بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
| خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
===در قرآن=== | ===در قرآن=== | ||
[[حوا از دیدگاه مفسران]] | [[حوا از دیدگاه مفسران]] قرآن کریم، عامل اصلی گناه نیست، بلکه زن و شوهر، هر دو باهم فریب شیطان را خوردند. در قرآن آمده است که شیطان آدم و حوا را لغزانید و این لغزش موجب خروج آن دو از بهشت شد.<ref>. سوره بقره، آیه 36.</ref> | ||
==مجازات حوا== | ==مجازات حوا== | ||
| خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
برخی عبارات انجیل، زاییدن زن را عامل رستگاری او در برابر فریب خوردن و گناه حوا محسوب کرده است.<ref>. کتاب مقدس، نامه اول به تیموتاؤس، باب2، آیه 14-15.</ref> | برخی عبارات انجیل، زاییدن زن را عامل رستگاری او در برابر فریب خوردن و گناه حوا محسوب کرده است.<ref>. کتاب مقدس، نامه اول به تیموتاؤس، باب2، آیه 14-15.</ref> | ||
===از دیدگاه اسلام === | ===از دیدگاه اسلام=== | ||
برخی مفسرین قرآن، اخراج آدم و حوا از بهشت و هبوط آن دو به زمین را نوعی مجازات دانستهاند، البته این هبوط، نزول مکانی نبوده بلکه مقامی بوده است، یعنی بهدلیل ترک اولایی که مرتکب شدند از نعمتهای بهشتی محروم شدند و به سختیهای زمین دچار گشتند.<ref>. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1374ش، ج13، ص332.</ref> بنابر این نگاه، زن و مرد در این مجازات شریک و مساوی بودهاند. برخی دیگر از مفسرین قرآن، هبوط را مجازات ندانستهاند بلکه معتقدند هبوط برای تحقق حکمت الهی و فراهم شدن زمینه برای رسیدن انسان به سعادت اتفاق افتاده است. به هر صورت مجازاتهایی که در تورات برای حوا آمده است، مورد تایید قرآن نیست.<ref>. صدرالمتالهین، تفسیر القرآن الکریم، 1366ش، ج3، ص110.> طبرسی، مجمع البیان، 1372ش، ج1، ص197.</ref> | برخی مفسرین قرآن، اخراج آدم و حوا از بهشت و هبوط آن دو به زمین را نوعی مجازات دانستهاند، البته این هبوط، نزول مکانی نبوده بلکه مقامی بوده است، یعنی بهدلیل ترک اولایی که مرتکب شدند از نعمتهای بهشتی محروم شدند و به سختیهای زمین دچار گشتند.<ref>. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، 1374ش، ج13، ص332.</ref> بنابر این نگاه، زن و مرد در این مجازات شریک و مساوی بودهاند. برخی دیگر از مفسرین قرآن، هبوط را مجازات ندانستهاند بلکه معتقدند هبوط برای تحقق حکمت الهی و فراهم شدن زمینه برای رسیدن انسان به سعادت اتفاق افتاده است. به هر صورت مجازاتهایی که در تورات برای حوا آمده است، مورد تایید قرآن نیست.<ref>. صدرالمتالهین، تفسیر القرآن الکریم، 1366ش، ج3، ص110.> طبرسی، مجمع البیان، 1372ش، ج1، ص197.</ref> | ||