Fatemehdadashi (بحث | مشارکت‌ها)
صفحه‌ای تازه حاوی «یکی از پرسش های مهمی که در خصوص مساله ی زن در جهان امروز مطرح می شود این است که...» ایجاد کرد
 
Fatemehdadashi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
جرقه آغازین دفاع از حقوق بشر با رویکرد سکولار، از رنسانس  و انقلاب فرهنگی و فکری در ابتدای قرن چهارده شروع شد؛ با جنبش دائره المعارف نویسی تئوریزه شد و با رفرمیسم و نهضت اصلاح دینی  در قرن 16 و 17 به بوته آزمون و خطا گذاشته شد؛ در قرون 18 و 19، همزمان با انقلاب‌های سیاسی و انقلاب صنعتی به بار نشست؛ و در قرن 20 به اوج خود رسید. اما تحرکات دفاع از منزلت و حقوق زن، عملاً در اواخر قرن نوزده شکل «جنبش» به خود گرفت و بعد از چند دهه فترت در نیمه دوم قرن بیستم به شکل نظریه‌های اجتماعی مطرح شد. <ref> . چاندلر، لورا (۱۳۸۹) «تاریخ نگاری فمینیستی آغاز عصر مدرنیته» ترجمه نرگس صاحبی، مجله اطلاعات حکمت و معرفت، سال پنجم، شماره ۴.</ref>
جرقه آغازین دفاع از حقوق بشر با رویکرد سکولار، از رنسانس  و انقلاب فرهنگی و فکری در ابتدای قرن چهارده شروع شد؛ با جنبش دائره المعارف نویسی تئوریزه شد و با رفرمیسم و نهضت اصلاح دینی  در قرن 16 و 17 به بوته آزمون و خطا گذاشته شد؛ در قرون 18 و 19، همزمان با انقلاب‌های سیاسی و انقلاب صنعتی به بار نشست؛ و در قرن 20 به اوج خود رسید. اما تحرکات دفاع از منزلت و حقوق زن، عملاً در اواخر قرن نوزده شکل «جنبش» به خود گرفت و بعد از چند دهه فترت در نیمه دوم قرن بیستم به شکل نظریه‌های اجتماعی مطرح شد. <ref> . چاندلر، لورا (۱۳۸۹) «تاریخ نگاری فمینیستی آغاز عصر مدرنیته» ترجمه نرگس صاحبی، مجله اطلاعات حکمت و معرفت، سال پنجم، شماره ۴.</ref>
اگرچه از روم و یونان باستان گرفته تا قرون وسطی و متعاقب آن در دوران رنسانس و نهضت اصلاح دینی و بعد از آن در حال و هوای انقلاب صنعتی، همواره اندیشمندانی بوده‌اند که در صدد دفاع از شخصیت و حقوق زن برآمده و دادخواست بشربودن زن را مطرح کردند لکن این دادخواهی‌ها آنقدر کم اثر و در محاق بود که شنیده نمی‌شد و در چارچوب مهندسی علمی و اجتماعی رسمیت نمی‌یافت. بیش از پنج قرن از انقلاب فکری و فرهنگی غرب گذشت، انقلابی که بشرمحوری و حقوق بشر را مبنای شکل‌گیری و نضج و تکامل خویش قرار داد، لکن تا اواخر قرن نوزدهم نه تنها از زن به مثابه عضوی از بشریت خبری نبود بلکه در صحنه علم و عمل، بشربودن و حقوق بشری زن انکار و به‌شدت سرکوب می‌شد.
اگرچه از روم و یونان باستان گرفته تا قرون وسطی و متعاقب آن در دوران رنسانس و نهضت اصلاح دینی و بعد از آن در حال و هوای انقلاب صنعتی، همواره اندیشمندانی بوده‌اند که در صدد دفاع از شخصیت و حقوق زن برآمده و دادخواست بشربودن زن را مطرح کردند لکن این دادخواهی‌ها آنقدر کم اثر و در محاق بود که شنیده نمی‌شد و در چارچوب مهندسی علمی و اجتماعی رسمیت نمی‌یافت. بیش از پنج قرن از انقلاب فکری و فرهنگی غرب گذشت، انقلابی که بشرمحوری و حقوق بشر را مبنای شکل‌گیری و نضج و تکامل خویش قرار داد، لکن تا اواخر قرن نوزدهم نه تنها از زن به مثابه عضوی از بشریت خبری نبود بلکه در صحنه علم و عمل، بشربودن و حقوق بشری زن انکار و به‌شدت سرکوب می‌شد.
====دیدگاه اندیشمندان دوراه مدرن نسبت به زنان====
====دیدگاه اندیشمندان دوران مدرن نسبت به زنان====
در اوج دوران مدرن بسیاری از نظریه‌پردازان تاثیرگذار مباحث حقوق بشری بر اساس مبانی سکولاریستی، در مورد به رسمیت شناختن زن به‌عنوان بشر تردید داشته یا از اساس انکار می‌کردند. توصیف زن به عنوان موجودی فرودست، در بیان مشهورترین شاعران، رمان نویسان، ادیبان، دانشمندان علوم تجربی و علوم اجتماعی و فلسفی در دوران مدرن بسیار گسترده است. نگاهی به نقطه نظرات دانشمندان دوران رنسانس، رفرمیسم، انقلاب سیاسی و صنعتی تا اواخر قرن نوزدهم، دلیل این ادعاست. اشاره به برخی جهت‌گیری‌های، تاثیرگذارترین دانشمندان این دوران‌ها در کتب علمی‌شان بخشی از این واقعیت را نمایان می‌سازد.
در اوج دوران مدرن بسیاری از نظریه‌پردازان تاثیرگذار مباحث حقوق بشری بر اساس مبانی سکولاریستی، در مورد به رسمیت شناختن زن به‌عنوان بشر تردید داشته یا از اساس انکار می‌کردند. توصیف زن به عنوان موجودی فرودست، در بیان مشهورترین شاعران، رمان نویسان، ادیبان، دانشمندان علوم تجربی و علوم اجتماعی و فلسفی در دوران مدرن بسیار گسترده است. نگاهی به نقطه نظرات دانشمندان دوران رنسانس، رفرمیسم، انقلاب سیاسی و صنعتی تا اواخر قرن نوزدهم، دلیل این ادعاست. اشاره به برخی جهت‌گیری‌های، تاثیرگذارترین دانشمندان این دوران‌ها در کتب علمی‌شان بخشی از این واقعیت را نمایان می‌سازد.
ژان ژاک روسو  (۱۷۱۲-۱۷۷۸) نظریه پرداز قرارداد اجتماعی و حقوق شهروندی، زنان را طبیعتاً ضعیف توصیف می‌کرد. با این استدلال که حقوق برای انسانی است که به واسطه خردمندی از حیوان متمایز شده است و چون در خردورزی زن تردید است نمی‌توان او را واجد حقوقی که به بشر تعلق می‌گیرد، دانست. از این رو زن را فاقد مشخصه‌های بالفعل برای شهروندی می‌دانست.<ref> . حمیرا مشیرزاده، از جنبش تا نظریه اجتماعی (تاریخ دو قرن فمینیسم)، همان، ص 12</ref> شوپنهاور  فیلسوف مشهور آلمانی (۱۷۸۸-۱۸۶۰)، تا نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی هنوز زن را چون حیوانی با گیسوان بلند و افکار کوتاه معرفی کرده و او را از دایره انسانیت خارج می‌دانست. نیچه (1844-1900) در اوج دوران مدرن، با تشبیه زنان به برخی حیوانات، از ضرورت مملوکیت و محبوس کردن زن برای خدمت کاری سخن به میان آورد. فروید  (1856) با تاکید بر واقعیت اختگی زن، بر کهتری او نسبت به مرد همواره تاکید داشت. آگوست کنت  (۱۷۹۸-۱۸۵۷)، نظریه‌پرداز مشهور اثبات‌گرایی،  مرد را اصالتاً برای اندیشیدن و زن را برای دوست داشتن می‌داند، لومبروزو جرم شناس اثبات‌گرا، زن را موجودی می‌دانست که فطرتاً به کارهایی تمایل دارد که نیازی به ابتکار ندارد و به طور غیر ارادی با تکرار به‌صورت بی‌اختیار صورت می‌گیرند.  <ref> . بنوات گرو. زن از دید مردان، ترجمه: محمد جعفر پوینده. چاپ اول 1377. چاپ دیبا. انتشارات: جامی ص 80 به بعد</ref>
ژان ژاک روسو  (۱۷۱۲-۱۷۷۸) نظریه پرداز قرارداد اجتماعی و حقوق شهروندی، زنان را طبیعتاً ضعیف توصیف می‌کرد. با این استدلال که حقوق برای انسانی است که به واسطه خردمندی از حیوان متمایز شده است و چون در خردورزی زن تردید است نمی‌توان او را واجد حقوقی که به بشر تعلق می‌گیرد، دانست. از این رو زن را فاقد مشخصه‌های بالفعل برای شهروندی می‌دانست.<ref> . حمیرا مشیرزاده، از جنبش تا نظریه اجتماعی (تاریخ دو قرن فمینیسم)، همان، ص 12</ref> شوپنهاور  فیلسوف مشهور آلمانی (۱۷۸۸-۱۸۶۰)، تا نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی هنوز زن را چون حیوانی با گیسوان بلند و افکار کوتاه معرفی کرده و او را از دایره انسانیت خارج می‌دانست. نیچه (1844-1900) در اوج دوران مدرن، با تشبیه زنان به برخی حیوانات، از ضرورت مملوکیت و محبوس کردن زن برای خدمت کاری سخن به میان آورد. فروید  (1856) با تاکید بر واقعیت اختگی زن، بر کهتری او نسبت به مرد همواره تاکید داشت. آگوست کنت  (۱۷۹۸-۱۸۵۷)، نظریه‌پرداز مشهور اثبات‌گرایی،  مرد را اصالتاً برای اندیشیدن و زن را برای دوست داشتن می‌داند، لومبروزو جرم شناس اثبات‌گرا، زن را موجودی می‌دانست که فطرتاً به کارهایی تمایل دارد که نیازی به ابتکار ندارد و به طور غیر ارادی با تکرار به‌صورت بی‌اختیار صورت می‌گیرند.  <ref> . بنوات گرو. زن از دید مردان، ترجمه: محمد جعفر پوینده. چاپ اول 1377. چاپ دیبا. انتشارات: جامی ص 80 به بعد</ref>