Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۷۶: خط ۷۶:
قدمعلی سرامی: «پیش از رابعه، کسی از حب و محبت الهی سخن نگفته بود. درواقع او نخستین عارفی است که این مضمون را به معنای حقیقی و تام و تمام کلمه و نه صرفاً به لحاظ تعبیر لفظی آن مفهوم که کاربردی زبانی و ظاهری است، در تصوف و عرفان اسلامی وارد کرد و به علاوه به قولی «جسارت ورزیده، میان مفهوم حب و مفهوم خلّت (صمیمیت و یکرنگی) که هرکه بدان درجت در دوستی حق رسید طاعت از وی برخیزد و حکم تکلیف از او ساقط می‌گردد، وفق داد و بدین‌گونه غوغایی برانگیخت و گشاینده راه دور و دراز و پرخطری شد که حسین‌بن منصور حلاج با پیمودنش بر سر دار رفت.» <ref>باز هم اندر خم یک کوچه‌ایم، قدمعلی سرامی، انتشارات ترفند، تهران ۱۳۹۹، ص ۱۷۳</ref>
قدمعلی سرامی: «پیش از رابعه، کسی از حب و محبت الهی سخن نگفته بود. درواقع او نخستین عارفی است که این مضمون را به معنای حقیقی و تام و تمام کلمه و نه صرفاً به لحاظ تعبیر لفظی آن مفهوم که کاربردی زبانی و ظاهری است، در تصوف و عرفان اسلامی وارد کرد و به علاوه به قولی «جسارت ورزیده، میان مفهوم حب و مفهوم خلّت (صمیمیت و یکرنگی) که هرکه بدان درجت در دوستی حق رسید طاعت از وی برخیزد و حکم تکلیف از او ساقط می‌گردد، وفق داد و بدین‌گونه غوغایی برانگیخت و گشاینده راه دور و دراز و پرخطری شد که حسین‌بن منصور حلاج با پیمودنش بر سر دار رفت.» <ref>باز هم اندر خم یک کوچه‌ایم، قدمعلی سرامی، انتشارات ترفند، تهران ۱۳۹۹، ص ۱۷۳</ref>


رابعه عدویه در تذکرة‌ الاولیای عطار
با عطار نیشابوری (وفات ۶۱۸) افسانه‌ی رابعه نه تنها به اوج می‌رسد، بلکه به‌عنوان شاخص‌ترینِ [[زنان]] صوفی که در تذکرةالاولیا مدخلی از آن خود دارد، محکی می‌شود برای [[زنان]] صوفی بعد و قبل او. عطار نیشابوری که هم‌عصر ابن‌جوزی‌ست، از نظر دیدگاه و معرفت با او قرن‌ها فاصله دارد. هدف نگارنده‌ی تذکرةالاولیا نه تاریخ‌نویسی‌ست و نه زهداندیشی. بلکه او همان‌طور که در مصیبت‌نامه، اسرارنامه، الهی‌نامه و منطق‌الطیر از روایت به منظور الهام‌بخشیدن و روشن‌کردن طی‌طریق معنوی استفاده می‌کند، در تذکرةالاولیا هم با روایت از بزرگان تصوف در صدد است که الهام‌بخش تشنگان حقیقت باشد.
 
با عطار نیشابوری (وفات ۶۱۸) افسانه‌ی رابعه نه تنها به اوج می‌رسد، بلکه به‌عنوان شاخص‌ترینِ زنان صوفی که در تذکرةالاولیا مدخلی از آن خود دارد، محکی می‌شود برای زنان صوفی بعد و قبل او. عطار نیشابوری که هم‌عصر ابن‌جوزی‌ست، از نظر دیدگاه و معرفت با او قرن‌ها فاصله دارد. هدف نگارنده‌ی تذکرةالاولیا نه تاریخ‌نویسی‌ست و نه زهداندیشی. بلکه او همان‌طور که در مصیبت‌نامه، اسرارنامه، الهی‌نامه و منطق‌الطیر از روایت به منظور الهام‌بخشیدن و روشن‌کردن طی‌طریق معنوی استفاده می‌کند، در تذکرةالاولیا هم با روایت از بزرگان تصوف در صدد است که الهام‌بخش تشنگان حقیقت باشد.


مقدمه‌ی عطار بر مدخل رابعه عدویه نشان‌گر تلاش عطار برای شکستن سد مقاومت مردسالاری‌ست که نه تنها در سطح جامعه، بلکه در ساختار خانقاه‌ها و تالیف کتاب‌های تصوف وجود داشته‌است. این‌که عطار باید قبل از پرداختن به زندگی و حکایات رابعه عدویه، حضور او را در تذکره‌ی صوفیان (که عموما درباره‌ی مردان نوشته شده) با دلایل و مثال‌های متعدد توجیه کند، نشان می‌دهد که حرکت عطار تا چه اندازه خارج از عرف جامعه و انقلابی بوده‌است.
مقدمه‌ی عطار بر مدخل رابعه عدویه نشان‌گر تلاش عطار برای شکستن سد مقاومت مردسالاری‌ست که نه تنها در سطح جامعه، بلکه در ساختار خانقاه‌ها و تالیف کتاب‌های تصوف وجود داشته‌است. این‌که عطار باید قبل از پرداختن به زندگی و حکایات رابعه عدویه، حضور او را در تذکره‌ی صوفیان (که عموما درباره‌ی مردان نوشته شده) با دلایل و مثال‌های متعدد توجیه کند، نشان می‌دهد که حرکت عطار تا چه اندازه خارج از عرف جامعه و انقلابی بوده‌است.


بی‌شک، عطار مهم‌ترین حلقه در ساختن افسانه‌ی رابعه عدویه است. اگرچه مکی، ابوحامد غزالی، ابن‌عربی و سلّمی پیش از وی به پروراندن این افسانه کمک کرده‌اند، بدون روایت عطار در تذکرةالاولیا رابعه به بزرگی و شهرت امروز خود نمی‌رسید. البته عطار و تذکره‌نویسان پیش از او تنها در مورد رابعه افسانه‌پردازی نکرد‌ه‌اند، بلکه شخصیت‌های مردی چون حسن بصری و ابراهیم ادهم نیز دستخوش این افسانه‌پردازی شده‌اند. اما رابعه به‌عنوان تنها زن صوفی قابل‌ذکر در تذکره‌ی عطار نماینده‌ی زنان می‌شود، حال آن‌که در جمع مردان صوفی شخصیت‌های تاریخی بی‌شماری هستند که تصوف را از بُعد خیالی و افسانه‌ای بیرون آورده و آن را به یک تجربه‌ی ملموس با زوایای انسانی بدل می‌کنند؛ برای نمونه می‌توان از ابوسعید ابوالخیر و عین‌القضات همدانی نام برد.
بی‌شک، عطار مهم‌ترین حلقه در ساختن افسانه‌ی رابعه عدویه است. اگرچه مکی، ابوحامد غزالی، ابن‌عربی و سلّمی پیش از وی به پروراندن این افسانه کمک کرده‌اند، بدون روایت عطار در تذکرةالاولیا رابعه به بزرگی و شهرت امروز خود نمی‌رسید. البته عطار و تذکره‌نویسان پیش از او تنها در مورد رابعه افسانه‌پردازی نکرد‌ه‌اند، بلکه شخصیت‌های مردی چون حسن بصری و ابراهیم ادهم نیز دستخوش این افسانه‌پردازی شده‌اند. اما رابعه به‌عنوان تنها [[زن]] صوفی قابل‌ذکر در تذکره‌ی عطار نماینده‌ی [[زنان]] می‌شود، حال آن‌که در جمع مردان صوفی شخصیت‌های تاریخی بی‌شماری هستند که تصوف را از بُعد خیالی و افسانه‌ای بیرون آورده و آن را به یک تجربه‌ی ملموس با زوایای انسانی بدل می‌کنند؛ برای نمونه می‌توان از ابوسعید ابوالخیر و عین‌القضات همدانی نام برد.


==برخی سخنان==
==برخی سخنان==