بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
میچل می اندیشید که علت کندی پیشرفت زنان به سوی آزادی آن است که خانواده- که برای میچل تداعی گر تولید مثل، میل جنسی و [[تربیت]] فرزند بود- علاوه بر کارکرد اقتصادی کارکردهای ایدئولوژیک و جامعه زیستی نیز دارد.<ref>michell, juliet. 1974. women's estate. new york: pantheon books.</ref> | میچل می اندیشید که علت کندی پیشرفت زنان به سوی آزادی آن است که خانواده- که برای میچل تداعی گر تولید مثل، میل جنسی و [[تربیت]] فرزند بود- علاوه بر کارکرد اقتصادی کارکردهای ایدئولوژیک و جامعه زیستی نیز دارد.<ref>michell, juliet. 1974. women's estate. new york: pantheon books.</ref> | ||
او به توضيح نقش [[خانواده]] در ايجاد نقشهاي زنانه و مردانه و اعطاي ارزش بيشتر به نقشهاي مردانه ميپردازد. ميچل با رد مبناي زيستشناختي براي پدرسالاري، آن را نظامي ساختهی اجتماع ميدانست كه ميتوان آن را تغيير داد. او با ارائهی تحليلي روانكاوانه مدعي شد | او به توضيح نقش [[خانواده]] در ايجاد نقشهاي زنانه و مردانه و اعطاي ارزش بيشتر به نقشهاي مردانه ميپردازد. ميچل با رد مبناي زيستشناختي براي پدرسالاري، آن را نظامي ساختهی اجتماع ميدانست كه ميتوان آن را تغيير داد. او با ارائهی تحليلي روانكاوانه مدعي شد زنان در خانواده از نظر رواني نيز تحت ستماند؛ لذا انقلابي روانيـ فرهنگي به رهبري زنان را براي از ميان بردن پدرسالاري ضروري ميدانست. <ref>[https://www.gisoom.com/book/1386375 اکلشال، «مقدمهای بر ایدئولوژیهای سیاسی»، ص 376-377، 1385ش]</ref> | ||
از دیدگاه میچل اگرچه جنبهی اقتصادی مردسالاری را می توان با ابزار مادی یعنی با تغییر شیوهی '''تولید''' عوض کرد، اما تغییر جنبههای جامعهزیستی و ایدئولوژیک تنها با ابزار غیر مادی، بازنویسی '''سناریوی جنسی روانی''' [[زنان]] و [[مردان]] امکان دارد. بنابراین '''مارکسیستهای انقلابی''' باید با '''روانکاوان فرویدی''' دست به دست هم دهند تا آزادی کامل و نهایی زنان تحقق یابد.<ref>michell, juliet. 1974. psychoanalyysis and femenism. new york: vintage books.</ref> | از دیدگاه میچل اگرچه جنبهی اقتصادی مردسالاری را می توان با ابزار مادی یعنی با تغییر شیوهی '''تولید''' عوض کرد، اما تغییر جنبههای جامعهزیستی و ایدئولوژیک تنها با ابزار غیر مادی، بازنویسی '''سناریوی جنسی روانی''' [[زنان]] و [[مردان]] امکان دارد. بنابراین '''مارکسیستهای انقلابی''' باید با '''روانکاوان فرویدی''' دست به دست هم دهند تا آزادی کامل و نهایی زنان تحقق یابد.<ref>michell, juliet. 1974. psychoanalyysis and femenism. new york: vintage books.</ref> | ||