بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۷: | خط ۷: | ||
==منشأ دین== | ==منشأ دین== | ||
در منظومه فکری اسلام، دین بهعنوان حقیقتی فرابشری و ریشهدار در اراده الهی، وحی و اقتضای فطری آدمی تعریف میشود که با ارسال پیامبران از آدم(ع) تا خاتم(ص) تداوم یافته است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۳، ص۱۶۸ و ۱۷۱.</ref> این دیدگاه مبتنی بر سه اصل بنیادین است. غایتمندی آفرینش: خداوند متعال انسان را با هدفی حکیمانه و برای رسیدن به کمال آفریده است. رابطه دینداری و تکامل: سیر تکاملی انسان در گرو ارتباط آگاهانه با خالق از مسیر دینداری است. لطف الهی: به موجب قاعده لطف، پروردگار راه هدایت را از طریق انبیاء و وحی برای بندگانش آشکار ساخته است. این اصول نشان میدهد که دین موهبتی الهی است که از سر حکمت و رحمت خداوندی، از طریق وحی به پیامبران نازل شده است.<ref>جوادی آملی، انتظار بشر از دین، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۲۶.</ref> هدف نهایی این هدایت الهی، راهنمایی انسان به سوی کمال حقیقی و قرب به ذات اقدس الهی میباشد. بنابراين منشأ پيدايش دين در اسلام، فطرت و اقتضاي فطري آدمي است.<ref>مصباح یزدی، معارف قرآن، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۴۷-۴۶.</ref> | در منظومه فکری اسلام، دین بهعنوان حقیقتی فرابشری و ریشهدار در اراده الهی، وحی و اقتضای فطری آدمی تعریف میشود که با ارسال پیامبران از آدم(ع) تا خاتم(ص) تداوم یافته است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۳، ص۱۶۸ و ۱۷۱.</ref> این دیدگاه مبتنی بر سه اصل بنیادین است. غایتمندی آفرینش: خداوند متعال انسان را با هدفی حکیمانه و برای رسیدن به کمال آفریده است. رابطه دینداری و تکامل: سیر تکاملی انسان در گرو ارتباط آگاهانه با خالق از مسیر دینداری است. لطف الهی: به موجب قاعده لطف، پروردگار راه هدایت را از طریق انبیاء و وحی برای بندگانش آشکار ساخته است. این اصول نشان میدهد که دین موهبتی الهی است که از سر حکمت و رحمت خداوندی، از طریق وحی به پیامبران نازل شده است.<ref>جوادی آملی، انتظار بشر از دین، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۲۶.</ref> هدف نهایی این هدایت الهی، راهنمایی انسان به سوی کمال حقیقی و قرب به ذات اقدس الهی میباشد. بنابراين منشأ پيدايش دين در اسلام، فطرت و اقتضاي فطري آدمي است.<ref>مصباح یزدی، معارف قرآن، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۴۷-۴۶.</ref> | ||
==دینداری زنان در جهان== | |||
== | مطالعات جهانی نشان میدهد زنان بهطور پیوسته سطح دینداری بالاتری نسبت به مردان در سراسر فرهنگها و ادیان اصلی جهان داشتهاند، الگویی که ریشه در عوامل چندبعدی از جمله جامعهپذیری جنسیتی (مسئولیت بیشتر زنان در انتقال ارزشهای دینی)، تمایل قویتر به معنویت عاطفی و تجربی، و نقشهای سنتی آنان در مراقبت روحانی خانواده دارد. با وجود روند عمومی سکولاریزاسیون که منجر به کاهش کلی مشارکت دینی شده، این شکاف جنسیتی همچنان در بیشتر جوامع - از جمله در شاخصهایی مانند باورهای دینی، حضور در مراسم مذهبی و عمل به مناسک - تداوم داشته است، هرچند در دو دهه اخیر اشکال جدیدی از معنویتگرایی زنانه خارج از نهادهای دینی رسمی نیز ظهور کرده که نشاندهنده تحول در بیان دینداری زنان در عین حفظ تمایزهای جنسیتی است.<ref>فورشت و رپستاد، درآمدی بر جامعهشناسی دین، چشماندازهای کلاسیک و معاصر، ۱۳۹۴ش، ص۵۷۹-۵۷۱.</ref> | ||
==دینداری زنان در ایران== | |||
درک عمومی از دین عمدتاً مبتنی بر اعمال و رفتارهای ملموس دینی مانند نماز و روزه و نه اعتقادات یا مفاهیم انتزاعی است. نماز و روزه بهعنوان شاخصهای اصلی سنجش دینداری فردی و حضور در نماز جماعت و جمعه بهعنوان معیارهای رفتارهای جمعی دینی در نظر گرفته میشوند. سایر رفتارهای دینی مانند قرائت قرآن، شرکت در مراسم مذهبی همانند روضهخوانی، دعای کمیل، عزاداری محرم، زیارت اماکن مقدس، نذر و نیاز و غیره نیز زیرمجموعه مناسک و رفتار جمعی دینداری هستند.<ref>[[فرجی و کاظمی، «بررسی وضعیت دینداری در ایران: (با تأکید بر دادههای پیمایشهای سه دهه گذشته)»، ۱۳۸۸ش، ص۸۳.|https://www.jicr.ir/article_89.html]]</ref> | درک عمومی از دین عمدتاً مبتنی بر اعمال و رفتارهای ملموس دینی مانند نماز و روزه و نه اعتقادات یا مفاهیم انتزاعی است. نماز و روزه بهعنوان شاخصهای اصلی سنجش دینداری فردی و حضور در نماز جماعت و جمعه بهعنوان معیارهای رفتارهای جمعی دینی در نظر گرفته میشوند. سایر رفتارهای دینی مانند قرائت قرآن، شرکت در مراسم مذهبی همانند روضهخوانی، دعای کمیل، عزاداری محرم، زیارت اماکن مقدس، نذر و نیاز و غیره نیز زیرمجموعه مناسک و رفتار جمعی دینداری هستند.<ref>[[فرجی و کاظمی، «بررسی وضعیت دینداری در ایران: (با تأکید بر دادههای پیمایشهای سه دهه گذشته)»، ۱۳۸۸ش، ص۸۳.|https://www.jicr.ir/article_89.html]]</ref> | ||
===باورها=== | ===باورها=== | ||
| خط ۲۲: | خط ۲۳: | ||
بررسی روند مشارکت در مناسک دینی جمعی در فاصله سالهای 1374 تا 1382ش، نشاندهنده تحولات معناداری است. در زمینه مناسک رسمی مانند نماز جمعه، کاهش مشارکت مشاهده میشود؛ به طوری که در سال 1379ش، تنها 27.2 درصد مردم به طور منظم در نماز جمعه شرکت میکردند (72.8 درصد به ندرت حضور داشتند) و این رقم تا سال 1382ش، به 21.5 درصد کاهش یافت (78.5 درصد مشارکت اندک داشتند). نکته قابل توجه در این زمینه، حضور کمرنگتر زنان نسبت به مردان در این مناسک رسمی است. در مقابل، مناسک غیررسمی و مردمی با استقبال فزایندهای مواجه شدهاند. مشارکت در مراسم روضهخوانی از 56.7 درصد در سال 1374ش، به 74.6 درصد در سال 1382ش افزایش یافته، حضور در هیئتهای مذهبی به 65.1 درصد رسیده، و زیارت اماکن متبرکه از 70 درصد به 76.7 درصد رشد نشان میدهد. حتی مراسمی مانند دعای کمیل نیز با رشد قابل توجهی از 27.1 درصد به 42.9 درصد مواجه شده است. این آمارها دو نکته اساسی را آشکار میسازد: نخست آنکه در حالیکه مناسک رسمی دینی روندی نزولی داشتهاند، مناسک مردمی و غیررسمی با اقبال روزافزونی روبرو شدهاند. دوم آنکه زنان، با وجود پیشتازی در عرصه دینداری فردی، در مناسک جمعی حضوری محدودتر دارند که این امر ناشی از ساختارهای مردانه حاکم بر حوزه عمومی دینی است، نه میزان اعتقادات شخصی آنان. این پارادوکس نشاندهنده تأثیر عمیق عوامل اجتماعی و ساختاری بر الگوهای مشارکت دینی است.<ref>[[فرجی و کاظمی، «بررسی وضعیت دینداری در ایران: (با تأکید بر دادههای پیمایشهای سه دهه گذشته)»، ۱۳۸۸ش، ص۸۸.|https://www.jicr.ir/article_89.html]]</ref> | بررسی روند مشارکت در مناسک دینی جمعی در فاصله سالهای 1374 تا 1382ش، نشاندهنده تحولات معناداری است. در زمینه مناسک رسمی مانند نماز جمعه، کاهش مشارکت مشاهده میشود؛ به طوری که در سال 1379ش، تنها 27.2 درصد مردم به طور منظم در نماز جمعه شرکت میکردند (72.8 درصد به ندرت حضور داشتند) و این رقم تا سال 1382ش، به 21.5 درصد کاهش یافت (78.5 درصد مشارکت اندک داشتند). نکته قابل توجه در این زمینه، حضور کمرنگتر زنان نسبت به مردان در این مناسک رسمی است. در مقابل، مناسک غیررسمی و مردمی با استقبال فزایندهای مواجه شدهاند. مشارکت در مراسم روضهخوانی از 56.7 درصد در سال 1374ش، به 74.6 درصد در سال 1382ش افزایش یافته، حضور در هیئتهای مذهبی به 65.1 درصد رسیده، و زیارت اماکن متبرکه از 70 درصد به 76.7 درصد رشد نشان میدهد. حتی مراسمی مانند دعای کمیل نیز با رشد قابل توجهی از 27.1 درصد به 42.9 درصد مواجه شده است. این آمارها دو نکته اساسی را آشکار میسازد: نخست آنکه در حالیکه مناسک رسمی دینی روندی نزولی داشتهاند، مناسک مردمی و غیررسمی با اقبال روزافزونی روبرو شدهاند. دوم آنکه زنان، با وجود پیشتازی در عرصه دینداری فردی، در مناسک جمعی حضوری محدودتر دارند که این امر ناشی از ساختارهای مردانه حاکم بر حوزه عمومی دینی است، نه میزان اعتقادات شخصی آنان. این پارادوکس نشاندهنده تأثیر عمیق عوامل اجتماعی و ساختاری بر الگوهای مشارکت دینی است.<ref>[[فرجی و کاظمی، «بررسی وضعیت دینداری در ایران: (با تأکید بر دادههای پیمایشهای سه دهه گذشته)»، ۱۳۸۸ش، ص۸۸.|https://www.jicr.ir/article_89.html]]</ref> | ||
== | ==دینداری زنان از دیدگاه فقه== | ||
از منظر رویکرد فقهی انجام فرایض دینی و عبادی از امور حقالله و معنوی سنجیده میشوند. زنان بعد از ازدواج موظف هستند فرائض فردی همانند نماز، روزه، حج، خمس و زکات را بدون هیچگونه کمی و کاستی مثل زمان تجرد انجام دهند.<ref>حلی، شرایعالاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۳ق، ص۵۰۴.</ref> در هنگام تزاحم (دو یا چند حکم یا تکلیف شرعی یا اخلاقی بر عهده یک مکلف) فقها درباره تکالیف زنان در ادای فرائض واجب و مستحب تفکیک قائل شدهاند. زنان در عبادتهای واجب به اذن شوهر نیاز ندارند و انجام عبادات را باید بر رعایت حق شوهر مقدم بدانند، اما در عبادتهای مستحب، زنان باید حق شوهر را رعایت کند و اذن وی را داشته باشند.<ref>خمینی، تحریرالوسیله، 1421ق، ص745.</ref> | از منظر رویکرد فقهی انجام فرایض دینی و عبادی از امور حقالله و معنوی سنجیده میشوند. زنان بعد از ازدواج موظف هستند فرائض فردی همانند نماز، روزه، حج، خمس و زکات را بدون هیچگونه کمی و کاستی مثل زمان تجرد انجام دهند.<ref>حلی، شرایعالاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۰۳ق، ص۵۰۴.</ref> در هنگام تزاحم (دو یا چند حکم یا تکلیف شرعی یا اخلاقی بر عهده یک مکلف) فقها درباره تکالیف زنان در ادای فرائض واجب و مستحب تفکیک قائل شدهاند. زنان در عبادتهای واجب به اذن شوهر نیاز ندارند و انجام عبادات را باید بر رعایت حق شوهر مقدم بدانند، اما در عبادتهای مستحب، زنان باید حق شوهر را رعایت کند و اذن وی را داشته باشند.<ref>خمینی، تحریرالوسیله، 1421ق، ص745.</ref> | ||
در رویکرد حقوقی، بر اساس ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی، محدودیتهای ناشی از عبادات و فرائض واجب برای زنان، نشوز حساب نشده و موجب اسقاط حق نفقه نمیشود.<ref>محقق داماد، بررسی فقهی حقوق خانواده نکاح و انحلال آن، ۱۳۹۳ش، ص۲۹۴.</ref> | در رویکرد حقوقی، بر اساس ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی، محدودیتهای ناشی از عبادات و فرائض واجب برای زنان، نشوز حساب نشده و موجب اسقاط حق نفقه نمیشود.<ref>محقق داماد، بررسی فقهی حقوق خانواده نکاح و انحلال آن، ۱۳۹۳ش، ص۲۹۴.</ref> | ||