بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
آنجلا | آنجلا دیویس (26 ژانویه 1944)، رهبر (پیشین) حزب کمونیست ایالاتمتحده آمریکا، کنشگر حقوق مدنی | ||
آنجلا دیویس از «شناختهشدهترین چهرهای چپ در ایالات متحده» استد. در طی پنج دههٔ گذشته، او با جنبشهای انقلابیای همچون «حزب پلنگهای سیاه» در سالهای ۱۹۶۰ همراه بوده است. او همچنین از بنیانگذاران سازمان «مقاومت در برابر بحران» است که برای مقابله با نظام زندانها در ایالاتمتحده بنا شده است. او ائتلافی را نیز از کنشگران بهمنظور مبارزه برای [[برابری]] [[حقوق زن]] و [[مرد]] (فمینیستهای) سیاهپوست را پایهگذاری کرده است.در نگاه آنجلا دیویس، زندان و زندانیان، [[زنان]]، کارگران، [[تراجنسیتی]]ها محوری برای تحلیل مسائل جامعه است. او به نظریه «تلاقی» اعتقادی عمیق دارد. | |||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | {{جعبه اطلاعات شخصیت | ||
خط ۲۹: | خط ۳۱: | ||
}} | }} | ||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
دیویس در 26 ژانویه 1944 در بیرمنگام، آلاباما به دنیا آمد. پدرش، بی فرانک دیویس، معلمی بود که بعداً یک پمپ بنزین باز کرد، و [[مادر]]ش، سالی بل دیویس، معلمی بود که در NAACP فعال بود<ref>[https://www.greelane.com/fa/%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%88-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF/angela-davis-biography-3528285 بیوگرافی آنجلادیویس]</ref> | آنجلا دیویس در 26 ژانویه 1944 در بیرمنگام، آلاباما به دنیا آمد. پدرش، بی فرانک دیویس، معلمی بود که بعداً یک پمپ بنزین باز کرد، و [[مادر]]ش، سالی بل دیویس، معلمی بود که در NAACP فعال بود<ref>[https://www.greelane.com/fa/%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%88-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF/angela-davis-biography-3528285 سایت گریلند بیوگرافی آنجلادیویس]</ref> | ||
[[مادر]] دیویس دبیر ملی و از سازماندهندگان اصلی ساترن نگرو کانگرس (مجلس جنوبی سیاهان) بود، سازمانی که به شدت تحت تأثیر حزب کمونیست بود. به این ترتیب، دیویس به هنگام بزرگ شدن با سازماندهندگان و متفکران کمونیستی احاطه شده بود که در رشد فکری او به شدت تأثیرگذار بودند.<ref>[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%86%D8%AC%D9%84%D8%A7_%D8%AF%DB%8C%D9%88%DB%8C%D8%B3 ویکی پدیا]</ref> | [[مادر]] دیویس دبیر ملی و از سازماندهندگان اصلی ساترن نگرو کانگرس (مجلس جنوبی سیاهان) بود، سازمانی که به شدت تحت تأثیر حزب کمونیست بود. به این ترتیب، دیویس به هنگام بزرگ شدن با سازماندهندگان و متفکران کمونیستی احاطه شده بود که در رشد فکری او به شدت تأثیرگذار بودند.<ref>[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%86%D8%AC%D9%84%D8%A7_%D8%AF%DB%8C%D9%88%DB%8C%D8%B3 ویکی پدیا صفحه ((آنجلا دیویس))]</ref> | ||
دیویس ابتدا در یک محله جدا شده در بیرمنگام زندگی میکرد، اما در سال 1948 به یک "خانه چوبی بزرگ در خیابان سنتر" در یک منطقه حومه شهر که عمدتاً سفیدپوستان جمعیت آن | آنجلا دیویس ابتدا در یک محله جدا شده در بیرمنگام زندگی میکرد، اما در سال 1948 به یک "خانه چوبی بزرگ در خیابان سنتر" در یک منطقه حومه شهر که عمدتاً سفیدپوستان جمعیت آن بودند نقل مکان کرد. | ||
دیویس با اتوبوس به مدارس مجزا با جمعیت دانشآموزی کاملاً سیاهپوست، ابتدا به یک مدرسه | دیویس با اتوبوس به مدارس مجزا با جمعیت دانشآموزی کاملاً سیاهپوست، میرفت. دیویس ابتدا به یک مدرسه ابتدایی به نام مدرسه کریای و بعداً به پارکر انکس، مدرسه دیگری در چند بلوک دورتر که الحاقیه دبیرستان پارکر بود، رفت. به گفته دیویس، مدارس درهم و برهم و خراب بودند، اما از مدرسه ابتدایی خود، دانشآموزان میتوانستند مدرسهای تماماً سفید رنگ را در آن نزدیکی ببینند، ساختمانی آجری زیبا که اطراف آن را چمنزار سرسبز و سبز احاطه کرده بود.<ref>[https://www.greelane.com/fa/%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%88-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF/angela-davis-biography-3528285 سایت گریلند بیوگرافی آنجلا دیویس]</ref> | ||
او سپس به دبیرستان الیزابت آروین در نیویورک راه یافت. در این مدرسه دیویس با سوسیالیزم و کمونیزم آشنا شده و به یک گروه کمونیستی جوان، به نام ادوَنس پیوست. او همچنین با فرزندان برخی از رهبران حزب کمونیست آمریکا، از جمله دوست تمام عمرش، یعنی بتینا آپتکر، آشنا شد.<ref>[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%86%D8%AC%D9%84%D8%A7_%D8%AF%DB%8C%D9%88%DB%8C%D8%B3 ویکی پدیا]</ref> | او سپس به دبیرستان الیزابت آروین در نیویورک راه یافت. در این مدرسه دیویس با سوسیالیزم و کمونیزم آشنا شده و به یک گروه کمونیستی جوان، به نام ادوَنس پیوست. او همچنین با فرزندان برخی از رهبران حزب کمونیست آمریکا، از جمله دوست تمام عمرش، یعنی بتینا آپتکر، آشنا شد.<ref>[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%86%D8%AC%D9%84%D8%A7_%D8%AF%DB%8C%D9%88%DB%8C%D8%B3 ویکی پدیا صفحه ((آنجلا دیوی))]</ref> | ||
دیویس دو سال در دانشگاه پاریس | دیویس دو سال در دانشگاه سوربن پاریس تحصیل کرد. او همچنین به مدت دو سال در آلمان در دانشگاه فرانکفورت در رشته فلسفه تحصیل کرد. دیویس به ایالات متحده بازگشت و در سال 1968 مدرک کارشناسی ارشد را از دانشگاه کالیفرنیا در سن دیگو دریافت کرد. او به آلمان بازگشت و در سال 1969 دکترای فلسفه را از دانشگاه هومبولت برلین گرفت.<ref>[https://www.greelane.com/fa/%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%88-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF/angela-davis-biography-3528285 بیوگرافی آنجلا دیویس]</ref> | ||
==کنشها و نگرشها== | ==کنشها و نگرشها== | ||
===رهبر حزب کومنیست آمریکا=== | ===رهبر حزب کومنیست آمریکا=== | ||
دیویس بیشتر وقت خود را با باشگاه چ-لومومبا، شاخه تماما سیاهپوست حزب کمونیست، که به نام کمونیست و انقلابی کوبایی ارنستو "چه" گوارا و پاتریس لومومبا، سیاستمدار و رهبر استقلال کنگو نامگذاری شده بود، گذراند. او به رئیس این گروه، فرانکلین الکساندر، کمک کرد تا تظاهرات متعددی را سازماندهی و رهبری کند و نه تنها از برابری نژادی، بلکه از حقوق زنان و همچنین پایان دادن به خشونت پلیس، مسکن بهتر، و «توقف سطح افسردگی بیکاری» حمایت کرد. در جامعه سیاهپوستان، همانطور که الکساندر در سال 1969 اشاره کرد. دیویس گفت که او جذب آرمانهای "انقلاب جهانی، مردم جهان سوم، رنگین پوستان" شده بود و این چیزی بود که مرا به حزب کشاند | آنجلا دیویس بیشتر وقت خود را با باشگاه چ-لومومبا، شاخه تماما سیاهپوست حزب کمونیست، که به نام کمونیست و انقلابی کوبایی ارنستو "چه" گوارا و پاتریس لومومبا، سیاستمدار و رهبر استقلال کنگو نامگذاری شده بود، گذراند. او به رئیس این گروه، فرانکلین الکساندر، کمک کرد تا تظاهرات متعددی را سازماندهی و رهبری کند و نه تنها از برابری نژادی، بلکه از [[حقوق زنان]] و همچنین پایان دادن به خشونت پلیس، مسکن بهتر، و «توقف سطح افسردگی بیکاری» حمایت کرد. در جامعه سیاهپوستان، همانطور که الکساندر در سال 1969 اشاره کرد. دیویس گفت که او جذب آرمانهای "انقلاب جهانی، مردم جهان سوم، رنگین پوستان" شده بود و این چیزی بود که مرا به حزب کشاند | ||
در دههٔ شصت میلادی بهخاطر اسلحهیی که به او تعلق داشته و در پروندهٔ قتل زندانبانی ظاهر شده بود از سوی اداره آگاهی فدرال ایالات متحده بازداشت و به زندان افتاد. پس از آزادی از زندان به سفرهایی در سراسر دنیا از جمله برای سخنرانی به کوبا رفت. سفر به کوبا چنان تأثیری بر او باقی گذاشت که اعلام کرد: “تنها در نظام سوسیالیستی است که مبارزه بر ضد نژادپرستی کارساز است.” | در دههٔ شصت میلادی بهخاطر اسلحهیی که به او تعلق داشته و در پروندهٔ قتل زندانبانی ظاهر شده بود از سوی اداره آگاهی فدرال ایالات متحده بازداشت و به زندان افتاد. پس از آزادی از زندان به سفرهایی در سراسر دنیا از جمله برای سخنرانی به کوبا رفت. سفر به کوبا چنان تأثیری بر او باقی گذاشت که اعلام کرد: “تنها در نظام سوسیالیستی است که مبارزه بر ضد نژادپرستی کارساز است.” | ||
===کارزار رهایی از زندان=== | ===کارزار رهایی از زندان=== |