مریم محمودزاده (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
مریم محمودزاده (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴: خط ۴:


==مفهوم شناسی قوامیت==
==مفهوم شناسی قوامیت==
واژه قوامیت از واژه «قوّامون» در آیه 34 سوره نساء گرفته شده‌است. «قوّامون» صیغه مبالغه قائم از «قام، یقوم، قیاماً» است. ماده قیام در مقابل قعود به‌معنی برخاستن، توقف، ثبوت و دوام، عزم و اراده، وقوع امر و مشغول شدن به‌کاری آمده‌است که در آیه شریفه، قوام یعنی قیّم و قائم به امر و سرپرست است.(قرشی، قاموس قرآن، 1371ش، ج7،  ص52) برخی نیز قیام در آیه را به‌معنای محافظت و اصلاح در نظر می‌گیرند.(ابن منظور، لسان العرب، 1414ق، ج12، ص496)
واژه قوامیت از واژه «قوّامون» در آیه 34 سوره نساء گرفته شده‌است. «قوّامون» صیغه مبالغه قائم از «قام، یقوم، قیاماً» است. ماده قیام در مقابل قعود به‌معنی برخاستن، توقف، ثبوت و دوام، عزم و اراده، وقوع امر و مشغول شدن به‌کاری آمده‌است که در آیه شریفه، قوام یعنی قیّم و قائم به امر و سرپرست است.<ref>قرشی، قاموس قرآن، 1371ش، ج7،  ص52</ref> برخی نیز قیام در آیه را به‌معنای محافظت و اصلاح در نظر می‌گیرند.<ref>ابن منظور، لسان العرب، 1414ق، ج12، ص496</ref>


مفسرین در مورد مفهوم واژه قوامون دو دیدگاه دارند:
مفسرین در مورد مفهوم واژه قوامون دو دیدگاه دارند:
# قوام به معنی سلطه، ولایت، حکومت، ریاست و استحقاق اطاعت می‌باشد. (زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، 1419ق، ج1، ص505؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج4، 1417ق، ص344)
# قوام به معنی سلطه، ولایت، حکومت، ریاست و استحقاق اطاعت می‌باشد.<ref>زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، 1419ق، ج1، ص505؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج4، 1417ق، ص344</ref>
# قوام به معنی کفالت، حمایت، رسیدگی، کارگزاری، سرپرستی و نگهبانی می‌باشد.(جوادی آملی، تسنیم، 1375ش، ج18، ص546؛ بلاغی نجفی، آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن، 1420ق، ج2، ص104)
# قوام به معنی کفالت، حمایت، رسیدگی، کارگزاری، سرپرستی و نگهبانی می‌باشد.<ref>جوادی آملی، تسنیم، 1375ش، ج18، ص546؛ بلاغی نجفی، آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن، 1420ق، ج2، ص104</ref>


با توجه به‌این دو معنا برای واژه قوامون از نظر لغوی و تفسیری، قوامیت در آیه اشاره به‌این دارد که [[مردان]]، تکلیف یا حق حکومت یا سرپرستی بر [[زنان]] در [[خانواده]] یا جامعه را دارا می‌باشند. چنان‌چه معنی تکلیف از آن فهمیده شود مسلماً به معنای سلب کرامت زنان نیست، بلکه باری بر دوش مردان می‌باشد و اگر معنی حق از آن دریافت گردد، باز حقی است که پروردگار بر اساس حکمت و عدالت و نیز برای نظم در امور مربوط به جامعه یا خانواده به مردان عطا کرده است که البته در برابر آن حقوقی را نیز به زنان اختصاص داده‌است؛ مانند [[نفقه]] و [[مهریه]].(هاشمی علی آبادی، «بررسی شبهه اخلاقی سلب کرامت زنان در صدرآیه 34 سوره نساء»، 1394ش، ص170)
با توجه به‌این دو معنا برای واژه قوامون از نظر لغوی و تفسیری، قوامیت در آیه اشاره به‌این دارد که [[مردان]]، تکلیف یا حق حکومت یا سرپرستی بر [[زنان]] در [[خانواده]] یا جامعه را دارا می‌باشند. چنان‌چه معنی تکلیف از آن فهمیده شود مسلماً به معنای سلب کرامت زنان نیست، بلکه باری بر دوش مردان می‌باشد و اگر معنی حق از آن دریافت گردد، باز حقی است که پروردگار بر اساس حکمت و عدالت و نیز برای نظم در امور مربوط به جامعه یا خانواده به مردان عطا کرده است که البته در برابر آن حقوقی را نیز به زنان اختصاص داده‌است؛ مانند [[نفقه]] و [[مهریه]].<ref>هاشمی علی آبادی، «بررسی شبهه اخلاقی سلب کرامت زنان در صدرآیه 34 سوره نساء»، 1394ش، ص170</ref>




خط ۱۷: خط ۱۷:
# تنها [[زن]] مسئول‌ باشد؛ که‌ در این حالت نیز تنظیم کردن‌ ارتباطات در [[خانواده]] با اختلالات و موانعی‌ مواجه می‌شود.
# تنها [[زن]] مسئول‌ باشد؛ که‌ در این حالت نیز تنظیم کردن‌ ارتباطات در [[خانواده]] با اختلالات و موانعی‌ مواجه می‌شود.
# پدرسالاری‌ سلطه‌گرانه‌ که‌ در برخی از جامعه‌ها‌ وجود دارد، اما چنین‌شکلی نیز‌ فضای‌ جامعه‌ را متشنج‌ می‌کند، ارزش‌های‌ [[زن]] را از نادیده می‌گیرد و فرزندان را دچار مشکلاتی در زندگی [[خانوادگی]] می‌نماید.
# پدرسالاری‌ سلطه‌گرانه‌ که‌ در برخی از جامعه‌ها‌ وجود دارد، اما چنین‌شکلی نیز‌ فضای‌ جامعه‌ را متشنج‌ می‌کند، ارزش‌های‌ [[زن]] را از نادیده می‌گیرد و فرزندان را دچار مشکلاتی در زندگی [[خانوادگی]] می‌نماید.
# یک نظام‌ شورایی‌ با سرپرستی‌ [[مرد]] و مأموریت‌ اجرایی‌ او که‌ همراه‌ با اعتدال باشد و معنای‌ قوام‌ نیز همین می‌باشد. اشکالی که برخی‌ غربی‌ها‌ بر اسلام‌ وارد می‌کنند به‌این مضمون که‌ اسلام، مرد را امیر کرده و [[زن]] را اسیر نموده، به‌سبب عملکرد بیرونی‌ بعضی‌ از جوامع‌ اسلامی‌ و برداشت‌های‌ غلط‌ از آیه (سوره نساء، آیه‌‌34) می‌باشد.
# یک نظام‌ شورایی‌ با سرپرستی‌ [[مرد]] و مأموریت‌ اجرایی‌ او که‌ همراه‌ با اعتدال باشد و معنای‌ قوام‌ نیز همین می‌باشد. اشکالی که برخی‌ غربی‌ها‌ بر اسلام‌ وارد می‌کنند به‌این مضمون که‌ اسلام، مرد را امیر کرده و [[زن]] را اسیر نموده، به‌سبب عملکرد بیرونی‌ بعضی‌ از جوامع‌ اسلامی‌ و برداشت‌های‌ غلط‌ از آیه <ref>سوره نساء، آیه‌‌34</ref> می‌باشد.


بر اساس این دیدگاه، قوام، به معنای قیّم‌ مصطلح‌ فقهی و حقوقی‌ نیست‌ بلکه قوامیت‌ بر‌اساس‌ علت‌ طبیعی‌ می‌باشد‌ نه‌ تحکمی و قراردادی.(جعفری، ترجمه‌ و تفسیر نهج‌البلاغه، 1362ش، ج‌ 11، ص‌ 267)
بر اساس این دیدگاه، قوام، به معنای قیّم‌ مصطلح‌ فقهی و حقوقی‌ نیست‌ بلکه قوامیت‌ بر‌اساس‌ علت‌ طبیعی‌ می‌باشد‌ نه‌ تحکمی و قراردادی.<ref>جعفری، ترجمه‌ و تفسیر نهج‌البلاغه، 1362ش، ج‌ 11، ص‌ 267</ref>


==آسیب شناسی برداشت‌های تبعیض‌آمیز از مفهوم‌شناسی قوامیت==
==آسیب شناسی برداشت‌های تبعیض‌آمیز از مفهوم‌شناسی قوامیت==