Fatemi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Fatemi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۱: خط ۸۱:
کسروی چادر را پوشش زنان توانگر دوره باستان می داند که به سایر زنان هم رسوخ می کند ولی عمومیت پیدا نمی کند زیرا زنان عشایر به سبب شرایط و اقتضائاتی که دارند چادر ندارند و معتقد است ورود چادر و حجاب به زندگی مسلمانان حاصل تاثیر فرهنگ ایران باستان بر مسلمانان است. او روندی تاریخی را را تحلیل می کند که چادر و حجاب از فرهنگ ایرانی، پس از فتح ایران به دربار پادشاهان و حرمسراهای آنان ورود می کند و پس از آن در اشراف و زنان شهری رواج پیدا می کند.<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>
کسروی چادر را پوشش زنان توانگر دوره باستان می داند که به سایر زنان هم رسوخ می کند ولی عمومیت پیدا نمی کند زیرا زنان عشایر به سبب شرایط و اقتضائاتی که دارند چادر ندارند و معتقد است ورود چادر و حجاب به زندگی مسلمانان حاصل تاثیر فرهنگ ایران باستان بر مسلمانان است. او روندی تاریخی را را تحلیل می کند که چادر و حجاب از فرهنگ ایرانی، پس از فتح ایران به دربار پادشاهان و حرمسراهای آنان ورود می کند و پس از آن در اشراف و زنان شهری رواج پیدا می کند.<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>


نقد: حجاب در دوره پیش از اسلام در تمدن هایی مثل ایرانیان وجود داشته است اما در اسلام این حکم بسیار ساده تر برای زنان در نظر گرفته شده است مسلمانان پیش از آنکه با ایرانیان و فرهنگ آن مواجه شوند با حکم حجاب در آیات و روایات روبه رو بوده اند.<ref>مسئله حجاب، مطهری، مرتضی، ص19تا27 </ref> درسوره نور به پوشیدن سر و سینه اشاره شده است<ref>قرآن کریم، سوره نور، آیه31</ref>در کنار این آیه روایاتی از ائمه وجود دارد که تایید کننده پوشاندن سر می باشد. در تاریخ هم به عملکرد زنان پ، پس از نزول آیه اشاره شده است به طور مثال از عایشه، همسر پیامبر(صل الله علیه و آله) نقل شده است: «مرحبا به زنان انصار. همینکه آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانند سابق بیرون بیاید. سر خود را با روسریهای مشکی می پوشیدند . گویی کلاغ روی سرشان نشسته است.»<ref>مسئله حجاب، مطهری، مرتضی، ص23و24</ref>، به وطر کلی در نگاه شرق شناسان  و ایران شناسان اسن نگاه وجود داشته است که حجاب اسلام از سایر فرهنگ ها وارد فرهنگ اسلام و مسلمانان شده است در حالی که این نگاه ناقص حاصل عدم شناخت از اسلام و آیات و روایات است. کسروی وجود آیات مرتبط با حجاب را نفی می کند و وجود این موضوع در اسلام را به تعبیر خودش به عقب افتادگی ملایان ربط می دهد.
باید دانست که حجاب در دوره پیش از اسلام در تمدن هایی مثل ایرانیان وجود داشته است اما در اسلام این حکم بسیار ساده تر برای زنان در نظر گرفته شده است مسلمانان پیش از آنکه با ایرانیان و فرهنگ آن مواجه شوند با حکم حجاب در آیات و روایات روبه رو بوده اند.<ref>مسئله حجاب، مطهری، مرتضی، ص19تا27 </ref> درسوره نور به پوشیدن سر و سینه اشاره شده است<ref>قرآن کریم، سوره نور، آیه31</ref>در کنار این آیه روایاتی از ائمه وجود دارد که تایید کننده پوشاندن سر می باشد. در تاریخ هم به عملکرد زنان پ، پس از نزول آیه اشاره شده است به طور مثال از عایشه، همسر پیامبر(صل الله علیه و آله) نقل شده است: «مرحبا به زنان انصار. همینکه آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانند سابق بیرون بیاید. سر خود را با روسریهای مشکی می پوشیدند . گویی کلاغ روی سرشان نشسته است.»<ref>مسئله حجاب، مطهری، مرتضی، ص23و24</ref>، به وطر کلی در نگاه شرق شناسان  و ایران شناسان اسن نگاه وجود داشته است که حجاب اسلام از سایر فرهنگ ها وارد فرهنگ اسلام و مسلمانان شده است در حالی که این نگاه ناقص حاصل عدم شناخت از اسلام و آیات و روایات است. کسروی وجود آیات مرتبط با حجاب را نفی می کند و وجود این موضوع در اسلام را به تعبیر خودش به عقب افتادگی ملایان ربط می دهد.




کسروی هرچند از سویی مخالف حجاب است اما با آزاد شدن روابط زن و مرد، حتی آرایش کردن زنان مخالف است او  برای زنان هر فعالیتی در اجتماع نمی پسندد او از سویی فعالیت های زنان در اروپا را مدح می کند و از سوی دیگر عملکرد اروپا در موضوع زنان را بسیار ضعیف می داند و می گوید زنان در اروپا گرامی نیستند و ابزار خوش گذرانی مردان هستند.<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>
===فعالیت اجتماعی===
کسروی حجاب را مانع فعالیت اجتماعی و حضور زنان در اجتماع می داند و حتی حجاب را مانع عقب افتادگی زنان در خرد و دانش معرفی می کند.<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref> در حالی که علت وضع حجاب، حضور زن در اجتماع است و اگر اینطور نبود زن در خانه و در ززمان عدم حضور نامحرم چه نیاری به حجاب دارد. <ref>رک:مسئله حجاب، مطهری، مرتضی،</ref> علاوه بر این موضوع پیشرفت زنان در دانش و خرد و حضور زنان در فعالیت های اجتماعی پس از انقلاب اسلامی نشان می دهد آنچه مانع رشد زنان هست، حجاب نیست.
کسروی حجاب را مانع فعالیت اجتماعی و حضور زنان در اجتماع می داند و حتی حجاب را مانع عقب افتادگی زنان در خرد و دانش معرفی می کند.<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref> در حالی که علت وضع حجاب، حضور زن در اجتماع است و اگر اینطور نبود زن در خانه و در ززمان عدم حضور نامحرم چه نیاری به حجاب دارد. <ref>رک:مسئله حجاب، مطهری، مرتضی،</ref> علاوه بر این موضوع پیشرفت زنان در دانش و خرد و حضور زنان در فعالیت های اجتماعی پس از انقلاب اسلامی نشان می دهد آنچه مانع رشد زنان هست، حجاب نیست.
کسروی هرچند از سویی مخالف حجاب است اما با آزاد شدن روابط زن و مرد، حتی آرایش کردن زنان مخالف است او برای زنان هر فعالیتی در اجتماع نمی پسندد او از سویی فعالیت های زنان در اروپا را مدح می کند و از سوی دیگر عملکرد اروپا در موضوع زنان را بسیار ضعیف می داند.<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>
او در مورد فعالیت اجتماعی لزومی برای فعالیت ماوم اجتماعی نمی بیند بلکه مادری را ارجح برای زنان می داند و قائل است در زمان لازم باید زنان هوشیار باشند تا بتوانند حضور داشته باشند. به طور مثال او حتی قضاوت، وکالت، نمایندگی در پارلمان را وظیفه ای مردانه می داند که مردان به دلیل دوراندیشی، راز داری، خونسردی توانمند ترند و زنان چنین نیستند. او قائل است زنان کوتاه خرد نیستند مگر اینکه به امور مردانه بپردازند که اگر اینطور شود کمی خرد آنها نمایان می شود، خرد در نظر او به معنی روش نیک است.<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>
 
=== تساوی آموزشی، تفاوت آموزشی===
او قائل به تساوی پسران و دختران در حق آموزش است اما در مورد محتوای آموزش قائل به تفاوت است یعنی هر جنس به تناسب وظایفی که دارد لازم است آموزش های متفاوتی را ببیند البته او برخی علوم را برای زنان هم مجاز می داند مثل پزشکی، جراحی، دندانسازی و.. و برخی علوم مثل حقوق و مهندسی را مردانه می داند.<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>
 
 
=== تساوی ارزشی و تفاوت حقوقی===
او قائل به نساوی ارزشی زن و مرد است اما بر مبنای ویژگی های طبیعی قائل به تفاوت حقوق و تکالیف زن و مرد است البته برخی از احکام اسلام را که تفاوت حقوقی در آن هست نمی پذیرد. و در آن ها قائل به برابری است مثل برابری در طلاق<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>
 
===آیین پاک دینی در مسائل زن و خانواده===
کسروی در عین نفی سایر ادیان، پاک دینی را معرفی می کرد که از آن به کسروی گرایی نیز یاد می شود. او در کتاب خواهران و دختران ما؛ مکرر اشاره می کند در آیین ما، کدام گزاره برای زنان وجود دارد و کدام گزاره وجود ندارد، در این کتاب برخی احکام اسلام  را پذیرفته است و برخی احکام اسلام را رد کرده است. او در پایان عمر به نحوی قائل به پیامبری بود.
 
به طور مثال او احکام ازدواج را با این عنوان طرح و بحث می کند:«اگر کسانی آیین ما را بخواهندما چنین می گوییم» و در این احکام مهریه را حذف کرده است.<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>  
==آثار==
==آثار==
کسروی علاوه بر روزنامه‌ها و ماهنامه‌ها، کتاب‌ها و رساله‌های بسیاری در زمینه‌های مختلف تالیف کرد که تعداد آن‌ها بیش از هفتاد جلد به‌صورت رساله‌های کوچک است. تالیفات وی را می‌توان از لحاظ مفهوم و محتوی بر سه دسته طبقه‌بندی کرد: کتاب‌های تاریخی، کتاب‌های تحقیقی در زبان‌شناسی و کتاب‌های انتقادی در زمینه‌های اجتماعی، ادبی و مذهبی. تاریخ مشروطه ایران و تاریخ هیجده سالۀ آذربایجان، از نوشته‌های برجستۀ کسروی است.<ref>https://fa.wikifeqh.ir/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%DA%A9%D8%B3%D8%B1%D9%88%DB%8C</ref>
کسروی علاوه بر روزنامه‌ها و ماهنامه‌ها، کتاب‌ها و رساله‌های بسیاری در زمینه‌های مختلف تالیف کرد که تعداد آن‌ها بیش از هفتاد جلد به‌صورت رساله‌های کوچک است. تالیفات وی را می‌توان از لحاظ مفهوم و محتوی بر سه دسته طبقه‌بندی کرد: کتاب‌های تاریخی، کتاب‌های تحقیقی در زبان‌شناسی و کتاب‌های انتقادی در زمینه‌های اجتماعی، ادبی و مذهبی. تاریخ مشروطه ایران و تاریخ هیجده سالۀ آذربایجان، از نوشته‌های برجستۀ کسروی است.<ref>https://fa.wikifeqh.ir/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%DA%A9%D8%B3%D8%B1%D9%88%DB%8C</ref>