Aleayoub (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Aleayoub (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:
وی خواندن و نوشتن را در محیط [[خانواده]] آموخت. او در سن پانزده سالگی با مردی بنام اعتضاد‌الحکما ازدواج کرد. <ref>[https://fa.wikifeqh.ir/%D8%B5%D8%AF%DB%8C%D9%82%D9%87_%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA%E2%80%8C%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C «صدیقه دولت‌آبادی»، در ویکی فقه]</ref> اما پس از مدت کوتاهی از او جدا شد. شکست در [[ازدواج]]، بعدها در نگرش او نسبت به جنس مرد و سفارش به تاخیر در ازدواج دختران بی‌‏تاثیر نبود. ایشان آنقدر نسبت به جنس مرد حساسیت داشت که اصرار داشت، در روزنامه‌اش تنها مقالاتی را به چاپ برساند که از طرف [[زنان]] و دختران باشد و حتی اگر مقاله‏‌ای از مردان در مورد مباحث مورد توجه این روزنامه هم بود، باز هم به چاپ نمی‌رسید. <ref>خسروپناه، محمد حسین، هدف‏‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی،1381ش،  ص 241</ref>  
وی خواندن و نوشتن را در محیط [[خانواده]] آموخت. او در سن پانزده سالگی با مردی بنام اعتضاد‌الحکما ازدواج کرد. <ref>[https://fa.wikifeqh.ir/%D8%B5%D8%AF%DB%8C%D9%82%D9%87_%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA%E2%80%8C%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C «صدیقه دولت‌آبادی»، در ویکی فقه]</ref> اما پس از مدت کوتاهی از او جدا شد. شکست در [[ازدواج]]، بعدها در نگرش او نسبت به جنس مرد و سفارش به تاخیر در ازدواج دختران بی‌‏تاثیر نبود. ایشان آنقدر نسبت به جنس مرد حساسیت داشت که اصرار داشت، در روزنامه‌اش تنها مقالاتی را به چاپ برساند که از طرف [[زنان]] و دختران باشد و حتی اگر مقاله‏‌ای از مردان در مورد مباحث مورد توجه این روزنامه هم بود، باز هم به چاپ نمی‌رسید. <ref>خسروپناه، محمد حسین، هدف‏‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی،1381ش،  ص 241</ref>  


صدیقه دولت آبادی از خانواده با نفوذ و متمولی بود، به طوری که با اتکا به این امتیاز در شرایطی که حتی داشتن روزنامه سیاسی برای [[مردان]] به سختی میسور بود، او توانست به تدریج روزنامه خود را به ارگان سیاسی تجدد‌طلب ایران تبدیل کند.<ref>خسروپناه، محمد حسین، هدف‏‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی،1381ش،  ص 133 </ref> <ref group="پانویس">دولت آبادی با تکیه بر همین ثروت خانوادگی توانست در سال (1297ش) انجمنی به نام «شرکت خواتین اصفهان» ایجاد کند. بعضی از نویسندگان معتقدند که او برای زمینه‌سازی بی‌حجابی در بین زنان، شرکت «خواتین اصفهان» و دو سال بعد شرکت «آزمایش بانوان» را تشکیل داد. شاید بعضی از قوانین خاص شرکت او (مثلاً اگر دختری در سنی پایین [[ازدواج]] می‌‏کرد حق نداشت دیگر در شرکت او کار کند.) صحت این فرضیه را تقویت می‏‌کند.</ref>
صدیقه دولت آبادی از خانواده با نفوذ و متمولی بود، به طوری که با اتکا به این امتیاز در شرایطی که حتی داشتن روزنامه سیاسی برای [[مردان]] به سختی میسور بود، او توانست به تدریج روزنامه خود را به ارگان سیاسی تجدد‌طلب ایران تبدیل کند.<ref>خسروپناه، محمد حسین، هدف‏‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی،1381ش،  ص 133 </ref> <ref group="پانویس">دولت آبادی با تکیه بر همین ثروت خانوادگی توانست در سال (1297ش) انجمنی به نام «شرکت خواتین اصفهان» ایجاد کند. بعضی از نویسندگان معتقدند که او برای زمینه‌سازی بی‌حجابی در بین زنان، شرکت «خواتین اصفهان» و دو سال بعد شرکت «آزمایش بانوان» را تشکیل داد. شاید بعضی از قوانین خاص شرکت او (مثلاً اگر دختری در سنی پایین ازدواج می‌‏‌کرد حق نداشت دیگر در شرکت او کار کند). صحت این فرضیه را تقویت می‏‌کند.</ref>


==وضعیت خانوادگی==
==وضعیت خانوادگی==
خط ۴۵: خط ۴۵:
==فعالیت‌های سیاسی- اجتماعی==
==فعالیت‌های سیاسی- اجتماعی==
# '''شرکت در انجمن‌‏های سرّی در دوران مشروطه''': «انجمن‏‌های سرّی» و بعضاً ماسونی از رونق خاصی برخوردار بودند و بسیاری از سران آزادی‌خواه و تجددطلب مشروطه از اعضای این نوع محافل سرّی بودند. به موازات رونق گرفتن انجمن‌های سرّی مردان، زنان تجددطلب و آزادی‌خواه نیز انجمن‏‌هایی تأسیس کردند که معمولاً [[زنان]] و دختران شاه یا وابستگان رجال سیاسی در آن شرکت داشتند. صدیقه دولت آبادی، در این انجمن‌های مخفی شرکت می‏‌کرد و طبق نقل [[بدرالملوک تکین (بامداد)]] سمت منشی «انجمن مخدرات وطن» را به عهده داشت. <ref>بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید،1347ش،  ص 15 </ref>جالب اینجاست که این انجمن، برای اولین بار در ایران، اقدام به برگزاری مجالس ساز و نوا و رقص (گاردن پارتی) نمود. در این مجالس در کنار سخنرانی، نمایشنامه و برنامه‌‏های تفریحی و سرگرم کننده (عمدتاً توسط ارمنی‌ها) اجرا می‌‏شد. از این رو، با مخالفت صریح علما و اقشار مذهبی مواجهه شد. <ref>خسروپناه، محمد حسین،هدف‏‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی.1381ش،  صص 151و 152</ref> شاید به همین دلیل، بسیاری از دعوت شدگان در این مجالس شرکت نمی‏‌کردند.
# '''شرکت در انجمن‌‏های سرّی در دوران مشروطه''': «انجمن‏‌های سرّی» و بعضاً ماسونی از رونق خاصی برخوردار بودند و بسیاری از سران آزادی‌خواه و تجددطلب مشروطه از اعضای این نوع محافل سرّی بودند. به موازات رونق گرفتن انجمن‌های سرّی مردان، زنان تجددطلب و آزادی‌خواه نیز انجمن‏‌هایی تأسیس کردند که معمولاً [[زنان]] و دختران شاه یا وابستگان رجال سیاسی در آن شرکت داشتند. صدیقه دولت آبادی، در این انجمن‌های مخفی شرکت می‏‌کرد و طبق نقل [[بدرالملوک تکین (بامداد)]] سمت منشی «انجمن مخدرات وطن» را به عهده داشت. <ref>بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید،1347ش،  ص 15 </ref>جالب اینجاست که این انجمن، برای اولین بار در ایران، اقدام به برگزاری مجالس ساز و نوا و رقص (گاردن پارتی) نمود. در این مجالس در کنار سخنرانی، نمایشنامه و برنامه‌‏های تفریحی و سرگرم کننده (عمدتاً توسط ارمنی‌ها) اجرا می‌‏شد. از این رو، با مخالفت صریح علما و اقشار مذهبی مواجهه شد. <ref>خسروپناه، محمد حسین،هدف‏‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی.1381ش،  صص 151و 152</ref> شاید به همین دلیل، بسیاری از دعوت شدگان در این مجالس شرکت نمی‏‌کردند.
#'''تاسیس مدارس دخترانه در اصفهان‌:''' در سال 1334 (ه‍.ق) همزمان دو مدرسه دخترانه به اسامی «ام المدارس» توسط صدیقه دولت آبادی و «دبستان اناث گلبهار» توسط آقای حاج سید سعید نائینی به مدیریت بی‏ بی ‏خانم <ref>خسروپناه، محمدحسین، هدف‏‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، 1381ش، ص 221</ref> تأسیس شد. در بسیاری از این نوع مدارس که به سبک جدید تأسیس شده بود، ارزش‌‏ها و هنجارهای دینی رعایت نمی‌‏شد بلکه آشکارا نقض می‏‌شد. خانم مهر‌تاج درخشان در گزارشی که در ماه صفر 1338 (ه‍.ق) مصادف با نوامبر 1919 درباره مدارس دخترانه تهران، در روزنامه زبان زنان به چاپ رساند، می‌‏نویسد: اگر حقیقت امر را بخواهید بیش‌تر از چهار یا پنج مدرسه دخترانه با معنی در طهران نداریم. مابقی مرکب‌اند از چند باب تجارت‌خانه، دلال‌خانه، تقلب‌خانه و هر کدام مراکز انواع مفاسد اخلاقی.  از روز اولی که دختر داخل آن تقلب خانه‏‌ها می‌شود، تخم رشوت‌گیری و رشوت‌دهی در کله ساده او کاشته می‌‏شود. <ref>روزنامه زبان زنان، سال 1، شماره 9، شنبه 21 صفر، 1338، ص 4.</ref> به همین دلیل مدرسه صدیقه دولت آبادی ـ که یکی از فارغ التحصیلان مدرسه دخترانه آمریکایی تهران به نام بدرالدجی درخشان <ref>فرخ‏زاد،پوران، دانشنامه زنان فرهنگ‌ساز ایران و جهان، ج 1، ص 875</ref> مدیر آن بود ـ به خاطر عدم رعایت شئونات دینی و قوانین معارف در مدرسه_ تعطیل شد<ref> خاطرات قهر تاج دولت آبادی، نامه، نوشته‏‌ها و یادها، ج 3، ص 53</ref> و او را به مدت سه ماه در وزارت فرهنگ زندانی کردند و از خانواده‌اش تعهد گرفتند که از این پس، در این زمینه به فعالیتی نپردازد.<ref> فرخزاد، پوران،دانشنامه زنان فرهنگ ساز ایران و جهانج1، ص 875.</ref><ref group="پانویس">حتّی هنگامی که صدیقه دولت آبادی، دبستان دخترانه دیگری به نام «مکتب خانه شرعیّات» به مدیریت «بتول کاوه» تأسیس کرد، بار دیگر این دبستان به سرنوشت مدرسه «ام المدارس» دچار شد. ناگفته نگذاریم که بافت غیر دینی مدارس جدید [[دختران]] به دین گریزی، تجدد طلبی، خودباختگی بنیان گذاران آن در برابر فرهنگ بیگانه باز می‌گردد. صدیقه دولت آبادی نیز علیه سنن و اعتقادات مذهبی خود قیام کرد و ضمن مخالفت با آموزش سنتی زنان ایران، در [[روزنامه زبان زنان]] از دولت و وزارت معارف خواست تا امکانات لازم را برای گسترش تحصیل [[زنان]] به سبک اروپایی فراهم آورند: باید از دولت بخواهیم که در ولایات مدارس دختران تأسیس کند... لازم است که وزارت معارف یک عده معلم مخصوص صاحب فنون از اروپا بخواهند.</ref>  
#'''تاسیس مدارس دخترانه در اصفهان‌:''' در سال 1334 (ه‍.ق) همزمان دو مدرسه دخترانه به اسامی «ام المدارس» توسط صدیقه دولت آبادی و «دبستان اناث گلبهار» توسط آقای حاج سید سعید نائینی به مدیریت بی‏ بی ‏خانم <ref>خسروپناه، محمدحسین، هدف‏‌ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، 1381ش، ص 221</ref> تأسیس شد. در بسیاری از این نوع مدارس که به سبک جدید تأسیس شده بود، ارزش‌‏ها و هنجارهای دینی رعایت نمی‌‏شد بلکه آشکارا نقض می‏‌شد. خانم مهر‌تاج درخشان در گزارشی که در ماه صفر 1338 (ه‍.ق) مصادف با نوامبر 1919 درباره مدارس دخترانه تهران، در روزنامه زبان زنان به چاپ رساند، می‌‏نویسد: اگر حقیقت امر را بخواهید بیش‌تر از چهار یا پنج مدرسه دخترانه با معنی در طهران نداریم. مابقی مرکب‌اند از چند باب تجارت‌خانه، دلال‌خانه، تقلب‌خانه و هر کدام مراکز انواع مفاسد اخلاقی.  از روز اولی که دختر داخل آن تقلب خانه‏‌ها می‌شود، تخم رشوت‌گیری و رشوت‌دهی در کله ساده او کاشته می‌‏شود. <ref>روزنامه زبان زنان، سال 1، شماره 9، شنبه 21 صفر، 1338، ص 4.</ref> به همین دلیل مدرسه صدیقه دولت آبادی ـ که یکی از فارغ التحصیلان مدرسه دخترانه آمریکایی تهران به نام بدرالدجی درخشان <ref>فرخ‏زاد،پوران، دانشنامه زنان فرهنگ‌ساز ایران و جهان، ج 1، ص 875</ref> مدیر آن بود ـ به خاطر عدم رعایت شئونات دینی و قوانین معارف در مدرسه_ تعطیل شد<ref> خاطرات قهر تاج دولت آبادی، نامه، نوشته‏‌ها و یادها، ج 3، ص 53</ref> و او را به مدت سه ماه در وزارت فرهنگ زندانی کردند و از خانواده‌اش تعهد گرفتند که از این پس، در این زمینه به فعالیتی نپردازد.<ref> فرخزاد، پوران،دانشنامه زنان فرهنگ ساز ایران و جهانج1، ص 875.</ref><ref group="پانویس">حتّی هنگامی که صدیقه دولت آبادی، دبستان دخترانه دیگری به نام «مکتب خانه شرعیّات» به مدیریت «بتول کاوه» تأسیس کرد، بار دیگر این دبستان به سرنوشت مدرسه «ام المدارس» دچار شد. ناگفته نگذاریم که بافت غیر دینی مدارس جدید دختران به دین گریزی، تجدد طلبی، خودباختگی بنیان گذاران آن در برابر فرهنگ بیگانه باز می‌گردد. صدیقه دولت آبادی نیز علیه سنن و اعتقادات مذهبی خود قیام کرد و ضمن مخالفت با آموزش سنتی زنان ایران، در روزنامه زبان زنان از دولت و وزارت معارف خواست تا امکانات لازم را برای گسترش تحصیل زنان به سبک اروپایی فراهم آورند: باید از دولت بخواهیم که در ولایات مدارس دختران تأسیس کند... لازم است که وزارت معارف یک عده معلم مخصوص صاحب فنون از اروپا بخواهند.</ref>  
# '''راه انداختن نشریه مخصوص زنان''': دولت آبادی در سال 1299 ش، 1919 م، نشریه «زبان زنان» را در اصفهان و تهران منتشر کرد. اولین شماره این نشریه در روز 20 شوال سال 1337 (ه‍.ق) فعالیت خود را در اصفهان آغاز کرد و آخرین شماره آن (شماره 57) در 21 ربیع الثانی 1339 ه‍.ق منتشر شد. «زبان زنان» در ابتدا به مباحث مربوط به خانه‌داری، بچه‌داری، شوهرداری و بهداشت می‌پرداخت.<ref> خسروپناه، محمد حسین، هدف‌‏ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی،1381ش، ص 236</ref> اما به تدریج مباحثی همچون سوسیالیسم و سوسیال دموکراسی را مطرح کرد که اقشار مذهبی جامعه را به عکس العمل وا‌می‌داشت. <ref>روزنامه زبان زنان، شماره 34، 30 شواال، 1338</ref> در برخی از مقاله‏‌ها از سیاست اتحاد شوروی دفاع کرد و در بعضی دیگر شعار «زنده باد آزادی دنیا، زنده باد آزادی ایران، زنده باد سوسیالیزم» را سر‌داد. <ref>روزنامه زبان زنان، شنبه 7 ربیع الثانی، 1339، ص 4</ref> دولت آبادی در مقالاتش وضعیت زنان در کشورهای دیگر را به رخ زنان ایرانی می‏‌کشید و خودش 10 سال پیش از کشف حجاب، عملاً، حجاب را به کناری گذاشته بود و بدون روسری در خیابان‏ها ظاهر می‌‏شد.
# '''راه انداختن نشریه مخصوص زنان''': دولت آبادی در سال 1299 ش، 1919 م، نشریه «زبان زنان» را در اصفهان و تهران منتشر کرد. اولین شماره این نشریه در روز 20 شوال سال 1337 (ه‍.ق) فعالیت خود را در اصفهان آغاز کرد و آخرین شماره آن (شماره 57) در 21 ربیع الثانی 1339 ه‍.ق منتشر شد. «زبان زنان» در ابتدا به مباحث مربوط به خانه‌داری، بچه‌داری، شوهرداری و بهداشت می‌پرداخت.<ref> خسروپناه، محمد حسین، هدف‌‏ها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی،1381ش، ص 236</ref> اما به تدریج مباحثی همچون سوسیالیسم و سوسیال دموکراسی را مطرح کرد که اقشار مذهبی جامعه را به عکس العمل وا‌می‌داشت. <ref>روزنامه زبان زنان، شماره 34، 30 شواال، 1338</ref> در برخی از مقاله‏‌ها از سیاست اتحاد شوروی دفاع کرد و در بعضی دیگر شعار «زنده باد آزادی دنیا، زنده باد آزادی ایران، زنده باد سوسیالیزم» را سر‌داد. <ref>روزنامه زبان زنان، شنبه 7 ربیع الثانی، 1339، ص 4</ref> دولت آبادی در مقالاتش وضعیت زنان در کشورهای دیگر را به رخ زنان ایرانی می‏‌کشید و خودش 10 سال پیش از کشف حجاب، عملاً، حجاب را به کناری گذاشته بود و بدون روسری در خیابان‏ها ظاهر می‌‏شد.
#'''رفتن به فرانسه‌''': در سال 1300 (ه‍.ش) دولت آبادی از اصفهان عازم تهران شد. در سال 1301 (ه‍.ش) عازم فرانسه شد و در دوره کالج شبانه‌روزی مخصوص زنان سالمند به تحصیل پرداخت. در بازگشت به ایران که مصادف با حکومت رضاشاه بود، با اینکه همگی زن‌‏های ایرانی همراه دولت آبادی دارای [[حجاب]] کامل بودند، او بدون حجاب بود. <ref>بدرالملوک بامداد،  زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید،1347ش، ص 51</ref> از آن تاریخ بدون حجاب در انظار عمومی ظاهر شد که، موجبات جریحه دار شدن احساسات عمومی را فراهم آورد و مخالفت‏‌های زیادی را علیه خود برانگیخت. از آنجایی که بسیاری از روشنفکران ایرانی بعد از مسافرت به فرنگ تحت تأثیر پیشرفت‌‏های مادی، نظریه تقلید از غرب را مطرح می‏‌کردند، دولت آبادی نیز از این قاعده مستثنا نبود. او در سال 1924 م. در مقاله‌‏ای با عنوان «ایران و فرانسه» طرح اصلاح و توسعه اقتصادی ایران را با همکاری دولت فرانسه ارائه کرد.<ref>[http://ensani.ir/fa/article/108709/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1-%D8%B5%D8%AF%DB%8C%D9%82%D9%87-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C «زنان در تاریخ، صدیقه دولت آبادی»، پروتال جامع علوم انسانی]</ref>
#'''رفتن به فرانسه‌''': در سال 1300 (ه‍.ش) دولت آبادی از اصفهان عازم تهران شد. در سال 1301 (ه‍.ش) عازم فرانسه شد و در دوره کالج شبانه‌روزی مخصوص زنان سالمند به تحصیل پرداخت. در بازگشت به ایران که مصادف با حکومت رضاشاه بود، با اینکه همگی زن‌‏های ایرانی همراه دولت آبادی دارای [[حجاب]] کامل بودند، او بدون حجاب بود. <ref>بدرالملوک بامداد،  زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید،1347ش، ص 51</ref> از آن تاریخ بدون حجاب در انظار عمومی ظاهر شد که، موجبات جریحه دار شدن احساسات عمومی را فراهم آورد و مخالفت‏‌های زیادی را علیه خود برانگیخت. از آنجایی که بسیاری از روشنفکران ایرانی بعد از مسافرت به فرنگ تحت تأثیر پیشرفت‌‏های مادی، نظریه تقلید از غرب را مطرح می‏‌کردند، دولت آبادی نیز از این قاعده مستثنا نبود. او در سال 1924 م. در مقاله‌‏ای با عنوان «ایران و فرانسه» طرح اصلاح و توسعه اقتصادی ایران را با همکاری دولت فرانسه ارائه کرد.<ref>[http://ensani.ir/fa/article/108709/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1-%D8%B5%D8%AF%DB%8C%D9%82%D9%87-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C «زنان در تاریخ، صدیقه دولت آبادی»، پروتال جامع علوم انسانی]</ref>