Mohsenzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohsenzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
جان استوارت میل<ref>John Stuart Mill</ref> | جان استوارت میل<ref>John Stuart Mill</ref> | ||
جان استوارت میل (به انگلیسی: John Stuart Mill) (زادهٔ ۲۰ مه ۱۸۰۶ در لندن – درگذشتهٔ ۸ مه ۱۸۷۳ در آوینیون)، فیلسوف بریتانیایی سدهٔ نوزدهم بود. او گذشته از آن که نویسنده بود و در زمینه منطق، | جان استوارت میل (به انگلیسی: John Stuart Mill) (زادهٔ ۲۰ مه ۱۸۰۶ در لندن – درگذشتهٔ ۸ مه ۱۸۷۳ در آوینیون)، فیلسوف بریتانیایی سدهٔ نوزدهم بود. او گذشته از آن که نویسنده بود و در زمینه منطق، [[شناختشناسی]]، اخلاق و اقتصاد قلم میزد، در عرصهٔ سیاست نیز فعال بود. سروش او را [[استقراگرایی]] قهّار و متصلّب معرفی میکند.<ref>سروش، عبدالکریم (۱۳۶۷). «علت و دلیل در [[علوم اجتماعی]]». نامه علوم اجتماعی (۱): ۶۴.</ref> | ||
میل دورهای دراز کارمند کمپانی هند شرقی بود و چندی هم رئیس آن شد. در دهه ۱۸۶۰ (میلادی) او نمایندهٔ مجلس عوام در پارلمان بریتانیا شد و به دفاع از سیاست لیبرال در مسائل قانونگذاری و آموزش همت نهاد. نوشتههای سیاسی میل درباره مسائل مربوط به حقوق و [[آزادی]] سیاسی، حکومت پارلمانی و جایگاه و پایگاه زنان در جامعه بودهاست. میل در شناختشناسی قائل به تجربهگرایی و در فلسفه اخلاق فایدهگرا بود. مکتبی که بنیانگذارانش جرمی بنتام و پدرش جیمز میل بودند. | میل دورهای دراز کارمند کمپانی هند شرقی بود و چندی هم رئیس آن شد. در دهه ۱۸۶۰ (میلادی) او نمایندهٔ مجلس عوام در پارلمان بریتانیا شد و به دفاع از سیاست لیبرال در مسائل قانونگذاری و آموزش همت نهاد. نوشتههای سیاسی میل درباره مسائل مربوط به حقوق و [[آزادی]] سیاسی، حکومت پارلمانی و جایگاه و پایگاه زنان در جامعه بودهاست. میل در شناختشناسی قائل به تجربهگرایی و در [[فلسفه اخلاق فایدهگرا]] بود. مکتبی که بنیانگذارانش [[جرمی بنتام]] و پدرش [[جیمز میل]] بودند. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
جان استوارت میل در سال ۱۸۰۶ در خانوادهای متوسط و شاید هم از لحاظ اقتصادی فقیر در لندن به دنیا آمد. پدرش جیمز میل فرزند یک کفاش روستایی در اسکاتلند بود. جان استوارت میل از سه سالگی آموختن زبان لاتین را آغاز کرد. پدرش هرگز او را به مدرسه نفرستاد تا فرزندش را به شیوه خاص خودش تربیت کند. افسانههای ازوپ نخستین کتابی بود که جان توانست به زبان یونانی بخواند. وقتی جان هشت ساله شد، جرمی بنتام در اقدام سخاوتمندانهای دیگر خانه شماره یک خیابان کوئین اسکویرپلیس را در اختیار خانوادهٔ میل گذاشت. جان پیش از آنکه ۱۰ ساله شود، شش محاوره از محاورات افلاطون را خوانده بود تا برای آموختن منطق آماده شود؛ جان در ۱۲ سالگی علاوهبر مطالعه آثار کلاسیک یونان و حتی | جان استوارت میل در سال ۱۸۰۶ در خانوادهای متوسط و شاید هم از لحاظ اقتصادی فقیر در لندن به دنیا آمد. پدرش جیمز میل فرزند یک کفاش روستایی در اسکاتلند بود. جان استوارت میل از سه سالگی آموختن زبان لاتین را آغاز کرد. پدرش هرگز او را به مدرسه نفرستاد تا فرزندش را به شیوه خاص خودش تربیت کند. افسانههای ازوپ نخستین کتابی بود که جان توانست به زبان یونانی بخواند. وقتی جان هشت ساله شد، جرمی بنتام در اقدام سخاوتمندانهای دیگر خانه شماره یک خیابان کوئین اسکویرپلیس را در اختیار خانوادهٔ میل گذاشت. جان پیش از آنکه ۱۰ ساله شود، شش محاوره از محاورات افلاطون را خوانده بود تا برای آموختن منطق آماده شود؛ جان در ۱۲ سالگی علاوهبر مطالعه آثار کلاسیک یونان و حتی «[[ریطوریقا]]» ی [[ارسطو]]، (به لاتین: Ars Rhetorica)، جبر، هندسه و حساب دیفرانسیل هم آموخته بود. آموختن علم منطق در ۱۲ سالگی آغاز شد. آن هم با رسالههای لاتینی دربارهٔ منطق اسکولاستیک (مَدرسی). جان در کتاب بیوگرافیکی که بعدها نگاشت، بر اهمیت این قسمت از آموزشش بسیار تأکید کرد. ۱۳ سالگی آغاز آموزش اقتصاد بود. جیمز در این سال یک دوره کامل اقتصاد سیاسی را به جان تدریس کرد و او را موظف کرد کتابهای آدام اسمیت و همچنین اثر تازه تألیف شده دیوید ریکاردو با عنوان «اصول اقتصاد سیاسی و مالیات بندی» را بخواند و خلاصهنویسی کند که جان در سال ۱۸۲۰ آنها را در قالب کتاب «اصول اولیه اقتصاد سیاسی» منتشر کرد. در همین سال بود که به دعوت همان [[خانواده]] نوعدوست به فرانسه رفت تا یک سالی را در آنجا سر کند. وی در آنجا زبان فرانسوی آموخت و شش ماهی هم در مونپلیه شیمی و ریاضیات خواند. | ||
در اوایل سال ۱۸۳۰، میل با شخصی که پس از پدرش بیشترین تأثیر را بر او داشت، ملاقات کرد: [[هریت تیلور]]، زن متأهل بیست و دو ساله در آن زمان عاشق میل، که دو سال از او بزرگتر بود، شد و تنها پس از آن «[[جفت روح]]» و عاشق او شد، گرچه هیچ ارتباط جنسی وجود نداشت. در سال ۱۸۵۱، پس از مرگ همسر هریت تیلور در سال ۱۸۴۹، هریت تیلور همسر میل شد. هریت به عنوان یک | در اوایل سال ۱۸۳۰، میل با شخصی که پس از پدرش بیشترین تأثیر را بر او داشت، ملاقات کرد: [[هریت تیلور]]، زن متأهل بیست و دو ساله در آن زمان عاشق میل، که دو سال از او بزرگتر بود، شد و تنها پس از آن «[[جفت روح]]» و عاشق او شد، گرچه هیچ ارتباط جنسی وجود نداشت. در سال ۱۸۵۱، پس از مرگ همسر هریت تیلور در سال ۱۸۴۹، هریت تیلور همسر میل شد. هریت به عنوان یک «روشنفکر چپ [[رادیکال]»، مدافع متعهدی برای حقوق زنان بود و تأثیرات تعیینکننده ای در افکار و آثار میل داشت (که وی در انتشارات خود [[دربارهٔ آزادی]]، تأملات در مورد دولت نماینده و سودگرایی تأکید کرد). | ||
میل فيلسوف ليبرال انگليسي كه در كتاب انقياد زنان<ref>The Subjection of Woman.</ref>(1869) به دفاع از حقوق زنان پرداخت. او كه پیرو فايدهگرايي ليبرالي بود و به اصل بيشترين منفعت براي بيشترين افراد ميانديشيد، عقيده داشت: «چنانچه روابط بين مردان و زنان بر مبناي مساوات قرار گيرد، استعدادهاي بيشتري در دسترس خواهد بود و پيشرفت معنوي سريعتر حاصل خواهد شد؛ در نتيجه مجموع نيكبختي بشر فزوني خواهد گرفت».<ref>ريك ويلفورد؛ «فمینیسم»، مقدمهای بر ايدئولوژيهاي سياسي؛ ترجمة م. قائد؛ ص 359.</ref> | میل فيلسوف ليبرال انگليسي كه در كتاب انقياد زنان<ref>The Subjection of Woman.</ref>(1869) به دفاع از [[حقوق زنان]] پرداخت. او كه پیرو فايدهگرايي ليبرالي بود و به اصل بيشترين منفعت براي بيشترين افراد ميانديشيد، عقيده داشت: «چنانچه روابط بين مردان و زنان بر مبناي [[مساوات]] قرار گيرد، استعدادهاي بيشتري در دسترس خواهد بود و پيشرفت معنوي سريعتر حاصل خواهد شد؛ در نتيجه مجموع نيكبختي بشر فزوني خواهد گرفت».<ref>ريك ويلفورد؛ «فمینیسم»، مقدمهای بر ايدئولوژيهاي سياسي؛ ترجمة م. قائد؛ ص 359.</ref> | ||
ميل نيز مانند ولستون كرافت با رد تفكيك جنسيتي نقشها مينويسد: «آنچه امروز به نام طبيعت زن نام برده ميشود يك چيز كاملاً [[ساختگي]] است».<ref>سوزان آليس واتكينز و دیگران؛ فمينيسم، قدم اول؛ ترجمة زیبا جلالی نائینی؛ ص 63.</ref> | ميل نيز مانند ولستون كرافت با رد تفكيك جنسيتي نقشها مينويسد: «آنچه امروز به نام طبيعت زن نام برده ميشود يك چيز كاملاً [[ساختگي]] است».<ref>سوزان آليس واتكينز و دیگران؛ فمينيسم، قدم اول؛ ترجمة زیبا جلالی نائینی؛ ص 63.</ref> | ||
ميل از مبارزان كسب حق رأي و طرفداران بهرهمندي زنان از فرصتهاي برابر آموزشي و شغلي است. | ميل از مبارزان كسب حق رأي و طرفداران بهرهمندي زنان از فرصتهاي برابر آموزشي و شغلي است. | ||
| خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
او قوانین تولید، قوانین مربوط به پول، تجارت خارجی و... را کاملا قبول میکند؛ ولی در مورد قوانین مربوط به تقسیم ثروت، اصول فردیّت و رقابت را با اصول سوسیالیسم تلفیق میکند.<ref>قدیری، اصل باقر، سیراندیشههای اقتصادی، ص۱۰۳-۱۰۵، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۴.</ref> | او قوانین تولید، قوانین مربوط به پول، تجارت خارجی و... را کاملا قبول میکند؛ ولی در مورد قوانین مربوط به تقسیم ثروت، اصول فردیّت و رقابت را با اصول سوسیالیسم تلفیق میکند.<ref>قدیری، اصل باقر، سیراندیشههای اقتصادی، ص۱۰۳-۱۰۵، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۶۴.</ref> | ||
استوارت میل در زمره اقتصاددانان "حلقهگذار" است؛ اقتصاددان حلقهگذار به کسانی گفته میشود که تاثیر اندیشهی آنها بین دوره اقتصاد سنّتی ([[کلاسیک]]) و اقتصاد مدرن اواخر قرن ۱۹ قرار داشته باشد. این نگرش میل، باعث شد پس از ظهور مکتب نهاییگرایان، اقتصاد کلاسیک دو مسیر جداگانه پیدا کند؛ گروهی کهپ طرفدار اندیشه ریکاردو بودند، منش اقتصادی [[سوسیالیستی]] و نسبتا کلانی را دنبال کردند و گروه دیگر که منتقدان وی بودند، شاخهی نئوکلاسیک و اقتصاد خرد را تکامل بخشیدند. جالب آنکه هم چپگرایان (سوسیالیستها) و هم راستگرایان ([[نئوکلاسیکها]])، میل را به پیروی از نوعی منش [[التقاطگرایانه]] در عقاعد و روشهای اقتصادی متهم میکنند.<ref>دادگر، یدالله، تاریخ تحولاتاندیشه اقتصادی، ص۲۷۵، مفید، ازمونی مجدد، ۱۳۸۳، چاپ اول.</ref> | استوارت میل در زمره اقتصاددانان "حلقهگذار" است؛ اقتصاددان حلقهگذار به کسانی گفته میشود که تاثیر اندیشهی آنها بین دوره اقتصاد سنّتی ([[کلاسیک]]) و اقتصاد مدرن اواخر قرن ۱۹ قرار داشته باشد. این نگرش میل، باعث شد پس از ظهور مکتب نهاییگرایان، اقتصاد کلاسیک دو مسیر جداگانه پیدا کند؛ گروهی کهپ طرفدار اندیشه ریکاردو بودند، منش اقتصادی [[سوسیالیستی]] و نسبتا کلانی را دنبال کردند و گروه دیگر که منتقدان وی بودند، شاخهی نئوکلاسیک و اقتصاد خرد را تکامل بخشیدند. جالب آنکه هم [[چپگرایان]] ([[سوسیالیستها]]) و هم [[راستگرایان]] ([[نئوکلاسیکها]])، میل را به پیروی از نوعی منش [[التقاطگرایانه]] در عقاعد و روشهای اقتصادی متهم میکنند.<ref>دادگر، یدالله، تاریخ تحولاتاندیشه اقتصادی، ص۲۷۵، مفید، ازمونی مجدد، ۱۳۸۳، چاپ اول.</ref> | ||
بههمین دلیل اندیشههای وی را بین [[لیبرالیسم کلاسیک]] و جنبش فکری، معارض ذکر میکنند.<ref>دادگر، یدالله، تاریخ تحولاتاندیشه اقتصادی، ص۱۰۰، مفید، ازمونی مجدد، ۱۳۸۳، چاپ اول.</ref> | بههمین دلیل اندیشههای وی را بین [[لیبرالیسم کلاسیک]] و جنبش فکری، معارض ذکر میکنند.<ref>دادگر، یدالله، تاریخ تحولاتاندیشه اقتصادی، ص۱۰۰، مفید، ازمونی مجدد، ۱۳۸۳، چاپ اول.</ref> | ||
میل آخرین اقتصاددان برجسته مکتب کلاسیک است. | میل آخرین اقتصاددان برجسته مکتب کلاسیک است. | ||
| خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
۴. تاملاتی در حکومت انتخاباتی؛ که منظمترین و مفصلترین رساله میل در فلسفه سیاسی است. او در ساختار کلی دموکراسی مطلوب خویش، بر مقوله مهم مشارکت فعّال هرچه بیشتر مردم در امور سیاسی و اجتماعی و دموکراتیک بودن نهادهای انتخابی در سطوح مختلف، تاکید میکند. | ۴. تاملاتی در حکومت انتخاباتی؛ که منظمترین و مفصلترین رساله میل در فلسفه سیاسی است. او در ساختار کلی دموکراسی مطلوب خویش، بر مقوله مهم مشارکت فعّال هرچه بیشتر مردم در امور سیاسی و اجتماعی و دموکراتیک بودن نهادهای انتخابی در سطوح مختلف، تاکید میکند. | ||
اصالت فایده (Utilitarianism) ، انقیاد زنان، اتوبیوگرافی، اندیشههایی در اصلاح پارلمان، بررسی فلسفه سر ویلیامهامیلتون، آگوست کنت و پوزیتیوسم و... از اصلیترین کتابهای وی محسوب میشوند.<ref>رامین، علی، تاملاتی در حکومت انتخابی، ص۲۳، تهران، نی، ۱۳۶۹، چاپ اول.</ref> | [[اصالت فایده]] (Utilitarianism)، انقیاد زنان، اتوبیوگرافی، اندیشههایی در اصلاح پارلمان، بررسی فلسفه سر ویلیامهامیلتون، آگوست کنت و پوزیتیوسم و... از اصلیترین کتابهای وی محسوب میشوند.<ref>رامین، علی، تاملاتی در حکومت انتخابی، ص۲۳، تهران، نی، ۱۳۶۹، چاپ اول.</ref> | ||
5. ملاحظاتی در باب شعر و انواع آن؛ مترجم: محمدهادی حاجیبیگلو؛ نشر شبخیز. | 5. ملاحظاتی در باب شعر و انواع آن؛ مترجم: محمدهادی حاجیبیگلو؛ نشر شبخیز. | ||
| خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
=== نظریه ارزش مبادله === | === نظریه ارزش مبادله === | ||
نظریه ارزش مبادله؛ او نظریه ارزش مبادله را با تقسیم کالاها به سه طبقه مشخص میکند؛ | نظریه [[ارزش]] مبادله؛ او نظریه ارزش مبادله را با تقسیم کالاها به سه طبقه مشخص میکند؛ | ||
الف. کالاهایی که عرضه آنها ثابت است؛ | الف. کالاهایی که عرضه آنها ثابت است؛ | ||
ب. کالاهایی که عرضه آنها با هزینه ثابت بهمیزان نامحدود قابل تولید است. این نوع کالاها مربوط به تولیدات صنعتی است. میل قانون بازدهی نزولی را در تولید این کالاها صادق نمیداند. | ب. کالاهایی که عرضه آنها با هزینه ثابت بهمیزان نامحدود قابل تولید است. این نوع کالاها مربوط به تولیدات صنعتی است. میل قانون بازدهی نزولی را در تولید این کالاها صادق نمیداند. | ||
| خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
=== نظریه آزادی فردی === | === نظریه آزادی فردی === | ||
نظریه [[آزادی]] فردی؛ او با اتکا به منافع افراد تضاد منابع شخصی را با یکدیگر صوری میداند و معتقد است که در وراء آنها هماهنگی واقعی وجود دارد. در نتیجه رقابت آزاد، بهترین راه برای تحقق منافع فرد و اجتماع است. میل ضمن مخالفت با محدود کردن آزادیهای فردی، در رساله "درباره ازادی" سه دلیل برای مخالفت با مداخله دولت در اقتصاد ارائه میکند: | |||
الف. در صورتی که کارها به افراد واگذار شود، به بهترین وجه انجام میگیرد؛ | الف. در صورتی که کارها به افراد واگذار شود، به بهترین وجه انجام میگیرد؛ | ||
ب. با انجام امور بهوسیله افراد، راه آنان برای بهکارگیری قدرت ابداع و ابتکار خویش باز میشود؛ | ب. با انجام امور بهوسیله افراد، راه آنان برای بهکارگیری قدرت ابداع و ابتکار خویش باز میشود؛ | ||
| خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
=== قانون نفع شخصی === | === قانون نفع شخصی === | ||
این قانون امروزه بهنام "[[اصل کامجویی]]" یا "[[لذتطلبی]]" معروف شده است. از نظر این قانون، هر فرد، طبعا در جستجوی خیر و یا به اصطلاح اقتصادی در طلب ثروت، و گریزان از شر و یا بهاصطلاح از کار و کوشش است. این نظام روحی روانی آدم است.<ref>ژید، شارل، تاریخ عقاید اقتصادی، ص۵۶۸، کریم سنجابی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۰، جلد اول.</ref> | این قانون امروزه بهنام "[[اصل کامجویی]]" یا "[[لذتطلبی]]" معروف شده است. از نظر این قانون، هر فرد، طبعا در جستجوی خیر و یا به اصطلاح اقتصادی در طلب ثروت، و گریزان از شر و یا بهاصطلاح از کار و کوشش است. این نظام روحی روانی آدم است.<ref>ژید، شارل، تاریخ عقاید اقتصادی، ص۵۶۸، کریم سنجابی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۰، جلد اول.</ref> | ||
استوات میل دیدگاه خاصی در منافع شخصی دارد و آن اینکه افزایش منابع و لذتهای فردی، از راه افزایش منابع و لذتهای دیگران نیز قابل دستیابی است. نظریه "مطلوبیت اجتماعگرایانه (بیشترین خیر و شادی برای بیشترین افراد جامعه) " او، در واقع نوعی تجدید نظر در اندیشه (لسفری) است؛ که نارساییهای اندیشه لسفری را گوشزد میکند. | استوات میل دیدگاه خاصی در منافع شخصی دارد و آن اینکه افزایش منابع و لذتهای فردی، از راه افزایش منابع و لذتهای دیگران نیز قابل دستیابی است. نظریه "[[مطلوبیت]] اجتماعگرایانه (بیشترین خیر و شادی برای بیشترین افراد جامعه) " او، در واقع نوعی تجدید نظر در اندیشه (لسفری) است؛ که نارساییهای اندیشه لسفری را گوشزد میکند. | ||
=== عقلانیت و اصالت انسان === | === عقلانیت و اصالت انسان === | ||
| خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
ممکن است کسی بگوید در [[عقلانیت]] معطوف به ارزش هم افراد ابزارهای عقلانی متعددی را به کار میبردند تا به ارزشها برسند. فرق این است که در اینجا غایت دنیوی موردتوجه است و عقل در خدمت این غایت است. هر چه هست محاسبه سود و زیان است و ارزشها جایی ندارند. | ممکن است کسی بگوید در [[عقلانیت]] معطوف به ارزش هم افراد ابزارهای عقلانی متعددی را به کار میبردند تا به ارزشها برسند. فرق این است که در اینجا غایت دنیوی موردتوجه است و عقل در خدمت این غایت است. هر چه هست محاسبه سود و زیان است و ارزشها جایی ندارند. | ||
عقلانیت پشت مدرنیته غربی کاملاً ابزاری است و غایت آن کاملاً دنیوی و افزایش سود و سرمایه است. | [[عقلانیت]] پشت [[مدرنیته]] غربی کاملاً ابزاری است و غایت آن کاملاً دنیوی و افزایش سود و سرمایه است. | ||
یک وقت شما کار اقتصادی را ارزش تلقی میکنید. «الْکَادُّ عَلَی عِیَالِهِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّه».<ref>پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : آن که خانواده خویش را از حلال روزى مى دهد ، مانند مجاهدِ در راه خدا است . من لا یحضره الفقیه : ۳ / ۱۶۸ / ۳۶۳۱٫.</ref> در [[عقلانیت مدرن]] غایت نهایی افزایش سود و درآمد و رفاه جسمانی است. | یک وقت شما کار اقتصادی را ارزش تلقی میکنید. «الْکَادُّ عَلَی عِیَالِهِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّه».<ref>پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : آن که خانواده خویش را از حلال روزى مى دهد ، مانند مجاهدِ در راه خدا است . من لا یحضره الفقیه : ۳ / ۱۶۸ / ۳۶۳۱٫.</ref> در [[عقلانیت مدرن]] غایت نهایی افزایش سود و درآمد و رفاه جسمانی است. | ||
این عقلانیت محاسبهگر و تهی از ارزش که هیچ سودایی غیر از رسیدن به سود ندارد در معماری به صورت انبوهسازی و کم کردن هزینهها و سرعت در ساخت خودش را نشان میدهد. زیمل روح مدرنیته را در پول توضیح میدهد. | این عقلانیت محاسبهگر و تهی از ارزش که هیچ سودایی غیر از رسیدن به سود ندارد در معماری به صورت انبوهسازی و کم کردن هزینهها و سرعت در ساخت خودش را نشان میدهد. زیمل روح مدرنیته را در پول توضیح میدهد. | ||
| خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
[[عقل]]، همه چیز را خیلی خشک و کاسبکارانه میسنجد. حتی سلام کردن آدمها به هم مبتنی بر این میشود که ببینند آیا برایشان سودی دارد یا خیر. | [[عقل]]، همه چیز را خیلی خشک و کاسبکارانه میسنجد. حتی سلام کردن آدمها به هم مبتنی بر این میشود که ببینند آیا برایشان سودی دارد یا خیر. | ||
آرتور میلر در داستان | [[آرتور میلر]] در داستان «[[مرگ فروشنده]]» به زیبایی این نکته را نشان میدهد. این سیستم کارآمد هست و انسجام دارد، اما غایت آن دنیوی است و نه متعالی و Spiritual. | ||
بلایی بر سر انسان میآید که انسان تبدیل به ابژه میشود. شکی نیست که مدرنیته در این پروژه خود موفق است. | بلایی بر سر انسان میآید که انسان تبدیل به ابژه میشود. شکی نیست که مدرنیته در این پروژه خود موفق است. | ||
مدرنیته به یک پروژه ناقص و ناتمام و غیرانسانی تعبیر شده است که نیاز به بازنگری و اصلاح دارد. نمیگوییم این پروژه را بهکل کنار بگذاریم، بلکه چون ما انسان هستیم ارتباطات ما در این شبکه باید بهطور کامل برقرار شود و انسان تکساحتی دچار تنهایی میشود. | مدرنیته به یک پروژه ناقص و ناتمام و غیرانسانی تعبیر شده است که نیاز به بازنگری و اصلاح دارد. نمیگوییم این پروژه را بهکل کنار بگذاریم، بلکه چون ما انسان هستیم ارتباطات ما در این شبکه باید بهطور کامل برقرار شود و انسان تکساحتی دچار تنهایی میشود. | ||