Mjamshidi (بحث | مشارکت‌ها)
Mjamshidi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۲۸: خط ۲۸:
رشید رضا محمد(۲۳ سپتامبر ۱۸۶۵ - ۲۲ اوت ۱۹۳۵)، اندیشمند دینی و فعال سیاسی در مصر و سوریه در اواخر دوره عثمانی بود.او رهبری جریان اصلاح طلبی در مصر را بر عهده داشت و با تاسیس مجله معروف المنار، در نشر دیدگاههای ابن تیمیه و نیز آرای سیدجمال الدین اسدآبادی و [[محمد عبده]] تاثیر بسیار داشت.افکار رشیدرضا در طول دوره حیاتش، سیری از نوگرایی به سمت نوسلفی گری طی نموده است.در نگاه وی برابری زن و مرد در ارزشهای انسانی حقیقتی مورد تاکید شرع و نابرابری آنها امری طبیعی یا فطری است بنابراین وضعیت زن غربی به سبب خروج از مقتضیات فطرت مورد تائید شارع نیست و زن مسلمان نباید در پی رسیدن به آن باشد.
رشید رضا محمد(۲۳ سپتامبر ۱۸۶۵ - ۲۲ اوت ۱۹۳۵)، اندیشمند دینی و فعال سیاسی در مصر و سوریه در اواخر دوره عثمانی بود.او رهبری جریان اصلاح طلبی در مصر را بر عهده داشت و با تاسیس مجله معروف المنار، در نشر دیدگاههای ابن تیمیه و نیز آرای سیدجمال الدین اسدآبادی و [[محمد عبده]] تاثیر بسیار داشت.افکار رشیدرضا در طول دوره حیاتش، سیری از نوگرایی به سمت نوسلفی گری طی نموده است.در نگاه وی برابری زن و مرد در ارزشهای انسانی حقیقتی مورد تاکید شرع و نابرابری آنها امری طبیعی یا فطری است بنابراین وضعیت زن غربی به سبب خروج از مقتضیات فطرت مورد تائید شارع نیست و زن مسلمان نباید در پی رسیدن به آن باشد.
==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
رشید رضادر جمادی الاول 1282 در روستای القلمون واقع در طرابلس شام و در خاندانی زاده شد که که نسبشان به امام حسین(ع) می‌رسید.این خاندان به سبب پرداختن به امور تبلیغی و دینی مردم القلمون به مشایخ معروف بودند.پدرش بزرگ این خاندان بود و رهبری و رسیدگی به امور دینی مردم روستا را بر عهده داشت.<ref>[https://rch.ac.ir/article/Details?id=13971 دانشنامه جهان اسلام]</ref>
رشیدرضا در جمادی الاول 1282 در روستای القلمون واقع در طرابلس شام و در خاندانی زاده شد که که نسبشان به امام حسین(ع) می‌رسید. این خاندان به سبب پرداختن به امور تبلیغی و دینی مردم القلمون به مشایخ معروف بودند. پدرش بزرگ این خاندان بود و رهبری و رسیدگی به امور دینی مردم روستا را بر عهده داشت.<ref>[https://rch.ac.ir/article/Details?id=13971 دانشنامه جهان اسلام]</ref>


رشیدرضا پس از آنکه در زادگاهش خواندن و نوشتن و قرآن را فرا گرفت.در 1299 به مدرسه اسلامی (المدرسه الوطنیه الاسلامیه) در طرابلس رفت. مدیر این مدرسه شیخ حسین الجسر از علمای پیشگام نهضت فرهنگی آن زمان بود.رشید رضا زیر نظر او علوم اسلامی مانند کلام، منطق و زبان عربی را فرا گرفت و علم حدیث را نزد شیخ محمود نشابه، از شیوخ سابق الازهر آموخت. او در همین دوران مقالاتی برای جراید مختلف می نوشت و افزون بر سرودن شعر، در زمینه های مختلف از جمله زبان، نحو، اخلاق، تصوف و مباحث دینی پژوهش میکرد. <ref>همان</ref>
رشیدرضا پس از آنکه در زادگاهش خواندن و نوشتن و قرآن را فرا گرفت، در 1299 به مدرسه اسلامی (المدرسه الوطنیه الاسلامیه) در طرابلس رفت. مدیر این مدرسه شیخ حسین الجسر از علمای پیشگام نهضت فرهنگی آن زمان بود. رشیدرضا زیر نظر او علوم اسلامی مانند کلام، منطق و زبان عربی را فرا گرفت و علم حدیث را نزد شیخ محمود نشابه، از شیوخ سابق الازهر آموخت. او در همین دوران مقالاتی برای جراید مختلف می‌نوشت و افزون بر سرودن شعر، در زمینه‌های مختلف از جمله زبان، نحو، اخلاق، تصوف و مباحث دینی پژوهش می‌کرد. <ref>همان</ref>


رشیدر ضا با مطالعه آثار صوفیانه از جمله کتاب «احیاء علوم الدین» غزالی به اندیشه های صوفیه گرایش یافت.و از طریق یکی از پیروان نقشبندیه به این طریقت گروید.البته پس از مدتی با انتقادات شدیدی که به برخی از آداب و رسوم صوفیه داشت از آنان جدا شد. رشید رضا پس از آن به فعالیتهای تبلیغی برای مردم روستای زادگاهش پرداخت،و مسائل دینی را همراه با نگرش انتقادی به جوانان آنجا آموخت. <ref>همان</ref>
رشیدرضا با مطالعه آثار صوفیانه از جمله کتاب «احیاء علوم الدین» غزالی به اندیشه های صوفیه گرایش یافت. و از طریق یکی از پیروان نقشبندیه به این طریقت گروید. البته پس از مدتی با انتقادات شدیدی که به برخی از آداب و رسوم صوفیه داشت از آنان جدا شد. رشیدرضا پس از آن به فعالیت‌های تبلیغی برای مردم روستای زادگاهش پرداخت، و مسائل دینی را همراه با نگرش انتقادی به جوانان آنجا آموخت. <ref>همان</ref>


رضا در سال 1310 با مجله «عروه الاوثقی»  که سید جما الدین اسد آبادی و [[محمد عبده]] در در پاریس منتشر می‌کردند آشنا شد.و تحت تاثیر اندیشه های اصلاحی آن دو که بر پایه فهم جدیدی از اسلام استوار بود قرار گرفت.او در سال 1312 دو بار [[محمد عبده]] را ملاقلات کرد.رشید رضا پس از درگذشت سید جمال الدین اسد آبادی در استانبل در پی فشار عثمانیها و اختناق سیاسی سوریه به مصر رفت و در آنجا با [[محمد عبده]] همکاری کرد و از دانش و تجربه‌های او بهره مند شد.او با کمک [[محمد عبده]] در قاهره مجله «المنار» را جهت افزایش آگاهی مردم و گسترش اصلاحات اجتماعی و دینی  منتشر کرد.رشید رضا پس از درگذشت عبده در سال 1323 افزون بر رهبری فکری جریان اصلاح طلبی اسلامی درمصر به فعالیتهای سیاسی  نیز روی آورد. در همین سال در تاسیس جمعیت شورای عثمانی (جمعیه الشوری العثمانیه) شرکت کرد و به ریاست آن انتخاب شد. <ref>همان</ref>
رضا در سال 1310 با مجله «عروه الاوثقی»  که سید جمال‌الدین اسدآبادی و [[محمد عبده]] در در پاریس منتشر می‌کردند آشنا شد. و تحت تاثیر اندیشه‌های اصلاحی آن دو که بر پایه فهم جدیدی از اسلام استوار بود قرار گرفت. او در سال 1312 دو بار [[محمد عبده]] را ملاقلات کرد. رشید رضا پس از درگذشت سید جمال‌الدین اسد آبادی در استانبل در پی فشار عثمانی‌ها و اختناق سیاسی سوریه به مصر رفت و در آنجا با [[محمد عبده]] همکاری کرد و از دانش و تجربه‌های او بهره مند شد. او با کمک [[محمد عبده]] در قاهره مجله «المنار» را جهت افزایش آگاهی مردم و گسترش اصلاحات اجتماعی و دینی  منتشر کرد. رشیدرضا پس از درگذشت عبده در سال 1323 افزون بر رهبری فکری جریان اصلاح‌طلبی اسلامی درمصر به فعالیت‌های سیاسی  نیز روی آورد. در همین سال در تاسیس جمعیت شورای عثمانی (جمعیه الشوری العثمانیه) شرکت کرد و به ریاست آن انتخاب شد. <ref>همان</ref>
 
چون در سال (۱۳۲۶ هـ.ق) قانون جدید عثمانی اعلام شد، رشیدرضا به سرزمین شام رفت و در دمشق در حالی که بر منبر مسجد جامع اموی سخن می‌گفت یکی از دشمنان «اصلاح» به او اعتراض کرد و این اعتراض به فتنه مبدل شد و بر اثر آن رشیدرضا به مصر بازگشت و در آنجا مدرسة «الدعوه و الارشاد» را تأسیس کرد. رضا در زمان پادشاهی  ملک فیصل بن حسین حسنی (۱۳۰۰-۱۳۵۲هـ.ق) به سوریه رفت و به ریاست مؤتمر سوری انتخاب شد. اما در سال ۱۹۲۰ بر اثر ورود فرانسویان به سوریه آنجا را ترک کرد و در وطن دوم خود مصر مدتی اقامت کرد. آنگاه به هند و حجاز و اروپا سفر کرد و چون از آنجا بازگشت در مصر مقیم شد تا اینکه وقتی از سوئز به قاهره باز می‌گشت، در اتومبیلی درگذشت و او را در قاهره دفن کردند.<ref>[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF_%D8%B1%D8%B6%D8%A7 ویکی پدیا]</ref>


چون در سال (۱۳۲۶ هـ.ق) قانون جدید عثمانی اعلام شد، رشید رضا به سرزمین شام رفت و در دمشق در حالی که بر منبر مسجد جامع اموی سخن می‌گفت یکی از دشمنان «اصلاح» به او اعتراض کرد و این اعتراض به فتنه مبدل شد و بر اثر آن رشید رضا به مصر بازگشت و در آنجا مدرسة «الدعوه و الارشاد» را تأسیس کرد. رضا در زمان پادشاهی  ملک فیصل بن حسین حسنی (۱۳۰۰-۱۳۵۲هـ.ق) به سوریه رفت و به ریاست مؤتمر سوری انتخاب شد. اما در سال ۱۹۲۰ بر اثر ورود فرانسویان به سوریه آنجا را ترک کرد و در وطن دوم خود مصر مدتی اقامت کرد. آنگاه به هند و حجاز و اروپا سفر کرد و چون از آنجا بازگشت در مصر مقیم شد تا اینکه وقتی از سوئز به قاهره باز می‌گشت، در اتومبیلی درگذشت و او را در قاهره دفن کردند.<ref>[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF_%D8%B1%D8%B6%D8%A7 ویکی پدیا]</ref>
==دیدگاه==
==دیدگاه==
افکار رشیدرضا در طول دوره حیاتش، سیری از نوگرایی به سمت نوسلفی گری طی نموده است. در نگاه وی برابری زن و مرد در ارزش‌های انسانی حقیقتی مورد تاکید شرع و نابرابری آنها امری طبیعی یا فطری است بنابراین وضعیت زن غربی به سبب خروج از مقتضیات فطرت مورد تائید شارع نیست و زن مسلمان نباید در پی رسیدن به آن باشد.
افکار رشیدرضا در طول دوره حیاتش، سیری از نوگرایی به سمت نوسلفی گری طی نموده است. در نگاه وی برابری زن و مرد در ارزش‌های انسانی حقیقتی مورد تاکید شرع و نابرابری آنها امری طبیعی یا فطری است بنابراین وضعیت زن غربی به سبب خروج از مقتضیات فطرت مورد تائید شارع نیست و زن مسلمان نباید در پی رسیدن به آن باشد.