زهرا زارعی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
زهرا زارعی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==چکیده== | ==چکیده== | ||
پست مدرنیسم، همچون روشنگری، | پست مدرنیسم، همچون روشنگری، پدیدهی پیچیدهای است، بسته به اینکه کدام وجه این پدیده مورد توجه قرار بگیرد، به راحتی مورد تمجید، تحسین و یا تمسخر و استهزاء قرار میگیرد. ولی جوهر پست مدرنیسم نفی فهم ذهن یا عقل مدرن از مقولات شناخت و حقیقت است. ذهن مدرن بر آن است که پست مدرنیسم حقیقت ساده و بی پیرایه، یعنی حقیقت به معنای مطلق آن را به خطا و اشتباه میداند؛ در عوض از دیدگاه ذهن مدرن، انسانها به لحاظ فکری و ذهنی، توانایی و شایستگی آن را دارند که حقیقت مذکور را به طور دقیق و صحیح منعکس یا مجسم سازند. پست مدرنیسم نگرشی است مبتنی بر اینکه تصاویر حقیقت یا خود واقعیت در نظر بیننده با هم فرق دارند و تصاویر مذکور همواره مبهم هستند. | ||
در این میان [[فمینیسم]] یکی از نظریاتی است که بیشترین تاثیر را از پست مدرنیسم پذیرفته است، به | در این میان [[فمینیسم]] یکی از نظریاتی است که بیشترین تاثیر را از پست مدرنیسم پذیرفته است، به طوری که میتوان گفت موج جدیدی به راه افتاده که آن را موج سوم یا [[فمینیسم|فمینیسم پست مدرن]] نام نهاده اند. | ||
[[فمینیسم|فمینیست ها]] مدعی اند که هم از پست مدرنیسم تاثیر پذیرفته اند و هم بر آن تاثیرگذار بوده اند .[[فمینیسم]] در این میان تحت تاثیر پست مدرنیسم سعی در تحول مفهوم دموکراسی داشته است. | [[فمینیسم|فمینیست ها]] مدعی اند که هم از پست مدرنیسم تاثیر پذیرفته اند و هم بر آن تاثیرگذار بوده اند .[[فمینیسم]] در این میان تحت تاثیر پست مدرنیسم سعی در تحول مفهوم دموکراسی داشته است. | ||
==كليد واژه == | ==كليد واژه == | ||
پست مدرنیسم، [[فمینیسم]] پست مدرن، احساسات جهان وطنی، دموکراسی جهان وطنی. | پست مدرنیسم، [[فمینیسم]] پست مدرن، احساسات جهان وطنی، دموکراسی جهان وطنی. | ||
==گزارش مقاله== | ==گزارش مقاله== | ||
نویسنده بیان | نویسنده بیان میکند که [[فمینیسم]] پست مدرن بیشتر واژه ای جدید به نظر میرسد و مسایل متأخر مربوط به [[زنان]] را دربر میگیرد. از نظر وی تحت تأثیر آموزه های پست مدرن، گروهی که بعد از دهه هفتاد به عرصه [[فمینیسم]] وارد شدند، خود را [[فمینیسم|فمینیست]] پست مدرن نامیدند. | ||
آنها با تأکید بر اصل تفاوت انسان ها، معتقدند که باورهای جهان شمول | آنها با تأکید بر اصل تفاوت انسان ها، معتقدند که باورهای جهان شمول و نه تنها غیر قابل قبول و دسترس هستند، بلکه خود بنیانگذار ،« حکایتهای برتر » فرا انسانی یا ستمهای جدید علیه [[زنان]] خواهند بود. | ||
به نظر این گروه، نه نفس [[ازدواج]] و نقش [[مادر|مادری]]، بلکه دسته ای از روابط تحمیل شده بر [[زنان]]، موجب بردگی آنها شده است . | به نظر این گروه، نه نفس [[ازدواج]] و نقش [[مادر|مادری]]، بلکه دسته ای از روابط تحمیل شده بر [[زنان]]، موجب بردگی آنها شده است . | ||
پست مدرنیسم به طور اساسی، مفاهیمی چون منشأ، ماهیت و سرشت را | پست مدرنیسم به طور اساسی، مفاهیمی چون منشأ، ماهیت و سرشت را زیر سؤال | ||
می برد و در نتیجه، زمینه را برای ورودی جدید به مبحث [[فمینیسم]] فراهم | می برد و در نتیجه، زمینه را برای ورودی جدید به مبحث [[فمینیسم]] فراهم میکند. [[فمینیسم|فمینیست های]] پست مدرن با تأکید بر مصنوعی بودن بدن، [[جنس]]، نژاد و توانایی [[جنس و جنسیت|جنسیتی]] [[زنان]]، چالشهای جدیدی را در این عرصه پدید آوردهاند. با ارایه تعبیر تکنولوژیک و مصنوعی از [[جنسیت]]، نژاد، بدن و...، در واقع | ||
امکان نفی | امکان نفی خاستگاه، منشأ مسلم و متعالی آدمی و سرشت او فراهم می آید. | ||
نویسنده همچنین ساختار شکنی یا ساختار زدایی را یکی از خصایص اندیشه پست مدرن میداند که به نفی هرگونه ساختار نظاممند و منطقی حاکم است. به گمان پست مدرن ها، حقایق اعم از حقایق معرفتی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و از جمله هویتی و [[جنس و جنسیت|جنسیتی]]، نه اموری بدیهی و مسلم بلکه اموری ساختنی هستند که تنها به واسطهی گفتمان امکان ساختن آنها پدید میآید؛ به همین دلیل توقعی که از [[فمینیسم]] پست مدرن وجود دارد، این است که؛ این روند بتواند نگرش تطبیقی- تاریخی را به جای نگرش های کل گرایانه و | |||
تغییرات در قوانین را به جای قوانین عام و پوشش دهنده قرار دهد و همچنین تصورات متکثر و | |||
نویسنده همچنین | غیر واحد از هویت [[زنان]] را جایگزین تصورات واحدی نماید که به طور کلی درباره [[هویت جنسیتی|هویت جنسی]] | ||
تغییرات در قوانین را به جای قوانین عام و پوشش دهنده | |||
[[زنانه]] وجود دارد. | [[زنانه]] وجود دارد. | ||
گفتمان در فهم و درک واقعیتر دست کم چهار چیز به ما کمک میکند: | |||
گفتمان در فهم و درک | |||
# دریافت نحوه شکل گیری هویتهای اجتماعی مردم، رشد و تغییر دوباره آنها. | |||
# فهم نحوه شکلگیری گروه های اجتماعی تحت شرایط نابرابر با وجود اشتراکات و سپس تغییر آنها. | |||
# شناسایی روند هژمونی فرهنگی گروههای مسلط در جامعه و فهم نحوه پدیدآمدن سلطه فرهنگی رقابت و نحوه فرهنگ ها و چگونگی تغییر وضعیت آنها. | |||
# ارایه تصویری روشن از تغییرات اجتماعی آینده و عملکرد سیاسی گروه های اجتماعی که در سایهی این تصور روشن، مواجهه منطقی تری برای انسان پدید می آید.<br /> از نظر نویسنده زمینه های اقتصادی، سیاسی و گفتاری نیز تاثیر مشابه ی بر تحول [[فمینیسم]] و شکل خاص آن در موج سوم و [[فمینیسم پست مدرن]] داشته اند. به این ترتیب میتوان گفت که بعد از دهه 1970 و شکسته شدن فضای ایدئولوژیک سیاسی و اجتماعی آن دوران، [[فمینیسم]] بیشترین تاثیرپذیری را از پساساختارگرایی و پست مدرنیسم گرفته است. در [[فمینیسم]] پساساختارگرا و پست مدرن، ارزشهای پسامادی و غیر اقتصادی مطرح است، تولید ارزشها و معانی (یعنی فرهنگ)حوزه اصلی مبارزه محسوب میشود. پس [[فمینیسم|فمینیست های]] پساساختارگرا و پست مدرن دریافتند تمامی مفاهیمی که باعث سلطه [[مردان]] بر [[زنان]] شده از مفاهیم زبانی سرچشمه میگیرد. همچنین آنها دریافتند که ساختارهایی که وارد قدرت شده، نفوذ پیدا کرده و بسط یافته هم به مرور باید تغییر کند، زیرا ساختارهای قدرت، [[مردان|مردانه]] هستند، مفاهیم نیز [[مردان|مردانه]] هستند. | |||
به این ترتیب [[فمینیسم|فمینیست های]] پست مدرن، به انتقاد از مفاهیم قدرت پرداختند. در همین زمینه راهبردی پیشنهاد شده که عبارت است از ساختن یک زبان و | به این ترتیب [[فمینیسم|فمینیست های]] پست مدرن، به انتقاد از مفاهیم قدرت پرداختند. در همین زمینه راهبردی پیشنهاد شده که عبارت است از ساختن یک زبان و | ||
نوشتار [[زنان|زنانه]]. [[زنان]] باید خودشان بنویسند و خودشان سخن بگویند. این کار به آنها امکان می دهد که خصلت یگانه یا« قالب [[جنس و جنسیت|جنسی]] »خود را ابراز کنند. | نوشتار [[زنان|زنانه]]. [[زنان]] باید خودشان بنویسند و خودشان سخن بگویند. این کار به آنها امکان می دهد که خصلت یگانه یا« قالب [[جنس و جنسیت|جنسی]] »خود را ابراز کنند. |