Fathi70 (بحث | مشارکت‌ها)
صفحه‌ای تازه حاوی «==طلاق در لغت== طلاق در لغت به معنای ترك كردن، حلّ قيد (<ref>مجمع البحرين</ref>)‏ و رها کردن است. <ref>لغتنامه ی دهخدا</ref> ==طلاق در اصطلاح شرعی== در فقه، به معنای باز کردن گره ای است که با ازدواج بسته می شود. <ref>جهامى، موسوعة مصطلحات ابن رشد، النص، ص: 642</ref>...» ایجاد کرد
 
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
طلاق در لغت به معنای ترك كردن، حلّ قيد (<ref>مجمع البحرين</ref>)‏ و رها کردن است. <ref>لغتنامه ی دهخدا</ref>
طلاق در لغت به معنای ترك كردن، حلّ قيد (<ref>مجمع البحرين</ref>)‏ و رها کردن است. <ref>لغتنامه ی دهخدا</ref>
==طلاق در اصطلاح شرعی==
==طلاق در اصطلاح شرعی==
در فقه، به معنای باز کردن گره ای است که با ازدواج بسته می شود. <ref>جهامى، موسوعة مصطلحات ابن رشد، النص، ص: 642</ref>  و یا برهم زدن رابطه زناشويى در ازدواج دائم می باشد. <ref>شاهرودی فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏5، ص: 195</ref>  
در فقه، به معنای باز کردن گره ای است که با ازدواج بسته می شود. <ref>جهامى، موسوعة مصطلحات ابن رشد، النص، ص: 642</ref>  و یا برهم زدن رابطه زناشويى در ازدواج دائم می باشد. <ref>شاهرودی فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏5، ص: 195</ref>  
==طلاق در نظام فقهی اسلام==
==طلاق در نظام فقهی اسلام==
طلاق عنوان بابى مستقل در فقه است كه از احكام آن به تفصيل در اين باب سخن رفته است. آن از ايقاعات است كه يك طرفى است و آن طرف مرد يا وكيل آن ميباشد و بايد صيغه طلاق بلفظ صريح و مطلق باشد. بايد كه مست و مكروه و مجنون نباشد و طلاق معلق هم نباشد. <ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامى، ج‏2، ص: 1189</ref> شكى در مشروعيت و جواز طلاق نيست؛ ليكن بر اثر عوارضى گاه واجب تخييرى است، مانند مردى كه نسبت به همسرش عمل ايلاء يا ظهار  انجام داده و در پى آن، حاكم شرع با شرايطى حكم مى ‏كند كه مرد يا همسرش را طلاق دهد و يا به او رجوع كند و بر مرد واجب است يكى از آن دو را انجام دهد، و گاه مستحب است، مانند صورت اختلاف و نزاع شديد بين زوجين و عدم امكان توافق ميان آن دو، و گاه مكروه است، مانند صورت عدم اختلاف و داشتن توافق و تفاهم اخلاقى. گاهى نيز حرام است، مانند طلاق حائض. <ref>شاهرودی،فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏5، ص: 195</ref>  
طلاق عنوان بابى مستقل در فقه است كه از احكام آن به تفصيل در اين باب سخن رفته است. آن از ايقاعات است كه يك طرفى است و آن طرف مرد يا وكيل آن ميباشد و بايد صيغه طلاق بلفظ صريح و مطلق باشد. بايد كه مست و مكروه و مجنون نباشد و طلاق معلق هم نباشد. <ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامى، ج‏2، ص: 1189</ref> شكى در مشروعيت و جواز طلاق نيست؛ ليكن بر اثر عوارضى گاه واجب تخييرى است، مانند مردى كه نسبت به همسرش عمل ايلاء يا ظهار  انجام داده و در پى آن، حاكم شرع با شرايطى حكم مى ‏كند كه مرد يا همسرش را طلاق دهد و يا به او رجوع كند و بر مرد واجب است يكى از آن دو را انجام دهد، و گاه مستحب است، مانند صورت اختلاف و نزاع شديد بين زوجين و عدم امكان توافق ميان آن دو، و گاه مكروه است، مانند صورت عدم اختلاف و داشتن توافق و تفاهم اخلاقى. گاهى نيز حرام است، مانند طلاق حائض. <ref>شاهرودی،فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏5، ص: 195</ref>  
خط ۳۸: خط ۳۸:
==پانویس==
==پانویس==
==منابع==
==منابع==
جهامى، جيرار، موسوعة مصطلحات ابن رشد،‏ بيروت، مكتبة لبنان ناشرون، 1421 ه. ق.‏
*جهامى، جيرار، موسوعة مصطلحات ابن رشد،‏ بيروت، مكتبة لبنان ناشرون، 1421 ه. ق.‏
سجادى، جعفر فرهنگ معارف اسلامى تهران ‏ كومش1373 ه. ش‏‏
*سجادى، جعفر فرهنگ معارف اسلامى تهران ‏ كومش1373 ه. ش‏‏
عاملى، حرّ، محمد بن حسن‌، وسائل الشيعة قم مؤسسه آل البيت عليهم السلام‌1409 ه‍ ق‌
*عاملى، حرّ، محمد بن حسن‌، وسائل الشيعة قم مؤسسه آل البيت عليهم السلام‌1409 ه‍ ق‌
هاشمى شاهرودى، محمود فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام‏ قم‏ موسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت عليهم السلام،1426 ه. ق‏
*هاشمى شاهرودى، محمود فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام‏ قم‏ موسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بيت عليهم السلام،1426 ه. ق‏
بستان، خانواده در اسلام، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1390.
*بستان، خانواده در اسلام، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1390.
امامى، سيد حسن،‌ حقوق مدنى‌ تهران انتشارات اسلامية‌، بیتا.
*امامى، سيد حسن،‌ حقوق مدنى‌ تهران انتشارات اسلامية‌، بیتا.
{{رده مفاهیم و اصطلاحات}}
[[رده: مفاهیم و اصطلاحات]]
برگرفته از «https://fa.gender.wiki/wiki/طلاق»