارای حرمت و احترام ویژه است، هرکسی نمی‌تواند از نگاه به زیبایی‌های بدن زنان مسلمان لذت ببرد. تنها کسانی که در قالب عقد شرعی‏‏، قرارداد نگاه به بدن را امضا کرده‌ باشند، می‌توانند از نگاه به بدن زنان مسلمان لذت ببرد و برای بقیه مردم نگاه به قصد لذت جنسی بردن ممنوع است. بعد از قرارداد ازدواج هیچگونه محدودیتی برای نگاه به اجزای بدن وجود ندارد. محدودیت نگاه به بدن در میان اعضای یک خانواده کمتر است،‌ همچنین نگاه مردان و زنان به بدن همجنس خود شان نیز محدودیتی ندارد، اگر نگاه به بدن همجنس، یعنی زنان به به بدن زنان و یا نگاه مردان به بدن مردان دارای پیامدهای سوء جنسی باشد. این نگاه نیز ممنوع است.<ref>نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، 1392ش، ج29، ص71. </ref>
از نظر فقهای مسلمان بدن مسلمان، مخصوصا بدن زنان مسلمان دارای حرمت و احترام ویژه است، فردی غیر از همسر نمی‌تواند از نگاه به زیبایی‌های بدن زنان لذت ببرد. همچنین نگاه مردان و زنان به بدن همجنس خودشان نیز، اگر با قصد لذت و یا دارای پیامدهای سوء جنسی باشد، ممنوع است.<ref>نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، 1392ش، ج29، ص71. </ref>


== ارتباط بدن با سلامت ==
==ارتباط بدن با سلامت==
از نظر فقها اسلام بین بدن و سلامت عمومی ارتباط عمیقی برقرار می‌کند. طهارت بدن یک اصل اجتناب ناپذیر اسلامی است و به اشکال مختلف نسبت به پاک نگه داشتن ترغیب شده است، مثلا قبل از هر عبادت پاک کردن بخشی از بدن را الزامی کرده است.<ref>فیض کاشانی، معتصم الشیعه فی احکام الشریعه، 1429ق، ج1، ص241. </ref> همچنین در برخی موارد دیگر بر مردان وزنان غسل‌های خاصی الزامی شده است. یکی از مهمترین موارد آن غسل‌ بعد از انجام عمل جنسی است که اسلام تلاش دارد با اعمال دستورات بهداشتی به ارتقای سلامت عمومی کمک کند علاوه بر این‌ها پاک کردن بدن،‌ در هنگام عبادات<ref>سبزواری، مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام، 1388ش، ج3، ص54.</ref>، وارد شدن در مکان‌های مهم و مقدس اسلامی<ref>موسوی الخمینی، تحریر الوسیله، 1329ش، ج1، ص40. </ref> اعیاد<ref>بحرانی، الحدائق الناظره، بی‌تا، ج4، ص185. </ref> و بطور کلی در شرایط مختلف مستحب و کار نیک است.<ref>موسوی الخمینی، تحریر الوسیله، 1329ش، ج1، ص40. </ref>
از نظر فقها اسلام بین بدن و سلامت عمومی ارتباط عمیقی برقرار می‌کند. طهارت بدن یک اصل اجتناب ناپذیر اسلامی است و به اشکال مختلف نسبت به پاک نگه داشتن ترغیب شده است، مثلا قبل از هر عبادت پاک کردن بخشی از بدن را الزامی کرده است.<ref>فیض کاشانی، معتصم الشیعه فی احکام الشریعه، 1429ق، ج1، ص241. </ref> همچنین در برخی موارد دیگر بر مردان وزنان غسل‌های خاصی الزامی شده است. یکی از مهمترین موارد آن غسل‌ بعد از انجام عمل جنسی است که اسلام تلاش دارد با اعمال دستورات بهداشتی به ارتقای سلامت عمومی کمک کند علاوه بر این‌ها پاک کردن بدن،‌ در هنگام عبادات<ref>سبزواری، مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام، 1388ش، ج3، ص54.</ref>، وارد شدن در مکان‌های مهم و مقدس اسلامی<ref>موسوی الخمینی، تحریر الوسیله، 1329ش، ج1، ص40. </ref> اعیاد<ref>بحرانی، الحدائق الناظره، بی‌تا، ج4، ص185. </ref> و بطور کلی در شرایط مختلف مستحب و کار نیک است.<ref>موسوی الخمینی، تحریر الوسیله، 1329ش، ج1، ص40. </ref>


از نظر فقهای مسلمان ارتباط بدن با سلامت عمومی بعد از مرگ نیز باید لحاظ شود. بدن میت قبل از دفن شدن باید ابتدا غسل داده شود، بعد از آن توسط مسلمانان به خاک سپرده شود.<ref>طباطبائی، یزدی، العروة الوثقی، 1423ق، ج۲، ص3. </ref> چنانچه کسی بعد از مرگ بدن مرده‌ای را لمس کند، بر او غسل و تطهیر کردن بدن واجب است. در همه این موارد حفظ سلامت عمومی لحاظ شده است. <ref>نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، 1392ش، ج۱۸، ص ۱۷۵.</ref>
از نظر فقهای مسلمان ارتباط بدن با سلامت عمومی بعد از مرگ نیز باید لحاظ شود. بدن میت قبل از دفن شدن باید ابتدا غسل داده شود، بعد از آن توسط مسلمانان به خاک سپرده شود.<ref>طباطبائی، یزدی، العروة الوثقی، 1423ق، ج۲، ص3. </ref> چنانچه کسی بعد از مرگ بدن مرده‌ای را لمس کند، بر او غسل و تطهیر کردن بدن واجب است. در همه این موارد حفظ سلامت عمومی لحاظ شده است. <ref>نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، 1392ش، ج۱۸، ص ۱۷۵.</ref>


== فروش اعضای بدن ==
==فروش اعضای بدن==
بطور کلی اعضاء بدن انسان از نظر فقها مال محسوب نمی‌شود و قابل خرید و فروش نیست، اگر برای خرید و فروش اعضاء بدن منفعت عقلائی مهمی وجود داشته باشد، مثلا فروش یا اهدای اعضاء بدن میت بعد از مرگ، موجب نجات یک انسان دیگر شود، در این صورت طبق برخی نظریات فقهی خرید و فروش یا اهداء عضو بدن میت اشکال ندارد. هرچند در این موارد اختلافاتی میان فقها وجود دارد.<ref>شفیعی مازندارنی، «نافذ بودن وصیت، جهت استفاده بهینه از اعضاي بدن موصی از دیدگاه فقه اسلامی»‏ 1393ش، ص76. </ref>
بطور کلی اعضاء بدن انسان از نظر فقها مال محسوب نمی‌شود و قابل خرید و فروش نیست، اگر برای خرید و فروش اعضاء بدن منفعت عقلائی مهمی وجود داشته باشد، مثلا فروش یا اهدای اعضاء بدن میت بعد از مرگ، موجب نجات یک انسان دیگر شود، در این صورت طبق برخی نظریات فقهی خرید و فروش یا اهداء عضو بدن میت اشکال ندارد. هرچند در این موارد اختلافاتی میان فقها وجود دارد.<ref>شفیعی مازندارنی، «نافذ بودن وصیت، جهت استفاده بهینه از اعضاي بدن موصی از دیدگاه فقه اسلامی»‏ 1393ش، ص76. </ref>


== پیوند اعضاء بدن ==
==پیوند اعضاء بدن==
یکی دیگر از مباحث فقها جواز پیوند اعضاء بدن انسان به انسان دیگر است. اصل اولیه فقها این است که جدا کردن اعضاء بدن انسان مسلمان جایز نیست و نمی‌توان اعضاء بدن میت مسلمان را از بدن او جدا کرد.<ref name=":0">ابوالقاسم خوئی، منهاج الصالحین1410ق، ج1‏، ص426. </ref><ref name=":0" /> طبق این مبنا پیوند اعضاء نیز دشوار خواهد شد؛ چرا که در کشور اسلامی اعضاء کافی یافت نخواهد شد. به همین دلیل برخی فقها معتقدند اگر در قطع عضو مصلحت مهمتر از عدم قطع وجود داشته باشد، اذن دادن برای قطع عضو خود برای انسان مسلمان، جایز است، البته قطع عضو بعد از مرگ انجام خواهد شد.<ref>موسوی الخمینی، تحریر الوسیله، 1410ق، ج2، ص624. </ref> البته باید با گرفتن اذن و سائر شرایط قانونی باشد، در غیر اینصورت قطع عضو موجب پرداخت دیه خواهد بود.<ref>موسوی الخمینی، تحریر الوسیله، 1410ق، ج2، ص625. </ref> از نظر شهید مطهری منطق جواز پیوند اعضا این است که رعایت حرمت بدن در اسلام از واجبات است، اما تحقق پیشرفت‌های پزشکی و تحصیل علوم مربوطه نیز از واجبات است. باید مسلمانان با اجازه پیوند اعضاء بدن میت زمینه حل مسائل پزشکی در جامعه اسلامی را نیز فراهم سازد.<ref>غلامی علیائی و وکیل‌زاد‏ه، «بررسی پیوند اعضا از دیدگاه فقهی و اسلامی»، 1392 ش، ص116. </ref>
یکی دیگر از مباحث فقها جواز پیوند اعضاء بدن انسان به انسان دیگر است. اصل اولیه فقها این است که جدا کردن اعضاء بدن انسان مسلمان جایز نیست و نمی‌توان اعضاء بدن میت مسلمان را از بدن او جدا کرد.<ref name=":0">ابوالقاسم خوئی، منهاج الصالحین1410ق، ج1‏، ص426. </ref><ref name=":0" /> طبق این مبنا پیوند اعضاء نیز دشوار خواهد شد؛ چرا که در کشور اسلامی اعضاء کافی یافت نخواهد شد. به همین دلیل برخی فقها معتقدند اگر در قطع عضو مصلحت مهمتر از عدم قطع وجود داشته باشد، اذن دادن برای قطع عضو خود برای انسان مسلمان، جایز است، البته قطع عضو بعد از مرگ انجام خواهد شد.<ref>موسوی الخمینی، تحریر الوسیله، 1410ق، ج2، ص624. </ref> البته باید با گرفتن اذن و سائر شرایط قانونی باشد، در غیر اینصورت قطع عضو موجب پرداخت دیه خواهد بود.<ref>موسوی الخمینی، تحریر الوسیله، 1410ق، ج2، ص625. </ref> از نظر شهید مطهری منطق جواز پیوند اعضا این است که رعایت حرمت بدن در اسلام از واجبات است، اما تحقق پیشرفت‌های پزشکی و تحصیل علوم مربوطه نیز از واجبات است. باید مسلمانان با اجازه پیوند اعضاء بدن میت زمینه حل مسائل پزشکی در جامعه اسلامی را نیز فراهم سازد.<ref>غلامی علیائی و وکیل‌زاد‏ه، «بررسی پیوند اعضا از دیدگاه فقهی و اسلامی»، 1392 ش، ص116. </ref>


بیشتر بحث فقها راجع به پیوند اعضا در دو مورد است، یکی اینکه انسان دچار مرگ مغزی غیر قابل بازگشت شده باشد و دیگر اینکه  قصاص قطعی داشته باشد‏‌، البته در همین دو مورد نیز فقها نسبت به جواز قطع عضو و پیوند آن اختلاف نظر دارند، هرچند فقهای متأخر نسبت به فقهای قدیمی‌تر رویکرد سهل‌تر دارند.<ref>رحمت و مدرسی. «پیوند اعضا در آیینه فقه و حقوق: چالش‌ها و ضرورت‌ها»، 1391ش، ص59-71. </ref>
بیشتر بحث فقها راجع به پیوند اعضا در دو مورد است، یکی اینکه انسان دچار مرگ مغزی غیر قابل بازگشت شده باشد و دیگر اینکه  قصاص قطعی داشته باشد‏‌، البته در همین دو مورد نیز فقها نسبت به جواز قطع عضو و پیوند آن اختلاف نظر دارند، هرچند فقهای متأخر نسبت به فقهای قدیمی‌تر رویکرد سهل‌تر دارند.<ref>رحمت و مدرسی. «پیوند اعضا در آیینه فقه و حقوق: چالش‌ها و ضرورت‌ها»، 1391ش، ص59-71. </ref>


== منابع ==
==منابع==
قرآن.  
قرآن.  


خط ۸۵: خط ۹۵:
غلام رضا شفق
غلام رضا شفق


== پانویس ==
==پانویس==
<references />