فهیمه شمسینی (بحث | مشارکتها) |
Wiki-fazel (بحث | مشارکتها) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
به زعم دوبوار زنانگی در فرهنگ غربی چیزی میان "مردانگی و اختگی" معنا می شود. بنابراین چنین تمدنی تا اعماق خود مردانه است و [[زنان]] نسبت به آن صرفا موجوداتی خارجی میباشند. دوبوار بهعنوان یک اگزیستانسیالیست باور دارد که بودن مقدم بر ماهیت است. وی به همین منوال استنباط میکند که "انسان زن زاده نمیشود، بلکه تبدیل به زن میشود"، چرا دختران از ابتدای کودکی، نقشهای فرهنگی معینی را میپذیرند. تز کلی او، نشان دادن آن است که چگونه زنان به وسیلهی تاریخ و افسانههایی تعریف و محدود شدهاند که آنها را در جایگاهی پایینتر قرار میدهد. به باور دوبوار، تاریخ فرهنگی مانع از آن شدهاست که [[زنان]] آزادی خود را درک و بر اساس آن عمل کنند، اما آنها میتوانند با نفی این افسانههای فرهنگی، خود را بازتعریف کنند. در مقابل، تا زمانی که زنان به [[مردان]] و سنتهای فرهنگی اجازه دهند تا چیستی آنان را تعریف کنند، آزاد نخواهند بود. دوبووار استدلالهای زیستشناختی، روانشناختی، و مادهگرایانه را، برای تبیین دستهای از ویژگیهای رفتاری زنان که از کنترل فرهنگ خارج است، نفی میکند.<ref>پیلچر، 2004م، ص57.</ref> | به زعم دوبوار زنانگی در فرهنگ غربی چیزی میان "مردانگی و اختگی" معنا می شود. بنابراین چنین تمدنی تا اعماق خود مردانه است و [[زنان]] نسبت به آن صرفا موجوداتی خارجی میباشند. دوبوار بهعنوان یک اگزیستانسیالیست باور دارد که بودن مقدم بر ماهیت است. وی به همین منوال استنباط میکند که "انسان زن زاده نمیشود، بلکه تبدیل به زن میشود"، چرا دختران از ابتدای کودکی، نقشهای فرهنگی معینی را میپذیرند. تز کلی او، نشان دادن آن است که چگونه زنان به وسیلهی تاریخ و افسانههایی تعریف و محدود شدهاند که آنها را در جایگاهی پایینتر قرار میدهد. به باور دوبوار، تاریخ فرهنگی مانع از آن شدهاست که [[زنان]] آزادی خود را درک و بر اساس آن عمل کنند، اما آنها میتوانند با نفی این افسانههای فرهنگی، خود را بازتعریف کنند. در مقابل، تا زمانی که زنان به [[مردان]] و سنتهای فرهنگی اجازه دهند تا چیستی آنان را تعریف کنند، آزاد نخواهند بود. دوبووار استدلالهای زیستشناختی، روانشناختی، و مادهگرایانه را، برای تبیین دستهای از ویژگیهای رفتاری زنان که از کنترل فرهنگ خارج است، نفی میکند.<ref>پیلچر، 2004م، ص57.</ref> | ||
دوبوار بر این باور است که با وجود ساختارهای فرهنگی موجود (همچون [[ازدواج]]، | دوبوار بر این باور است که با وجود ساختارهای فرهنگی موجود (همچون [[ازدواج]]، مادری، روابط [[زن]]- [[مرد]]) زنان، بختی برای آزادی یا برابری ندارند. با این وجود، دوبوار خوشبین بود و عقیده داشت زنان میتوانند زمینهی آزادی خود را فراهم کنند. آنها میتوانند افسانههای فرهنگی را به چالش بکشند، میتوانند استقلال اقتصادی بیشتری را تجربه کنند و بر تصور اشتباه پاییندست بودنشان در هنر و ادبیات فائق آیند. | ||
قرائت دوبوار از [[جنسیت]] به مثابه امری برساخته، محور کلیدی نظریات فمینسیتی در دههی 1970م بود و تا حدی به تاثیر گذاری سیاسی نیز انجامید تا آنجا که فرهنگ عامهی جوانان نیز به این مسئله صحه گذاشت و علاقه برای پوشیدن لباسهای "مربوط به دو جنس" از همین منظر معنا مییابد.<ref>پیلچر، 2004م، ص57.</ref> | قرائت دوبوار از [[جنسیت]] به مثابه امری برساخته، محور کلیدی نظریات فمینسیتی در دههی 1970م بود و تا حدی به تاثیر گذاری سیاسی نیز انجامید تا آنجا که فرهنگ عامهی جوانان نیز به این مسئله صحه گذاشت و علاقه برای پوشیدن لباسهای "مربوط به دو جنس" از همین منظر معنا مییابد.<ref>پیلچر، 2004م، ص57.</ref> | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
نظریه پردازان معاصر هنوز به کندوکاو در زمینههایی می پردازند که در کتاب جنس دوم دوبوار مطرح شده است. بنابراین در بطن هر گفتگوی فمینیستی می توان رد نوعی گفتگو با سیمون دوبوار را پی گرفت.<ref>سیمونز، مارگارت و بنجامین، جسیکا؛ نشریه مطالعات فمینیستی: مصاحبه با سیمون دوبوار؛ مقدمه بر متن مصاحبه در اهمیت اثر جنس دوم؛ شماره2، تابستان 1979ش. </ref> | نظریه پردازان معاصر هنوز به کندوکاو در زمینههایی می پردازند که در کتاب جنس دوم دوبوار مطرح شده است. بنابراین در بطن هر گفتگوی فمینیستی می توان رد نوعی گفتگو با سیمون دوبوار را پی گرفت.<ref>سیمونز، مارگارت و بنجامین، جسیکا؛ نشریه مطالعات فمینیستی: مصاحبه با سیمون دوبوار؛ مقدمه بر متن مصاحبه در اهمیت اثر جنس دوم؛ شماره2، تابستان 1979ش. </ref> | ||
دیگر بودنی به زعم دوبوار در نهادهای [[ازدواج]] و | دیگر بودنی به زعم دوبوار در نهادهای [[ازدواج]] و مادری تحکیم میشود. او در این باب میگوید: مادریت به صورت کنونی همچنان که برخی فمینیستها میگویند به راستی [[زنان]] امروز را به برده بدل میسازد. و به گمان من مادریت خطرناکترین دامی است که بر سر راه تمامی زنانی که می خواند آزاد و مستقل باشند، زندگی خود را اداره کنند، استقلال اندیشه داشته باشند و به شیوهی خود زندگی کنند گسترده شده است. | ||
تحلیل دوبوار از ستم بر [[زنان]] در کتاب جنس دوم با انتقادات بسیاری روبرو شدهاست: به سبب آرمانگرایی آن- تأکید دوبوار بر اسطورهها و انگارهها و ارائه ندادن راهبردی عملی برای آزادی بخشی؛ و به سبب نگاه قومیتگرا و مردمحور آن- گرایش دوبوار به تعمیم تجربه زنان بورژوای اروپایی و تأکید بر بیثمری تاریخی زنان که از آن تعمیم ناشی میشود.<ref>سیمونز، مارگارت و بنجامین، جسیکا؛ نشریه مطالعات فمینیستی: مصاحبه با سیمون دوبوار؛ مقدمه بر متن مصاحبه در اهمیت اثر جنس دوم؛ شماره2، تابستان 1979ش.</ref> | تحلیل دوبوار از ستم بر [[زنان]] در کتاب جنس دوم با انتقادات بسیاری روبرو شدهاست: به سبب آرمانگرایی آن- تأکید دوبوار بر اسطورهها و انگارهها و ارائه ندادن راهبردی عملی برای آزادی بخشی؛ و به سبب نگاه قومیتگرا و مردمحور آن- گرایش دوبوار به تعمیم تجربه زنان بورژوای اروپایی و تأکید بر بیثمری تاریخی زنان که از آن تعمیم ناشی میشود.<ref>سیمونز، مارگارت و بنجامین، جسیکا؛ نشریه مطالعات فمینیستی: مصاحبه با سیمون دوبوار؛ مقدمه بر متن مصاحبه در اهمیت اثر جنس دوم؛ شماره2، تابستان 1979ش.</ref> | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
این صفات منفی از سوی سیمون دوبوار نشان از نگاه فرودست وی به [[زنان]] است، او با قلم خود به زنان توهین نموده است، لذا یکی از دلایلی که فمینیسمها به فمینیسم بودن دوبوار شک میکنند در همین طرز نوشتار وی میباشد. <ref>تانگ، رزماری، نقد و نظر: نظریه های فمینیستی، ترجمه منیژه نجم عراقی، 1378ش، ص337-339.</ref> | این صفات منفی از سوی سیمون دوبوار نشان از نگاه فرودست وی به [[زنان]] است، او با قلم خود به زنان توهین نموده است، لذا یکی از دلایلی که فمینیسمها به فمینیسم بودن دوبوار شک میکنند در همین طرز نوشتار وی میباشد. <ref>تانگ، رزماری، نقد و نظر: نظریه های فمینیستی، ترجمه منیژه نجم عراقی، 1378ش، ص337-339.</ref> | ||
همچنین توريل موا در کتاب «تئوری فمینیسم» سیمون دوبوار تحلیلی از دادههای کیفی مجموعه آثار سیمون ارائه میکند و ضمن نشان دادن جدی و علمی نبودن نظرات سیمون دوبوار، آنها را تمکین کننده، متلک گو، نیش دار و مایه حقارت میداند<ref>Ibid, p22.</ref> و ثابت می کند که معانی و محتوایی که در ادبیات غیر قابل استفاده و غیر مصطلح بوده، از سوی سیمون دوبوار عادی تلقی شده است.<ref>تانگ، رزماری، نقد و نظر: نظریه های فمینیستی، ترجمه منیژه نجم عراقی، 1378ش، ص337-339.</ref> | |||
[[جین بتکه الشتاین]] در نقد خود بر '''جنس دوم''' سه نکته متذکر میشود: | [[جین بتکه الشتاین]] در نقد خود بر '''جنس دوم''' سه نکته متذکر میشود: | ||
#درک مطالب کتاب برای اکثریت [[زنان]] بسیار دشوار است. «درون مانایی»، «تعالی جویی»، «گوهر»، «وجود»، «هستی در خود» و «هستی برای خود» مستقیما از تجربیات زندگی زن مایه نمیگیرند و در واقع مفاهیمی انتزاهیاند که فیلسوف در برج عاج خود به آنها اندیشیده است.<ref>Elshtain, Jean bethke. 1981. public man, private women. princeton, N.J: princeton university press.</ref> | #درک مطالب کتاب برای اکثریت [[زنان]] بسیار دشوار است. «درون مانایی»، «تعالی جویی»، «گوهر»، «وجود»، «هستی در خود» و «هستی برای خود» مستقیما از تجربیات زندگی زن مایه نمیگیرند و در واقع مفاهیمی انتزاهیاند که فیلسوف در برج عاج خود به آنها اندیشیده است.<ref>Elshtain, Jean bethke. 1981. public man, private women. princeton, N.J: princeton university press.</ref> | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۷: | ||
*«زندگینامه و کتابهای سیمون دوبوار؛ معرفی ۸ کتاب از مهمترین آثار او»، وبسایت چطور، تاریخ بازدید: 26 دی 1401ش. | *«زندگینامه و کتابهای سیمون دوبوار؛ معرفی ۸ کتاب از مهمترین آثار او»، وبسایت چطور، تاریخ بازدید: 26 دی 1401ش. | ||
*يزدخواستي، بهجت ، «مروري بر افكار سيمون دوبوار»، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تاریخ بازدید: 26 دی 1401ش. | *يزدخواستي، بهجت ، «مروري بر افكار سيمون دوبوار»، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تاریخ بازدید: 26 دی 1401ش. | ||
[[رده: ویکیجنسیت]] | [[رده: ویکیجنسیت]] | ||
[[رده: کنشگران]] | [[رده: کنشگران]] | ||