خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==دیدگاه== | ==دیدگاه== | ||
نظرات صواف در خصوص جایگاه زن، اساساً برنوعی انسان شناسیِ ذات گرا و طبیعت گرا استوار است که براساس آن مرد و زن واجد خصلت ها و ویژگی های طبیعی و ذاتیِ خاصِ می شود. این خصلت های فطری و طبیعی متفاوت، موجب می گردد تا آن دو وظایف و نقش های متمایزی از یک دیگر داشته باشند. کارکرد و وظایف دو جنس، پیش از وجود از سوی طبیعت و نظام آفرینش در ساخت درونی آنان تعبیه شده است. این دسته از متفکران با ملاحظه تفاوت های ذاتی استدلال می نمایند که زن و مرد، نقش های متفاوت از یک دیگر دارند و نمی توان انتظار انجام وظایف و نقش های یکسان را از آن دو داشت. در حوزه نظام اجتماعی، بهترین نظم، نظمی است که در تعریف و تقسیم حوزه فعالیت ها و چگونگی روابط دو جنس، این مطلب را مد نظر قرار داد و یا به سخن بهتر، براساس آن طراحی شده باشد. | نظرات صواف در خصوص جایگاه زن، اساساً برنوعی انسان شناسیِ ذات گرا و طبیعت گرا استوار است که براساس آن مرد و زن واجد خصلت ها و ویژگی های طبیعی و ذاتیِ خاصِ می شود. این خصلت های فطری و طبیعی متفاوت، موجب می گردد تا آن دو وظایف و نقش های متمایزی از یک دیگر داشته باشند. کارکرد و وظایف دو جنس، پیش از وجود از سوی طبیعت و نظام آفرینش در ساخت درونی آنان تعبیه شده است. این دسته از متفکران با ملاحظه تفاوت های ذاتی استدلال می نمایند که زن و مرد، نقش های متفاوت از یک دیگر دارند و نمی توان انتظار انجام وظایف و نقش های یکسان را از آن دو داشت. در حوزه نظام اجتماعی، بهترین نظم، نظمی است که در تعریف و تقسیم حوزه فعالیت ها و چگونگی روابط دو جنس، این مطلب را مد نظر قرار داد و یا به سخن بهتر، براساس آن طراحی شده باشد. | ||
علاوه بر آن به نظر این گروه، چون ویژگی های مزبور اساساً بر خاسته از نظام طبیعت و آفرینش و انسان طبیعتی ثابت دارد ، همیشه ثابت و پایدار خواهند بود و به هیچ وجه با تغییر ملاحظات عارضی، چون فرهنگ، زمان، مکان و الگوی اجتماعی تحول نخواهند یافت. بر این اساس، بهترین نظم اجتماعی، معطوف به مسئله مذکور است و هر عنصر و عاملی که بخواهد الگوی روابط طبیعی و فطری را نادیده بگیرد، طرحی ناقص و در حقیقت مخل نظم طبیعی و نظام آفرینش است و با ایجاد اخلال در نظام کارکردی و دو جنس، می تواند نظم اجتماعی را به هم بریزد و یا آن را مختل نماید.<ref>زن در اندیشه متفکران سیاسی،مجله پگاه حوزه ، هفتم آذر 1383، شماره 148 </ref> | علاوه بر آن به نظر این گروه، چون ویژگی های مزبور اساساً بر خاسته از نظام طبیعت و آفرینش و انسان طبیعتی ثابت دارد ، همیشه ثابت و پایدار خواهند بود و به هیچ وجه با تغییر ملاحظات عارضی، چون فرهنگ، زمان، مکان و الگوی اجتماعی تحول نخواهند یافت. بر این اساس، بهترین نظم اجتماعی، معطوف به مسئله مذکور است و هر عنصر و عاملی که بخواهد الگوی روابط طبیعی و فطری را نادیده بگیرد، طرحی ناقص و در حقیقت مخل نظم طبیعی و نظام آفرینش است و با ایجاد اخلال در نظام کارکردی و دو جنس، می تواند نظم اجتماعی را به هم بریزد و یا آن را مختل نماید.<ref>زن در اندیشه متفکران سیاسی،مجله پگاه حوزه ، هفتم آذر 1383، شماره 148 </ref> | ||
صواف از اندیشمندان مسلمانی است که منکر نقش اجتماعی زن شده و ترویج عقیده حضور زن در عرصه های سیاسی و اجتماعی را از دسیسه های استعمار می داند. او از دیدگاه جامعه شناختی معتقد است که در اسلام، تربیت ابتدا بافرد و سپس با خانواده و جامعه است. فرد مسلمان بنیان اول جامعه است. اگر فرد صالح بود، خانواده و جامعه هم صالح می شود. فردی که بنیان خانواده در جامعه را تشکیل می دهد، از دو جنس زن و مرد تشکیل شده است.صواف با ذکر این مقدمه، در رد شبهات ارایه شده درباره جایگاه زن در آموزه های اسلامی می گوید: اسلام زمانی ظهور کرد که نیمی از عنصر انسانیت، یعنی زن در عرصه حیات محکوم به فنا بود؛ نه جایگاهی داشت و نه در حوادث و وقایع نقش و اثری. این مسئله نه تنها در میان عرب ها، بلکه در کل شرق و غرب جهان مشهود بود. در بیشتر ممالک غربی زن را به عنوان انسان به حساب نمی آورند یا اینکه او را انسانی ناقص می دانستند. | صواف از اندیشمندان مسلمانی است که منکر نقش اجتماعی زن شده و ترویج عقیده حضور زن در عرصه های سیاسی و اجتماعی را از دسیسه های استعمار می داند. او از دیدگاه جامعه شناختی معتقد است که در اسلام، تربیت ابتدا بافرد و سپس با خانواده و جامعه است. فرد مسلمان بنیان اول جامعه است. اگر فرد صالح بود، خانواده و جامعه هم صالح می شود. فردی که بنیان خانواده در جامعه را تشکیل می دهد، از دو جنس زن و مرد تشکیل شده است.صواف با ذکر این مقدمه، در رد شبهات ارایه شده درباره جایگاه زن در آموزه های اسلامی می گوید: اسلام زمانی ظهور کرد که نیمی از عنصر انسانیت، یعنی زن در عرصه حیات محکوم به فنا بود؛ نه جایگاهی داشت و نه در حوادث و وقایع نقش و اثری. این مسئله نه تنها در میان عرب ها، بلکه در کل شرق و غرب جهان مشهود بود. در بیشتر ممالک غربی زن را به عنوان انسان به حساب نمی آورند یا اینکه او را انسانی ناقص می دانستند. | ||
در جوامع عربی هم زن را در نوزادی زنده به گور کرده، زن فقط به اندازه نیاز و رفع حاجت و آن هم در شرایط سخت و دشوار اجازه زنده ماندن می یافت. با این حال زن نه ارث می برد و نه ارث برجای می گذاشت؛ چرا که مالکیتی برای زن متصور نبود؛ فراتر از اینها زن، شخصیت و احترامی هم نداشت. مردان هرچه می توانستند آنها را به بیگاری و تملک خود در می آورند. | در جوامع عربی هم زن را در نوزادی زنده به گور کرده، زن فقط به اندازه نیاز و رفع حاجت و آن هم در شرایط سخت و دشوار اجازه زنده ماندن می یافت. با این حال زن نه ارث می برد و نه ارث برجای می گذاشت؛ چرا که مالکیتی برای زن متصور نبود؛ فراتر از اینها زن، شخصیت و احترامی هم نداشت. مردان هرچه می توانستند آنها را به بیگاری و تملک خود در می آورند. | ||
خط ۳۸: | خط ۴۱: | ||
در همین باره صواف می گوید: سرتاسر زندگی پیامبر درس هایی از اکرام به زن است. پیامبر در همین رابطه فرموده است: «بهترین شما مهربان ترین شما نسبت به خانواده و همسرش است و من مهربان ترین شما نسبت به همسر و خانواده ام هستم». صواف تسمیه یکی از سوره های اساسی قرآن به نام «نساء» (زنان) و نیز نازل شدن آیات مربوط به زنان در سوره حجرات را دلیل اهمیت زنان در نظام خلقت و توجه آفریدگار به آنان می داند. در سوره حجرات، داستان خوله بنت ثعلبه را یادآور می شود که وقتی از بی مهری شوهر خود به پیامبر شکایت کرد، بر پیامبر نازل شد. | در همین باره صواف می گوید: سرتاسر زندگی پیامبر درس هایی از اکرام به زن است. پیامبر در همین رابطه فرموده است: «بهترین شما مهربان ترین شما نسبت به خانواده و همسرش است و من مهربان ترین شما نسبت به همسر و خانواده ام هستم». صواف تسمیه یکی از سوره های اساسی قرآن به نام «نساء» (زنان) و نیز نازل شدن آیات مربوط به زنان در سوره حجرات را دلیل اهمیت زنان در نظام خلقت و توجه آفریدگار به آنان می داند. در سوره حجرات، داستان خوله بنت ثعلبه را یادآور می شود که وقتی از بی مهری شوهر خود به پیامبر شکایت کرد، بر پیامبر نازل شد. | ||
از نظر صواف، این نظریه که اسلام به شخصیت زن توهین کرده، حقوق او را پایمال نموده از توطئه های استعمار علیه اسلام است؛ به گونه ای که حتی شایع کرده که از نظر اسلام ورود زن به بهشت ممکن نیست؛ البته این امر ناشی از جهل آنان نسبت به اسلام نیست، بلکه توطئه ای علیه اسلام است. | از نظر صواف، این نظریه که اسلام به شخصیت زن توهین کرده، حقوق او را پایمال نموده از توطئه های استعمار علیه اسلام است؛ به گونه ای که حتی شایع کرده که از نظر اسلام ورود زن به بهشت ممکن نیست؛ البته این امر ناشی از جهل آنان نسبت به اسلام نیست، بلکه توطئه ای علیه اسلام است. | ||
صواف با الگو دانستن زنانی چون فاطمه زهرا(س)، ام عماره (خواهر عمر بن خطاب) و اسماء دختر ابوبکر، حضور زنان در عرصه های اجتماعی و جهادی در صدر اسلام و مقاومت آنها در حفظ ایمان و اسلام خود را یادآور می شود. اما در بررسی وضع معاصر همه آن مبانی نظری را فراموش می کند. او تعلیم زن و در پی آن خارج شدن آنها از منزل و فساد آنها در جامعه را از برنامه های استعمار می داند. | صواف با الگو دانستن زنانی چون فاطمه زهرا(س)، ام عماره (خواهر عمر بن خطاب) و اسماء دختر ابوبکر، حضور زنان در عرصه های اجتماعی و جهادی در صدر اسلام و مقاومت آنها در حفظ ایمان و اسلام خود را یادآور می شود. اما در بررسی وضع معاصر همه آن مبانی نظری را فراموش می کند. او تعلیم زن و در پی آن خارج شدن آنها از منزل و فساد آنها در جامعه را از برنامه های استعمار می داند. | ||
از نظر وی هدف اصلی استعمار از این امر، به فحشا کشاندن زن در جامعه و انحراف جامعه از هدف اصلی خود است. وی باتوجه به اینکه بیشتر مدارس دخترانه در کشورهای عربی آن روزگار، از سوی مسیحیان تبشیری تأسیس و مدیریت می شد، قائل بود که استعمار از همین طریق به بسیاری از اهداف خود رسید و جامعه اسلامی را به انحراف و زوال کشاند. صواف جریان های داخل کشورهای اسلامی را که خواهان مشارکت زن در امور سیاسی جامعه است، مشکوک می داند. | از نظر وی هدف اصلی استعمار از این امر، به فحشا کشاندن زن در جامعه و انحراف جامعه از هدف اصلی خود است. وی باتوجه به اینکه بیشتر مدارس دخترانه در کشورهای عربی آن روزگار، از سوی مسیحیان تبشیری تأسیس و مدیریت می شد، قائل بود که استعمار از همین طریق به بسیاری از اهداف خود رسید و جامعه اسلامی را به انحراف و زوال کشاند. صواف جریان های داخل کشورهای اسلامی را که خواهان مشارکت زن در امور سیاسی جامعه است، مشکوک می داند. | ||
به طور کلی نگاه صواف به زن و فعالیت های اجتماعی او کاملاً سنتی است؛ از نظر او زن نباید جز به اضطرار از خانه خارج شود و در این خارج شدن هم باید از سوی شوهر مأذون باشد. از نظر او زن وقتی از منزل بیرون می رود، شیطان همراه اوست تا برگردد و اگر از شوهرش اجازه نگیرد، مورد لعن قرار می گیرد. البته بیرون رفتن زن برای نماز را جایز می داند و این تنها موردی است که شوهر اجازه ندارد مانع بیرون رفتن او شود؛ مگر این که ضرر و زیانی در رفتن وی به مسجد موجود باشد.<ref>زن در اندیشه متفکران سیاسی،مجله پگاه حوزه ، هفتم آذر 1383، شماره 148 </ref> | به طور کلی نگاه صواف به زن و فعالیت های اجتماعی او کاملاً سنتی است؛ از نظر او زن نباید جز به اضطرار از خانه خارج شود و در این خارج شدن هم باید از سوی شوهر مأذون باشد. از نظر او زن وقتی از منزل بیرون می رود، شیطان همراه اوست تا برگردد و اگر از شوهرش اجازه نگیرد، مورد لعن قرار می گیرد. البته بیرون رفتن زن برای نماز را جایز می داند و این تنها موردی است که شوهر اجازه ندارد مانع بیرون رفتن او شود؛ مگر این که ضرر و زیانی در رفتن وی به مسجد موجود باشد.<ref>زن در اندیشه متفکران سیاسی،مجله پگاه حوزه ، هفتم آذر 1383، شماره 148 </ref> | ||
==نقد== | ==نقد== | ||
نظرات صواف، از سوی صاحب نظران دینی و احیاگران مذهبی که برداشتی متساهل تر و غیر بنیادگرایانه تری از مبانی دینی دارند و ملاحظات شرایط زمانی، و نیازهای فعلی را در نظر می گیرند، با مقاومت هایی روبرو است. این عده حداقل ورود زن به حوزه اجتماعی ـ سیاسی و فرهنگی را پذیرفته، حقوق وی را به رسمیت شناخته، در صدد به کار بستن سازوکارهایی برای حفظ حقوق و امتیازات وی در این خصوص بوده اند.<ref>زن در اندیشه متفکران سیاسی،مجله پگاه حوزه ، هفتم آذر 1383، شماره 148 </ref> | نظرات صواف، از سوی صاحب نظران دینی و احیاگران مذهبی که برداشتی متساهل تر و غیر بنیادگرایانه تری از مبانی دینی دارند و ملاحظات شرایط زمانی، و نیازهای فعلی را در نظر می گیرند، با مقاومت هایی روبرو است. این عده حداقل ورود زن به حوزه اجتماعی ـ سیاسی و فرهنگی را پذیرفته، حقوق وی را به رسمیت شناخته، در صدد به کار بستن سازوکارهایی برای حفظ حقوق و امتیازات وی در این خصوص بوده اند.<ref>زن در اندیشه متفکران سیاسی،مجله پگاه حوزه ، هفتم آذر 1383، شماره 148 </ref> |