بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
کسروی بنا برعلاقه ای که به یادگیری سواد داشت به مکتب رفت و به سرعت الفبا و قرآن را آموخت، و به یادگیری فارسی روی آورد،کسروی در سن 12 سالگی پدرش ر از دست داد و برای تدبیر امور پدر و خانواده اش به شغل پدر که کارخانه فرش بافی داشت، روی آورد. همچنین یکی از کارهایی که به گردن او افتاد، عمامه به سر کردن و عبا پوشیدن بود تا راه پدر و اجدادش را ادامه دهد و در مجالس شادی و عزای مردم شرکت می کرد. هرچند که به اعتراف خودش از ملایی بیزار بود. اما به اصرار اطرافیان به مدرسه طالبیه رفت این مدرسه، بزرگترین مدرسه تبریز بود ، اما پس از مدتی درس رها می کند و وهرچه اطرافیان از او می خواهند سلوک و روش طلبگی را در ظاهر حفظ کند او نمی پسندد و می گوید من نمی توانم، او تصمیم می گیرد وارد بازار شود و برادرانش را برخلاف روش مرسوم به جای مکتب به مدرسه بفرستد.<ref>رک: زندگانی من، کسروی، احمد</ref> | کسروی بنا برعلاقه ای که به یادگیری سواد داشت به مکتب رفت و به سرعت الفبا و قرآن را آموخت، و به یادگیری فارسی روی آورد،کسروی در سن 12 سالگی پدرش ر از دست داد و برای تدبیر امور پدر و خانواده اش به شغل پدر که کارخانه فرش بافی داشت، روی آورد. همچنین یکی از کارهایی که به گردن او افتاد، عمامه به سر کردن و عبا پوشیدن بود تا راه پدر و اجدادش را ادامه دهد و در مجالس شادی و عزای مردم شرکت می کرد. هرچند که به اعتراف خودش از ملایی بیزار بود. اما به اصرار اطرافیان به مدرسه طالبیه رفت این مدرسه، بزرگترین مدرسه تبریز بود ، اما پس از مدتی درس رها می کند و وهرچه اطرافیان از او می خواهند سلوک و روش طلبگی را در ظاهر حفظ کند او نمی پسندد و می گوید من نمی توانم، او تصمیم می گیرد وارد بازار شود و برادرانش را برخلاف روش مرسوم به جای مکتب به مدرسه بفرستد.<ref>رک: زندگانی من، کسروی، احمد</ref> | ||
===تحصیلات نوین=== | ===تحصیلات نوین=== | ||
پس از اتفاقاتی که در زندگی او رخ می دهد تمایل پیدا می کند علوم روز از جمله نجوم،هندسه، ریاضیات را مطالعه کند | پس از اتفاقاتی که در زندگی او رخ می دهد تمایل پیدا می کند علوم روز از جمله نجوم،هندسه، ریاضیات را مطالعه کند و به آموزش زبان های متعدد خارجی روی می آور او به مدرسه آمریکایی ها وارد می شود و از پنجم دبستان آغاز می کند و انگلیسی را در مدرسه آموزش می گیرد و عربی را آموزش می دهد و کتابی در مورد آموزش عربی می نویسد.پس از آن از سوی اداره فرهنگ به آموزش عربی در دبیرستان دعوت می شود. | ||
او در سال1298 وارد عدلیه می شود و حدود ده سال در عدلیه می ماند.<ref>رک: زندگانی من، کسروی، احمد</ref> | |||
==دیدگاه== | ==دیدگاه== | ||
او موافق مشروطه بود به همین سبب مورد مخالفت اطرافیان و ملاهای اطرافش بود.او با آزادیخواهان آن روز آشنا می شود و به آن ها تمایل پیدا می کند که این افراد در او تاثیرگذار می باشند پس او به مطالعه کتاب های روشنفکران می پردازد | حضور او در آذربایجان که جریان های روشنفکری در آن فعال بودند و قرار گرفتن در کنار افراد رونفکر، مشروطه خواهان و... او را متمایل کرد تا به عقاید روشنفکری روی آورد سفر او به تفلیس عقاید او را محکم تر کرد | ||
او موافق مشروطه بود به همین سبب مورد مخالفت اطرافیان و ملاهای اطرافش بود.او با آزادیخواهان آن روز آشنا می شود و به آن ها تمایل پیدا می کند که این افراد در او تاثیرگذار می باشند پس او به مطالعه کتاب های روشنفکران می پردازد<ref>رک: زندگانی من، کسروی، احمد</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== |