Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۵: خط ۴۵:
==نقد==
==نقد==
دردو دهه اخير روشنفکران دينی نظرات و نظريات مختلفی درباره دين، شريعت، فقه، قرآن و وحی و الهيات عرضه کرده اند. تا زمانی به دليل اينکه به نظر، آن دسته از مقدمات و انتظارات رعايت می شد واکنش هایی هم از سوی مخالفان ديدگاه های آنان از سنت گرايان ديده می شد.‏  
دردو دهه اخير روشنفکران دينی نظرات و نظريات مختلفی درباره دين، شريعت، فقه، قرآن و وحی و الهيات عرضه کرده اند. تا زمانی به دليل اينکه به نظر، آن دسته از مقدمات و انتظارات رعايت می شد واکنش هایی هم از سوی مخالفان ديدگاه های آنان از سنت گرايان ديده می شد.‏  
شوربختانه دست کم يک دهه است که آنچه ما در ساحت انديشه نو انديشی دينی می بينيم از چند مشکل رنج می برد: يا در تناقض با انديشه های سابق مطرح شده از سوی خود آنان است و يا حتی گاهی انتظارات حداقلی هم در اصول بحث و "نظر" رعايت نمی شود.‏ البته هربار نظری غير متعارف و غير مألوف مطرح می شود روشن است که شهرتی گرچه زودگذر برای نظريه و يا صاحب آن از چند روز تا چند ماه فراهم می کند و اين البته برای برخی ممکن است خوشايند باشد اما طبعا برای آنان که به طور جدی به مباحث الهيات علاقمندند تأملی بر نمی انگيزد.نظریه خانم وسمقی نیز از سنخ همین شهرت چند روزه است.
شوربختانه دست کم يک دهه است که آنچه ما در ساحت انديشه نو انديشی دينی می بينيم از چند مشکل رنج می برد: يا در تناقض با انديشه های سابق مطرح شده از سوی خود آنان است و يا حتی گاهی انتظارات حداقلی هم در اصول بحث و "نظر" رعايت نمی شود.‏ البته هربار نظری غير متعارف و غير مألوف مطرح می شود روشن است که شهرتی گرچه زودگذر برای نظريه و يا صاحب آن از چند روز تا چند ماه فراهم می کند و اين البته برای برخی ممکن است خوشايند باشد اما طبعا برای آنان که به طور جدی به مباحث الهيات علاقمندند تأملی بر نمی انگيزد.نظریه خانم وسمقی نیز از سنخ همین شهرت چند روزه است.
اصل مدعای خانم وسمقی اين است که نبوت ساخته خود بشر است و در واقع پيامبران در جستجوی خدا دين و وحی را شکل داده اند و نه اينکه هدايت از سوی خداوند باشد.‏ طبيعی است که با پاک شدن اصل مسئله وحی و رد باور منشأ الهی برای دين نيازی هم به پاسخگویی به مسائل چند هزار ساله اديان هم نمی ماند. خوب هنر اين کار چيست و به چه کار می آيد؟ همه اين مسائل تا زمانی اهميت دارند که صدق ادعای انبياء و اديان در منشأ الهی داشتنشان مورد توافق باشد.‏ يک نظريه بايد در پی پاسخ دادن به يک مشکل باشد. وقتی شما اصل مشکل را ناديده می گيريد اين نظريه به چه کار می آيد؟ نظريه شما که نمی تواند هم در پی حل مشکل يک نظام فکری باشد و هم در عين حال اساس آن نظام فکری را غير معتبر بداند.خود اديان مدعی اند منشأیی الهی دارند. با بشری خواندن اصل ادعای اديان طبعا راه حل شما برای پيروان اديان معتبر قلمداد نمی شود. دیدگاه خانم وسمقی راه حل نيست. پاک کردن صورت مسئله است. نهايتا در حد طرح مسئله ای جامعه شناختی تقليل پيدا می کند.‏<ref>عصر سلام، درباره کتاب اخیر صدیقه وسمقی، 12 آذر 1400</ref>
اصل مدعای خانم وسمقی اين است که نبوت ساخته خود بشر است و در واقع پيامبران در جستجوی خدا دين و وحی را شکل داده اند و نه اينکه هدايت از سوی خداوند باشد.‏ طبيعی است که با پاک شدن اصل مسئله وحی و رد باور منشأ الهی برای دين نيازی هم به پاسخگویی به مسائل چند هزار ساله اديان هم نمی ماند. خوب هنر اين کار چيست و به چه کار می آيد؟ همه اين مسائل تا زمانی اهميت دارند که صدق ادعای انبياء و اديان در منشأ الهی داشتنشان مورد توافق باشد.‏ يک نظريه بايد در پی پاسخ دادن به يک مشکل باشد. وقتی شما اصل مشکل را ناديده می گيريد اين نظريه به چه کار می آيد؟ نظريه شما که نمی تواند هم در پی حل مشکل يک نظام فکری باشد و هم در عين حال اساس آن نظام فکری را غير معتبر بداند.خود اديان مدعی اند منشأیی الهی دارند. با بشری خواندن اصل ادعای اديان طبعا راه حل شما برای پيروان اديان معتبر قلمداد نمی شود. دیدگاه خانم وسمقی راه حل نيست. پاک کردن صورت مسئله است. نهايتا در حد طرح مسئله ای جامعه شناختی تقليل پيدا می کند.‏<ref>عصر سلام، درباره کتاب اخیر صدیقه وسمقی، 12 آذر 1400</ref>
یکی از دلایل کتاب به سود دیدگاه سراسر بشری از پیامبری این است که اگر قرآن یا دیگر کتاب‌های آسمانی‌انگاشته‌شده، از سوی خدا نازل شده بودند نباید تفسیرهای متنوعی از آن‌ها ارائه می‌شد، و فهم یکسان این کتاب‌ها برای همگان ممکن می‌بود. اما تفسیرهای متنوعی از این کتاب‌ها صورت گرفته به طوری که فهم یکسان آن برای همگان ممکن نیست. پس این کتاب‌ها آسمانی نیستند.
یکی از دلایل کتاب به سود دیدگاه سراسر بشری از پیامبری این است که اگر قرآن یا دیگر کتاب‌های آسمانی‌انگاشته‌شده، از سوی خدا نازل شده بودند نباید تفسیرهای متنوعی از آن‌ها ارائه می‌شد، و فهم یکسان این کتاب‌ها برای همگان ممکن می‌بود. اما تفسیرهای متنوعی از این کتاب‌ها صورت گرفته به طوری که فهم یکسان آن برای همگان ممکن نیست. پس این کتاب‌ها آسمانی نیستند.
اما چرا باید فرض کرد که فهم واحد و همگانی، شرط الهی بودن یک پیام است؟ پاسخ احتمالاً این است که هدایت تنها از این طریق میسر است. اما چرا باید فرض کرد که هدایت تنها از این طریق میسر است؟ مثلاً، به سختی می‌توان ادعا کرد که شعر حافظ لطیف‌تر و انسانی‌تر می‌شد اگر، به قدر راهنمای نصب یخچال، بدون ابهام می‌بود و در نتیجه فهمی واحد و همگانی از آن شکل می‌گرفت. ابهام‌آفرینیِ شعر حافظ آن ‌را به آینه‌ای مبدّل ساخته که هر صاحب‌دلی که در آن می‌نگرد احوال دل خود را می‌یابد.
اما چرا باید فرض کرد که فهم واحد و همگانی، شرط الهی بودن یک پیام است؟ پاسخ احتمالاً این است که هدایت تنها از این طریق میسر است. اما چرا باید فرض کرد که هدایت تنها از این طریق میسر است؟ مثلاً، به سختی می‌توان ادعا کرد که شعر حافظ لطیف‌تر و انسانی‌تر می‌شد اگر، به قدر راهنمای نصب یخچال، بدون ابهام می‌بود و در نتیجه فهمی واحد و همگانی از آن شکل می‌گرفت. ابهام‌آفرینیِ شعر حافظ آن ‌را به آینه‌ای مبدّل ساخته که هر صاحب‌دلی که در آن می‌نگرد احوال دل خود را می‌یابد.
متونی که سرشت الهامی دارند و به دغدغه‌های ژرف وجودی انسان می‌پردازند، از شعر شاعران ژرف‌اندیش مثل مولوی و حافظ گرفته تا کتاب‌های مقدس دینی، به گونه‌ای هستند که فهم از آن‌ها دائماً نوشونده‌ است؛ زیرا این آثار آیینه‌ی احوال دل‌اند. بر این اساس، تکثر برداشت‌ها از متون مقدس دینی با الهامی بودن این متون سازگار است.<ref>خبرگذاری آسو،نقدِ کتاب «مسیر پیامبری» اثر صدیقه‌ وسمقی یاسر میردامادی، 1400/11/02</ref>
متونی که سرشت الهامی دارند و به دغدغه‌های ژرف وجودی انسان می‌پردازند، از شعر شاعران ژرف‌اندیش مثل مولوی و حافظ گرفته تا کتاب‌های مقدس دینی، به گونه‌ای هستند که فهم از آن‌ها دائماً نوشونده‌ است؛ زیرا این آثار آیینه‌ی احوال دل‌اند. بر این اساس، تکثر برداشت‌ها از متون مقدس دینی با الهامی بودن این متون سازگار است.<ref>خبرگذاری آسو،نقدِ کتاب «مسیر پیامبری» اثر صدیقه‌ وسمقی یاسر میردامادی، 1400/11/02</ref>
از طرفی فرضیه خانم وسمقی بسیار "خطرناک" است و آن  وسیله‌ای برای مدعیان دروغین پیامبری خواهد بودو بهانه‌ای برای ظهور پیامبران جدید است. نویسنده کتاب پیامبری، خدای پیامبران را درست نشناخته و آنچه نوشته از همین برداشت ‌های غلط از خداوند بوجود آمده است. خدایی که خانم وسمقی می‌شناسد صامت، خاموش و بدون هدایت است و خدای کاملی نیست و رو به تکامل دارد. خانم وسمقی باید توجه داشته باشد که یک اصل روش شناختی این است که برای حل یک مشکل، باید متناسب با همان میزان مشکل، دست به اصلاح زد و به عبارتی وقتی ماشینی پنجر می‌شود نباید موتور ماشین را تعمیر کرد. خانم وسمقی برای حل مساله مورد نظر خویش یعنی حقوق زن، حجاب ،خشونت ... وآیاتی از قرآن را که به زعم ایشان با شرایط امروز سازگاری ندارد کل صورت مساله را عوض کرده و موضوع وحی را سراسر بشری کرده تا بتواند پاسخی به سوالات بدهد.<ref>بی بی سی فارسی، در 'مسیر پیامبری'؛ رابطه خدا و پیامبر از نگاه صدیقه وسمقی</ref>
از طرفی فرضیه خانم وسمقی بسیار "خطرناک" است و آن  وسیله‌ای برای مدعیان دروغین پیامبری خواهد بودو بهانه‌ای برای ظهور پیامبران جدید است. نویسنده کتاب پیامبری، خدای پیامبران را درست نشناخته و آنچه نوشته از همین برداشت ‌های غلط از خداوند بوجود آمده است. خدایی که خانم وسمقی می‌شناسد صامت، خاموش و بدون هدایت است و خدای کاملی نیست و رو به تکامل دارد. خانم وسمقی باید توجه داشته باشد که یک اصل روش شناختی این است که برای حل یک مشکل، باید متناسب با همان میزان مشکل، دست به اصلاح زد و به عبارتی وقتی ماشینی پنجر می‌شود نباید موتور ماشین را تعمیر کرد. خانم وسمقی برای حل مساله مورد نظر خویش یعنی حقوق زن، حجاب ،خشونت ... وآیاتی از قرآن را که به زعم ایشان با شرایط امروز سازگاری ندارد کل صورت مساله را عوض کرده و موضوع وحی را سراسر بشری کرده تا بتواند پاسخی به سوالات بدهد.<ref>بی بی سی فارسی، در 'مسیر پیامبری'؛ رابطه خدا و پیامبر از نگاه صدیقه وسمقی</ref>