Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۱: خط ۴۱:
نورالهدی در باره نقش خود در تاسیس این جمعیت می‏گوید: «[[جمعیت نسوان‌ وطن‌خواه]]، از بانوان ترقی‏خواه، در سال 1301 خورشیدی تشکیل گردیده بود. جمعی از بانوان، کمر همت بسته بودیم برای بنیان گذاری ترقیات، آزادی، پیش‏رفت و تعلیمات وبه ‏طور کلی، برای بهبود زنان عالم! قد علم کرده بودیم. هیأت مدیره آن، ده نفر از بانوان منتخب جمعیت بودند که رئیس جمعیت مزبور، با انتخاب اعضا، خانم [[محترم اسکندری]] و این جانب در آن هیأت منشی اول انتخاب شده بودم». خانم منگنه افزون برداشتن مسؤولیت منشی اول، کار دعوت از اعضا و ایراد برخی سخنرانی‏ها را نیز به عهده داشت. وی در این باره می‏نویسد: «هر هفته، جلسات منظم سخنرانی داشتیم. خود من، هر هفته سیصد کارت دعوت را می نوشتم و به خانه زنان می فرستادم. آن زمان، تلفن در همه خانه ها نبود و من این کار را به وسیله مستخدمین خودم انجام می دادم».<ref> نورالهدی منگنه، شمه ای از سرگذشت من</ref> پس از درگذشت نخستین رئیس این جمعیت، باز در رأی‏‌گیری تازه، وی دوباره به سمت منشی اول انتخاب شد و همان کارها را تا انحلال این جمعیت انجام می‏داد. <ref>دیوان منگنه، ص 12 ـ 13</ref>
نورالهدی در باره نقش خود در تاسیس این جمعیت می‏گوید: «[[جمعیت نسوان‌ وطن‌خواه]]، از بانوان ترقی‏خواه، در سال 1301 خورشیدی تشکیل گردیده بود. جمعی از بانوان، کمر همت بسته بودیم برای بنیان گذاری ترقیات، آزادی، پیش‏رفت و تعلیمات وبه ‏طور کلی، برای بهبود زنان عالم! قد علم کرده بودیم. هیأت مدیره آن، ده نفر از بانوان منتخب جمعیت بودند که رئیس جمعیت مزبور، با انتخاب اعضا، خانم [[محترم اسکندری]] و این جانب در آن هیأت منشی اول انتخاب شده بودم». خانم منگنه افزون برداشتن مسؤولیت منشی اول، کار دعوت از اعضا و ایراد برخی سخنرانی‏ها را نیز به عهده داشت. وی در این باره می‏نویسد: «هر هفته، جلسات منظم سخنرانی داشتیم. خود من، هر هفته سیصد کارت دعوت را می نوشتم و به خانه زنان می فرستادم. آن زمان، تلفن در همه خانه ها نبود و من این کار را به وسیله مستخدمین خودم انجام می دادم».<ref> نورالهدی منگنه، شمه ای از سرگذشت من</ref> پس از درگذشت نخستین رئیس این جمعیت، باز در رأی‏‌گیری تازه، وی دوباره به سمت منشی اول انتخاب شد و همان کارها را تا انحلال این جمعیت انجام می‏داد. <ref>دیوان منگنه، ص 12 ـ 13</ref>
*نویسندگی
*نویسندگی
#[[مجله نسوان وطن‌خواه]]: این مجله در سال 1302 شمسی با صاحب متیازی بانو شاهزاده ملوک اسکندری منتشر شد.
#[[مجله جمعیت نسوان وطن‌خواه]]: این مجله در سال 1302 شمسی با صاحب متیازی بانو شاهزاده ملوک اسکندری منتشر شد.
#ستاره ایران و مجله زبان زنان به صاحب امتیازی [[صدیقه دولت آبادی]]
#ستاره ایران و مجله زبان زنان به صاحب امتیازی [[صدیقه دولت آبادی]]
#روزنامه بانوان متعلق به فخر عظمی ارغون
#روزنامه بانوان متعلق به فخر عظمی ارغون
خط ۴۷: خط ۴۷:
علاوه بر اینها خود نیز مجله ماهنامه بی بی را از سال 1334منتشر می کرد که نشریه‌ای علمی، ادبی و انتقادی بود.
علاوه بر اینها خود نیز مجله ماهنامه بی بی را از سال 1334منتشر می کرد که نشریه‌ای علمی، ادبی و انتقادی بود.
* شرکت در کمیسیون ها
* شرکت در کمیسیون ها
خانم منگنه در همه کمیسیون‏های [[نسوان وطن‏‌خواه]]،<ref> همان، ص 25 و 26</ref>. که مهم‏ترین آن‏ها، کنگره زنان شرق بود، عضوی مؤثر به شمار می‌‏آمد. هم‏سو با سیاست‏های دین‌‏زدایی و غرب‏گرایی پهلوی اول و در راه تغییر فرهنگ دینی زنان و آماده‏سازی زمینه کشف حجاب، در پاییز سال 1311، کنگره زنان شرق، در تهران برگزار شد. در این کنگره، زنان تجددطلب و غرب‏گرا، از کشورهای عرب دعوت شده بودند که در بین آنان می‏توان از خانم‏ها نورحماده از بیروت، حنیفه خوری از مصر و سید فاطمه از عراق نام برد. خانم منگنه در این باره می‏نویسد: «ما چندین کیمسیون تشکیل دادیم... و این‏جانب در همه این کمیسیون‏ها شرکت داشتم. هر روز جلسه‏ای به نام کنفرانس و با حضور خانم‏های عرب دایر می‏شد و مذاکراتی درباره بی حجابی و ترقی زنان مطرح می‏گردید».<ref>دیوان منگنه، ص 15.</ref> <ref group="پانویس">در پایان این کنگره، خانم مستوره افشار، رئیس جمعیت نسوان وطن‌‏خواه، در گزارش خود، از فعالیت‏های خانم منگنه و بعضی دیگر از فعالان این جمعیت، مانند محترم اسکندری، نامی نمی‏بَرد و همین امر، باعث خشنودی آنان می‏شود، به‏ گونه‏ای که پس از این کنگره، نورالهدی و عده‏‌ای از زنان تجدد طلب، از جمعیت نسوان وطن‏‌خواه کناره‏‌گیری کردند. کناره‏گیری خانم منگنه فقط نه به این دلیل که در گزارش، نامی از او برده نشده است، نشان از آن دارد که شعارهای ایشان در حمایت از زنان و آزادی آنان از واقعیت تهی و تنها برای خودنمایی و کسب شهرت بوده است. نکته جالب، این است که در عکسی که خانم منگنه در کتاب خود (دیوان نورالهدی منگنه) از این کنگره چاپ کرده، دیده می‏شود که تنها زنان دعوت شده خارجی و بعضی از زنان متجدد، مانند او و [[صدیقه دولت ‏آبادی]]، بی‏حجاب هستند؛ اما دیگر زنان شرکت کننده در کنگره، چادر و حجاب کامل دارند و این، ریشه‏دار بودن پوشش چادر، در بین زنان ایرانی عصر رضا شاه را نشان می‏دهد.</ref>
خانم منگنه در همه کمیسیون‏های [[جمعیت نسوان‌ وطن‌خواه]]،<ref> همان، ص 25 و 26</ref>. که مهم‏ترین آن‏ها، کنگره زنان شرق بود، عضوی مؤثر به شمار می‌‏آمد. هم‏سو با سیاست‏های دین‌‏زدایی و غرب‏گرایی پهلوی اول و در راه تغییر فرهنگ دینی زنان و آماده‏سازی زمینه کشف حجاب، در پاییز سال 1311، کنگره زنان شرق، در تهران برگزار شد. در این کنگره، زنان تجددطلب و غرب‏گرا، از کشورهای عرب دعوت شده بودند که در بین آنان می‏توان از خانم‏ها نورحماده از بیروت، حنیفه خوری از مصر و سید فاطمه از عراق نام برد. خانم منگنه در این باره می‏نویسد: «ما چندین کیمسیون تشکیل دادیم... و این‏جانب در همه این کمیسیون‏ها شرکت داشتم. هر روز جلسه‏ای به نام کنفرانس و با حضور خانم‏های عرب دایر می‏شد و مذاکراتی درباره بی حجابی و ترقی زنان مطرح می‏گردید».<ref>دیوان منگنه، ص 15.</ref> <ref group="پانویس">در پایان این کنگره، خانم مستوره افشار، رئیس جمعیت نسوان وطن‌‏خواه، در گزارش خود، از فعالیت‏های خانم منگنه و بعضی دیگر از فعالان این جمعیت، مانند محترم اسکندری، نامی نمی‏بَرد و همین امر، باعث خشنودی آنان می‏شود، به‏ گونه‏ای که پس از این کنگره، نورالهدی و عده‏‌ای از زنان تجدد طلب، از جمعیت نسوان وطن‏‌خواه کناره‏‌گیری کردند. کناره‏گیری خانم منگنه فقط نه به این دلیل که در گزارش، نامی از او برده نشده است، نشان از آن دارد که شعارهای ایشان در حمایت از زنان و آزادی آنان از واقعیت تهی و تنها برای خودنمایی و کسب شهرت بوده است. نکته جالب، این است که در عکسی که خانم منگنه در کتاب خود (دیوان نورالهدی منگنه) از این کنگره چاپ کرده، دیده می‏شود که تنها زنان دعوت شده خارجی و بعضی از زنان متجدد، مانند او و [[صدیقه دولت ‏آبادی]]، بی‏حجاب هستند؛ اما دیگر زنان شرکت کننده در کنگره، چادر و حجاب کامل دارند و این، ریشه‏دار بودن پوشش چادر، در بین زنان ایرانی عصر رضا شاه را نشان می‏دهد.</ref>
* شرکت در [[کانون بانوان]]
* شرکت در [[کانون بانوان]]
در سال 1314، رضا شاه به علی اصغر حکمت، وزیر معارف، دستوی مردهد که جمعیتی از زنان آزادی‏خواه تهرانی تشکیل دهد. این جمعیت، می‏بایست اساس‏نامه‏‌ای تهیه کرده، در اختیار وزیر معارف بگذارد و از او بخواهد که حمایت خود را از آنان اعلام کند. بعدها این جمعیت «[[کانون بانوان]]» نامیده شد. [[کانون بانوان]] به ریاست [[شمس پهلوی]] و زیر نظر وزارت معارف، در تاریخ 22 اردیبهشت 1314، برای زمینه‌‏سازی رفع حجاب تأسیس شد. ریاست بعدی آن را بر عهده [[هاجر تربیت]] و سپس [[صدیقه دولت آبادی]] گذاشتند <ref>ر. ک: تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ص 383 و 382</ref> [[نورالهدی منگنه]] نیز آغاز ابتدای تأسیس، در هیأت مدیره کانون، فعالیت می‏کرد. خود او دراین باره می‏گوید: «بعد از چندی، [[صدیقه دولت ‏آبادی]] (مدیر[[کانون بانوان]]) که از دور و نزدیک با هم آشنایی داشتیم ، از من خواهش کرد، که عضو هیئت مدیره [[کانون بانوان]] شوم. من هم قبول کردم. مدتی در کمیسیون ادبی [[کانون بانوان]] و سایر قسمت‏ها با خانم‏ها هم‏کاری داشتم و در [[مجله زبان زنان]]، که مدیر مسؤولش، خانم دولت ‏آبادی بود، مقالات می‏نوشتم و تقریباً تمام ترجمه‌‏های آن به قلم من بود. هم‏چنین به سخنرانی‏های تربیتی و اجتماعی خودم برای روشن نمودن اذهان، ادامه می‏دادم؛ چنان‏که در سخنرانی‏های پرورش افکار، در سال 1319، مورد تقدیر ملوکانه واقع شدم».<ref> دیوان منگنه، ص 16. </ref>
در سال 1314، رضا شاه به علی اصغر حکمت، وزیر معارف، دستوی مردهد که جمعیتی از زنان آزادی‏خواه تهرانی تشکیل دهد. این جمعیت، می‏بایست اساس‏نامه‏‌ای تهیه کرده، در اختیار وزیر معارف بگذارد و از او بخواهد که حمایت خود را از آنان اعلام کند. بعدها این جمعیت «[[کانون بانوان]]» نامیده شد. [[کانون بانوان]] به ریاست [[شمس پهلوی]] و زیر نظر وزارت معارف، در تاریخ 22 اردیبهشت 1314، برای زمینه‌‏سازی رفع حجاب تأسیس شد. ریاست بعدی آن را بر عهده [[هاجر تربیت]] و سپس [[صدیقه دولت آبادی]] گذاشتند <ref>ر. ک: تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ص 383 و 382</ref> [[نورالهدی منگنه]] نیز آغاز ابتدای تأسیس، در هیأت مدیره کانون، فعالیت می‏کرد. خود او دراین باره می‏گوید: «بعد از چندی، [[صدیقه دولت ‏آبادی]] (مدیر[[کانون بانوان]]) که از دور و نزدیک با هم آشنایی داشتیم ، از من خواهش کرد، که عضو هیئت مدیره [[کانون بانوان]] شوم. من هم قبول کردم. مدتی در کمیسیون ادبی [[کانون بانوان]] و سایر قسمت‏ها با خانم‏ها هم‏کاری داشتم و در [[مجله زبان زنان]]، که مدیر مسؤولش، خانم دولت ‏آبادی بود، مقالات می‏نوشتم و تقریباً تمام ترجمه‌‏های آن به قلم من بود. هم‏چنین به سخنرانی‏های تربیتی و اجتماعی خودم برای روشن نمودن اذهان، ادامه می‏دادم؛ چنان‏که در سخنرانی‏های پرورش افکار، در سال 1319، مورد تقدیر ملوکانه واقع شدم».<ref> دیوان منگنه، ص 16. </ref>