Mohsenzadeh (بحث | مشارکتها) صفحهای تازه حاوی «جودیت باتلر<ref>Judith Butler.</ref> جودیت باتلر (انگلیسی: Judith Butler) (زادهٔ ۲۴ فوریه ۱...» ایجاد کرد |
Mohsenzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
باتلر پیش از آن که در سال ۱۹۹۳ در دانشگاه برکلی مشغول به کار شود، در دانشگاههای وسلیان، جرج واشینگتن و جان هاپکینز تدریس میکرد.<ref> Kathleen Maclay (19 March 2009). "Judith Butler wins Mellon Award". UC Berkeley News.</ref> در سال ۲۰۰۸، او با عنوان فعالیتهایی در کنکاوهای انسانگرایانه، موفق به دریافت جایزهٔ دستاورد برجسته از بنیاد اندرو دبلیو ملون شد.<ref> "2008 Distinguished Achievement Award Recipients Named". The Andrew W. Mellon Foundation. Archived from the original on 15 April 2011. Retrieved 28 July 2012.</ref> او، از سال ۲۰۰۶، به عنوان پروفسور، کرسی هانا آرنت را در تحصیلات تکمیلی اروپا (EGS) در سوئیس از آنِ خود کردهاست.[۳] باتلر از اعضای هیئت مشاورهٔ مجلهٔ آکادمیکِ آیدنتیتیز است که در حوزهٔ سیاست، جنسیت و فرهنگ منتشر میشود.<ref> «Advisory board of Identities».</ref> همچنین باتلر بر روی نقد خشونت اخلاقی کار میکند و تلاش میکند تا نظریهای را با عنوان نظریهٔ مسئولیت تدوین کند.<ref>«Judith Butler - Biography». The Europian Graduate School.</ref> | باتلر پیش از آن که در سال ۱۹۹۳ در دانشگاه برکلی مشغول به کار شود، در دانشگاههای وسلیان، جرج واشینگتن و جان هاپکینز تدریس میکرد.<ref> Kathleen Maclay (19 March 2009). "Judith Butler wins Mellon Award". UC Berkeley News.</ref> در سال ۲۰۰۸، او با عنوان فعالیتهایی در کنکاوهای انسانگرایانه، موفق به دریافت جایزهٔ دستاورد برجسته از بنیاد اندرو دبلیو ملون شد.<ref> "2008 Distinguished Achievement Award Recipients Named". The Andrew W. Mellon Foundation. Archived from the original on 15 April 2011. Retrieved 28 July 2012.</ref> او، از سال ۲۰۰۶، به عنوان پروفسور، کرسی هانا آرنت را در تحصیلات تکمیلی اروپا (EGS) در سوئیس از آنِ خود کردهاست.[۳] باتلر از اعضای هیئت مشاورهٔ مجلهٔ آکادمیکِ آیدنتیتیز است که در حوزهٔ سیاست، جنسیت و فرهنگ منتشر میشود.<ref> «Advisory board of Identities».</ref> همچنین باتلر بر روی نقد خشونت اخلاقی کار میکند و تلاش میکند تا نظریهای را با عنوان نظریهٔ مسئولیت تدوین کند.<ref>«Judith Butler - Biography». The Europian Graduate School.</ref> | ||
== آثار جودیت باتلر | == آثار جودیت باتلر == | ||
• ۲۰۰۷: Who Sings the Nation-State?: Language, Politics, Belonging (with Gayatri Spivak) | • ۲۰۰۷: Who Sings the Nation-State?: Language, Politics, Belonging (with Gayatri Spivak) | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
از نظر بسیاری از نظریه پردازان مهمترین رویکرد متاخر در مطالعات جنسیت، مفهوم¬پردازی است که جودیت باتلر از مفهوم "اجرای جنسیت " ارائه می کند. از دید باتلر جنسیت نه فقط امری فرهنگی بلکه چیزی شبیه پنداری فرهنگی است که گرچه تا حدی مصالح آن را بدن فراهم می¬کند اما به طور کامل در بستر جامعه شکل می گیرد. جنسیت به بیان باتلر نه نوعی هویت ذاتی که کرداری گفتمانی است. در حالیکه تصور می¬شود جنسیت محصول و معلول هویت جنسی است، رابطه ای معکوس وجود دارد؛ این جنسیت است که هویت جنسی را برمی سازد. بنابراین هویتهای جنسی گونه های متفاوتی از "اجرا" هستند که برخی همراه با سیستم و برخی ضد سیستم هستند.<ref>میلنر، اندرو و براویت، جف؛ درآمدی بر نظریه فرهنگی معاصر؛ ترجمه جمال محمدی، 1385.</ref> | از نظر بسیاری از نظریه پردازان مهمترین رویکرد متاخر در مطالعات جنسیت، مفهوم¬پردازی است که جودیت باتلر از مفهوم "اجرای جنسیت " ارائه می کند. از دید باتلر جنسیت نه فقط امری فرهنگی بلکه چیزی شبیه پنداری فرهنگی است که گرچه تا حدی مصالح آن را بدن فراهم می¬کند اما به طور کامل در بستر جامعه شکل می گیرد. جنسیت به بیان باتلر نه نوعی هویت ذاتی که کرداری گفتمانی است. در حالیکه تصور می¬شود جنسیت محصول و معلول هویت جنسی است، رابطه ای معکوس وجود دارد؛ این جنسیت است که هویت جنسی را برمی سازد. بنابراین هویتهای جنسی گونه های متفاوتی از "اجرا" هستند که برخی همراه با سیستم و برخی ضد سیستم هستند.<ref>میلنر، اندرو و براویت، جف؛ درآمدی بر نظریه فرهنگی معاصر؛ ترجمه جمال محمدی، 1385.</ref> | ||
جنسیت نسبت به تناقضات و ناپایداری اعمال جنسیتی در افراد بی توجه است. او معتقد است که جنسیت به صورت غیرداوطلبانه ای درون گفتمان¬های دگرجنس¬خواهی "اجرا" می شود. چنین گفتمان¬هایی با اعمال ساده اما مخربی مانند "دگرپوشی " -پوشیدن لباس یک جنس توسط جنس دیگر- به راحتی فرو می ریزند. مفهومی که باتلر ارائه می دهد احتمالا یکی از رادیکال¬ترین مفاهیمی است که می توان از جنسیت ارائه داد. او با به کارگیری مدل فوکویی ادعا می کند که همه¬ی طبقه¬بندی¬های هویتی درحقیقت متاثر از نهادها، اعمال و گفتمان¬هاست.<ref>باتلر، جودیت؛ آشفتگی جنسیتی؛ 1990.</ref> او سپس بحث خود را به اینجا می کشاند که تمایز میان جنس و جنسیت منجر به نوعی انقطاع ریشه¬ای میان بدن¬های جنسی و جنسیت¬های برساخته ی فرهنگی ایجاد می کند؛ چراکه در شرایط اتسحکام و ثبات دوگانه¬ی زن و مرد، ساخت مردانه انحصارا به بدن¬های مذکر تعلق گرفته و ساخت زنانه نیز تنها بدن¬های مونث را تفسیر می کند. | جنسیت نسبت به تناقضات و ناپایداری اعمال جنسیتی در افراد بی توجه است. او معتقد است که جنسیت به صورت غیرداوطلبانه ای درون گفتمان¬های دگرجنس¬خواهی "اجرا" می شود. چنین گفتمان¬هایی با اعمال ساده اما مخربی مانند "دگرپوشی " -پوشیدن لباس یک جنس توسط جنس دیگر- به راحتی فرو می ریزند. مفهومی که باتلر ارائه می دهد احتمالا یکی از رادیکال¬ترین مفاهیمی است که می توان از جنسیت ارائه داد. او با به کارگیری مدل فوکویی ادعا می کند که همه¬ی طبقه¬بندی¬های هویتی درحقیقت متاثر از نهادها، اعمال و گفتمان¬هاست.<ref>باتلر، جودیت؛ آشفتگی جنسیتی؛ 1990.</ref> او سپس بحث خود را به اینجا می کشاند که تمایز میان جنس و جنسیت منجر به نوعی انقطاع ریشه¬ای میان بدن¬های جنسی و جنسیت¬های برساخته ی فرهنگی ایجاد می کند؛ چراکه در شرایط اتسحکام و ثبات دوگانه¬ی زن و مرد، ساخت مردانه انحصارا به بدن¬های مذکر تعلق گرفته و ساخت زنانه نیز تنها بدن¬های مونث را تفسیر می کند. | ||
چنین رویکردی کل مسیر هویت یابی انسان را به چالش می کشد. مفهوم جنسیت به مثابه اجرا، نوعی به بازی گرفتن آزادانه ی طبقه بندی های جنسیتی که انسان به صورت اجتماعی به آنها وارد می شود را به رسمیت می¬شمارد. نتیجه ی این وضعیت آن است که افراد توان ایجاد "''آشفتگی جنسیت'' " و به چالش کشیدن راه هایی که از طریق آن گفتمان-ها معانی و نهادهای قطعی خود را – مانند دگرجنس خواهی اجباری- ایجاد و تقویت می کنند را به دست می آورند. | |||
ساختارشکنی باتلر از تمایز میان جنس و جنسیت، او را به چهره ای غیرقابل انکار در مطالعات جنسیت تبدیل کرده است. نظرات او مبنای نظریات کوییر و موج سوم فمینسیم و نیز پست فمینیسم می باشد. در حقیقت، به چالش کشیدن پیش فرضِ اصلی جنبش زنان توسط رویکردهای جدید فمینسیتی مدیون آثار باتلر است: این که زن بر جوهر یا هویت مشترکی دلالت دارد که مبنای دانش و سیاست فمینیستی را تشکیل می دهد. درحالیکه مشروعیت اتکا به زن به منزله ی بنیان جنبش زنان مفهومی فاقد انسجام است، این امر به طرد گروه هایی از زنان انجامیده و هنجارها و تصوراتی را راجع به زن فمینیست شکل می دهد که بسیار محدود کننده است.<ref>سیدمن، استیون؛ کشاکش آرا در جامعهشناسی؛ ترجمه هادی جلیلی؛ تهران: نشر نی، 1386؛ ص285.</ref> | ساختارشکنی باتلر از تمایز میان جنس و جنسیت، او را به چهره ای غیرقابل انکار در مطالعات جنسیت تبدیل کرده است. نظرات او مبنای نظریات کوییر و موج سوم فمینسیم و نیز پست فمینیسم می باشد. در حقیقت، به چالش کشیدن پیش فرضِ اصلی جنبش زنان توسط رویکردهای جدید فمینسیتی مدیون آثار باتلر است: این که زن بر جوهر یا هویت مشترکی دلالت دارد که مبنای دانش و سیاست فمینیستی را تشکیل می دهد. درحالیکه مشروعیت اتکا به زن به منزله ی بنیان جنبش زنان مفهومی فاقد انسجام است، این امر به طرد گروه هایی از زنان انجامیده و هنجارها و تصوراتی را راجع به زن فمینیست شکل می دهد که بسیار محدود کننده است.<ref>سیدمن، استیون؛ کشاکش آرا در جامعهشناسی؛ ترجمه هادی جلیلی؛ تهران: نشر نی، 1386؛ ص285.</ref> | ||
جوديت باتلر تصريح ميكند: هيچ جنس راستيني وجود ندارد و فرهنگ، هم جنس و هم جنسيت را ميسازد و جنس فقط يك امر مصنوعي يا خيالي است.<ref>ريچارد آپيگنانزي و گريس كارات؛ پسامدرنيسم، قدم اول؛ ترجمة فاطمه جلالی سعادت؛ ص 101 و 103. حميرا مشيرزاده؛ از جنبش تا نظریة اجتماعی: تاریخ دو قرن فمینیسم؛ ص 445.</ref> | جوديت باتلر تصريح ميكند: هيچ جنس راستيني وجود ندارد و فرهنگ، هم جنس و هم جنسيت را ميسازد و جنس فقط يك امر مصنوعي يا خيالي است.<ref>ريچارد آپيگنانزي و گريس كارات؛ پسامدرنيسم، قدم اول؛ ترجمة فاطمه جلالی سعادت؛ ص 101 و 103. حميرا مشيرزاده؛ از جنبش تا نظریة اجتماعی: تاریخ دو قرن فمینیسم؛ ص 445.</ref> |