Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شخصیت | عنوان = م‍ح‍م‍د رش‍ی‍د رض‍ا | عنوان اصلی = | ت...» ایجاد کرد
 
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۳۹: خط ۳۹:
==دیدگاه==
==دیدگاه==
افکار رشیدرضا در طول دوره حیاتش، سیری از نوگرایی به سمت نوسلفی گری طی نموده است.در نگاه وی برابری زن و مرد در ارزشهای انسانی حقیقتی مورد تاکید شرع و نابرابری آنها امری طبیعی یا فطری است بنابراین وضعیت زن غربی به سبب خروج از مقتضیات فطرت مورد تائید شارع نیست و زن مسلمان نباید در پی رسیدن به آن باشد.
افکار رشیدرضا در طول دوره حیاتش، سیری از نوگرایی به سمت نوسلفی گری طی نموده است.در نگاه وی برابری زن و مرد در ارزشهای انسانی حقیقتی مورد تاکید شرع و نابرابری آنها امری طبیعی یا فطری است بنابراین وضعیت زن غربی به سبب خروج از مقتضیات فطرت مورد تائید شارع نیست و زن مسلمان نباید در پی رسیدن به آن باشد.
دوری از عقلانیت بسیط و ساده که بر راهکار و راه حلهای توجیه گرانه استوار است، هدف رشید رضا (1935م) شاگرد [[محمد عبده]] است. شگرد وی در آغاز بحث، پیدا کردن نصوص قرآنی و روایتی و سیره سَلَف صالح است که آرای استادش را تأیید کند. وی از شام، با حساسیت بر ضد تصوف و نمودهای اسلام عوامانه، به مصر آمد، که [[محمد عبده]] در گرایشهای وی علیه باورهای عوامانه و فقه سنتی، با وی هم عقیده بود، اما برنامه استاد امام عبده گسترده تر بود و به نوگرایی در دو حوزه دینی و اجتماعی یا نوگرایی در حوزه دینی به منظور رسیدن به نوگرایی اجتماعی و اجتماعی ـ سیاسی گسترش می یافت. از این رو با میزان مصالح و مقاصد شریعت، شیوه مناسبی برای تجدید نظر در نصوص و ایجاد جامعه و بنیانهای جدید می یافت. رشید رضا در آغاز با مدد از اطمینان به نص، به جای ریسک اندیشه های بشری و خرافات و بافته های عوام، با برنامه استاد خود همراه بود که نمودش در شماره های نخستین مجله المنار هست.
برخی از رخدادهای دینی ـ نه سیاسی ـ اواخر دهه دوم قرن بیستم (1917 ـ 1920) موجب شد رشید رضا «نص» [متون دینی] را که قرین عقل می دانست، تنها منبع استنباط و تشریع بشمارد.(24)
[[محمد عبده]] و رشید رضا هر دو به اجتهاد می خواندند، گرچه شیوه محمد عبده، بر مقاصد و اهداف شریعت است، اما روش نو رشید رضا، احیایی سلفی بود، که غالبا برگرفته از دعوت وهابیت در سرزمین نجد و عقاید ابن تیمیه است، که برای تصحیح اعتقادی ـ پیش از اصلاح دنیوی ـ به ویژه، مستند به نصوص سنت بود.
چنان که گفتیم رشید رضا در برابر محمد عبده، تغییر رویکرد واضحی ندارد، اما گرایش بنیادگرایانه ای که بر اندیشه فقهی وی حاکم است، بر آرا و رویکردهای اجتماعی و سیاسی و دینی وی سایه افکنده است.<ref group="پانویس">آرا و افکار رشید رضا در باره زن  در رساله «نداء للجنس اللطیف»- که در پاسخ دعوت گروهی هندی، در 1932 نوشت- بیان شده است. </ref>.


رشید رضا در خصوص حقوق مالی زن، نابرابری ارث را با اصل برابری ناسازگار نمی بیند؛ زیرا هزینه زندگی به عهده ی مرد است<ref> رشید رضا، نداء للجنس الطیف، ص 370</ref> او مهریه را نه بهای بهره ی جنسی مرد از زن بلکه هدیه ای دوستانه می شمارد؛ هدیه ای که مرد به زن می دهد تا زن ریاست او را بر خویش بپذیرد. <ref>رشید رضا، نداء للجنس الطیف، ص68</ref>
رشید رضا در خصوص حقوق مالی زن، نابرابری ارث را با اصل برابری ناسازگار نمی بیند؛ زیرا هزینه زندگی به عهده ی مرد است<ref> رشید رضا، نداء للجنس الطیف، ص 370</ref> او مهریه را نه بهای بهره ی جنسی مرد از زن بلکه هدیه ای دوستانه می شمارد؛ هدیه ای که مرد به زن می دهد تا زن ریاست او را بر خویش بپذیرد. <ref>رشید رضا، نداء للجنس الطیف، ص68</ref>
رشید رضا در بحث ازدواج و حقوق زنان در امر ازدواج از سرپرستی مرد دفاع می کند و آیه 228 سوره  بقره را دلیل آن قرار میدهد. او در اثبات ریاست مرد می گوید: زندگی زناشویی زندگی اجتماعی است و هر جامعه ای باید رییسی داشته باشد؛ زیرا به طور طبیعی، آرا و خواسته های افراد جامعه در برخی امور متفاوت است و مصلحت آنان جز با وجود رییس  و مرجع حل اختلاف تحقق نمی یابد.<ref>رشید رضا،  مجله المنار،ص16</ref>
وی در ضمن سخن از مساوات، به دلیل آیه «و لهُنّ مثل الذی علیهِنَّ بالمعروف و للرّجال علیهِنَّ درجةٌ؛ و برای زنان، همانند وظایفی که بر دوش آنهاست، حقوق شایسته ای قرار داده شده» از سرپرستی مرد دفاع می کند و می گوید: زندگی زناشویی، زندگی اجتماعی است و هر اجتماعی حتما رییس و سرپرستی دارد. افراد هر جامعه نظریات و خواسته های مختلفی دارند که مصلحت آنان جز با رییسی که در وقت اختلاف، نظر وی ملاک قرار گیرد، تأمین نمی شود. رشید، به آنچه که پیشتر دلیل آورد، بسنده نمی کند، بلکه برای ریشه یابی تفاوت [میان زن و مرد] به فطرت ـ که آن را دلیل مساوات و برابری نیز دانسته بود ـ استناد می کند.<ref>رشید رضا،  مجله المنار،ص16</ref>
 
رشید رضا لازمه سرپرستی را، روی گردانی و دوری از زن و زدن او به هنگام نشوز و نافرمانی می داند و تأکید دارد جز در موارد بسیار ضروری، بنا به روایات نبوی(ص) زدن کراهت دارد.<ref>رضوان السید، سیاسیا ت الاسلام المعاصر، مراجعات و متابعات، ص126</ref>
 
رشید تقریبا 31 رساله اش را به دفاع از چندهمسری اختصاص می دهد و در همین بخش، اختلاف نظرش با افکار استادش (محمد عبده) را بیان می کند، گرچه سخنانی از وی را استفاده می کند. به نظر می آید حمله های شدید شرق شناسان و دستگاههای تبلیغاتی به چندهمسری و حجاب، رشید رضا را وا می دارد در این باره، سخن بسیار گوید. وی در تفسیر المنار و در حاشیه بر آرای استادش که حرمت چندهمسری را ترجیح می داد، نوشت: «اوج ترقی بشر، نظام تک همسری است»، اما پس از گذشت تقریبا سی سال می گوید: «چندهمسری نه واجب و نه حرام، بلکه رواست». وی این سخنان را پس از نگارش فصل بلندی در باره «تاریخ چندهمسری» می گوید، سپس آیاتی را که مجوز چندهمسری است و حدّ آن را چهار زن مشخص می کند، تفسیر می کند. وی علت این حکم را نیاز و توان مرد که برتر از نیاز و توان زن است، نیز از بین رفتن مردان در جنگها می داند و معتقد است: اگر چندهمسری روا نباشد، فساد زیاد می شود.<ref>رضوان السید، سیاسیا ت الاسلام المعاصر، مراجعات و متابعات، ص12</ref>


به نظر رشیدرضا درمان نافرمانی زن با روی گردانی، دوری گزینی و کتک زدن،بخشی از لوازم ریاست است؛ هر چند او روایاتی درباره ی ناخوش بودن زدن زن ، جز هنگام ضرورت شدید، از پیامبر(ص)نقل می‌کند.<ref>رضوان السید، سیاسیا ت الاسلام المعاصر، مراجعات و متابعات، ص126</ref>
رشید رضا تقریبا رساله اش را به در دفاع از چند همسری <ref>رضوان السید، سیاسیا ت الاسلام المعاصر، مراجعات و متابعات، ص12</ref>اختصاص می دهد.در این بخش رشید رضا  از آراء استادش محمد عبده روی گردانی آشکاری داشته‌است. در حالی که خود وی در تفسیر المنار در تفسیر نظریه استادش درباره ی ترجیح حرمت چند همسری تاکید می‌کند که تک همسری نقطه ی اوج پیشرفت بشری است. رشید رضا در کتاب« نداء للجنس الطیف» پس از گذشت سی سال، معتقد است که چند همسری مباح است و نه واجب و نه حرام، وی ریشه این امر را نیاز مرد و نیروی او، از میان رفتن مردان در جنگ ها و شیوع فساد در صورت نپذیرفتن چند همسری می داند.
رشید رضا آموزش را برای زنان از این جهت که بتوانند وظایف خود در برابر خدا و نیز با احکام خانواده آشنا شوند لازم می‌دانست.وی تعلیم و تربیت زنان را فقط در این محدوده جایز می‌دانست بنابراین با آموزش دختران در مدارس جدید و فراگیری زبانهای اروپایی مخالف بود. <ref>[https://rch.ac.ir/article/Details?id=13971 دانشنامه جهان اسلام]</ref>
رشید رضا آموزش را برای زنان از این جهت که بتوانند وظایف خود در برابر خدا و نیز با احکام خانواده آشنا شوند لازم می‌دانست.وی تعلیم و تربیت زنان را فقط در این محدوده جایز می‌دانست بنابراین با آموزش دختران در مدارس جدید و فراگیری زبانهای اروپایی مخالف بود. <ref>[https://rch.ac.ir/article/Details?id=13971 دانشنامه جهان اسلام]</ref>


رشید رضا در مقوله آزادی زن و حجاب و نحوه حضور اجتماعی زن به هویت اجتماعی زن توجه می‌کرد او با آزادی زن به معنای برداشتن حجاب و خروج ناموجه از خانه و حضور زنان در محافل عمومی مخالف بود و در جایگاه یک عالم دینی بر لزوم حجاب در محیط عمومی و برخورد با نامحرم  تاکید می ورزید و فقط صورت و دستها را مشمول این حکم نمی‌دانست.
رشید رضا در مقوله آزادی زن و حجاب و نحوه حضور اجتماعی زن به هویت اجتماعی زن توجه می‌کرد او با آزادی زن به معنای برداشتن حجاب و خروج ناموجه از خانه و حضور زنان در محافل عمومی مخالف بود و در جایگاه یک عالم دینی بر لزوم حجاب در محیط عمومی و برخورد با نامحرم  تاکید می ورزید و فقط صورت و دستها را مشمول این حکم نمی‌دانست.
او حکم حجاب کامل و خانه نشینی زن را  به زنان پیامبر (ص) محدود می‌دانست و  اعتقاد داشت زن مسلمان می‌تواند از خانه بیرون رفته و ضمن آشکار ساختن چهره و کف دو دست، کارهایش را انجام دهد.<ref>رشید رضا،نداء للجنس الطیف، ص12</ref>  
او حکم حجاب کامل و خانه نشینی زن را  به زنان پیامبر (ص) محدود می‌دانست و  اعتقاد داشت زن مسلمان می‌تواند از خانه بیرون رفته و ضمن آشکار ساختن چهره و کف دو دست، کارهایش را انجام دهد.<ref>رشید رضا،نداء للجنس الطیف، ص12</ref>  
رشید رضا از احکام شریعت در مورد طلاق دفاع می کند و بیان می دارد: پس از تحریم طلاق از سوی کلیسا، غربیان چاره ای از آن ندیده [و بدان دوباره روی آورده] حتی در آن زیاده روی کردند، ولی طلاق، در مسلک شریعت، به دور از اسراف است.<ref>  نداء للجنس اللطیف، ص111 ـ 113/ref>
در پایان کتاب رشید رضا، بخشهایی کوتاه در باره آداب زن مسلمان آمده، توصیه شده: به دنبال پندار برابری با مرد نَدَود، و به جای این کار، به حقوقی که شریعت بدو داده، بپردازد و نگذارد باورها و سنتهای غیر شرعی، مانع دستیابی به این حقوق شود.
خلاصه آنچه رشید می گوید: برابری زن و مرد در ارزشهای انسانی، حقیقی مورد تأیید نصوص است، گرچه تفاوت آنها طبیعی یا فطری است، و وضعیت زن غربی نابسامان است، زیرا از لازمه فطرت خارج شده است و شایسته نمی باشد زن مسلمان، خود را دچار چنین وضعی کند، زیرا با طبع آنان، همچنین نصوص در تضاد است.<ref>همان، ص121 ـ 122</ref>


و در نهایت رشید رضا به زن مسلمان سفارش می‌کند در پی توهمات برابری ندود و به جای این کار از حقوق شرعیش بهره گیرد و عرفها و عادات غیر شرعی را که مانع رسیدن به این حقوق است کنار نهد؛ بنابراین در نگاه رشید رضا برابری زن ومرد در ارزشهای انسانی ، حقیقی و مورد تاکید شارع و نابرابری آنها امری طبیعی و فطری است.لذا وضعیت زن غربی به سبب خروج از مقتضیات فطرت مورد تاکید شرع واقع نشده لذا مسلمان نباید در پی رسیدن به آن باشد.<ref>رشید رضا، نداء للجنس الطیف،  ص 25</ref>
==نقد==
==نقد==