فقه بدن: تفاوت میان نسخهها
زهرا غلامی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز Wiki-fazel صفحهٔ بدن در علم فقه را به فقه بدن منتقل کرد |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<big>'''بدن | <big>'''فقه بدن'''،</big> دیدگاه و احکام فقه اسلامی درباره بدن. | ||
در علم فقه برخی مباحث بنیادین | در علم فقه برخی مباحث بنیادین درباره بدن زنان و مردان وجود دارد. در فقه اسلامی، حقیقت ارتباط انسان با بدن مورد توجه قرار گرفته و بر اساس آن، میزان اختیارات انسان درباره بدن خود تعیین میشود. علاوه بر این، فقها به جایگاه بدن در تظام تئوریک و موضوعاتی مانند حرمت بدن، مالکیت بدن و سلامت بدن توجه کرده و متناظر با این موضوعات به ارائه راهکار درباره مسائل نوپدید مانند پیوند یا فروش اعضای بدن نیز از منظر فقهی میپردازند. | ||
== | == احترام بدن در فقه == | ||
بدن | از نظر فقها بدن دارای حرمت است و همۀ مسلمانان موظف هستند حرمت آن را هنگام تعامل با همدیگر حفظ کنند؛ مثلا هر کسی موظف است که حریم دیگران را نگاه دارد و از جمله موارد حفظ حریم این است که به بدن دیگری آسیب نزند و از نگریستن با قصد لذت به بدن دیگری بهویژه بدن زنان، بهصورت آشکار یا پنهانی خودداری کند.<ref>حر عاملی، وسایل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۱۴، ص۱۴۱.</ref> | ||
از نظر فقه اسلامی، فقط همسر میتواند از نگاه به زیباییهای بدن همسر خویش لذت ببرد. همچنین نگاه مردان و زنان به بدن همجنس خودشان، اگر با قصد لذت و یا دارای پیامدهای سوء جنسی باشد، ممنوع است.<ref>نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، 1392ش، ج29، ص71. </ref> | |||
بدن حیوانات نیز از نظر اسلام دارای حرمت است؛ مثلا باید از ضرب و شتم حیوان یا لطمه زدن به بدن آنها خودداری شود و هنگام ذبح نیز باید رو به قبله باشد و نام خدا هنگام ذبح برده شود.<ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی، 1416ق، ج۵، ص۲۲۵- ۲۲۶.</ref> | |||
==بهداشت و طهارت بدن== | |||
طهارت بدن یک اصل اجتنابناپذیر اسلامی است و مسلمانان به شکلهای مختلف به پاک نگهداشتن بدن خویش ترغیب شدهاند؛ مثلا آموزههای اسلام قبل از هر عبادت واجب، پاککردن بخشهایی از بدن را الزام کرده است.<ref>فیض کاشانی، معتصم الشیعه فی احکام الشریعه، 1429ق، ج1، ص241. </ref> همچنین بر مردان و زنان غسلهای خاصی الزام شده است، ازجمله غسل بعد از آمیزش جنسی. از این منظر، فقه اسلامی تلاش دارد با توصیههای بهداشتی به ارتقای سلامت عمومی کمک کند. در کنار دستورهای الزامی، بهطور کلی پاکیزگی بدن هنگام عبادات<ref>سبزواری، مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام، 1388ش، ج3، ص54.</ref> و وارد شدن در مکانهای مقدس<ref>موسوی الخمینی، تحریر الوسیله، 1329ش، ج1، ص40. </ref> و همچنین در روزهای عید،<ref>بحرانی، الحدائق الناظره، بیتا، ج4، ص185. </ref> کاری شایسته و مستحب است.<ref>موسوی الخمینی، تحریر الوسیله، 1329ش، ج1، ص40. </ref> | |||
در بحث طهارت بدن مسئلۀ جنسیت نیز مورد توجه فقها است. در بسیاری موارد طهارت را بهصورت یک اصل مشترک میان هر دو جنس زن و مرد ذکر کرده است، اما برخی اقتضائات خاص بدن زنانه در مسئلۀ طهارت نیز مورد توجه قرار گرفته است و طرق خاصی برای پاکی بدن زنانه هنگام عادت ماهیانه یا بعد از زایمان نیز ذکر شده است.<ref>شهید ثانی، الروضۀ البهیه فی شرح المعۀ الدمشقیۀ، 1382ش، ج1، ص102. </ref> | |||
در فقه اسلامی به پاکیزگی و بهداشت بدن حتی بعد از مرگ انسان نیز توجه شده است. بدن میت، پیش از دفن، غسل داده میشود و بعد از پوشاندن آن با کفن، رو به سوی قبله به خاک سپرده میشود.<ref>طباطبائی، یزدی، العروة الوثقی، 1423ق، ج۲، ص3. </ref> اگر کسی بدن مردهای را بعد از سرد شدن آن لمس کند، بر او غسل و تطهیر بدن خویش واجب است تا بهداشت عمومی حفظ شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، 1392ش، ج۱۸، ص ۱۷۵.</ref> | |||
== | == مالکیت بدن از نظر فقه == | ||
از منظر برخی فقیهان انسان '''مالک تکوینی''' اعضای بدن خویش است و صاحب آن بهشمار میآید. بر این اساس، صاحب بدن حتی اختیار دارد که بخشی از بدن خویش را بفروشد یا اجاره بدهد یا تصرفات دیگری داشته باشد.<ref>مکارم شیرازی، بحوث فقهیه هامه،1422ق، ص135. </ref> | |||
برخی فقها، انسان را '''مالک ذاتی''' بدن خویش میدانند و بر اساس آن فقط اجازه تصرف در بدن دارد؛ مثلا میتواند از دستهای خود استفاده کند، اما حق واگذاری یا ناقص کردن دست را ندارد و باید احترام ذات بدن حفظ شود.<ref>توحیدی، مصباح الفقاهه: تقریرات خویی سید ابوالقاسم، ج2، 1418ق، ص38. </ref> | |||
برخی | |||
در رویکرد فقهی سوم، انسان '''مالک اعتباری''' بدن خویش است و تعیین قلمرو این مالکیت با صاحب شریعت است نه انسان.<ref>محسنی، الفقه و مسائل طبیه، 1382ش، ص185. </ref> روشن است که دیدگاه شارع با کمک علم فقه بهدست میآید؛ مثلا قبلا فروش خون انسان، حرام بود اما با پیشرفت دانش پزشکی و شناسایی منفعت عقلائی، امروزه در فقه با منظر جدیدی به خرید و فروش خون انسان، پرداخته میشود.<ref>موسوی الخمینی، البیع، ج1، 1410ق، ص26. </ref> | |||
برخی فقیهان، انسان را '''مالک منفعت''' اجزای بدن میدانند. از این منظر، انسان مالک تولیدات بدن مانند خون، مو و ناخن است و میتواند از منفعت آنها بهره ببرد، اما حق نقل و انتقال سایر اعضای بدن را ندارد.<ref>الفتلاوی، التشریعات الصحیحه، 1997م، ص128. </ref> | |||
از منظر فقهی دیگر، انسان '''اجازه تصرف''' در بدن خویش دارد، اما مالک آن نیست. بر این اساس، آزمایشهای پزشکی بر جسم انسان، جایز است و همچنین انسان میتواند ناخن و موهای خود را تغییر بدهد، اما نمیتواند آن را بفروشد یا ناقص کند. همچنین کنشهای ناسازگار با حرمت بدن مانند نمایشهای بدنی زنانه، مجاز نیست.<ref>البار، الموقف الفقهی والاخلاقی من قضیۀ زرع الاعضاء، 1994م، ص187.</ref> | |||
== | == استطاعت بدنی در عبادات == | ||
برخی عبادات منوط به توانایی جسمی است؛ مانند حج<ref>طباطبائی یزدی، العروۀ الوثقی، ج2، 1423ق، ص۴۵۲.</ref> و روزه که بر شخص ناتوان یا بیمار، واجب نیست.<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع اسلام 1413ق، ج2، ص82.</ref> زن بارداری که روزه برای خودش یا جنین او ضرر داشته باشد، نیز نباید روزه بگیرد؛<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع اسلام، 1413ق، ج2، ص86. </ref> حتی زنان شیرده نیز موظف هستند که به سلامتی بدن و طفل شیرخوار خود توجه داشته باشند.<ref>طباطبائی یزدی، عروۀ الوثقی، 1423ق، ج2، ص53. </ref> | |||
== | ==کنشهای بدنی نمادین در فقه== | ||
گاهی فقها بهصورت نمادین بر برخی کنشهای بدنی تأکید ویژه دارند؛ ازجمله پرهیز از رو به قبله یا پشت به قبله بودن هنگام آمیزش جنسی و قضای حاجت؛ یا وجوب رو به قبله بودن بدن هنگام نماز بر مردان و زنان. فقها بهسوی قبله بودن را نمادی از توجه ویژۀ انسانها به خداوند دانستهاند که با از بین رفتن آن، گویا اصل ارتباط نمازگزار با خدا قطع میشود.<ref>طباطبائی یزدی، العروۀ الوثقی،1423ق، ج2، ص101. </ref> | |||
همچنین مستحب است که حاجیان پیش از سعی میان صفا و مروه، مقداری آب زمزم بر بدن خویش بریزند؛ گویا با ریختن آب زمزم بر بدن همه پلیدیها از جسم و روح حاجی رفع خواهد شد.<ref>نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، 1392ش، ج۱۹، ص۴۱۱.</ref> همچنین لازم است هنگام اذکار نماز، بدن آرامش داشته باشد؛ گویا با آرامشدن بدن، قلب نیز آرام و غرق در ارتباط با خدا میشود.<ref>حائری یزدی، کتاب الصلاة، ۱۴۰۴ق، ص۲۲۵.</ref> | |||
== | ==فروش و پیوند اعضای بدن== | ||
از نظر | بهطور کلی اعضای بدن انسان از نظر فقها، مال محسوب نمیشود و قابل خریدوفروش نیست. اگر برای خریدوفروش اعضای بدن منفعت عقلائی وجود داشته باشد و مثلا فروش یا اهدای اعضای بدن میت، موجب نجات یک انسان دیگر شود، در این صورت طبق برخی نظریات فقهی خریدوفروش یا اهدای عضو بدن میت جایز است.<ref>شفیعی مازندارنی، «نافذ بودن وصیت، جهت استفاده بهینه از اعضاي بدن موصی از دیدگاه فقه اسلامی» 1393ش، ص76. </ref> | ||
بدن | پیوند اعضای بدن انسان به انسان دیگر نیز در فقه اسلامی، مورد توجه است. اصل اولی در فقه این است که جدا کردن اعضای بدن جایز نیست؛<ref name=":0">ابوالقاسم خوئی، منهاج الصالحین1410ق، ج1، ص426. </ref> اما با لحاظ مصالح اجتماعی، برخی فقها معتقدند هرگاه مصلحت قطع عضو، مهمتر باشد، استفاده از اعضای بدن میت جایز است.<ref>موسوی الخمینی، تحریر الوسیله، 1410ق، ج2، ص624. </ref> از نظر شهید مطهری، منطق جواز پیوند اعضا، پذیرش پیشرفتهای پزشکی و اعتماد به آن در جامعه است.<ref>غلامی علیائی و وکیلزاده، «بررسی پیوند اعضا از دیدگاه فقهی و اسلامی»، 1392ش، ص116. </ref> | ||
== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
قرآن. | {{آغاز منابع}} | ||
* قرآن. | |||
البار، | * البار، محمدعلی، الموقف الفقهی والاخلاقی من قضیۀ زرع الاعضاء، دمشق، دارالشامیه، ۱۹۹۴م. | ||
* بحرانی، یوسف، الحدائق الناظره، گردآورنده محمدتقی ایراوانی، قم، مؤسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بیتا. | |||
بحرانی، یوسف، الحدائق الناظره، گردآورنده | * توحیدی، محمدعلی، مصباح الفقاهه: تقریرات درس سید ابوالقاسم خویی، قم، مکتبه داوری، ۱۴۱۸ق. | ||
* حائری یزدی، عبدالکریم، کتاب الصلاة، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۴۰۴ق. | |||
توحیدی، | * حکیم، محسن، مستمسک العروة الوثقی، قم، دارالتفسیر، ۱۴۱۶ق. | ||
* خوئی، ابوالقاسم، منهاج الصالحین، قم، مدینۀ العلم، ۱۴۱۰ق. | |||
حائری یزدی، عبدالکریم، کتاب الصلاة، قم، | * سبزواری، عبدالاعلی، مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام، قم، دار التفسیر، ۱۳۸۸ش. | ||
* شفیعی مازندارنی، سیدمحمد، «نافذ بودن وصیت، جهت استفاده بهینه از اعضاي بدن موصی از دیدگاه فقه اسلامی» فصلنامه پژوهشهاي فقه و حقوق اسلامی، سال ۱۰، شماره ۳۵، ۱۳۹۳ش. | |||
حکیم، محسن، مستمسک العروة الوثقی، قم، دارالتفسیر، | * شهید ثانی، زین الدین، مسالک الافهام الی تنقیح شرایع الاسلام، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۳ق. | ||
* طباطبائی یزدی، سید محمدکاظم، العروةالوثقی، قم، نشر اسلامی وابسته به جامه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۲۳ق. | |||
خوئی، ابوالقاسم، منهاج الصالحین، قم، مدینۀ العلم، | * غلامی علیائی، محمد و وکیلزاده، رحیم، «بررسی پیوند اعضا از دیدگاه فقهی و اسلامی»، فقه و مبانی حقوق اسلامی، سال ۵، شماره ۱۶، تابستان ۱۳۹۲ش. | ||
* الفتلاوی، صاحب عبید، التشریعات الصحیحه، عمان، دار الشقاقه، ۱۹۹۷م. | |||
* فیض کاشانی، محمدمحسن، معتصم الشیعه فی احکام الشریعه، تهران، مدرسه عالی شهید مطهری، ۱۴۲۹ق. | |||
* محسنی، آصف، الفقه و مسائل طبیه، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۲ش. | |||
سبزواری، عبدالاعلی، مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام، قم، دار التفسیر، | * مکارم شیرازی، بحوث فقهیۀ هامۀ، قم، مدرسه امیرالمؤمنین، ۱۴۲۲ق. | ||
* موسوی الخمینی، سید روحالله، البیع، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۰ق. | |||
شفیعی مازندارنی، | * موسوی الخمینی، سید روحالله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۲ش. | ||
* نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۲ش. | |||
شهید ثانی، زین الدین، مسالک الافهام الی تنقیح شرایع الاسلام، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، | {{پایان منابع}} | ||
طباطبائی یزدی، سید محمدکاظم، العروةالوثقی، قم، نشر اسلامی وابسته به جامه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۲۳ق. | |||
غلامی علیائی، محمد و وکیلزاده، رحیم، «بررسی پیوند اعضا از دیدگاه فقهی و اسلامی»، فقه و مبانی حقوق اسلامی، سال | |||
الفتلاوی، صاحب عبید، التشریعات الصحیحه، عمان، دار الشقاقه، | |||
فیض کاشانی، | |||
محسنی، آصف، الفقه و مسائل طبیه، قم، بوستان کتاب، | |||
مکارم شیرازی، بحوث فقهیۀ هامۀ، قم، مدرسه | |||
موسوی الخمینی، سید | |||
موسوی الخمینی، سید | |||
نجفی، | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۴۸
فقه بدن، دیدگاه و احکام فقه اسلامی درباره بدن.
در علم فقه برخی مباحث بنیادین درباره بدن زنان و مردان وجود دارد. در فقه اسلامی، حقیقت ارتباط انسان با بدن مورد توجه قرار گرفته و بر اساس آن، میزان اختیارات انسان درباره بدن خود تعیین میشود. علاوه بر این، فقها به جایگاه بدن در تظام تئوریک و موضوعاتی مانند حرمت بدن، مالکیت بدن و سلامت بدن توجه کرده و متناظر با این موضوعات به ارائه راهکار درباره مسائل نوپدید مانند پیوند یا فروش اعضای بدن نیز از منظر فقهی میپردازند.
احترام بدن در فقه
از نظر فقها بدن دارای حرمت است و همۀ مسلمانان موظف هستند حرمت آن را هنگام تعامل با همدیگر حفظ کنند؛ مثلا هر کسی موظف است که حریم دیگران را نگاه دارد و از جمله موارد حفظ حریم این است که به بدن دیگری آسیب نزند و از نگریستن با قصد لذت به بدن دیگری بهویژه بدن زنان، بهصورت آشکار یا پنهانی خودداری کند.[۱]
از نظر فقه اسلامی، فقط همسر میتواند از نگاه به زیباییهای بدن همسر خویش لذت ببرد. همچنین نگاه مردان و زنان به بدن همجنس خودشان، اگر با قصد لذت و یا دارای پیامدهای سوء جنسی باشد، ممنوع است.[۲]
بدن حیوانات نیز از نظر اسلام دارای حرمت است؛ مثلا باید از ضرب و شتم حیوان یا لطمه زدن به بدن آنها خودداری شود و هنگام ذبح نیز باید رو به قبله باشد و نام خدا هنگام ذبح برده شود.[۳]
بهداشت و طهارت بدن
طهارت بدن یک اصل اجتنابناپذیر اسلامی است و مسلمانان به شکلهای مختلف به پاک نگهداشتن بدن خویش ترغیب شدهاند؛ مثلا آموزههای اسلام قبل از هر عبادت واجب، پاککردن بخشهایی از بدن را الزام کرده است.[۴] همچنین بر مردان و زنان غسلهای خاصی الزام شده است، ازجمله غسل بعد از آمیزش جنسی. از این منظر، فقه اسلامی تلاش دارد با توصیههای بهداشتی به ارتقای سلامت عمومی کمک کند. در کنار دستورهای الزامی، بهطور کلی پاکیزگی بدن هنگام عبادات[۵] و وارد شدن در مکانهای مقدس[۶] و همچنین در روزهای عید،[۷] کاری شایسته و مستحب است.[۸]
در بحث طهارت بدن مسئلۀ جنسیت نیز مورد توجه فقها است. در بسیاری موارد طهارت را بهصورت یک اصل مشترک میان هر دو جنس زن و مرد ذکر کرده است، اما برخی اقتضائات خاص بدن زنانه در مسئلۀ طهارت نیز مورد توجه قرار گرفته است و طرق خاصی برای پاکی بدن زنانه هنگام عادت ماهیانه یا بعد از زایمان نیز ذکر شده است.[۹]
در فقه اسلامی به پاکیزگی و بهداشت بدن حتی بعد از مرگ انسان نیز توجه شده است. بدن میت، پیش از دفن، غسل داده میشود و بعد از پوشاندن آن با کفن، رو به سوی قبله به خاک سپرده میشود.[۱۰] اگر کسی بدن مردهای را بعد از سرد شدن آن لمس کند، بر او غسل و تطهیر بدن خویش واجب است تا بهداشت عمومی حفظ شود.[۱۱]
مالکیت بدن از نظر فقه
از منظر برخی فقیهان انسان مالک تکوینی اعضای بدن خویش است و صاحب آن بهشمار میآید. بر این اساس، صاحب بدن حتی اختیار دارد که بخشی از بدن خویش را بفروشد یا اجاره بدهد یا تصرفات دیگری داشته باشد.[۱۲]
برخی فقها، انسان را مالک ذاتی بدن خویش میدانند و بر اساس آن فقط اجازه تصرف در بدن دارد؛ مثلا میتواند از دستهای خود استفاده کند، اما حق واگذاری یا ناقص کردن دست را ندارد و باید احترام ذات بدن حفظ شود.[۱۳]
در رویکرد فقهی سوم، انسان مالک اعتباری بدن خویش است و تعیین قلمرو این مالکیت با صاحب شریعت است نه انسان.[۱۴] روشن است که دیدگاه شارع با کمک علم فقه بهدست میآید؛ مثلا قبلا فروش خون انسان، حرام بود اما با پیشرفت دانش پزشکی و شناسایی منفعت عقلائی، امروزه در فقه با منظر جدیدی به خرید و فروش خون انسان، پرداخته میشود.[۱۵]
برخی فقیهان، انسان را مالک منفعت اجزای بدن میدانند. از این منظر، انسان مالک تولیدات بدن مانند خون، مو و ناخن است و میتواند از منفعت آنها بهره ببرد، اما حق نقل و انتقال سایر اعضای بدن را ندارد.[۱۶]
از منظر فقهی دیگر، انسان اجازه تصرف در بدن خویش دارد، اما مالک آن نیست. بر این اساس، آزمایشهای پزشکی بر جسم انسان، جایز است و همچنین انسان میتواند ناخن و موهای خود را تغییر بدهد، اما نمیتواند آن را بفروشد یا ناقص کند. همچنین کنشهای ناسازگار با حرمت بدن مانند نمایشهای بدنی زنانه، مجاز نیست.[۱۷]
استطاعت بدنی در عبادات
برخی عبادات منوط به توانایی جسمی است؛ مانند حج[۱۸] و روزه که بر شخص ناتوان یا بیمار، واجب نیست.[۱۹] زن بارداری که روزه برای خودش یا جنین او ضرر داشته باشد، نیز نباید روزه بگیرد؛[۲۰] حتی زنان شیرده نیز موظف هستند که به سلامتی بدن و طفل شیرخوار خود توجه داشته باشند.[۲۱]
کنشهای بدنی نمادین در فقه
گاهی فقها بهصورت نمادین بر برخی کنشهای بدنی تأکید ویژه دارند؛ ازجمله پرهیز از رو به قبله یا پشت به قبله بودن هنگام آمیزش جنسی و قضای حاجت؛ یا وجوب رو به قبله بودن بدن هنگام نماز بر مردان و زنان. فقها بهسوی قبله بودن را نمادی از توجه ویژۀ انسانها به خداوند دانستهاند که با از بین رفتن آن، گویا اصل ارتباط نمازگزار با خدا قطع میشود.[۲۲]
همچنین مستحب است که حاجیان پیش از سعی میان صفا و مروه، مقداری آب زمزم بر بدن خویش بریزند؛ گویا با ریختن آب زمزم بر بدن همه پلیدیها از جسم و روح حاجی رفع خواهد شد.[۲۳] همچنین لازم است هنگام اذکار نماز، بدن آرامش داشته باشد؛ گویا با آرامشدن بدن، قلب نیز آرام و غرق در ارتباط با خدا میشود.[۲۴]
فروش و پیوند اعضای بدن
بهطور کلی اعضای بدن انسان از نظر فقها، مال محسوب نمیشود و قابل خریدوفروش نیست. اگر برای خریدوفروش اعضای بدن منفعت عقلائی وجود داشته باشد و مثلا فروش یا اهدای اعضای بدن میت، موجب نجات یک انسان دیگر شود، در این صورت طبق برخی نظریات فقهی خریدوفروش یا اهدای عضو بدن میت جایز است.[۲۵]
پیوند اعضای بدن انسان به انسان دیگر نیز در فقه اسلامی، مورد توجه است. اصل اولی در فقه این است که جدا کردن اعضای بدن جایز نیست؛[۲۶] اما با لحاظ مصالح اجتماعی، برخی فقها معتقدند هرگاه مصلحت قطع عضو، مهمتر باشد، استفاده از اعضای بدن میت جایز است.[۲۷] از نظر شهید مطهری، منطق جواز پیوند اعضا، پذیرش پیشرفتهای پزشکی و اعتماد به آن در جامعه است.[۲۸]
پانویس
- ↑ حر عاملی، وسایل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۱۴، ص۱۴۱.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، 1392ش، ج29، ص71.
- ↑ حکیم، مستمسک العروة الوثقی، 1416ق، ج۵، ص۲۲۵- ۲۲۶.
- ↑ فیض کاشانی، معتصم الشیعه فی احکام الشریعه، 1429ق، ج1، ص241.
- ↑ سبزواری، مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام، 1388ش، ج3، ص54.
- ↑ موسوی الخمینی، تحریر الوسیله، 1329ش، ج1، ص40.
- ↑ بحرانی، الحدائق الناظره، بیتا، ج4، ص185.
- ↑ موسوی الخمینی، تحریر الوسیله، 1329ش، ج1، ص40.
- ↑ شهید ثانی، الروضۀ البهیه فی شرح المعۀ الدمشقیۀ، 1382ش، ج1، ص102.
- ↑ طباطبائی، یزدی، العروة الوثقی، 1423ق، ج۲، ص3.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، 1392ش، ج۱۸، ص ۱۷۵.
- ↑ مکارم شیرازی، بحوث فقهیه هامه،1422ق، ص135.
- ↑ توحیدی، مصباح الفقاهه: تقریرات خویی سید ابوالقاسم، ج2، 1418ق، ص38.
- ↑ محسنی، الفقه و مسائل طبیه، 1382ش، ص185.
- ↑ موسوی الخمینی، البیع، ج1، 1410ق، ص26.
- ↑ الفتلاوی، التشریعات الصحیحه، 1997م، ص128.
- ↑ البار، الموقف الفقهی والاخلاقی من قضیۀ زرع الاعضاء، 1994م، ص187.
- ↑ طباطبائی یزدی، العروۀ الوثقی، ج2، 1423ق، ص۴۵۲.
- ↑ شهید ثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع اسلام 1413ق، ج2، ص82.
- ↑ شهید ثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع اسلام، 1413ق، ج2، ص86.
- ↑ طباطبائی یزدی، عروۀ الوثقی، 1423ق، ج2، ص53.
- ↑ طباطبائی یزدی، العروۀ الوثقی،1423ق، ج2، ص101.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، 1392ش، ج۱۹، ص۴۱۱.
- ↑ حائری یزدی، کتاب الصلاة، ۱۴۰۴ق، ص۲۲۵.
- ↑ شفیعی مازندارنی، «نافذ بودن وصیت، جهت استفاده بهینه از اعضاي بدن موصی از دیدگاه فقه اسلامی» 1393ش، ص76.
- ↑ ابوالقاسم خوئی، منهاج الصالحین1410ق، ج1، ص426.
- ↑ موسوی الخمینی، تحریر الوسیله، 1410ق، ج2، ص624.
- ↑ غلامی علیائی و وکیلزاده، «بررسی پیوند اعضا از دیدگاه فقهی و اسلامی»، 1392ش، ص116.
منابع
- قرآن.
- البار، محمدعلی، الموقف الفقهی والاخلاقی من قضیۀ زرع الاعضاء، دمشق، دارالشامیه، ۱۹۹۴م.
- بحرانی، یوسف، الحدائق الناظره، گردآورنده محمدتقی ایراوانی، قم، مؤسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بیتا.
- توحیدی، محمدعلی، مصباح الفقاهه: تقریرات درس سید ابوالقاسم خویی، قم، مکتبه داوری، ۱۴۱۸ق.
- حائری یزدی، عبدالکریم، کتاب الصلاة، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۴۰۴ق.
- حکیم، محسن، مستمسک العروة الوثقی، قم، دارالتفسیر، ۱۴۱۶ق.
- خوئی، ابوالقاسم، منهاج الصالحین، قم، مدینۀ العلم، ۱۴۱۰ق.
- سبزواری، عبدالاعلی، مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام، قم، دار التفسیر، ۱۳۸۸ش.
- شفیعی مازندارنی، سیدمحمد، «نافذ بودن وصیت، جهت استفاده بهینه از اعضاي بدن موصی از دیدگاه فقه اسلامی» فصلنامه پژوهشهاي فقه و حقوق اسلامی، سال ۱۰، شماره ۳۵، ۱۳۹۳ش.
- شهید ثانی، زین الدین، مسالک الافهام الی تنقیح شرایع الاسلام، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۳ق.
- طباطبائی یزدی، سید محمدکاظم، العروةالوثقی، قم، نشر اسلامی وابسته به جامه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۲۳ق.
- غلامی علیائی، محمد و وکیلزاده، رحیم، «بررسی پیوند اعضا از دیدگاه فقهی و اسلامی»، فقه و مبانی حقوق اسلامی، سال ۵، شماره ۱۶، تابستان ۱۳۹۲ش.
- الفتلاوی، صاحب عبید، التشریعات الصحیحه، عمان، دار الشقاقه، ۱۹۹۷م.
- فیض کاشانی، محمدمحسن، معتصم الشیعه فی احکام الشریعه، تهران، مدرسه عالی شهید مطهری، ۱۴۲۹ق.
- محسنی، آصف، الفقه و مسائل طبیه، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۲ش.
- مکارم شیرازی، بحوث فقهیۀ هامۀ، قم، مدرسه امیرالمؤمنین، ۱۴۲۲ق.
- موسوی الخمینی، سید روحالله، البیع، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۰ق.
- موسوی الخمینی، سید روحالله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۲ش.
- نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۲ش.