Mjamshidi (بحث | مشارکت‌ها)
Mjamshidi (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۵۳: خط ۵۳:


==امتياز راهكار اسلام==
==امتياز راهكار اسلام==
خانم [[بيزانت]]  مى ‏نويسد: '''«گفته مى ‏شود كه در غرب [[تك همسرى]] است؛اما در واقع [[چندهمسرى]] است بدون مسئوليت پذيرى! همين كه مرد از زن سير شد، او را رها مى ‏كند. او نيز كم كم زن كنار خيابانى خواهد شد؛
خانم [[بيزانت]]  مى‌نويسد: '''«گفته مى‌‏شود كه در غرب [[تك همسرى]] است؛اما در واقع [[چندهمسرى]] است بدون مسئوليت پذيرى! همين كه مرد از زن سير شد، او را رها مى‌‏كند. او نيز كم‌كم زن كنار خيابانى خواهد شد؛
زيرا نخستين عاشق دلداده‏ اش هيچ مسئوليتى در برابر آينده او ندارد. وضع زنى كه به عنوان يك همسر و مادر، در خانه ‏اى چندهمسرى پناه گرفته، صد بار بهتر از اين است. وقتى هزاران زن بدبخت را مى‏ بينيم كه شبانگاه در خيابان‏هاى شهرهاى غرب پرسه مى ‏زنند، به يقين درمى ‏يابيم كه غرب نمى  ‏تواند اسلام را به جهت چندهمسرى سرزنش كند. براى زن بسى بهتر، خوش بختانه ‏تر و محترمانه‏ تر است كه در چندهمسرى اسلامى زندگى كند و تنها با يك مرد اشتراك زندگى پيدا كند، فرزند قانونى خود را در آغوش گيرد و همه جا مورد تكريم و احترام باشد؛ تا اينكه هر روز توسط اين و آن اغوا شود و احتمالاً با فرزندى نامشروع كنار خيابان رها گردد! نه تحت حمايت قانون باشد و نه پناهگاه و مراقبتى داشته باشد و هر شب قربانى هوس رهگذرى گردد»''' .<ref> 1. Why Polygamy Is Allowed In Islam, PP. 33 - 34.</ref>
زيرا نخستين عاشق دلداده‏‌اش هيچ مسئوليتى در برابر آينده او ندارد. وضع زنى كه به عنوان يك همسر و مادر، در خانه‌اى چندهمسرى پناه گرفته، صد بار بهتر از اين است. وقتى هزاران زن بدبخت را مى‏‌بينيم كه شبانگاه در خيابان‏‌هاى شهرهاى غرب پرسه مى‌زنند، به يقين درمى‌‏يابيم كه غرب نمى‌‏تواند اسلام را به جهت چندهمسرى سرزنش كند. براى زن بسى بهتر، خوش بختانه‌‏تر و محترمانه‏‌تر است كه در چندهمسرى اسلامى زندگى كند و تنها با يك مرد اشتراك زندگى پيدا كند، فرزند قانونى خود را در آغوش گيرد و همه جا مورد تكريم و احترام باشد؛ تا اينكه هر روز توسط اين و آن اغوا شود و احتمالاً با فرزندى نامشروع كنار خيابان رها گردد! نه تحت حمايت قانون باشد و نه پناهگاه و مراقبتى داشته باشد و هر شب قربانى هوس رهگذرى گردد»''' .<ref> 1. Why Polygamy Is Allowed In Islam, PP. 33 - 34.</ref>


آيزاك تايلور  ـ در سخنرانى خود درباره «محمديسم»  در كنگره كليسا در«ولورهامپتون»  ـ اعلام كرد: '''«چندهمسرى نظام يافته و محدود سرزمين‏ هاىاسلامى، بى‏ نهايت بهتر است از چندهمسرى لجام گسيخته‏ اى كه نكبت جوامع مسيحى است و نمونه آن اصلاً در اسلام شناخته شده نيست»''' .<ref> 5. The Times, London, Saturday, 8th Oct. 1887. Quotedin: Wly Polygamy Is Allowel In Islam, PP. 35 - 6.</ref>
آيزاك تايلور  ـ در سخنرانى خود درباره «محمديسم»  در كنگره كليسا در«ولورهامپتون»  ـ اعلام كرد: '''«چندهمسرى نظام‌يافته و محدود سرزمين‏‌هاى اسلامى، بى‏‌نهايت بهتر است از چندهمسرى لجام گسيخته‌اى كه نكبت جوامع مسيحى است و نمونه آن اصلاً در اسلام شناخته شده نيست»''' .<ref> 5. The Times, London, Saturday, 8th Oct. 1887. Quotedin: Wly Polygamy Is Allowel In Islam, PP. 35 - 6.</ref>


روحانى مسيحى اودوتولا  ـ در كنفرانسى در تورنتو  ـ اظهار داشت:'''«غرب با ممنوعيت چند همسرى، منافقانه عمل مى ‏كند؛ چرا كه با طلاق‏هاى مكرّر همان را [ در طول زمان] عملى مى‏ سازد».'''
روحانى مسيحى اودوتولا  ـ در كنفرانسى در تورنتو  ـ اظهار داشت:'''«غرب با ممنوعيت چندهمسرى، منافقانه عمل مى‌كند؛ چرا كه با طلاق‌‏هاى مكرّر همان را [ در طول زمان] عملى مى‏‌سازد».'''


بنابراين تك همسرى غرب، چيزى جز چند همسرگرايى بى‏ ضابطه و مسئوليت گريزانه نيست. اما چه نيكوست اين اعتراف غربى‏ ها را هم بخوانيم كه اسلام، در قالب چند همسرى به نجار خود، عملاً تك همسرى را حفظ نموده است.
بنابراين تك همسرى غرب، چيزى جز چند همسرگرايى بى‏‌ضابطه و مسئوليت گريزانه نيست. اما چه نيكوست اين اعتراف غربى‏‌ها را هم بخوانيم كه اسلام، در قالب چندهمسرى به نجار خود، عملاً تك همسرى را حفظ نموده است.


رابرت ا.هيوم مى‏ نويسد: '''« ... برخى از محقّقان معقول نشان مى ‏دهند كه [ حضرت ]محمد صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏آله روى هم رفته موقعيت زنان را ارتقا بخشيد و به آنها مرتبه‏ اى از آزادى اقتصادى داد كه هنوز در پاره‏اى از كشورهاى غربى و يا به اصطلاح مسيحى تا آن حد به زنان، آزادى اقتصادى داده نشده است و براى چندهمسرى نامحدود ـ كه تا آن زمان به دلخواه انجام مى‏ شد ـ حد و مرزى مقرّر داشت كه بسيار لازم و نافع بود.
رابرت ا.هيوم مى‌نويسد: '''« ... برخى از محقّقان معقول نشان مى‌دهند كه [ حضرت ]محمد صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏آله روى هم رفته موقعيت زنان را ارتقا بخشيد و به آنها مرتبه‏‌اى از آزادى اقتصادى داد كه هنوز در پاره‏‌اى از كشورهاى غربى و يا به اصطلاح مسيحى تا آن حد به زنان، آزادى اقتصادى داده نشده است و براى چندهمسرى نامحدود ـ كه تا آن زمان به دلخواه انجام مى‏‌شد ـ حد و مرزى مقرّر داشت كه بسيار لازم و نافع بود.


رسم دختركشى را ـ كه در عربستان آن روز كاملاً رواج داشت ـ به كلّى برانداخت و بالاخره اينكه حكم تعدّد زوجات را تنها در صورتى مجاز دانست كه شوهر، بتواند با تمامى همسران خود با عدالت كامل رفتار كند. او عملاً تك همسرى را رواج داد»''' .<ref>  رابرت، هيوم، اديان زنده جهان، ترجمه: دكتر عبدالرحيم گواهى، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ هفتم، 1377، ص 306.</ref>
رسم دختركشى را ـ كه در عربستان آن روز كاملاً رواج داشت ـ به كلّى برانداخت و بالاخره اينكه حكم تعدّد زوجات را تنها در صورتى مجاز دانست كه شوهر، بتواند با تمامى همسران خود با عدالت كامل رفتار كند. او عملاً تك‌همسرى را رواج داد»''' .<ref>  رابرت، هيوم، اديان زنده جهان، ترجمه: دكتر عبدالرحيم گواهى، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ هفتم، 1377، ص 306.</ref>


استاد مطهرى در اين باره مى‏ نويسد: «تعجّب مى‏ كنيد اگر بگويم تعدّد
استاد مطهرى در اين باره مى‏‌نويسد: «تعجّب مى‌كنيد اگر بگويم تعدّد زوجات در مشرق زمين، مهم‏‌ترين عامل براى نجات تك همسرى است. مجاز بودن تعدّد زوجه، بزرگ‏ترين عامل نجات تك همسرى است... در شرايطى كه موجبات اين كار فراهم مى‏‌شود و عدد زنان نيازمند به ازدواج فزونى مى‏‌گيرد؛ اگر حق تأهل اين عدّه به رسميت شناخته نشود و به مردان واجد شرايط اخلاقى، مالى و جسمى، اجازه چندهمسرى داده نشود؛ دوست بازى و [[معشوقه‌‏گيرى]]، ريشه تك همسرى را مى‏‌خشكاند» .<ref> . مرتضى مطهرى، نظام حقوق زن در اسلام، ص 330.</ref>
زوجات در مشرق زمين، مهم‏ترين عامل براى نجات تك همسرى است. مجاز بودن تعدّد زوجه، بزرگ‏ترين عامل نجات تك همسرى است ... در شرايطى كه موجبات اين كار فراهم مى‏ شود و عدد زنان نيازمند به ازدواج فزونى مى‏ گيرد؛ اگر حق تأهل اين عدّه به رسميت شناخته نشود و به مردان واجد شرايط اخلاقى، مالى و جسمى، اجازه چند همسرى داده نشود؛ دوست بازى و [[معشوقه ‏گيرى]]، ريشه تك همسرى را مى‏ خشكاند» .<ref> . مرتضى مطهرى، نظام حقوق زن در اسلام، ص 330.</ref>


==تعدد زوجات در فقه امامیه و سایر مذاهب اسلامی==
==تعدد زوجات در فقه امامیه و سایر مذاهب اسلامی==