زن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌جنسیت
خط ۸: خط ۸:
(زَ) [ په . ] 1 - [[انسان ماده]] . 2 - [[همسر]].<ref>[https://abadis.ir/fatofa/%D8%B2%D9%86/ لغت‌نامه آن‌لاین آبادیس]</ref>
(زَ) [ په . ] 1 - [[انسان ماده]] . 2 - [[همسر]].<ref>[https://abadis.ir/fatofa/%D8%B2%D9%86/ لغت‌نامه آن‌لاین آبادیس]</ref>
[[انسان ماده]]، مقابل مرد، [[جفت مرد]]
[[انسان ماده]]، مقابل مرد، [[جفت مرد]]
( اسم ) ۱ - [[مادینه انسان]]، [[بشر ماده]]، [[امرا]]، [[مقابل مرد]]، [[رجل]] . ۲ - [[جفت مرد]]، [[همسر مرد]]، [[زوجه]]، [[مقابل شوهر]]، [[زوج]] . یا [[زن]] اول زنی که رل اول را بازی میکند مقابل مرد اول . یا به [[زن]] خواستن [[خواستگاری]] کردن .
( اسم ) ۱ - [[مادینه انسان]]، [[بشر ماده]]، [[امرا]]، [[مقابل مرد]]، [[رجل]] . ۲ - [[جفت مرد]]، [[همسر مرد]]، [[زوجه]]، [[مقابل شوهر]]، [[زوج]] . یا [[زن]] اول [[زن]]ی که رل اول را بازی می‌کند مقابل مرد اول. یا به [[زن]] خواستن [[خواستگاری]] کردن.
خشک شدن پی یا گمان کردن کسی را به خیر یا شر و تهمت نمودن .<ref>[https://abadis.ir/fatofa/%D8%B2%D9%86/ همان]</ref>
خشک‌شدن پی یا گمان کردن کسی را به خیر یا شر و تهمت نمودن .<ref>[https://abadis.ir/fatofa/%D8%B2%D9%86/ همان]</ref>


==پانویس==
==پانویس==

نسخهٔ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۶

زن [۱]

واژه زن

۱. مقابلِ مرد، انسان ماده. ۲. مقابلِ شوهر، جفت، مرد؛ زوجه.[۲] نقیض مرد باشد. (برهان). مطلق فردی از افراد اناث خواه منکوحه باشد و خواه غیرمنکوحه. (آنندراج). مادینهٔ انسان. بشر ماده. امرأة. مقابل مرد. مقابل رجل. (فرهنگ فارسی معین). انسان و ماده ای از نوع بشر و مرأة و نساء و خاتون و بانو. ج، زنان. (ناظم الاطباء). مادینه از آدمی. با ژینای یونانی از یک اصل است. پهلوی «ژن» (زن. زوجه)، اوستا «جنی» و «جنی»...، هندی باستان «جنی» و «جنی» (زن، زوجه)، ارمنی «کین» (زن، بانو)، کردی «ژین»(زن)...، افغانی «جینه‌ای» و «جونه‌ای»، بلوچی «جن» و «غین»، سریکلی «غین» و «ژین»، منجی «ژینگا» و اورامانی «ژن». [۳] (زَ) [ په . ] 1 - انسان ماده . 2 - همسر.[۴] انسان ماده، مقابل مرد، جفت مرد ( اسم ) ۱ - مادینه انسان، بشر ماده، امرا، مقابل مرد، رجل . ۲ - جفت مرد، همسر مرد، زوجه، مقابل شوهر، زوج . یا زن اول زنی که رل اول را بازی می‌کند مقابل مرد اول. یا به زن خواستن خواستگاری کردن. خشک‌شدن پی یا گمان کردن کسی را به خیر یا شر و تهمت نمودن .[۵]

پانویس

منابع

  • فرهنگ لغت عمید
  • فرهنگ لغت دهخدا
  • لغت‌نامه آن‌لاین آبادیس