بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<big>'''دینداری زنان'''</big>؛ بازتاب تجربه و کنش دینی زنان در چارچوب نقش‌های جنسیتی.<br>دین به‌عنوان نظامی اعتقادی-عملی، نقش محوری در شکل‌دهی به هویت، رفتار و جایگاه اجتماعی زنان دارد. دینداری زنان در موقعیت جنسیتی بازتاب‌دهنده تعامل پویا میان هویت دینی و جنسیتی است که در سه سطح بازتاب ساختارهای قدرت، تجربه زیسته و عاملیت آشکار می‌شود. ، پیوند دین و جنسیت در حوزه‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی نشان می‌دهد دینداری زنان با تقویت سلامت روانی-اجتماعی، تحکیم نقش مادری و ارتقای سرمایه‌های معنوی و شناختی همراه است، هرچند فضای مجازی به عنوان عاملی دوگانه، هم چالش‌زا و هم فرصت‌آفرین برای دینداری زنان عمل می‌کند.  
<big>'''دینداری زنان'''</big>؛ بازتاب تجربه و کنش دینی زنان در چارچوب نقش‌های جنسیتی.<br>دین به‌عنوان نظامی اعتقادی-عملی، نقش محوری در شکل‌دهی به هویت، رفتار و جایگاه اجتماعی زنان دارد. دینداری زنان در موقعیت جنسیتی بازتاب‌دهنده تعامل پویا میان هویت دینی و جنسیتی است که در سه سطح بازتاب ساختارهای قدرت، تجربه زیسته و عاملیت آشکار می‌شود. پیوند دین و جنسیت در حوزه‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی نشان می‌دهد دینداری زنان با تقویت سلامت روانی-اجتماعی، تحکیم نقش مادری و ارتقای سرمایه‌های معنوی و شناختی همراه است، هرچند فضای مجازی به‌عنوان عاملی دوگانه، هم چالش‌زا و هم فرصت‌آفرین برای دینداری زنان عمل می‌کند.  
==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
اندیشمندان حوزه‌های مختلف، از متخصصان علوم دینی و علوم اجتماعی گرفته تا فیلسوفان، با وجود گستردگی مفاهیم مرتبط با دین و دینداری، بر سه عنصر اساسی «اعتقادات و باورداشت‌ها»، «تجربه و احساسات مذهبی» و «اعمال و مناسک دینی» به‌عنوان ارکان اصلی دین تأکید کرده‌اند. در مطالعات اسلامی، ابعاد دین در قالب چارچوب‌های مختلفی دسته‌بندی شده‌اند که از تقسیم‌بندی سه‌گانه «اعتقادات»، «احکام» و «اخلاق» تا تقسیم‌بندی پنج‌گانه «عقیده»، «ایمان»، «عبادات»، «اخلاق» و «شریعت(فقه)» را در برمی‌گیرد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۶۳.</ref> با تأمل در مبانی ادیان و تحلیل آموزه‌های دینی، می‌توان سه بُعد اساسی «معرفتی» (شناختی)، «عاطفی» (احساسی-تجربی) و «رفتاری» (عملی) را به‌عنوان وجوه مشترک نظام‌های دینی شناسایی کرد.<ref>Roof, “Concepts and Indicators of Religious Commitment: A Critical Review”, 1979, p.36. </ref>  
اندیشمندان حوزه‌های مختلف، از متخصصان علوم دینی و علوم اجتماعی گرفته تا فیلسوفان، با وجود گستردگی مفاهیم مرتبط با دین و دینداری، بر سه عنصر اساسی «اعتقادات و باورداشت‌ها»، «تجربه و احساسات مذهبی» و «اعمال و مناسک دینی» به‌عنوان ارکان اصلی دین تأکید کرده‌اند. در مطالعات اسلامی، ابعاد دین در قالب چارچوب‌های مختلفی دسته‌بندی شده‌اند که از تقسیم‌بندی سه‌گانه «اعتقادات»، «احکام» و «اخلاق» تا تقسیم‌بندی پنج‌گانه «عقیده»، «ایمان»، «عبادات»، «اخلاق» و «شریعت(فقه)» را در برمی‌گیرد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۶۳.</ref> با تأمل در مبانی ادیان و تحلیل آموزه‌های دینی، می‌توان سه بُعد اساسی «معرفتی» (شناختی)، «عاطفی» (احساسی-تجربی) و «رفتاری» (عملی) را به‌عنوان وجوه مشترک نظام‌های دینی شناسایی کرد.<ref>Roof, “Concepts and Indicators of Religious Commitment: A Critical Review”, 1979, p.36. </ref>  
خط ۵: خط ۵:
در علوم‌اجتماعی نیز دﻳﻦداری برحسب ﻣﻴﺰان ﻋﻼﻗﻪ و اﺣﺘﺮام اﻓﺮاد ﺑﻪ دﻳﻦ در چهار بُعد اعتقادی، عاطفی، پیامدی و مناسکی مطالعه می‌شود.<ref>سراج‌زاده، چالش‌های دین و مدرنیته، 1384ش، ص166.</ref> از این منظر دین‌داری عبارت است از پذیرش تمام یا بخشی از عقاید، اخلاقیات، احکام و مناسک یک دین، به نحوی که فرد یا جامعه خود را ملزم به پای‌بندی، بازاندیشی یا بازسازی این مجموعه در سطوح فردی و اجتماعی بداند. این فرآیند می‌تواند شامل ابعاد شناختی (باورها)، عاطفی (تعهد)، عملی (رفتارهای دینی) و تجربی (ارتباط با امر قدسی) باشد.<ref>حشمت‌يغمايي، «دينداري نوجوانان و عوامل مؤثر بر آن»، ۱۳۸۰ش، ص۱۹۰.</ref>
در علوم‌اجتماعی نیز دﻳﻦداری برحسب ﻣﻴﺰان ﻋﻼﻗﻪ و اﺣﺘﺮام اﻓﺮاد ﺑﻪ دﻳﻦ در چهار بُعد اعتقادی، عاطفی، پیامدی و مناسکی مطالعه می‌شود.<ref>سراج‌زاده، چالش‌های دین و مدرنیته، 1384ش، ص166.</ref> از این منظر دین‌داری عبارت است از پذیرش تمام یا بخشی از عقاید، اخلاقیات، احکام و مناسک یک دین، به نحوی که فرد یا جامعه خود را ملزم به پای‌بندی، بازاندیشی یا بازسازی این مجموعه در سطوح فردی و اجتماعی بداند. این فرآیند می‌تواند شامل ابعاد شناختی (باورها)، عاطفی (تعهد)، عملی (رفتارهای دینی) و تجربی (ارتباط با امر قدسی) باشد.<ref>حشمت‌يغمايي، «دينداري نوجوانان و عوامل مؤثر بر آن»، ۱۳۸۰ش، ص۱۹۰.</ref>


==پیدایش دین از دیدگاه اسلام==
==پیدایش دین ==
در منظومه فکری اسلام، دین به‌عنوان حقیقتی فرابشری و ریشه‌دار در اراده الهی، وحی و اقتضای فطری آدمی تعریف می‌شود که با ارسال پیامبران از آدم(ع) تا خاتم(ص) تداوم یافته است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۳، ص۱۶۸ و ۱۷۱.</ref> این دیدگاه مبتنی بر سه اصل بنیادین است. غایت‌مندی آفرینش: خداوند متعال انسان را با هدفی حکیمانه و برای رسیدن به کمال آفریده است.رابطه دینداری و تکامل: سیر تکاملی انسان در گرو ارتباط آگاهانه با خالق از مسیر دینداری است.لطف الهی: به موجب قاعده لطف، پروردگار راه هدایت را از طریق انبیاء و وحی برای بندگانش آشکار ساخته است. این اصول نشان می‌دهد که دین موهبتی الهی است که از سر حکمت و رحمت خداوندی، از طریق وحی به پیامبران نازل شده است.<ref>جوادی آملی، انتظار بشر از دین، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۲۶.</ref> هدف نهایی این هدایت الهی، راهنمایی انسان به سوی کمال حقیقی و قرب به ذات اقدس الهی می‌باشد. بنابراين منشأ پيدايش دين در اسلام، فطرت و اقتضاي فطري آدمي است.<ref>مصباح یزدی، معارف قرآن، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۴۷-۴۶.</ref>
در منظومه فکری اسلام، دین به‌عنوان حقیقتی فرابشری و ریشه‌دار در اراده الهی، وحی و اقتضای فطری آدمی تعریف می‌شود که با ارسال پیامبران از آدم(ع) تا خاتم(ص) تداوم یافته است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۳، ص۱۶۸ و ۱۷۱.</ref> این دیدگاه مبتنی بر سه اصل بنیادین است. غایت‌مندی آفرینش: خداوند متعال انسان را با هدفی حکیمانه و برای رسیدن به کمال آفریده است. رابطه دینداری و تکامل: سیر تکاملی انسان در گرو ارتباط آگاهانه با خالق از مسیر دینداری است. لطف الهی: به موجب قاعده لطف، پروردگار راه هدایت را از طریق انبیاء و وحی برای بندگانش آشکار ساخته است. این اصول نشان می‌دهد که دین موهبتی الهی است که از سر حکمت و رحمت خداوندی، از طریق وحی به پیامبران نازل شده است.<ref>جوادی آملی، انتظار بشر از دین، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۲۶.</ref> هدف نهایی این هدایت الهی، راهنمایی انسان به سوی کمال حقیقی و قرب به ذات اقدس الهی می‌باشد. بنابراين منشأ پيدايش دين در اسلام، فطرت و اقتضاي فطري آدمي است.<ref>مصباح یزدی، معارف قرآن، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۴۷-۴۶.</ref>


==تحولات دینداری زنان؛ مناسک و رفتارهای جمعی==
==تحولات دینداری زنان==
درک عمومی از دین عمدتاً مبتنی بر اعمال و رفتارهای ملموس دینی مانند نماز و روزه و نه اعتقادات یا مفاهیم انتزاعی است. نماز و روزه به‌عنوان شاخص‌های اصلی سنجش دینداری فردی و حضور در نماز جماعت و جمعه به‌عنوان معیارهای رفتارهای جمعی دینی در نظر گرفته ‌می‌شوند. سایر رفتارهای دینی مانند قرائت قرآن، شرکت در مراسم مذهبی همانند روضه‌خوانی، دعای کمیل، عزاداری محرم، زیارت اماکن مقدس، نذر و نیاز و غیره نیز زیرمجموعه مناسک و رفتار جمعی دینداری هستند.<ref>[[فرجی و کاظمی، «بررسی وضعیت دین‌داری در ایران: (با تأکید بر داده‌های پیمایش‌های سه دهه گذشته)»، ۱۳۸۸ش، ص۸۳.|https://www.jicr.ir/article_89.html]]</ref>  
درک عمومی از دین عمدتاً مبتنی بر اعمال و رفتارهای ملموس دینی مانند نماز و روزه و نه اعتقادات یا مفاهیم انتزاعی است. نماز و روزه به‌عنوان شاخص‌های اصلی سنجش دینداری فردی و حضور در نماز جماعت و جمعه به‌عنوان معیارهای رفتارهای جمعی دینی در نظر گرفته ‌می‌شوند. سایر رفتارهای دینی مانند قرائت قرآن، شرکت در مراسم مذهبی همانند روضه‌خوانی، دعای کمیل، عزاداری محرم، زیارت اماکن مقدس، نذر و نیاز و غیره نیز زیرمجموعه مناسک و رفتار جمعی دینداری هستند.<ref>[[فرجی و کاظمی، «بررسی وضعیت دین‌داری در ایران: (با تأکید بر داده‌های پیمایش‌های سه دهه گذشته)»، ۱۳۸۸ش، ص۸۳.|https://www.jicr.ir/article_89.html]]</ref>  


===مناسک فردی دینی===
===مناسک فردی دینی===
بررسی روند نمازخوانی در ایران از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۸۵ش نشان‌دهنده ثبات نسبی این رفتار دینی است. آمارها حاکی از آن است که در سال ۱۳۵۳ش حدود ۸۳ درصد مردم نماز می‌خواندند و این رقم در سال‌های ۱۳۷۹ش (۸۱.۵ درصد)، ۱۳۸۱ش (۸۳.۵ درصد)، ۱۳۸۳ش (۸۳.۵ درصد) و ۱۳۸۵ش (۸۱.۵ درصد) تقریباً در همین محدوده باقی مانده است. با این حال، تفاوت جنسیتی قابل‌توجهی در این زمینه وجود دارد. همواره زنان بیش از میانگین کل جامعه نماز می‌خوانده‌اند، درحالی‌که مردان کمتر از این میانگین قرار داشته‌اند. بااین‌وجود، روند نمازخوانی در هر دو گروه زنان و مردان در این دوره ثابت و یکنواخت بوده است.<ref>[[فرجی و کاظمی، «بررسی وضعیت دین‌داری در ایران: (با تأکید بر داده‌های پیمایش‌های سه دهه گذشته)»، ۱۳۸۸ش، ص۸۴.|https://www.jicr.ir/article_89.html]]</ref>  
بررسی روند نمازخوانی در ایران از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۸۵ش، نشان‌دهنده ثبات نسبی این رفتار دینی است. آمارها حاکی از آن است که در سال ۱۳۵۳ش، حدود ۸۳ درصد مردم نماز می‌خواندند و این رقم در سال‌های ۱۳۷۹ش (۸۱.۵ درصد)، ۱۳۸۱ش (۸۳.۵ درصد)، ۱۳۸۳ش (۸۳.۵ درصد) و ۱۳۸۵ش (۸۱.۵ درصد) تقریباً در همین محدوده باقی مانده است. با این حال، تفاوت جنسیتی قابل‌توجهی در این زمینه وجود دارد. همواره زنان بیش از میانگین کل جامعه نماز می‌خوانده‌اند، در حالی‌که مردان کمتر از این میانگین قرار داشته‌اند. با این‌ وجود، روند نمازخوانی در هر دو گروه زنان و مردان در این دوره ثابت و یک‌نواخت بوده است.<ref>[[فرجی و کاظمی، «بررسی وضعیت دین‌داری در ایران: (با تأکید بر داده‌های پیمایش‌های سه دهه گذشته)»، ۱۳۸۸ش، ص۸۴.|https://www.jicr.ir/article_89.html]]</ref>  
بررسی روند روزه‌گرفتن در ایران از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۸۵ش نشان‌دهنده تغییرات محسوسی در مقایسه با نمازخوانی است. در سال ۱۳۵۳ش حدود ۷۹ درصد مردان و زنان روزه می‌گرفتند، اما این رقم در سال‌های بعد نوساناتی داشته است. افزایش به ۸۱.۶ درصد در ۱۳۷۹ش (ارزش‌ها و نگرش‌ها)، رسیدن به اوج ۸۵.۶ درصد در ۱۳۸۲ش، ۸۴.۵ درصد در ۱۳۸۳ش (تحولات فرهنگی) و سپس کاهش به ۷۷.۱ درصد در سال ۱۳۸۵ش را نشان می‌دهد.<ref>[[فرجی و کاظمی، «بررسی وضعیت دین‌داری در ایران: (با تأکید بر داده‌های پیمایش‌های سه دهه گذشته)»، ۱۳۸۸ش، ص۸۵.|https://www.jicr.ir/article_89.html]]</ref>  
 
قرآن‌خوانی، هرچند عملی واجب نیست، به‌عنوان یک رفتار مستحب دینی همواره مورد توجه مسلمانان بوده است. آمارها نشان می‌دهد در سال ۱۳۷۸ش حدود ۴۲.۴ درصد از ایرانیان قرآن می‌خوانده‌اند (رفتارهای فرهنگی ایرانیان) که این رقم در سال ۱۳۸۲ش به ۵۸.۷۱ درصد رسیده است. در هر دو دوره، میزان قرآن‌خوانی زنان به‌طور محسوسی بیشتر از مردان بوده است. در حوزه دیگر اعمال مستحب، نذر و نیاز در سال ۱۳۷۴ش با مشارکت ۷۶.۵ درصد از مردم رواج داشته و صدقه‌دهی نیز با ۶۸.۶ درصد مشارکت همراه بوده است. در این رفتارهای دینی نیز زنان به‌طور معناداری فعال‌تر از مردان ظاهر شده‌اند.<ref>[[فرجی و کاظمی، «بررسی وضعیت دین‌داری در ایران: (با تأکید بر داده‌های پیمایش‌های سه دهه گذشته)»، ۱۳۸۸ش، ص۸۶.|https://www.jicr.ir/article_89.html]]</ref>  
بررسی روند روزه‌گرفتن در ایران از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۸۵ش، نشان‌دهنده تغییرات محسوسی در مقایسه با نمازخوانی است. در سال ۱۳۵۳ش، حدود ۷۹ درصد مردان و زنان روزه می‌گرفتند، اما این رقم در سال‌های بعد نوساناتی داشته است. افزایش به ۸۱.۶ درصد در ۱۳۷۹ش، (ارزش‌ها و نگرش‌ها)، رسیدن به اوج ۸۵.۶ درصد در ۱۳۸۲ش، ۸۴.۵ درصد در ۱۳۸۳ش، (تحولات فرهنگی) و سپس کاهش به ۷۷.۱ درصد در سال ۱۳۸۵ش را نشان می‌دهد.<ref>[[فرجی و کاظمی، «بررسی وضعیت دین‌داری در ایران: (با تأکید بر داده‌های پیمایش‌های سه دهه گذشته)»، ۱۳۸۸ش، ص۸۵.|https://www.jicr.ir/article_89.html]]</ref>  
 
قرآن‌خوانی، هرچند عملی واجب نیست، به‌عنوان یک رفتار مستحب دینی همواره مورد توجه مسلمانان بوده است. آمارها نشان می‌دهد در سال ۱۳۷۸ش، حدود ۴۲.۴ درصد از ایرانیان قرآن می‌خوانده‌اند (رفتارهای فرهنگی ایرانیان) که این رقم در سال ۱۳۸۲ش، به ۵۸.۷۱ درصد رسیده است. در هر دو دوره، میزان قرآن‌خوانی زنان به‌طور محسوسی بیشتر از مردان بوده است. در حوزه دیگر اعمال مستحب، نذر و نیاز در سال ۱۳۷۴ش، با مشارکت ۷۶.۵ درصد از مردم رواج داشته و صدقه‌دهی نیز با ۶۸.۶ درصد مشارکت همراه بوده است. در این رفتارهای دینی نیز زنان به‌طور معناداری فعال‌تر از مردان ظاهر شده‌اند.<ref>[[فرجی و کاظمی، «بررسی وضعیت دین‌داری در ایران: (با تأکید بر داده‌های پیمایش‌های سه دهه گذشته)»، ۱۳۸۸ش، ص۸۶.|https://www.jicr.ir/article_89.html]]</ref>  
===مناسک جمعی دینی===
===مناسک جمعی دینی===
بررسی روند حضور مردم در مساجد نشان‌دهنده تغییرات قابل توجهی در طول سال‌های ۱۳۵۳ تا ۱۳۸۲ش است. در سال ۱۳۵۳ش حدود ۷۱ درصد مردم (۸۳ درصد مردان و ۵۷ درصد زنان) به مسجد می‌رفتند که این حضور با دفعات مختلف (روزانه، هفته‌ای ۲-۳ بار یا هفته‌ای یک بار) انجام می‌شد. در سال ۱۳۷۴ش، ۴۳.۷ درصد مردم در نماز جماعت شرکت می‌کردند که شامل ۴۷.۵ درصد مردان و ۴۰.۱ درصد زنان بود. این رقم در سال ۱۳۷۹ به ۴۵.۵ درصد و در سال ۱۳۸۲ به ۴۱.۸ درصد رسید. در تمامی این سال‌ها، حضور مردان در نمازهای جماعت به‌طور مداوم بیش از زنان بوده است.<ref>[[فرجی و کاظمی، «بررسی وضعیت دین‌داری در ایران: (با تأکید بر داده‌های پیمایش‌های سه دهه گذشته)»، ۱۳۸۸ش، ص۸۷.|https://www.jicr.ir/article_89.html]]</ref>  
بررسی روند حضور مردم در مساجد نشان‌دهنده تغییرات قابل توجهی در طول سال‌های ۱۳۵۳ تا ۱۳۸۲ش است. در سال ۱۳۵۳ش حدود ۷۱ درصد مردم (۸۳ درصد مردان و ۵۷ درصد زنان) به مسجد می‌رفتند که این حضور با دفعات مختلف (روزانه، هفته‌ای ۲-۳ بار یا هفته‌ای یک بار) انجام می‌شد. در سال ۱۳۷۴ش، ۴۳.۷ درصد مردم در نماز جماعت شرکت می‌کردند که شامل ۴۷.۵ درصد مردان و ۴۰.۱ درصد زنان بود. این رقم در سال ۱۳۷۹ به ۴۵.۵ درصد و در سال ۱۳۸۲ به ۴۱.۸ درصد رسید. در تمامی این سال‌ها، حضور مردان در نمازهای جماعت به‌طور مداوم بیش از زنان بوده است.<ref>[[فرجی و کاظمی، «بررسی وضعیت دین‌داری در ایران: (با تأکید بر داده‌های پیمایش‌های سه دهه گذشته)»، ۱۳۸۸ش، ص۸۷.|https://www.jicr.ir/article_89.html]]</ref>