Mohsenzadeh (بحث | مشارکت‌ها)
صفحه‌ای تازه حاوی «جان استوارت میل<ref>John Stuart Mill</ref> جان استوارت میل (به انگلیسی: John Stuart Mill) (زادهٔ...» ایجاد کرد
 
Mohsenzadeh (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
=== عقلانیت و اصالت انسان ===
=== عقلانیت و اصالت انسان ===
دو نقطه نظر استوارت میل، مقوله عقلانیت و بحث اصالت انسان است. او برخی از فروض اساسی مطلوبیت‌گرایان را رد کرده و تصریح می‌کند که عقلانیّت را نمی‌توان تماما به منفعت شخصی و جستجو برای حداکثر لذت تحویل برد.
دو نقطه نظر استوارت میل، مقوله عقلانیت و بحث اصالت انسان است. او برخی از فروض اساسی مطلوبیت‌گرایان را رد کرده و تصریح می‌کند که عقلانیّت را نمی‌توان تماما به منفعت شخصی و جستجو برای حداکثر لذت تحویل برد.
== نقد بعضی از دیدگاه های جان استوارت میل ==
باید میان دو نوع عقلانیت فرق بگذاریم:
یک عقلانیت معطوف به ارزش داریم و یک عقلانیت مبتنی بر هدف.
عقلانیت معطوف به ارزش یعنی انسان برای یک ارزشی تلاش می‌کند و می‌جنگد. حالا این ارزش می‌تواند متفاوت باشد.
وبر می‌گوید دوران مدرن پایان این دوره و آغاز دوره دیگری است که عقلانیت در آن مبتنی بر هدف است.
در این عقلانیت، عقل ابزارهای مختلف را به کار می‌گیرد تا به آن هدف برسد.<ref>قائمی نیا، علیرضا؛ چیستی عقلانیت؛ مجله : ذهن 1383 شماره 17.</ref>
ممکن است کسی بگوید در عقلانیت معطوف به ارزش هم افراد ابزارهای عقلانی متعددی را به کار می‌بردند تا به ارزش‌ها برسند. فرق این است که در اینجا غایت دنیوی موردتوجه است و عقل در خدمت این غایت است. هر چه هست محاسبه سود و زیان است و ارزش‌ها جایی ندارند.
عقلانیت پشت مدرنیته غربی کاملاً ابزاری است و غایت آن کاملاً دنیوی و افزایش سود و سرمایه است.
یک وقت شما کار اقتصادی را ارزش تلقی می‌کنید. «الْکَادُّ عَلَی عِیَالِهِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّه». در عقلانیت مدرن غایت نهایی افزایش سود و درآمد و رفاه جسمانی است.
این عقلانیت محاسبه‌گر و تهی از ارزش که هیچ سودایی غیر از رسیدن به سود ندارد در معماری به صورت انبوه‌سازی و کم کردن هزینه‌ها و سرعت در ساخت خودش را نشان می‌دهد. زیمل روح مدرنیته را در پول توضیح می‌دهد.
مهم‌ترین ویژگی این نگاه، ابزاری کردن همه چیز است و همه رابطه‌ها و ارزش‌ها بر این مبنا قرار می‌گیرد و عواطف انسانی به حاشیه می‌رود.
عقل، همه چیز را خیلی خشک و کاسب‌کارانه می‌سنجد. حتی سلام کردن آدم‌ها به هم مبتنی بر این می‌شود که ببینند آیا برایشان سودی دارد یا خیر.
آرتور میلر در داستان «مرگ فروشنده» به زیبایی این نکته را نشان می‌دهد. این سیستم کارآمد هست و انسجام دارد، اما غایت آن دنیوی است و نه متعالی و Spiritual.
بلایی بر سر انسان می‌آید که انسان تبدیل به ابژه می‌شود. شکی نیست که مدرنیته در این پروژه خود موفق است.
مدرنیته به یک پروژه ناقص و ناتمام و غیرانسانی تعبیر شده است که نیاز به بازنگری و اصلاح دارد. نمی‌گوییم این پروژه را به‌کل کنار بگذاریم، بلکه چون ما انسان هستیم ارتباطات ما در این شبکه باید به‌طور کامل برقرار شود و انسان تک‌ساحتی دچار تنهایی می‌شود.
ارتباطی که انسان در #سنت با دیگران داشته کیفی بوده است. شاید تنهایی کوتاه‌مدت یا مکانی و غربت بوده است، اما این پدیده‌ای که برای #انسان_مدرن اتفاق افتاده مانند یک آوار بر سر او خراب شده است.
ابژه شدن انسان یعنی شیء شدن که روح پول و ماشین است و خود ما را هم شیء می‌کند.
همچنین در نقد آزادی، طبق دیدگاه میل، یک ارزش مطلق بوده و آن را به عنوان یک اصل مطلق ارزشی اشاعه داده و همگان را به مطلق انگاری این اصل دعوت می‎کند؛<ref>رک: حسینی زاده، سیدعلی؛ جنسیت و تربیت از منظر اسلام و فمینیسم لیبرال؛ قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چاپ اول، 1393؛ صص 68-71.</ref> در‎حالی‎که در اسلام، با اینکه انسان به لحاظ تکوینی آزاد و مختار آفریده شده است؛ اما این بدان معنی نیست که در همه امور آزاد بوده و بتواند به دلخواه خود رفتار کند. بلکه علاوه بر حقوق دیگران، ارزش‎های اخلاقی و ضوابط دینی یعنی حقوق خداوند و حقوق خود نیز جزو قیدهای آزادی در اسلام به شمار می‎روند. از طرفی در مبانی ارزش‎شناسی اسلام بیان گردید که ارزش‎ها امری واقعی بوده و مبتنی بر واقعیات می‎باشند؛ لذا فرد با رعایت آن‎ها در مسیر سعادت واقعی قرار می‎گیرد. پس نمی‎توان قائل به آزادی بدون قید و شرط شد؛ زیرا تاثیر هر عملی بر شخصیت و سعادت افراد فارغ از جنسیت آن‎ها، در حوزه ارزش‎شناسی اسلامی تاثیری واقعی می‎باشد.<ref>زیبایی نژاد، محمدرضا؛ ملاحظات بر مقاله فمینیسم از سوزان جیمز؛ ترجمه عباس یزدانی، در: مجموعه مقالات فمینیسم و دانش‌های فمینیستی؛ قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، چاپ دوم، 1388؛ ص 122.</ref>


== جان استوارت میل در کلام رهبری ==
== جان استوارت میل در کلام رهبری ==