Mohsenzadeh (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
سیمون دوبوار<ref>De Beavoir, simon.</ref>(زاده 1908 و فوت شده در 1986)
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان          =سیمون دوبوار
| عنوان          =سیمون دوبوار
خط ۳۳: خط ۳۰:
|خدمات            =
|خدمات            =
}}
}}
سیمون دوبوار، نویسنده‌ی [[اگزیستانسیالیست]] و [[فمینیست]] در سال 1908 در خانواده‌ای [[بورژوا]] در پاریس زاده شد. او در دانشگاه سوربن به تحصیل فلسفه پرداخت و [[ارتباط نامشروع]]ی با [[ژان پل سارتر]]<ref>jean Paul Sartre.</ref> داشت و چون معتقد است نباید [[آزادی فردی]] را به پای هیچ چیزی قربانی کرد، هیچ گاه با سارتر ازدواج نمی کند. او به علت نظریات خود در حوزه‌ی [[جنسیت]] و ترکیب آن با کنشگری اجتماعی، از سال 1968 به عنوان [[مادر فمینسیم]] شناخته می‌شود. او نویسنده‌ی [[مانیفست 343]] بیانیه ای در آزادی [[سقط جنین]] بود. این بیانیه زنان فرانسوی به سقط جنین –که در آن زمان در فرانسه غیرقانونی بود- اقرار کرده و خواستار واگذاری حق تصمیم‌گیری به خودشان شده بودند.<ref>بیر، 1990.</ref> کتاب مهم او با نام "[[جنس دوم]]" (1949) از ماندگارترین متون فمینسیتی است؛ چراکه بسیاری فصل‌بندی مفهوم [[جنسیت]] را مدیون این اثر دانسته‌اند. او از تأثیرگذارترین افراد بر [[موج دوم فمینیسم]] در [[قرن بیستم]] است.
سیمون دوبوار<ref>De Beavoir, simon.</ref>(زاده 1908 و فوت شده در 1986) نویسنده‌ی [[اگزیستانسیالیست]] و [[فمینیست]] در سال 1908 در خانواده‌ای [[بورژوا]] در پاریس زاده شد. او در دانشگاه سوربن به تحصیل فلسفه پرداخت و [[ارتباط نامشروع]]ی با [[ژان پل سارتر]]<ref>jean Paul Sartre.</ref> داشت و چون معتقد است نباید [[آزادی فردی]] را به پای هیچ چیزی قربانی کرد، هیچ گاه با سارتر ازدواج نمی کند. او به علت نظریات خود در حوزه‌ی [[جنسیت]] و ترکیب آن با کنشگری اجتماعی، از سال 1968 به عنوان [[مادر فمینسیم]] شناخته می‌شود. او نویسنده‌ی [[مانیفست 343]] بیانیه ای در آزادی [[سقط جنین]] بود. این بیانیه زنان فرانسوی به سقط جنین –که در آن زمان در فرانسه غیرقانونی بود- اقرار کرده و خواستار واگذاری حق تصمیم‌گیری به خودشان شده بودند.<ref>بیر، 1990.</ref> کتاب مهم او با نام "[[جنس دوم]]" (1949) از ماندگارترین متون فمینسیتی است؛ چراکه بسیاری فصل‌بندی مفهوم [[جنسیت]] را مدیون این اثر دانسته‌اند. او از تأثیرگذارترین افراد بر [[موج دوم فمینیسم]] در [[قرن بیستم]] است.
== زندگی‌نامه دوبوار ==
== زندگی‌نامه ==


سیمون دوبوار در نهم ژانویه 1908 در خانواده‌ای مرفه در پاریس به دنیا آمد. کودکی شاد را سپری کرد. پدرش به شغل وکالت اشتغال داشت و مردی بود با فرهنگ و مادرش، زنی دلسوز و مهربان. سیمون خواهری هم داشت که دلبستگی زیادی به او داشت.
سیمون دوبوار در نهم ژانویه 1908 در خانواده‌ای مرفه در پاریس به دنیا آمد. کودکی شاد را سپری کرد. پدرش به شغل وکالت اشتغال داشت و مردی بود با فرهنگ و مادرش، زنی دلسوز و مهربان. سیمون خواهری هم داشت که دلبستگی زیادی به او داشت.
خط ۵۱: خط ۴۸:
نزدیک به چهل سال سیمون دوبوار وانمود کرده که زن بودن هیچ تفاوتی در زندگی ایجاد نمی‌کند. او نسبت به مسایل عصرش کاملاً متعهد بود. او با روشنفکر شدن، هویت بزرگسالی خود را بر الگوی تعارض و مخالفت عمدی قرار داده بود؛ یعنی نفی قید و بندهای فرهنگ بورژوازی، نفی [[خانواده]]، طبقه و خصوصاً سرنوشت زنانه.
نزدیک به چهل سال سیمون دوبوار وانمود کرده که زن بودن هیچ تفاوتی در زندگی ایجاد نمی‌کند. او نسبت به مسایل عصرش کاملاً متعهد بود. او با روشنفکر شدن، هویت بزرگسالی خود را بر الگوی تعارض و مخالفت عمدی قرار داده بود؛ یعنی نفی قید و بندهای فرهنگ بورژوازی، نفی [[خانواده]]، طبقه و خصوصاً سرنوشت زنانه.
سیمون دوبوار در چهاردهم آوریل 1986 در سن 78 سالگی در پاریس چشم از جهان فروبست.
سیمون دوبوار در چهاردهم آوریل 1986 در سن 78 سالگی در پاریس چشم از جهان فروبست.
== آثار سیمون دوبوار ==
* جنس دوم
* خون دیگران
* ماندارین‌ها 
* خاطرات یک دختر مطیع
* زن وانهاده


* کهنسالی


== دیدگاه‌های دوبوار ==
== دیدگاه‌ ==
بحث‌های دوبوار، راه‌هایی که [[تفاوت‌های جنسیتی]] از طریق آنها منجر به ایجاد سلسله مراتب میان زنان و مردان می شود را آشکار می کند. او تلاش می کند نشان دهد که چگونه قواعد مردانه همواره "بهنجار" تلقی شده و کارها و مسائل زنانه به مثابه اموری حاشیه ای و متعلق به "[[دیگری]]" تعریف می‌شود. دوبوار استدلال می‌کند که زنان، همواره [[دیگریِ مردان]] به حساب آورده شده‌اند، و چنین ادراکی را در هویت خود درونی ساخته‌اند. بنابراین [[مردان کنش‌گرا]]، و [[زنان کنش‌پذیر]] هستند.  
بحث‌های دوبوار، راه‌هایی که [[تفاوت‌های جنسیتی]] از طریق آنها منجر به ایجاد سلسله مراتب میان زنان و مردان می شود را آشکار می کند. او تلاش می کند نشان دهد که چگونه قواعد مردانه همواره "بهنجار" تلقی شده و کارها و مسائل زنانه به مثابه اموری حاشیه ای و متعلق به "[[دیگری]]" تعریف می‌شود. دوبوار استدلال می‌کند که زنان، همواره [[دیگریِ مردان]] به حساب آورده شده‌اند، و چنین ادراکی را در هویت خود درونی ساخته‌اند. بنابراین [[مردان کنش‌گرا]]، و [[زنان کنش‌پذیر]] هستند.  


خط ۸۰: خط ۶۶:
دیگر بودنی به زعم دوبوار در نهادهای [[ازدواج]] و [[مادری]] تحکیم میشود. او در این باب می گوید: مادریت به صورت کنونی همچنان که برخی [[فمینیست]]ها می گویند به راستی زنان امروز را به برده بدل می سازد. و به گمان من مادریت خطرناکترین دامی است که بر سر راه تمامی زنانی که می خواند آزاد و مستقل باشند، زندگی خود را اداره کنند، استقلال اندیشه داشته باشند و به شیوه ی خود زندگی کنند گسترده شده است.
دیگر بودنی به زعم دوبوار در نهادهای [[ازدواج]] و [[مادری]] تحکیم میشود. او در این باب می گوید: مادریت به صورت کنونی همچنان که برخی [[فمینیست]]ها می گویند به راستی زنان امروز را به برده بدل می سازد. و به گمان من مادریت خطرناکترین دامی است که بر سر راه تمامی زنانی که می خواند آزاد و مستقل باشند، زندگی خود را اداره کنند، استقلال اندیشه داشته باشند و به شیوه ی خود زندگی کنند گسترده شده است.


== نقد دیدگاه‌های دوبوار ==
== نقد دیدگاه‌ ==
=== نقد بر کتاب جنس دوم ===
=== نقد بر کتاب جنس دوم ===
تحلیل دوبوار از ستم بر زنان در کتاب جنس دوم با انتقادات بسیاری روبرو شده است: به سبب آرمان گرایی آن -تأکید دوبوار بر اسطوره‌ها و انگاره‌ها و ارائه ندادن راهبردی عملی برای [[آزادی]] بخشی؛ و به سبب نگاه قومیت‌گرا و مردمحور آن- گرایش دوبوار به تعمیم تجربه [[زنان بورژوا]]ی اروپایی و تأکید بر بی ثمری تاریخی زنان که از آن تعمیم ناشی می شود.<ref>سیمونز، مارگارت و بنجامین، جسیکا؛ نشریه مطالعات فمینیستی: مصاحبه با سیمون دوبوار؛ مقدمه بر متن مصاحبه در اهمیت اثر جنس دوم؛ شماره2، تابستان 1979.</ref>
تحلیل دوبوار از ستم بر زنان در کتاب جنس دوم با انتقادات بسیاری روبرو شده است: به سبب آرمان گرایی آن -تأکید دوبوار بر اسطوره‌ها و انگاره‌ها و ارائه ندادن راهبردی عملی برای [[آزادی]] بخشی؛ و به سبب نگاه قومیت‌گرا و مردمحور آن- گرایش دوبوار به تعمیم تجربه [[زنان بورژوا]]ی اروپایی و تأکید بر بی ثمری تاریخی زنان که از آن تعمیم ناشی می شود.<ref>سیمونز، مارگارت و بنجامین، جسیکا؛ نشریه مطالعات فمینیستی: مصاحبه با سیمون دوبوار؛ مقدمه بر متن مصاحبه در اهمیت اثر جنس دوم؛ شماره2، تابستان 1979.</ref>
خط ۱۳۶: خط ۱۲۲:
از دیگر پیامدهای خطرناک مبانی [[سارتر]] و دوبوار، نفی هر گونه [[اخلاق مطلق]] می‌باشد.<ref>سارتر، ژان پل؛ اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر؛ ترجمه مصطفی رحیمی؛ تهران: نشر مروارید، چاپ هشتم، 1361؛ ص 42.</ref>: «نه میتوان در خود حالت اصیلی یافت که محرک اعمال ما شود و نه می‌توان در اصول اخلاقی، مفاهیمی یافت که موجب و مجوز اعمال ما به شمار رود» <ref>سارتر، ژان پل؛ اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر؛ ترجمه مصطفی رحیمی؛ تهران: نشر مروارید، چاپ هشتم، 1361؛ ص 41.</ref>
از دیگر پیامدهای خطرناک مبانی [[سارتر]] و دوبوار، نفی هر گونه [[اخلاق مطلق]] می‌باشد.<ref>سارتر، ژان پل؛ اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر؛ ترجمه مصطفی رحیمی؛ تهران: نشر مروارید، چاپ هشتم، 1361؛ ص 42.</ref>: «نه میتوان در خود حالت اصیلی یافت که محرک اعمال ما شود و نه می‌توان در اصول اخلاقی، مفاهیمی یافت که موجب و مجوز اعمال ما به شمار رود» <ref>سارتر، ژان پل؛ اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر؛ ترجمه مصطفی رحیمی؛ تهران: نشر مروارید، چاپ هشتم، 1361؛ ص 41.</ref>
طبق دیدگاه [[سارتر]] و دوبوار [[آزادی]] یک ارزش مطلق بوده و آن را به عنوان یک اصل مطلق ارزشی اشاعه داده و همگان را به [[مطلق‌انگاری]] این اصل دعوت می‎کند؛<ref>سارتر، ژان پل؛ اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر؛ ترجمه مصطفی رحیمی؛ تهران: نشر مروارید، چاپ هشتم، 1361؛ ص 41-42.</ref> در‎حالی‎که، با اینکه انسان به لحاظ [[تکوینی]] آزاد و مختار آفریده شده است؛ اما این بدان معنی نیست که در همه امور آزاد بوده و بتواند به دلخواه خود رفتار کند. بلکه علاوه بر حقوق دیگران، ارزش‌‎های اخلاقی و ضوابط دینی یعنی حقوق خداوند و حقوق خود نیز جزو قیدهای آزادی به شمار می‎روند. از طرفی در [[مبانی ارزش‌‎شناسی]] دینی ارزش‎ها امری واقعی بوده و مبتنی بر واقعیات می‎باشند؛ لذا فرد با رعایت آن‎ها در مسیر سعادت واقعی قرار می‎گیرد. پس نمی‎توان قائل به آزادی بدون قید و شرط شد؛ زیرا تاثیر هر عملی بر شخصیت و سعادت افراد فارغ از جنسیت آن‎ها، در حوزه ارزش‎‌شناسی دینی تاثیری واقعی می‎باشد.<ref>زیبایی نژاد، محمدرضا؛ ملاحظات بر مقاله فمینیسم از سوزان جیمز؛ ترجمه عباس یزدانی، در: مجموعه مقالات فمینیسم و دانش‌های فمینیستی؛ قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، چاپ دوم، 1388؛ ص 122.</ref>  
طبق دیدگاه [[سارتر]] و دوبوار [[آزادی]] یک ارزش مطلق بوده و آن را به عنوان یک اصل مطلق ارزشی اشاعه داده و همگان را به [[مطلق‌انگاری]] این اصل دعوت می‎کند؛<ref>سارتر، ژان پل؛ اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر؛ ترجمه مصطفی رحیمی؛ تهران: نشر مروارید، چاپ هشتم، 1361؛ ص 41-42.</ref> در‎حالی‎که، با اینکه انسان به لحاظ [[تکوینی]] آزاد و مختار آفریده شده است؛ اما این بدان معنی نیست که در همه امور آزاد بوده و بتواند به دلخواه خود رفتار کند. بلکه علاوه بر حقوق دیگران، ارزش‌‎های اخلاقی و ضوابط دینی یعنی حقوق خداوند و حقوق خود نیز جزو قیدهای آزادی به شمار می‎روند. از طرفی در [[مبانی ارزش‌‎شناسی]] دینی ارزش‎ها امری واقعی بوده و مبتنی بر واقعیات می‎باشند؛ لذا فرد با رعایت آن‎ها در مسیر سعادت واقعی قرار می‎گیرد. پس نمی‎توان قائل به آزادی بدون قید و شرط شد؛ زیرا تاثیر هر عملی بر شخصیت و سعادت افراد فارغ از جنسیت آن‎ها، در حوزه ارزش‎‌شناسی دینی تاثیری واقعی می‎باشد.<ref>زیبایی نژاد، محمدرضا؛ ملاحظات بر مقاله فمینیسم از سوزان جیمز؛ ترجمه عباس یزدانی، در: مجموعه مقالات فمینیسم و دانش‌های فمینیستی؛ قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، چاپ دوم، 1388؛ ص 122.</ref>  
== آثار ==
* جنس دوم
* خون دیگران


* ماندارین‌ها 
* خاطرات یک دختر مطیع
* زن وانهاده
* کهنسالی
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
* [[فمینیسم اگزیستانسیالیسم]]
* [[فمینیسم اگزیستانسیالیسم]]