| خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
میچل همچنین اعتقاد دارد از آنجایی که مردان برای پیوستن خانوادههای طبیعی به یکدیگر نیازی به مبادله [[زنان]] ندارند تابوی [[زنا]] با محارم غیرضروری است؛ و چون وجود تابوی [[زنا]] با محارم دیگر ضرورت ندارد منع آن آسیبزایی عقدهی اودیپ را به مراتب بیشتر میکند. به گفته میچل تنها وجه مثبت این موقعیت غمانگیز آن است که معلوم می شود [[مردسالاری]] از نظر اجتماعی غیرضروری است چون از این پس ساختن جامعه به مبادله [[زنان]] میان [[مردان]] بستگی ندارد.<ref>تانگ، رزماری، نقد و نظر: نظریه های فمینیستی، ترجمه منیژه نجم عراقی، 1387، ص 274</ref> | میچل همچنین اعتقاد دارد از آنجایی که مردان برای پیوستن خانوادههای طبیعی به یکدیگر نیازی به مبادله [[زنان]] ندارند تابوی [[زنا]] با محارم غیرضروری است؛ و چون وجود تابوی [[زنا]] با محارم دیگر ضرورت ندارد منع آن آسیبزایی عقدهی اودیپ را به مراتب بیشتر میکند. به گفته میچل تنها وجه مثبت این موقعیت غمانگیز آن است که معلوم می شود [[مردسالاری]] از نظر اجتماعی غیرضروری است چون از این پس ساختن جامعه به مبادله [[زنان]] میان [[مردان]] بستگی ندارد.<ref>تانگ، رزماری، نقد و نظر: نظریه های فمینیستی، ترجمه منیژه نجم عراقی، 1387، ص 274</ref> | ||
[[شری اُرتنر]] که از مردم شناسان [[فمینیست]] است، در مورد نابودی عقده اودیپ با میچل هم رأی نیست، از دید [[ارتنر]] ایراد عقدهی اودیپ، ساختار کنونی آن نیست بلکه ظرفیت مردانه و زنانه است، و انتساب جنبهی مردانه به اقتدار و استقلال و کلی نگری و انتساب زنانه به عضق و وابستگی و جزئی نگری در فرایند اودیپی نیست. [[ارتنر]] معتقد است تا زمانیکه کودکان نقش مادری را فقط در [[زنان]] ببینند [[عقدهی اودیپ]] همچنان بیانگر اقتدار پدر و مردسالاری خواهد بود؛ بنابراین به نظر [[ارتنر]] بهترین راه برای تغییر ظرفیت های [[جنسیتی]] [[عقدهی اودیپ]]، برقرار کردن نظام پدر و مادری اشتراکی است.<ref>تانگ، رزماری، نقد و نظر: نظریه های فمینیستی، ترجمه منیژه نجم عراقی،1387، ص 276</ref> | |||
میچل در توضیح منشأ ستم بیش از اندازه بر پویایی درونی روان تأکید کردهاند و به نوسانات بیرونی جامعه توجهی نشان ندادهاند. تجربه نشان داده است که [[پدر]] و مادری اشتراکی ستم بر [[زنان]] را پایان نمیدهد بلکه ممکن است به مراتب بر شدت و خشونت آن بیفزاید.<ref>تانگ، رزماری، نقد و نظر: نظریه های فمینیستی، ترجمه منیژه نجم عراقی، 1387،ص 255.</ref> | |||
[[شری اُرتنر]] که از مردم شناسان [[فمینیست]] | از طرفی چون [[فمينيسم سوسيال]]، تركيبي از دو گرايش [[فمينيسم راديكال]] و [[فمينيسم ماركسيستي]] محسوب ميشود، از انتقادات وارد بر هر كدام از گرايشهاي ياد شده برخوردار است؛ بهويژه از جهت فروكاستن مسئلة [[زنان]] به مسئلة كارگران و پذيرش چارچوب تحليلي [[ماركسيسم]].<ref>حسين بستان (نجفی)؛ نابرابري و ستم جنسي از دیدگاه اسلام و فمینیسم؛ ص 59.</ref> | ||
== آثار == | == آثار == | ||