Mjamshidi (بحث | مشارکت‌ها)
Mjamshidi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۲۳: خط ۲۳:


==فواید تقسیم کار خانگی==
==فواید تقسیم کار خانگی==
تقسیم کار خانگی یکی از ثمربخش ترین راهکارهایی بوده که تاکنون برای ایجاد ثروت ابداع شده است. این هدف دو گانه یعنی پدید آوردن فرزندان و ثروت به طور مشترک بوسیله زن و شوهر فقط از طریق تقسیم کار ممکن خواهد بود. در قرن نوزدهم، به طور کامل پذیرفته شده بود که پرورش فرزندان با محبت و مراقبت کافی '''(نقش زن)''' و کسب درآمد کافی برای تامین معاش خانواده '''(نقش شوهر)'''، مستلزم داشتن تخصص از سوی هر یک از دو زوج، یعنی تقسیم کار بود. این تقسیم مسئولیت ها سبب ایجاد اندیشه '''«دستمزد خانواده»''' شده بود. <ref>(ویلیام گاردنر، همان، صص۸۵-۸۴ به نقل از:
تقسیم کار خانگی یکی از ثمربخش‌ترین راهکارهایی بوده که تاکنون برای ایجاد ثروت ابداع شده است. این هدف دوگانه یعنی پدید آوردن فرزندان و ثروت به طور مشترک بوسیله زن و شوهر فقط از طریق تقسیم کار ممکن خواهد بود. در قرن نوزدهم، به طور کامل پذیرفته شده بود که پرورش فرزندان با محبت و مراقبت کافی '''(نقش زن)''' و کسب درآمد کافی برای تامین معاش خانواده '''(نقش شوهر)'''، مستلزم داشتن تخصص از سوی هر یک از دو زوج، یعنی تقسیم کار بود. این تقسیم مسئولیت ها سبب ایجاد اندیشه '''«دستمزد خانواده»''' شده بود. <ref>(ویلیام گاردنر، همان، صص۸۵-۸۴ به نقل از:
The Family Wage: Work, Gender and Children in The Modern Economy, Rockford, the Rockford Institute. 1988; also, The Retreat from Marriage, ed. Bryce Christensen, Rockford, The Rockford Institute, 1990.)</ref>                                                                                                   
The Family Wage: Work, Gender and Children in The Modern Economy, Rockford, the Rockford Institute. 1988; also, The Retreat from Marriage, ed. Bryce Christensen, Rockford, The Rockford Institute, 1990.)</ref>                                                                                                   
این روش هنوز هم در سراسر جهان مولدترین و تخصصی ترین روش تولید ثروت است. آنچه این نظام در آن زمان پدید می آورد، وابستگی نبود؛ بلکه همبستگی خانوادگی بود. دقیقا همین همبستگی است که [[فمینیست های رادیکال]] با حربه '''«خود مختاری اقتصادی»''' قصد نابودی آن را دارند. پس از یک قرن و نیم که صرف تثبت این دست آوردهای مهم برای خانواده و حمایت از فرزندان شد، گروه های تندرو، با پشتکار، مشغول رایزنی جهت تخریب نظام اخلاقی خانواده هستند. آرمان آنها این است که والدین هر دو باید خارج از خانه کار کنند. به واقع عجیب است که اصلاح طلبان دیروز می کوشیدند زنان و کودکان را به سوی خانه سوق دهند؛ در حالی که اصلاح طلبان امروز، تمام تلاش خود را به خرج می دهند تا آنها را دوباره بیرون بکشند.
این روش هنوز هم در سراسر جهان مولدترین و تخصصی ترین روش تولید ثروت است. آنچه این نظام در آن زمان پدید می‌آورد، وابستگی نبود؛ بلکه همبستگی خانوادگی بود. دقیقا همین همبستگی است که [[فمینیست های رادیکال]] با حربه '''«خود مختاری اقتصادی»''' قصد نابودی آن را دارند. پس از یک قرن و نیم که صرف تثبت این دست‌آوردهای مهم برای خانواده و حمایت از فرزندان شد، گروه‌های تندرو، با پشتکار، مشغول رایزنی جهت تخریب نظام اخلاقی خانواده هستند. آرمان آنها این است که والدین هر دو باید خارج از خانه کار کنند. به واقع عجیب است که اصلاح‌طلبان دیروز می‌کوشیدند زنان و کودکان را به سوی خانه سوق دهند؛ در حالی که اصلاح‌طلبان امروز، تمام تلاش خود را به خرج می‌دهند تا آنها را دوباره بیرون بکشند.




این همان وضعیتی است که [[الکسیس دوتوکوویل]]، روزی درباره آن هشدار داده بود؛ وضعیتی که در آن والاترین انگیزه برای مردم '''«برابری شرایط»''' است، نه استفاده مسئولانه از آزادی؛ زیرا برابری، به گفته او '''«انسان ها را در کنار هم قرار می دهد بدون آنکه با رابطه مشترکی به یکدیگر پیوند داشته باشند'''». نظام سنتی، مردان را برای ازدواج و فرزند به زنان، و زنان را برای محافظت و حمایت به مردان وابسته می کرد. مفهوم ضمنی این توافق اجتماعی این بود که مردان تأمین کننده و حامی و زنان فرآوری کننده و پرورش دهنده بودند. اینگونه بود که هر دو جنس به طور برابر به یکدیگر نیازمند بودند، گرچه نیازهایشان متفاوت بود.  
این همان وضعیتی است که [[الکسیس دوتوکوویل]]، روزی درباره آن هشدار داده بود؛ وضعیتی که در آن والاترین انگیزه برای مردم '''«برابری شرایط»''' است، نه استفاده مسئولانه از آزادی؛ زیرا برابری، به گفته او '''«انسان‌ها را در کنار هم قرار می‌دهد بدون آنکه با رابطه مشترکی به یکدیگر پیوند داشته باشند'''». نظام سنتی، مردان را برای ازدواج و فرزند به زنان، و زنان را برای محافظت و حمایت به مردان وابسته می‌کرد. مفهوم ضمنی این توافق اجتماعی این بود که مردان تأمین کننده و حامی و زنان فرآوری کننده و پرورش دهنده بودند. اینگونه بود که هر دو جنس به طور برابر به یکدیگر نیازمند بودند، گرچه نیازهایشان متفاوت بود.  
تقسیم کار در خانواده مفهومی بسیار فراتر از چیزی داشت که در ظاهر به نظر می رسید. این امر، نمود خارجی نظام ارزشی کامل، بلکه نمود سلسله مراتب ارزشی بود که موقعیت خانواده را به طور کامل مافوق موقعیت فرد قرار می داد. <ref>(منبع پیشین، صص ۸۶-۸۵)</ref> بسیاری از [[فمینیست]] ها با این دیدگاه مخالف می باشند از جمله: [[سیمون دوبووار]] ضمن نفی '''«کار زن در خانه»''' که آن را دارای '''«فایده مستقیم برای اجتماع»''' نمی داند، عقیده دارد از آنجا که کار زن در خانه '''«هیچ چیز تولید نمی کند»''' زن خانه دار «فرودست و درجه دوم است». وی همچنین معتقد است به نفع مرد نیست که '''«زن مانند یک انگل به او وابسته باشد و ازدواج، زنان را اینطور به مرد وابسته می کند»'''. دقیقا به همین علت است که می باید ازدواج دچار تحول گردد به نحوی که مرد، با آزاد کردن زن، در واقع خود را آزاد کنند. [[دوبووار]] نتیجه می گیرد که به نفع هر دوی آنان است که وضعیت به گونه ای تغییر یابد که ازدواج دیگر به عنوان شغل برای زن به حساب نیاید. <ref>(کارولین گراگليا، همان، ص۶۷. به نقل از:
تقسیم کار در خانواده مفهومی بسیار فراتر از چیزی داشت که در ظاهر به نظر می‌رسید. این امر، نمود خارجی نظام ارزشی کامل، بلکه نمود سلسله مراتب ارزشی بود که موقعیت خانواده را به طور کامل مافوق موقعیت فرد قرار می‌داد. <ref>(منبع پیشین، صص ۸۶-۸۵)</ref> بسیاری از [[فمینیست]]‌ها با این دیدگاه مخالف می‌باشند از جمله: [[سیمون دوبووار]] ضمن نفی '''«کار زن در خانه»''' که آن را دارای '''«فایده مستقیم برای اجتماع»''' نمی‌داند، عقیده دارد از آنجا که کار زن در خانه '''«هیچ چیز تولید نمی‌کند»''' زن خانه‌دار «فرودست و درجه دوم است». وی همچنین معتقد است به نفع مرد نیست که '''«زن مانند یک انگل به او وابسته باشد و ازدواج، زنان را اینطور به مرد وابسته می‌کند»'''. دقیقا به همین علت است که می‌باید ازدواج دچار تحول گردد به نحوی که مرد، با آزاد کردن زن، در واقع خود را آزاد کنند. [[دوبووار]] نتیجه می گیرد که به نفع هر دوی آنان است که وضعیت به گونه‌ای تغییر یابد که ازدواج دیگر به عنوان شغل برای زن به حساب نیاید. <ref>(کارولین گراگليا، همان، ص۶۷. به نقل از:
Simon de Beauvoir,The Second Sex,New York,Knopf,1978, pp. 481- 482)</ref> زن در خانه فاقد ابزارهای مورد نیاز، جهت بروز استعدادهای خود به عنوان یک فرد است و در نتیجه فردیت او به رسمیت شناخته نمی شود. در عین حال جامعه باید اقدامات لازم جهت تسهیل حضور او در بازار کار را انجام دهد. [[دوبووار]] هشدار می دهد در جامعه ای که درست سازماندهی شده، مسئولیت کودکان عمدتا به عهده اجتماع است. <ref>(منبع پیشین. به نقل از: ۵۲۵-۵۲۶ Ibid., pp)</ref>
Simon de Beauvoir,The Second Sex,New York,Knopf,1978, pp. 481- 482)</ref> زن در خانه فاقد ابزارهای مورد نیاز، جهت بروز استعدادهای خود به عنوان یک فرد است و در نتیجه فردیت او به رسمیت شناخته نمی‌شود. در عین حال جامعه باید اقدامات لازم جهت تسهیل حضور او در بازار کار را انجام دهد. [[دوبووار]] هشدار می دهد در جامعه ای که درست سازماندهی شده، مسئولیت کودکان عمدتا به عهده اجتماع است. <ref>(منبع پیشین. به نقل از: ۵۲۵-۵۲۶ Ibid., pp)</ref>


==دستمزد در قبال ایفای نقش خانگی==
==دستمزد در قبال ایفای نقش خانگی==