صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شخصیت | عنوان =محمود شلتوت | عنوان اصلی = | تصویر = |...» ایجاد کرد |
|||
| خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
محمود شلتوت در سال ۱۳۱۰ قمری برابر با ۱۸۹۳ میلادی در یکی از بخشهای بحیره مصر متولد شد. وی در دانشگاه اسکندریه تحصیلات خود را شروع و بعد از فراغت از تحصیل در ۲۵ سالگی به عنوان استاد در این دانشگاه شروع به تدریس کرد. شلتوت در سال ۱۹۱۹م همزمان با انقلاب مصر با نوشتن مقالات و سخنرانی با مردم همراه شد. وی در سال ۱۳۴۶ق به دعوت شیخ مصطفی المراغی رئیس وقت دانشگاه الازهر در این دانشگاه شروع به تدریس مشغول کرد؛ ولی بعد از کنارهگیری المراغی از ریاست الازهر به دلیل اختلاف با دربار مصر، شلتوت نیز از تدریس در این دانشگاه کناره گرفت و به وکالت در محاکم شرعی پرداخت. شیخ شلتوت در سال ۱۳۵۵ق با بازگشت شیخ مصطفی المراغی به دانشگاه الازهر دوباره به تدریس فراخوانده شد. وی در سال ۱۳۷۷ق توسط رئیس جمهور مصر به عنوان ریاست دانشگاه الازهر برگزیده شد و تا زمان وفاتش در سال ۱۳۸۳ق در قاهره در این منصب باقی ماند.<ref>[https://fa.wikishia.net/view/%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF_%D8%B4%D9%84%D8%AA%D9%88%D8%AA ویکی شیعه]</ref> | محمود شلتوت در سال ۱۳۱۰ قمری برابر با ۱۸۹۳ میلادی در یکی از بخشهای بحیره مصر متولد شد. وی در دانشگاه اسکندریه تحصیلات خود را شروع و بعد از فراغت از تحصیل در ۲۵ سالگی به عنوان استاد در این دانشگاه شروع به تدریس کرد. شلتوت در سال ۱۹۱۹م همزمان با انقلاب مصر با نوشتن مقالات و سخنرانی با مردم همراه شد. وی در سال ۱۳۴۶ق به دعوت شیخ مصطفی المراغی رئیس وقت دانشگاه الازهر در این دانشگاه شروع به تدریس مشغول کرد؛ ولی بعد از کنارهگیری المراغی از ریاست الازهر به دلیل اختلاف با دربار مصر، شلتوت نیز از تدریس در این دانشگاه کناره گرفت و به وکالت در محاکم شرعی پرداخت. شیخ شلتوت در سال ۱۳۵۵ق با بازگشت شیخ مصطفی المراغی به دانشگاه الازهر دوباره به تدریس فراخوانده شد. وی در سال ۱۳۷۷ق توسط رئیس جمهور مصر به عنوان ریاست دانشگاه الازهر برگزیده شد و تا زمان وفاتش در سال ۱۳۸۳ق در قاهره در این منصب باقی ماند.<ref>[https://fa.wikishia.net/view/%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF_%D8%B4%D9%84%D8%AA%D9%88%D8%AA ویکی شیعه]</ref> | ||
==دیدگاه== | ==دیدگاه== | ||
شیخ محمود شلتوت (1963م) مسایل مربوط به زنان را، با سخنرانیهای خویش که نشان از نوگرایی داشت، حل می کرد<ref>الإسلام عقیدة و شریعة، محمود شلتوت، ص159 ـ 268، چ 5، دار الشروق؛ مِن توجیهات الإسلام، ص189 ـ 218</ref>وی با شیخ سباعی در سنت گرایی فقهی و نصوص همرأی و به سنتهایی پایبند بود که لازم می نمود نوگرایان از آن بگذرند. او مسائل زنان را ضمن خانواده چاره یابی می کند. از این رو در نظر وی زن موجودی دارای استقلال انسانی و حقوقی نیست. زن از آن رو که عضوی از خانواده است، جز در چارچوب خانواده، یعنی مادر یا همسر یا دختر و یا خواهر نگریسته نمی شود. بنابراین اولین زنی که شیخ شلتوت از او سخن می گوید، همسر است، زیرا خانواده بر اساس ازدواج به وجود می آید و غریزه بقا، منجر به زاد و ولد می شود. | |||
نشان از نوگرایی داشت، حل می کرد<ref>الإسلام عقیدة و شریعة، محمود شلتوت، ص159 ـ 268، چ 5، دار الشروق؛ مِن توجیهات الإسلام، ص189 ـ 218</ref>وی با شیخ سباعی در سنت گرایی فقهی و نصوص | |||
به دلیل «نَفْس واحده» در نخستین آیه سوره نساء، مانعی نیست از تساوی مرد و زن در ارزشهای انسانی سخن گفته شود، که همگی بدین آیه استناد | به دلیل «نَفْس واحده» در نخستین آیه سوره نساء، مانعی نیست از تساوی مرد و زن در ارزشهای انسانی سخن گفته شود، که همگی بدین آیه استناد کردهاند. در نظر وی ازدواج ارزشی افزونتر از عقد و پیمانهای مادی دارد و گرنه «میثاق غلیظ» و محکمی که قرآن از آن سخن می گوید، معنا نداشت. | ||
پس از این، شیخ شلتوت وارد جزییات شروط و موجبات عقد و همشأن بودن زن و شوهر و مَهر و سنت خانواده ها در همکاری در امور نیک و تقوا می شود و معتقد است: «درجه» و برتری مرد که قرآن از آن [در آیه 228 بقره] سخن می گوید، «قیمومت» و سرپرستی است که مسؤولیتی بالاتر از ریاست است.<ref>الإسلام عقیدة و شریعة، ص166 ـ 188؛ مِن توجیهات الإسلام، ص189 ـ 191</ref> | پس از این، شیخ شلتوت وارد جزییات شروط و موجبات عقد و همشأن بودن زن و شوهر و مَهر و سنت خانواده ها در همکاری در امور نیک و تقوا می شود و معتقد است: «درجه» و برتری مرد که قرآن از آن [در آیه 228 بقره] سخن می گوید، «قیمومت» و سرپرستی است که مسؤولیتی بالاتر از ریاست است.<ref>الإسلام عقیدة و شریعة، ص166 ـ 188؛ مِن توجیهات الإسلام، ص189 ـ 191</ref> | ||
شیخ شلتوت مانند شیخ | شیخ شلتوت مانند [[شیخ سباعی]]، بر طلاق، تأکید می ورزد، و گرچه قیمومت مرد، میان این دو اندیشور مسلمان مشکل ساز بوده، ولی واقع قضیه، طلاق و استفاده نادرست و ظالمانه مرداز این حق بوده است.اصلاحاتی که در قوانین احوال شخصیه صورت گرفت، از پیامدهای سوء قدرت شِبْه مطلق مرد در طلاق کاست. شیخ شلتوت جزییات این مسأله را شرح می دهد و راه های دفاع زن در این باره را روشن می کند. | ||
وی پیشتر رفته، اقسام طلاق را فرصتی برای زن و مرد می داند تا به خویشتن مراجعه کنند و به سرِ زندگی خود بگردند و آن گونه که تجربه ثابت کرده، بتدریج موارد اختلاف و جدایی را برطرف کنند.<ref> الإسلام عقیدة ...، ص189 ـ 196</ref> | وی پیشتر رفته، اقسام طلاق را فرصتی برای زن و مرد می داند تا به خویشتن مراجعه کنند و به سرِ زندگی خود بگردند و آن گونه که تجربه ثابت کرده، بتدریج موارد اختلاف و جدایی را برطرف کنند.<ref> الإسلام عقیدة ...، ص189 ـ 196</ref> | ||
نظر | از نظر شیخ شلتوت، دوری و ترک چندهمسری است، مگر آنکه ضرورت شدیدی پیش آید. برای روشن کردن موارد ضروری، سخت نیست حکمت چندهسمری فهمیده شود، اما جالب است که شیخ بزرگوار می گوید: برخی اعتقاد به تعدد زوجات دارند. [گویا خود بدین کار اعتقاد ندارد]. | ||
وی دلیل تعدد زوجات را مقتضای طبیعت بشر می داند، که شارع به تنظیم و محدود کردن آن به چهار همسر پرداخته است. از این رو این کار مباح است. این برداشت از آیات را سنت و عرف مسلمانان در طول قرون گذشته تأیید می کند. | وی دلیل تعدد زوجات را مقتضای طبیعت بشر می داند، که شارع به تنظیم و محدود کردن آن به چهار همسر پرداخته است. از این رو این کار مباح است. این برداشت از آیات را سنت و عرف مسلمانان در طول قرون گذشته تأیید می کند. | ||
| خط ۵۱: | خط ۵۰: | ||
شیخ شلتوت و سباعی اصالت گرایی فقهی را با نص محوری که به طور مستقیم بازگشت به قرآن می کند، در هم آمیخته اند، که با نیازها و چارچوبهای زمانه و دنیا هماهنگی نداشته، رو در روی آن است. | شیخ شلتوت و سباعی اصالت گرایی فقهی را با نص محوری که به طور مستقیم بازگشت به قرآن می کند، در هم آمیخته اند، که با نیازها و چارچوبهای زمانه و دنیا هماهنگی نداشته، رو در روی آن است. | ||
بدین گونه نشانه های اصلی فقه احیایی که در مسایل زنان، در ظاهر و کارکرد و روند، به «هویت» اهتمام داشت، روشن و کامل می شود. | بدین گونه نشانه های اصلی فقه احیایی که در مسایل زنان، در ظاهر و کارکرد و روند، به «هویت» اهتمام داشت، روشن و کامل می شود. | ||
==نقد== | ==نقد== | ||