| خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==دیدگاه== | ==دیدگاه== | ||
حضور | حضور احمد کسروی در آذربایجان که جریانهای روشنفکری در آن فعال بودند و قرار گرفتن در کنار افراد روشنفکر، مشروطه خواهان و... او را متمایل کرد تا به عقاید روشنفکری روی آورد سفر او به تفلیس عقاید او را محکم تر کرد. | ||
کسروی موافق مشروطه بود به همین سبب مورد مخالفت اطرافیان و ملاهای اطرافش بود.او با آزادیخواهان آن روز آشنا میشود و به آن ها تمایل پیدا میکند.دیدگاه این افراد در او تاثیر میگذارد؛ همچنین مطالعه کتابهای روشنفکران و علوم روز در گرویدن او به دیدگاههای روشنفکری موثر بوده است.<ref>همان</ref> | |||
کسروی، چهره شاخص و سرشناس مکتب تاریخنگاری مشروطه ایران است که دو اثر مشهورش درباره تاریخ مشروطیت ایران، در هفتاد سال اخیر مصدر و محور بسیاری از دیدگاهها و داوریهای تاریخی قرار گرفته و احیاناً مندرجات آنها، همچون مطالب دیگر آثار او، توسط نویسندگان، نقد شده است. جایگاه کسروی در مکتب تاریخنگاری مشروطیت، تا بدانجاست که بررسیِ صحت و سقم گزارشها و داوریهای او بر پایه اسناد و مدارک معتبر تاریخی، میتواند آزمون خوبی برای درک میزان صحت و اصالت «مکتب تاریخنگاری مشروطه» باشد.<ref>https://fa.wikifeqh.ir | احمد کسروی، چهره شاخص و سرشناس مکتب تاریخنگاری مشروطه ایران است که دو اثر مشهورش درباره تاریخ مشروطیت ایران، در هفتاد سال اخیر مصدر و محور بسیاری از دیدگاهها و داوریهای تاریخی قرار گرفته و احیاناً مندرجات آنها، همچون مطالب دیگر آثار او، توسط نویسندگان، نقد شده است. جایگاه کسروی در مکتب تاریخنگاری مشروطیت، تا بدانجاست که بررسیِ صحت و سقم گزارشها و داوریهای او بر پایه اسناد و مدارک معتبر تاریخی، میتواند آزمون خوبی برای درک میزان صحت و اصالت «مکتب تاریخنگاری مشروطه» باشد.<ref>[https://fa.wikifeqh.ir ویکی پدیا صفحه ((احمد کسروی))]</ref> | ||
شهرت کسروی، عمدتاً مرهون تکرویهای فکری و عملی، بهویژه تالیفات بحث برانگیز او میباشد که درباره موضوعات گوناگون (تاریخی، مذهبی، عرفانی و ...) تحریر نموده است و اساساً همین مخالفتهای «بیپروا» با باورها و عقاید اصولیِ هموطنان مسلمان خویش (همچون نگارش کتاب «شیعیگری» بر ضدّ عقاید تشیع، و سوزاندن بعضی از کتب مذهبی و عرفانی نظیر مفاتیحالجنان و دیوان سعدی و حافظ) بود که به بحثها و جنجالهای بسیاری در زمان او دامن زد و نهایتاً موجبات خشم مسلمانان، و تکفیر و قتل وی را فراهم ساخت. | شهرت کسروی، عمدتاً مرهون تکرویهای فکری و عملی، بهویژه تالیفات بحث برانگیز او میباشد که درباره موضوعات گوناگون (تاریخی، مذهبی، عرفانی و ...) تحریر نموده است و اساساً همین مخالفتهای «بیپروا» با باورها و عقاید اصولیِ هموطنان مسلمان خویش (همچون نگارش کتاب «شیعیگری» بر ضدّ عقاید تشیع، و سوزاندن بعضی از کتب مذهبی و عرفانی نظیر مفاتیحالجنان و دیوان سعدی و حافظ) بود که به بحثها و جنجالهای بسیاری در زمان او دامن زد و نهایتاً موجبات خشم مسلمانان، و تکفیر و قتل وی را فراهم ساخت. | ||
مواضع تند کسروی بر ضد آیین تشیع و پیشوایان دین، بسیاری از آثار وی (از آن جمله: تاریخ مشروطه ایران) را دقیقاً و عمیقاً پوشش داده و بررسی این مساله، میتواند نقطه شروع خوبی برای آشنایی با «زاویه نگاه» و «شیوه عمل» وی در عرصه تاریخنگاری مشروطیت باشد.<ref> | مواضع تند کسروی بر ضد آیین تشیع و پیشوایان دین، بسیاری از آثار وی (از آن جمله: تاریخ مشروطه ایران) را دقیقاً و عمیقاً پوشش داده و بررسی این مساله، میتواند نقطه شروع خوبی برای آشنایی با «زاویه نگاه» و «شیوه عمل» وی در عرصه تاریخنگاری مشروطیت باشد.<ref> همان</ref> | ||
کسروی تشیع و روحانیت را مایه بدبختی و عقبماندگی ایران شمرده و معتقد است که باید از هر وسیله و ابزاری (از جمله: نگارش و تحلیل تاریخ) برای مقابله با این دین و فرهنگ بهره | کسروی تشیع و روحانیت را مایه بدبختی و عقبماندگی ایران شمرده و معتقد است که باید از هر وسیله و ابزاری (از جمله: نگارش و تحلیل تاریخ) برای مقابله با این دین و فرهنگ بهره گرفت. <ref>[https://fa.wikifeqh ویکی فقه صفحه ((احمد کسروی))]</ref> | ||
اهل نظر نوعاً به وسعت دانستهها و معلومات کسروی در بعضی از رشتهها و موضوعات علمی، معترفاند. اما، به لحاظ منش و روش اخلاقی و عملی، او را واجد خصوصیات منفی زیر میشمارند: محدودیت اطلاعات و در عینحال اظهارنظر و داوری تند و جزمی در همه زمینهها و موضوعات علمی (بدون داشتن آگاهی و تخصص کافی در آنها)، بیذوقی و کجسلیقگی و استبداد به رای، جزماندیشی و یکدندگی، پرخاشگری و خشونتزبانی، قلمی و حتی یدی با مخالفان فکری و سیاسی، و بالاخره: عناد و غرضورزی روش او بود.<ref> | اهل نظر نوعاً به وسعت دانستهها و معلومات کسروی در بعضی از رشتهها و موضوعات علمی، معترفاند. اما، به لحاظ منش و روش اخلاقی و عملی، او را واجد خصوصیات منفی زیر میشمارند: محدودیت اطلاعات و در عینحال اظهارنظر و داوری تند و جزمی در همه زمینهها و موضوعات علمی (بدون داشتن آگاهی و تخصص کافی در آنها)، بیذوقی و کجسلیقگی و استبداد به رای، جزماندیشی و یکدندگی، پرخاشگری و خشونتزبانی، قلمی و حتی یدی با مخالفان فکری و سیاسی، و بالاخره: عناد و غرضورزی روش او بود.<ref>همان</ref> | ||
احمد کسروی در موضوعات متعدد مثل موضع گیری در مورد پهلویها و رضاخان، میرزا کوچک خان، خیابانی دچار تناقض گویی شدهاست و در مرحلهای از آنها به بزرگی یاد میکند و در مرحله دیگر آنها را نقد میکند. او در زمینه دین ورزی یا عدم دین ورزی مردم هم دچار تشتت فکری بود. | |||
کسروی می گوید تحکیم همبستگی ملی و اجتناب از | کسروی می گوید تحکیم همبستگی ملی و اجتناب از پراکندگی، ایجاب میکند که مردم از نظر باور و اعتقاد راهی روشن و واحد داشته باشند. تشتت عقاید و تعدد کیشها موجب پراکندگی مردم و تزلزل مبانی ملت است. بنابراین ملتی که بخواهد به وحدت و یکپارچگی خود دوام بخشد، باید یک دین واحد و خردمندانه داشته باشد. | ||
اما در جواب این سوال که چگونه میتوان یک دین واحد و خردمندانه داشت میگوید: «بیاید ده تن و بیست تن فراهم نشسته خرد را پیشوا سازیم و معنی درست دین را دریابیم و کشاکش و پراکنده سخنی را کنار نهاده همگی یک دل و یک زبان باشیم و آنگاه دیگران را به سوی دین خوانیم». | اما در جواب این سوال که چگونه میتوان یک دین واحد و خردمندانه داشت میگوید: «بیاید ده تن و بیست تن فراهم نشسته خرد را پیشوا سازیم و معنی درست دین را دریابیم و کشاکش و پراکنده سخنی را کنار نهاده همگی یک دل و یک زبان باشیم و آنگاه دیگران را به سوی دین خوانیم». | ||
کسروی در تعریف دین حرفهای ضد و نقیض زیادی میزند. اگر بخواهیم در پیرامون همۀ نوشتههای او به گفتگو بپردازیم و هر یک از کتابهای او را در این خصوص مورد بررسی و بحث قرار دهیم به نتیجۀ مثبتی نخواهیم رسید. با بررسی سه کتاب شیعیگری، ورجاوند بنیاد و در پیرامون اسلام نمی توان فهم دقیقی از نگاه او به دین یافت. | کسروی در تعریف دین حرفهای ضد و نقیض زیادی میزند. اگر بخواهیم در پیرامون همۀ نوشتههای او به گفتگو بپردازیم و هر یک از کتابهای او را در این خصوص مورد بررسی و بحث قرار دهیم به نتیجۀ مثبتی نخواهیم رسید. با بررسی سه کتاب شیعیگری، ورجاوند بنیاد و در پیرامون اسلام نمی توان فهم دقیقی از نگاه او به دین یافت. | ||
به عقیدۀ کسروی تنها دینی که همۀ جهانیان بپذیرند، پاکدینی است.و این همان دین خردمندانه ایست که قبلا پیش زمینههای آن را در ذهن مردم ایجاد کرده بود. در نتیجه او فرقهایی به نام | به عقیدۀ کسروی تنها دینی که همۀ جهانیان بپذیرند، پاکدینی است.و این همان دین خردمندانه ایست که قبلا پیش زمینههای آن را در ذهن مردم ایجاد کرده بود. در نتیجه او فرقهایی به نام «کسرویگرایی» یا همان «پاکدینی» را تشکیل میدهد. | ||
با آنکه او دینی بنیاد نهاد و کتاب دینی به نام ورجاوند بنیاد (اصول مقدسه) نوشت و | با آنکه او دینی بنیاد نهاد و کتاب دینی به نام ورجاوند بنیاد (اصول مقدسه) نوشت و پاکدینان را در حزبی به نام باهماد آزادگان که هدف نهاییاش دست زدن به شورش و ایجاد سر رشتهداری توده (حکومت مردم) و مذهبش پاکدینی است، گردآورد و خود به کررات مدعی برانگیختگی (بعثت) و پیمانداری با خدا شد. با اینحال در بحث با مخالفان خود منکر پیغمبری و دینآوری شد. | ||
<ref>https://fa.wikifeqh.ir/ | <ref>[https://fa.wikifeqh.ir/ ویکی فقه صفحه ((احمد کسروی))]</ref> | ||
کسروی به طور کلی معجزه و وحی را رد میکند و دربارة وحي چنين ميگويد: «وحي را چنين گرفتهاند كه به يك پيغمبري فرشتهاي از آسمان ميآيد و از سوي خدا دستورهاي ميآورد و آن فرشته نيز جبرئيل است... ولي همة اينها پندارهاي عاميانه است اينها نمونههايي از نافهميهاي آخوندهاست... من بياد ندارم كه سخني از ديده شدن جبرئيل يا فرشتة ديگري در بيرون، در قرآن رفته باشد.» | |||
احمد كسروي معجزه را دروغ ميداند و ميگويد اين از دروغهايي است كه يهوديان ساختهاند. «جاي گفتوگو نيست كه اينها دروغ است... من ميخواهم بگويم كسي كه به راهنمايي گروهي برخاسته به معجزه چه نياز دارد؟ اساساً معجزه به كار او ارتباط ندارد و نتيجهاي از آن در دست نتواند بود...»<ref>[https://www.pasokh.org/fa/Question/View/8598/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%83%D8%B3%D8%B1%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%8A-%D8%B4%D9%8A%D8%B9%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%83%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D8%AD%D9%82%D9%8A%D9%82-%D9%88-%D8%AA%D9%81%D8%AD%D8%B5-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B0%D9%87%D8%A8-%D8%A7%D9%87%D9%84- مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات]</ref> | احمد كسروي معجزه را دروغ ميداند و ميگويد اين از دروغهايي است كه يهوديان ساختهاند. «جاي گفتوگو نيست كه اينها دروغ است... من ميخواهم بگويم كسي كه به راهنمايي گروهي برخاسته به معجزه چه نياز دارد؟ اساساً معجزه به كار او ارتباط ندارد و نتيجهاي از آن در دست نتواند بود...»<ref>[https://www.pasokh.org/fa/Question/View/8598/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%83%D8%B3%D8%B1%D9%88%D9%8A-%D8%A7%D8%B2-%D8%B9%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%8A-%D8%B4%D9%8A%D8%B9%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%83%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D8%AD%D9%82%D9%8A%D9%82-%D9%88-%D8%AA%D9%81%D8%AD%D8%B5-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B0%D9%87%D8%A8-%D8%A7%D9%87%D9%84- مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات]</ref> | ||
===دیدگاه او در مسائل زنان=== | ===دیدگاه او در مسائل زنان=== | ||
اولين شماره مجله پيمان، در اول آذرماه 1312ش منتشر شد؛ ديدگاههاى اجتماعى و عقيدتى كسروى را مىتوان در خلال شمارههاى پيمان بدست آورد. كسروى در | اولين شماره مجله پيمان، در اول آذرماه 1312ش منتشر شد؛ ديدگاههاى اجتماعى و عقيدتى كسروى را مىتوان در خلال شمارههاى پيمان بدست آورد. كسروى در شمارههاي ابتدائى پيمان سعى كرد چهره حقيقى خود را برملا نسازد و با ارائه مقالات مختلف، از اسلام تعريف و تمجيد مىكرد. ولى به تدريج با بىپروايى جملات خويش را عليه فرهنگ اسلام شروع كرد.<ref>[https://wikinoor.ir/%DA%A9%D8%B3%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%8C_%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF ویکی نور صفحه ((احمد کسروی))]</ref> | ||
او در مجله پیمان نظرات خود را در موضوع [[زن]] و [[خانواده]] | او در مجله پیمان نظرات خود را در موضوع [[زن]] و [[خانواده]] مینوشت. اما بنابر درخواستی که از او شد آنچه نوشته بود و یا تمایل داشت بگوید در قالب کتابچه کوتاهی با نام «خواهران و دختران ما» منتشر کرد. این کتاب شامل مباحث متعددی در موضوع [[حجاب]] و [[عفاف]]، روابط [[زن]] و [[مرد]]، نقش [[زن]] در [[خانواده]] و اجتماع، حقوق تضییع شده [[زنان]]، مبنای تعیین حقوق، تکالیف و نقش [[زنان]] است. | ||
====حجاب و عفاف==== | ====حجاب و عفاف==== | ||
کسروی به توصیف [[حجاب]] [[زنان]] ایرانی | کسروی به توصیف [[حجاب]] [[زنان]] ایرانی میپردازد و عوامل موثر در کاستن [[حجاب]] [[زنان]] در دوره معاصر را توصیف میکند.او مشروطیت را آغاز موج روشنفکری علیه [[حجاب]] میداند، و مدارس را عامل کاهش روگیری [[زنان]] معرفی میکند. در دیدگاه کسروی رخ دادن تحولات متعدد موجب کاستن [[حجاب]] [[زنان]] و غیرت مردان در موضوع [[حجاب]] میشود تا اینکه رضاخان گام آخر را بر میدارد و [[حجاب]] را برای زنان منع میکند. کسروی روباز شدن [[زنان]] را آرمان نیکخواهان ایران میداند که افرادی مثل او سالها قبل از کشف [[حجاب]] اجباری، در روزنامهها نوشتهها به ترویج آن می پرداختند. او سیاست بدخواهانه دوره پهلوی دوم را موجب لغو قانون کشف [[حجاب]] اجباری میداند و عملکرد مسئولان دوره پهلوی دوم را در این موضوع ضعیف معرفی میکند. که موجب شده آخوندها، کهنه پرستان و زنان نافهم و... به حجاب بازگردند.<ref>کسروی، احمد، خواهران و دختران ما،1312 </ref> | ||
کسروی چادر را پوشش [[زنان]] توانگر دوره باستان | کسروی چادر را پوشش [[زنان]] توانگر دوره باستان میداند که به سایر [[زنان]] هم رسوخ میکند ولی عمومیت پیدا نمیکند زیرا زنان عشایر به سبب شرایط و اقتضائاتی که دارند چادر ندارند و معتقد است ورود چادر و [[حجاب]] به زندگی مسلمانان حاصل تاثیر فرهنگ ایران باستان بر مسلمانان است. او روندی تاریخی را تحلیل میکند که چادر و [[حجاب]] از فرهنگ ایرانی، پس از فتح ایران به دربار پادشاهان و حرمسراهای آنان ورود میکند و پس از آن در اشراف و [[زنان]] شهری رواج پیدا میکند.<ref>همان</ref> | ||
باید دانست که [[حجاب]] در دوره پیش از اسلام در | در نقد دیدگاه کسروی در باب حجاب باید دانست که [[حجاب]] در دوره پیش از اسلام در تمدنهایی مثل ایرانیان وجود داشتهاست اما در اسلام این حکم بسیار سادهتر برای [[زنان]] در نظر گرفته شدهاست. مسلمانان پیش از آنکه با ایرانیان و فرهنگ آن مواجه شوند با حکم [[حجاب]] در آیات و روایات روبه رو بوده اند.<ref>مطهری، مرتضی، مسئله حجاب،1398، ص19تا27 </ref> به طور مثال درسوره نور به پوشیدن سر و سینه اشاره شدهاست.<ref> سوره نور، آیه31</ref>در کنار این آیه روایاتی از ائمه وجود دارد که تایید کننده پوشاندن سر می باشد. در تاریخ هم به عملکرد [[زنان]] پس از نزول آیه اشاره شدهاست به طور مثال از عایشه، همسر پیامبر(صل الله علیه و آله) نقل شده است: «مرحبا به زنان انصار. همینکه آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانند سابق بیرون بیاید. سر خود را با روسریهای مشکی میپوشیدند . گویی کلاغ روی سرشان نشسته است.»<ref> مطهری، مرتضی،مسئله حجاب، 1389 ،ص 23و24</ref>، به طور کلی در نگاه شرق شناسان و ایران شناسان این نگاه وجود داشته است که [[حجاب]] اسلام از سایر فرهنگها وارد فرهنگ اسلام و مسلمانان شدهاست. ref>همان</ref> در حالی که این نگاه ناقص حاصل عدم شناخت از اسلام و آیات و روایات است. کسروی وجود آیات مرتبط با [[حجاب]] را نفی می کند و وجود این موضوع در اسلام را به تعبیر خودش به عقب افتادگی ملایان ربط می دهد. | ||
کسروی هرچند از سویی مخالف [[حجاب]] است اما با آزاد شدن روابط [[زن]] و [[مرد]]، حتی آرایش کردن [[زنان]] مخالف است. او | کسروی هرچند از سویی مخالف [[حجاب]] است اما با آزاد شدن روابط [[زن]] و [[مرد]]، حتی آرایش کردن [[زنان]] مخالف است. او فعالیتهای [[زنان]] در اروپا را مدح میکند و از سوی دیگر عملکرد اروپا در موضوع [[زنان]] را بسیار ضعیف میداند و میگوید [[زنان]] در اروپا گرامی نیستند و ابزار خوش گذرانی مردان هستند. و نقش آرایش [[زنان]] در ابزار شدن آنان را موثر می داند.<ref> کسروی، احمد، خواهران و دختران ما، 1312 </ref> | ||
====فعالیت اجتماعی==== | ====فعالیت اجتماعی==== | ||
کسروی [[حجاب]] را مانع فعالیت اجتماعی و حضور [[زنان]] در اجتماع | کسروی [[حجاب]] را مانع فعالیت اجتماعی و حضور [[زنان]] در اجتماع میداند و حتی [[حجاب]] را مانع عقب افتادگی [[زنان]] در خرد و دانش معرفی میکند.<ref>همان</ref> در حالی که در اسلام، علت وضع حجاب، حضور زن در اجتماع است و اگر اینطور نبود زن در خانه و در زمان عدم حضور نامحرم چه نیاری به حجاب دارند. <ref>مطهری، مرتضی،مسئله حجاب، 1389 ،ص 25 </ref> علاوه بر این موضوع پیشرفت [[زنان]] در دانش و خرد و حضور [[زنان]] در فعالیتهای اجتماعی پس از انقلاب اسلامی نشان میدهد آنچه مانع رشد [[زنان]] است، [[حجاب]] نیست. بلکه [[زنان]] توانستهاند رشد بسیاری کنند. | ||
احمد کسروی در مورد فعالیت اجتماعی لزومی برای فعالیت مداووم اجتماعی نمیبیند بلکه مادری را ارجح برای [[زنان]] میداند و قائل است در زمان لازم باید [[زنان]] هوشیار باشند تا بتوانند حضور داشته باشند. به طور مثال او حتی قضاوت، وکالت، نمایندگی در پارلمان را وظیفهای مردانه میداند که مردان به دلیل دوراندیشی، راز داری، خونسردی توانمند ترند و [[زنان]] چنین نیستند. او قائل است [[زنان]] کوتاه خرد نیستند مگر اینکه به امور مردانه بپردازند که اگر اینطور شود کمی خرد آنها نمایان می شود. خرد در نظر او به معنی روش نیک است.<ref>کسروی، احمد، خواهران و دختران ما، 1312</ref> | |||
====تساوی آموزشی، تفاوت آموزشی==== | ====تساوی آموزشی، تفاوت آموزشی==== | ||
کسروی قائل به [[تساوی]] پسران و دختران در حق آموزش است اما در مورد محتوای آموزش قائل به تفاوت است یعنی هر [[جنس]] به تناسب وظایفی که دارد لازم است آموزشهای متفاوتی را ببیند البته او برخی علوم را برای [[زنان]] هم مجاز میداند مثل پزشکی، جراحی، دندانسازی و.. و برخی علوم مثل حقوق و مهندسی را مردانه می داند.<ref>همان</ref> | |||
====تساوی ارزشی و تفاوت حقوقی==== | ====تساوی ارزشی و تفاوت حقوقی==== | ||
احمد کسروی قائل به تساوی ارزشی [[زن]] و [[مرد]] است اما بر مبنای ویژگیهای طبیعی قائل به تفاوت حقوق و تکالیف [[زن]] و [[مرد]] است البته برخی از احکام اسلام را که تفاوت حقوقی در آن است را نمی پذیرد. و در این تکالیف و حقوق قائل به برابری است مثل برابری در [[طلاق]]<ref> همان </ref> | |||
====آیین پاک دینی در مسائل [[زن]] و [[خانواده]]==== | ====آیین پاک دینی در مسائل [[زن]] و [[خانواده]]==== | ||
کسروی در عین نفی سایر ادیان، | کسروی در عین نفی سایر ادیان، «پاک دینی» را معرفی میکند که از آن به «کسروی گرایی» نیز یاد میشود. او در کتاب خواهران و دختران ما؛ مکرر اشاره میکند در آیین ما، کدام گزاره برای [[زنان]] وجود دارد و کدام گزاره وجود ندارد، در این کتاب برخی احکام اسلام را پذیرفته است و برخی احکام اسلام را رد کرده است. او در پایان عمر به نحوی قائل به پیامبری بود. | ||
به طور مثال او احکام [[ازدواج]] را با این عنوان طرح و بحث می کند:«اگر کسانی آیین ما را بخواهندما چنین می گوییم» .<ref> | به طور مثال او احکام [[ازدواج]] را با این عنوان طرح و بحث می کند:«اگر کسانی آیین ما را بخواهندما چنین می گوییم» .<ref> همان </ref> | ||
==سمت های شغلی== | ==سمت های شغلی== | ||