دوستی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
|خدمات            =
|خدمات            =
}}
}}
محمد محمود الصواف (1915 - 1992) یک محقق عراقی و واعظ اسلامی است، که در شهر موصل متولد شده است ،وی در الازهر مصر تحصیل کرده است. او کسی است که اخوان المسلمین را در عراق تأسیس کرد و اولین ناظر آن بود، در جنگ فلسطین شرکت کرد، به عربستان سعودی مهاجرت کرد و به عنوان مشاور پادشاه عربستان فیصل آل سعود کار کرد، و در ترکیه درگذشت. او از جمله کسانی بود که کار سیاسی و اسلامی را با هم ترکیب می‌کرد.
'''محمد محمود الصواف'''؛ محقق عراقی و واعظ اسلامی.
 
محمد محمود الصواف در شهر موصل متولد شده‌است ،وی در الازهر مصر تحصیل کرده است. محمد محمود الصواف کسی است که اخوان المسلمین را در عراق تأسیس کرد و اولین ناظر آن بود، در جنگ فلسطین شرکت کرد، به عربستان سعودی مهاجرت کرد و به عنوان مشاور پادشاه عربستان فیصل آل سعود کار کرد، و در ترکیه درگذشت. او از جمله کسانی بود که کار سیاسی و اسلامی را با هم ترکیب می‌کرد.
==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
وی در ۱۳۳۲ق/ ۱۹۱۵م در موصل به دنیا آمد. نسبش به قبیله معروف «طی» که خاندانی عالم و مجاهد و تاجر پیشه بود، می‌رسید. <ref>دانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «محمدمحمود صواف»</ref>.وی در مدارس وابسته به مساجد تحصیلات دریافت کرد، که توسط دانشمند عبدالله النعمه، که در شهر موصل شناخته شده بود تأسیس شد که بعداً تأثیر زیادی بر شخصیت الصاف گذاشت.<ref> ویکی پدیا عربی</ref> وی علاوه بر «عبدالله النعمه» از  شیخ صالح الجهادی و شیخ امجد الزهاوی تلمذ کرد. همچنین در مدرسه فیصلیه درس خواند و لیسانس خود را درسال ۱۳۵۵ق گرفت. در ۱۳۵۸ق به دانشگاه الازهر رفت و درجه «عالم» را طی دو سال به جای چهار سال دریافت نمود. او علوم شرعی را در الازهر و علم تبلیغ را نزد حسن البنا و در خلال دیدار با او فرا گرفت و از برجسته‌ترین مبلغان زمان خود تا پایان عمر گردید. آنگاه به عراق بازگشت و در دانشکده شریعت دانشگاه بغداد مشغول تدریس شد.<ref> دانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «محمدمحمود صواف» </ref> سرانجام در ۱۳ ربیع الآخر ۱۴۱۳ ق/ ۱۹۹۲م در هواپیمایی که از استانبول به مکه می‌رفت، ‌درگذشت و پیکرش را در کنار قبر عبدالله بن زبیر در مکه دفن کردند.<ref>بانک اطلاعات رجال</ref>
محمد محمود الصواف در ۱۳۳۲ق/ ۱۹۱۵م در موصل به دنیا آمد. نسبش به قبیله معروف «طی» که خاندانی عالم و مجاهد و تاجر پیشه بود، می‌رسید. <ref>[http://daneshnameh.irdc.ir/?p=919 دانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «محمدمحمود صواف»]</ref>.
 
صواف در مدارس وابسته به مساجد تحصیلات دریافت کرد، که توسط دانشمند عبدالله النعمه، که در شهر موصل شناخته شده بود تأسیس شد که بعداً تأثیر زیادی بر شخصیت الصاف گذاشت.<ref> [https://ar.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF_%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D8%A7%D9%81 «محمد محمود الصواف»، در ویکی پدیا عربی]</ref> وی علاوه بر «عبدالله النعمه» از  شیخ صالح الجهادی و شیخ امجد الزهاوی تلمذ کرد. همچنین در مدرسه فیصلیه درس خواند و لیسانس خود را درسال ۱۳۵۵ق گرفت. در ۱۳۵۸ق به دانشگاه الازهر رفت و درجه «عالم» را طی دو سال به جای چهار سال دریافت نمود. او علوم شرعی را در الازهر و علم تبلیغ را نزد حسن البنا و در خلال دیدار با او فرا گرفت و از برجسته‌ترین مبلغان زمان خود تا پایان عمر گردید. آنگاه به عراق بازگشت و در دانشکده شریعت دانشگاه بغداد مشغول تدریس شد.<ref>[http://daneshnameh.irdc.ir/?p=919 دانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «محمدمحمود صواف»]</ref>.سرانجام در ۱۳ ربیع الآخر ۱۴۱۳ ق/ ۱۹۹۲م در هواپیمایی که از استانبول به مکه می‌رفت، ‌درگذشت و پیکرش را در کنار قبر عبدالله بن زبیر در مکه دفن کردند.<ref>[http://rijaldb.com/fa/6993/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF+%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%88%D8%A7%D9%81 «محمد محمود الصواف»، بانک اطلاعات رجال]</ref>
==دیدگاه==
==دیدگاه==
نظرات صواف در خصوص جایگاه [[زن]]، اساساً بر نوعی انسان‌شناسیِ ذات‌گرا و طبیعت‌گرا استوار است که بر اساس آن [[مرد]] و زن واجد خصلت‌ها و ویژگی‌های طبیعی و ذاتی خاص می شود. این خصلت‌های فطری و طبیعی متفاوت، موجب می‌گردد تا آن دو وظایف و نقش‌های متمایزی از یک‌دیگر داشته باشند. کارکرد و وظایف دو [[جنس]]، پیش از وجود از سوی طبیعت و نظام آفرینش در ساخت درونی آنان تعبیه شده است. این دسته از متفکران با ملاحظه تفاوت‌های ذاتی استدلال می‌نمایند که زن و مرد، نقش‌های متفاوت از یک‌دیگر دارند و نمی‌توان انتظار انجام وظایف و نقش‌های یکسان را از آن دو داشت. در حوزه نظام اجتماعی، بهترین نظم، نظمی است که در تعریف و تقسیم حوزه فعالیت‌ها و چگونگی روابط دو جنس، این مطلب را مد نظر قرار داد و یا به سخن بهتر، بر اساس آن طراحی شده باشد.
نظرات صواف در خصوص جایگاه [[زن]]، اساساً بر نوعی انسان‌شناسیِ ذات‌گرا و طبیعت‌گرا استوار است که بر اساس آن [[مرد]] و زن واجد خصلت‌ها و ویژگی‌های طبیعی و ذاتی خاص می شود. این خصلت‌های فطری و طبیعی متفاوت، موجب می‌گردد تا آن دو وظایف و نقش‌های متمایزی از یک‌دیگر داشته باشند. کارکرد و وظایف دو [[جنس]]، پیش از وجود از سوی طبیعت و نظام آفرینش در ساخت درونی آنان تعبیه شده است. این دسته از متفکران با ملاحظه تفاوت‌های ذاتی استدلال می‌نمایند که زن و مرد، نقش‌های متفاوت از یک‌دیگر دارند و نمی‌توان انتظار انجام وظایف و نقش‌های یکسان را از آن دو داشت. در حوزه نظام اجتماعی، بهترین نظم، نظمی است که در تعریف و تقسیم حوزه فعالیت‌ها و چگونگی روابط دو جنس، این مطلب را مد نظر قرار داد و یا به سخن بهتر، بر اساس آن طراحی شده باشد.<ref> بحرانی، زن در اندیشه متفکران سیاسی،1383ش </ref>
 
علاوه بر آن به نظر این گروه، چون ویژگی‌های مزبور اساساً بر خاسته از نظام طبیعت و آفرینش و انسان طبیعتی ثابت دارد ، همیشه ثابت و پایدار خواهند بود و به هیچ وجه با تغییر ملاحظات عارضی، چون فرهنگ، زمان، مکان و الگوی اجتماعی تحول نخواهند یافت. بر این اساس، بهترین نظم اجتماعی، معطوف به مسئله مذکور است و هر عنصر و عاملی که بخواهد الگوی روابط طبیعی و فطری را نادیده بگیرد، طرحی ناقص و در حقیقت مخل نظم طبیعی و نظام آفرینش است و با ایجاد اخلال در نظام کارکردی و دو جنس، می تواند نظم اجتماعی را به هم بریزد و یا آن را مختل نماید.<ref>زن در اندیشه متفکران سیاسی،مجله  پگاه حوزه ، هفتم آذر 1383، شماره 148 </ref>


صواف از اندیشمندان مسلمانی است که منکر نقش اجتماعی [[زن]] شده و ترویج عقیده حضور زن در عرصه های سیاسی و اجتماعی را از دسیسه‌های استعمار می داند. او از دیدگاه جامعه شناختی معتقد است که در اسلام، تربیت ابتدا با فرد و سپس با [[خانواده]] و جامعه است. فرد مسلمان بنیان اول جامعه است. اگر فرد صالح بود، خانواده و جامعه هم صالح می شود. فردی که بنیان خانواده در جامعه را تشکیل می‌دهد، از دو جنس زن و [[مرد]] تشکیل شده است. صواف با ذکر این مقدمه، در رد شبهات ارایه شده درباره جایگاه زن در آموزه های اسلامی می‌گوید: اسلام زمانی ظهور کرد که نیمی از عنصر انسانیت، یعنی زن در عرصه حیات محکوم به فنا بود؛ نه جایگاهی داشت و نه در حوادث و وقایع نقش و اثری. این مسئله نه تنها در میان عرب‌ها، بلکه در کل شرق و غرب جهان مشهود بود. در بیشتر ممالک غربی زن را به عنوان انسان به حساب نمی‌آورند یا اینکه او را انسانی ناقص می‌دانستند.
علاوه بر آن به نظر این گروه، چون ویژگی‌های مزبور اساساً بر خاسته از نظام طبیعت و آفرینش و انسان طبیعتی ثابت دارد ، همیشه ثابت و پایدار خواهند بود و به هیچ وجه با تغییر ملاحظات عارضی، چون فرهنگ، زمان، مکان و الگوی اجتماعی تحول نخواهند یافت. بر این اساس، بهترین نظم اجتماعی، معطوف به مسئله مذکور است و هر عنصر و عاملی که بخواهد الگوی روابط طبیعی و فطری را نادیده بگیرد، طرحی ناقص و در حقیقت مخل نظم طبیعی و نظام آفرینش است و با ایجاد اخلال در نظام کارکردی و دو جنس، می تواند نظم اجتماعی را به هم بریزد و یا آن را مختل نماید.<ref> بحرانی، زن در اندیشه متفکران سیاسی،1383ش </ref>


در جوامع عربی هم [[زن]] را در نوزادی زنده به گور کرده، زن فقط به اندازه نیاز و رفع حاجت و آن هم در شرایط سخت و دشوار اجازه زنده ماندن می‌یافت. با این حال زن نه [[ارث]] می‌برد و نه ارث بر جای می‌گذاشت؛ چرا که مالکیتی برای زن متصور نبود؛ فراتر از اینها زن، شخصیت و احترامی هم نداشت. مردان هرچه می‌توانستند آنها را به بیگاری و تملک خود در می‌آورند.
صواف از اندیشمندان مسلمانی است که منکر نقش اجتماعی [[زن]] شده و ترویج عقیده حضور زن در عرصه های سیاسی و اجتماعی را از دسیسه‌های استعمار می داند. او از دیدگاه جامعه شناختی معتقد است که در اسلام، تربیت ابتدا با فرد و سپس با [[خانواده]] و جامعه است. فرد مسلمان بنیان اول جامعه است. اگر فرد صالح بود، خانواده و جامعه هم صالح می شود. فردی که بنیان خانواده در جامعه را تشکیل می‌دهد، از دو جنس زن و [[مرد]] تشکیل شده است. صواف با ذکر این مقدمه، در رد شبهات ارایه شده درباره جایگاه زن در آموزه های اسلامی می‌گوید: اسلام زمانی ظهور کرد که نیمی از عنصر انسانیت، یعنی زن در عرصه حیات محکوم به فنا بود؛ نه جایگاهی داشت و نه در حوادث و وقایع نقش و اثری. این مسئله نه تنها در میان عرب‌ها، بلکه در کل شرق و غرب جهان مشهود بود. در بیشتر ممالک غربی زن را به عنوان انسان به حساب نمی‌آورند یا اینکه او را انسانی ناقص می‌دانستند.<ref> بحرانی، زن در اندیشه متفکران سیاسی،1383ش </ref>


اما اولین آموزه‌ها و شرایط دینی اسلام، حفظ کرامت و ارزش ذاتی زن بود. اسلام در آموزه‌های بعدی خود صفات کلی مصون بودن، مأمون بودن، مصلح، قانت، و قور، نمازگزار و به طور کلی متخلق بودن به اخلاق اسلامی را برای آنان بر شمرد و در هر حال، سفارش کرد تا آنها مورد بی مهری و قهر مردان قرار نگیرند. پیامبر در خطبه حجه الوداع فرمود: «با زنان به نیکی رفتار کنید».
در جوامع عربی هم [[زن]] را در نوزادی زنده به گور کرده، زن فقط به اندازه نیاز و رفع حاجت و آن هم در شرایط سخت و دشوار اجازه زنده ماندن می‌یافت. با این حال زن نه [[ارث]] می‌برد و نه ارث بر جای می‌گذاشت؛ چرا که مالکیتی برای زن متصور نبود؛ فراتر از اینها زن، شخصیت و احترامی هم نداشت. مردان هرچه می‌توانستند آنها را به بیگاری و تملک خود در می‌آورند.<ref>[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3814/3998/26677/%D8%B2%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%81%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C  بحرانی، زن در اندیشه متفکران سیاسی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه]</ref>


در همین باره صواف می‌گوید: سرتاسر زندگی پیامبر درس‌هایی از اکرام به [[زن]] است. پیامبر در همین رابطه فرموده است: «بهترین شما مهربان‌ترین شما نسبت به خانواده و همسرش است و من مهربان‌ترین شما نسبت به همسر و خانواده‌ام هستم». صواف تسمیه یکی از سوره‌های اساسی قرآن به نام «نساء» (زنان) و نیز نازل شدن آیات مربوط به زنان در سوره حجرات را دلیل اهمیت زنان در نظام خلقت و توجه آفریدگار به آنان می‌داند. در سوره حجرات، داستان خوله بنت ثعلبه را یادآور می‌شود که وقتی از بی مهری شوهر خود به پیامبر شکایت کرد، بر پیامبر نازل شد.
اما اولین آموزه‌ها و شرایط دینی اسلام، حفظ کرامت و ارزش ذاتی زن بود. اسلام در آموزه‌های بعدی خود صفات کلی مصون بودن، مأمون بودن، مصلح، قانت، و قور، نمازگزار و به طور کلی متخلق بودن به اخلاق اسلامی را برای آنان بر شمرد و در هر حال، سفارش کرد تا آنها مورد بی مهری و قهر مردان قرار نگیرند. پیامبر در خطبه حجه الوداع فرمود: «با زنان به نیکی رفتار کنید».<ref>بحرانی، زن در اندیشه متفکران سیاسی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه</ref>


از نظر صواف، این نظریه که اسلام به شخصیت [[زن]] توهین کرده، حقوق او را پایمال نموده از توطئه‌های استعمار علیه اسلام است؛ به گونه‌ای که حتی شایع کرده که از نظر اسلام ورود زن به بهشت ممکن نیست؛ البته این امر ناشی از جهل آنان نسبت به اسلام نیست، بلکه توطئه‌ای علیه اسلام است.
در همین باره صواف می‌گوید: سرتاسر زندگی پیامبر درس‌هایی از اکرام به [[زن]] است. پیامبر در همین رابطه فرموده است: «بهترین شما مهربان‌ترین شما نسبت به خانواده و همسرش است و من مهربان‌ترین شما نسبت به همسر و خانواده‌ام هستم». صواف تسمیه یکی از سوره‌های اساسی قرآن به نام «نساء» (زنان) و نیز نازل شدن آیات مربوط به زنان در سوره حجرات را دلیل اهمیت زنان در نظام خلقت و توجه آفریدگار به آنان می‌داند. در سوره حجرات، داستان خوله بنت ثعلبه را یادآور می‌شود که وقتی از بی مهری شوهر خود به پیامبر شکایت کرد، بر پیامبر نازل شد.<ref> بحرانی، زن در اندیشه متفکران سیاسی،1383ش </ref>


صواف با الگو دانستن زنانی چون فاطمه زهرا(س)، ام عماره (خواهر عمر بن خطاب) و اسماء دختر ابوبکر، حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی و جهادی در صدر اسلام و مقاومت آنها در حفظ ایمان و اسلام خود را یادآور می‌شود. اما در بررسی وضع معاصر همه آن مبانی نظری را فراموش می‌کند. او تعلیم زن و در پی آن خارج شدن آنها از منزل و فساد آنها در جامعه را از برنامه‌های استعمار می‌داند.
از نظر صواف، این نظریه که اسلام به شخصیت [[زن]] توهین کرده، حقوق او را پایمال نموده از توطئه‌های استعمار علیه اسلام است؛ به گونه‌ای که حتی شایع کرده که از نظر اسلام ورود زن به بهشت ممکن نیست؛ البته این امر ناشی از جهل آنان نسبت به اسلام نیست، بلکه توطئه‌ای علیه اسلام است.صواف با الگو دانستن زنانی چون فاطمه زهرا(س)، ام عماره (خواهر عمر بن خطاب) و اسماء دختر ابوبکر، حضور زنان در عرصه‌های اجتماعی و جهادی در صدر اسلام و مقاومت آنها در حفظ ایمان و اسلام خود را یادآور می‌شود. اما در بررسی وضع معاصر همه آن مبانی نظری را فراموش می‌کند. او تعلیم زن و در پی آن خارج شدن آنها از منزل و فساد آنها در جامعه را از برنامه‌های استعمار می‌داند.<ref> بحرانی، زن در اندیشه متفکران سیاسی،1383ش </ref>


از نظر وی هدف اصلی استعمار از این امر، به فحشا کشاندن [[زن]] در جامعه و انحراف جامعه از هدف اصلی خود است. وی باتوجه به اینکه بیشتر مدارس دخترانه در کشورهای عربی آن روزگار، از سوی مسیحیان تبشیری تأسیس و مدیریت می‌شد، قائل بود که استعمار از همین طریق به بسیاری از اهداف خود رسید و جامعه اسلامی را به انحراف و زوال کشاند. صواف جریان‌های داخل کشورهای اسلامی را که خواهان مشارکت زن در امور سیاسی جامعه است، مشکوک می‌داند.
از نظر وی هدف اصلی استعمار از این امر، به فحشا کشاندن [[زن]] در جامعه و انحراف جامعه از هدف اصلی خود است. وی باتوجه به اینکه بیشتر مدارس دخترانه در کشورهای عربی آن روزگار، از سوی مسیحیان تبشیری تأسیس و مدیریت می‌شد، قائل بود که استعمار از همین طریق به بسیاری از اهداف خود رسید و جامعه اسلامی را به انحراف و زوال کشاند. صواف جریان‌های داخل کشورهای اسلامی را که خواهان مشارکت زن در امور سیاسی جامعه است، مشکوک می‌داند.<ref> بحرانی، زن در اندیشه متفکران سیاسی،1383ش </ref>


به طور کلی نگاه صواف به [[زن]] و فعالیت‌های اجتماعی او کاملاً سنتی است؛ از نظر او زن نباید جز به اضطرار از خانه خارج شود و در این خارج شدن هم باید از سوی شوهر مأذون باشد. از نظر او زن وقتی از منزل بیرون می‌رود، شیطان همراه اوست تا برگردد و اگر از شوهرش اجازه نگیرد، مورد لعن قرار می‌گیرد. البته بیرون رفتن زن برای نماز را جایز می‌داند و این تنها موردی است که شوهر اجازه ندارد مانع بیرون رفتن او شود؛ مگر این که ضرر و زیانی در رفتن وی به مسجد موجود باشد.<ref>زن در اندیشه متفکران سیاسی،مجله  پگاه حوزه ، هفتم آذر 1383، شماره 148 </ref>
به طور کلی نگاه صواف به [[زن]] و فعالیت‌های اجتماعی او کاملاً سنتی است؛ از نظر او زن نباید جز به اضطرار از خانه خارج شود و در این خارج شدن هم باید از سوی شوهر مأذون باشد. از نظر او زن وقتی از منزل بیرون می‌رود، شیطان همراه اوست تا برگردد و اگر از شوهرش اجازه نگیرد، مورد لعن قرار می‌گیرد. البته بیرون رفتن زن برای نماز را جایز می‌داند و این تنها موردی است که شوهر اجازه ندارد مانع بیرون رفتن او شود؛ مگر این که ضرر و زیانی در رفتن وی به مسجد موجود باشد.<ref> بحرانی، زن در اندیشه متفکران سیاسی،1383ش </ref>


==نقد==
نظرات صواف، از سوی صاحب نظران دینی و احیاگران مذهبی که برداشتی متساهل‌تر و غیر بنیادگرایانه‌تری از مبانی دینی دارند و ملاحظات شرایط زمانی، و نیازهای فعلی را در نظر می‌گیرند، با مقاومت‌هایی روبرو است. این عده حداقل ورود [[زن]] به حوزه اجتماعی- سیاسی و فرهنگی را پذیرفته، حقوق وی را به رسمیت شناخته، در صدد به کار بستن سازوکارهایی برای حفظ حقوق و امتیازات وی در این خصوص بوده‌اند.<ref> بحرانی، زن در اندیشه متفکران سیاسی،1383ش </ref>
نظرات صواف، از سوی صاحب نظران دینی و احیاگران مذهبی که برداشتی متساهل‌تر و غیر بنیادگرایانه‌تری از مبانی دینی دارند و ملاحظات شرایط زمانی، و نیازهای فعلی را در نظر می‌گیرند، با مقاومت‌هایی روبرو است. این عده حداقل ورود [[زن]] به حوزه اجتماعی- سیاسی و فرهنگی را پذیرفته، حقوق وی را به رسمیت شناخته، در صدد به کار بستن سازوکارهایی برای حفظ حقوق و امتیازات وی در این خصوص بوده‌اند.<ref>زن در اندیشه متفکران سیاسی،مجله  پگاه حوزه ، هفتم آذر 1383، شماره 148 </ref>
==فعالیت‌های سیاسی==
==فعالیت‌های سیاسی==
در توصیف فعالیت‌های سیاسی وی می‌توان از رویارویی با اشغالگران انگلیسی و دفاع از مسئله آزادی فلسطین و مبارزه با اسرائیل و مبارزه با کمونیست‌ها نام برد.
در توصیف فعالیت‌های سیاسی وی می‌توان از رویارویی با اشغالگران انگلیسی و دفاع از مسئله آزادی فلسطین و مبارزه با اسرائیل و مبارزه با کمونیست‌ها نام برد.
خط ۷۷: خط ۷۸:
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
==منابع==
*ویکی فقه صفحه محمد محمود الصواف
*«محمد محمود الصواف»، در ویکی فقه، تاریخ بازدید: 6 اسفند 1401ش.
*دانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «محمدمحمود صواف»
*دانشنامه‌های انقلاب اسلامی و تاریخ اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «محمدمحمود صواف»، تاریخ بازدید: 6 اسفند 1401ش.
*زن در اندیشه متفکران سیاسی،مجله  پگاه حوزه ، هفتم آذر 1383، شماره 148
*زن در اندیشه متفکران سیاسی،مجله  پگاه حوزه،شماره 148، هفتم آذر 1383ش. 
*بانک اطلاعات رجال
*«محمد محمود الصواف»، بانک اطلاعات رجال، تاریخ بازدید: 6 اسفند 1401ش.
*ویکی پدیا عربی
*«محمد محمود الصواف»، در ویکی پدیا عربی، تاریخ بازدید: 6 اسفند 1401ش.
[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: کنشگران]]
[[رده: کنشگران]]
[[رده: عرب]]
[[رده: سنتی(سلفی)]]
[[رده: سنتی(سلفی)]]
[[رده: نظریه‌پردازان]]
[[رده: نظریه‌پردازان]]
[[رده: جهان اسلام]]
[[رده: جهان اسلام]]
[[رده: سنت‌گرایی]]
[[رده: سنت‌گرایی]]