بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==مفهوم شناسی قوامیت== | ==مفهوم شناسی قوامیت== | ||
واژه قوامیت از واژه «قوّامون» در آیه 34 سوره نساء گرفته شدهاست. «قوّامون» صیغه مبالغه قائم از «قام، یقوم، قیاماً» است. ماده قیام در مقابل قعود بهمعنی برخاستن، توقف، ثبوت و دوام، عزم و اراده، وقوع امر و مشغول شدن بهکاری آمدهاست که در آیه شریفه، قوام یعنی قیّم و قائم به امر و سرپرست است. | واژه قوامیت از واژه «قوّامون» در آیه 34 سوره نساء گرفته شدهاست. «قوّامون» صیغه مبالغه قائم از «قام، یقوم، قیاماً» است. ماده قیام در مقابل قعود بهمعنی برخاستن، توقف، ثبوت و دوام، عزم و اراده، وقوع امر و مشغول شدن بهکاری آمدهاست که در آیه شریفه، قوام یعنی قیّم و قائم به امر و سرپرست است.<ref>قرشی، قاموس قرآن، 1371ش، ج7، ص52</ref> برخی نیز قیام در آیه را بهمعنای محافظت و اصلاح در نظر میگیرند.<ref>ابن منظور، لسان العرب، 1414ق، ج12، ص496</ref> | ||
مفسرین در مورد مفهوم واژه قوامون دو دیدگاه دارند: | مفسرین در مورد مفهوم واژه قوامون دو دیدگاه دارند: | ||
# قوام به معنی سلطه، ولایت، حکومت، ریاست و استحقاق اطاعت میباشد. | # قوام به معنی سلطه، ولایت، حکومت، ریاست و استحقاق اطاعت میباشد.<ref>زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، 1419ق، ج1، ص505؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج4، 1417ق، ص344</ref> | ||
# قوام به معنی کفالت، حمایت، رسیدگی، کارگزاری، سرپرستی و نگهبانی میباشد. | # قوام به معنی کفالت، حمایت، رسیدگی، کارگزاری، سرپرستی و نگهبانی میباشد.<ref>جوادی آملی، تسنیم، 1375ش، ج18، ص546؛ بلاغی نجفی، آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن، 1420ق، ج2، ص104</ref> | ||
با توجه بهاین دو معنا برای واژه قوامون از نظر لغوی و تفسیری، قوامیت در آیه اشاره بهاین دارد که [[مردان]]، تکلیف یا حق حکومت یا سرپرستی بر [[زنان]] در [[خانواده]] یا جامعه را دارا میباشند. چنانچه معنی تکلیف از آن فهمیده شود مسلماً به معنای سلب کرامت زنان نیست، بلکه باری بر دوش مردان میباشد و اگر معنی حق از آن دریافت گردد، باز حقی است که پروردگار بر اساس حکمت و عدالت و نیز برای نظم در امور مربوط به جامعه یا خانواده به مردان عطا کرده است که البته در برابر آن حقوقی را نیز به زنان اختصاص دادهاست؛ مانند [[نفقه]] و [[مهریه]]. | با توجه بهاین دو معنا برای واژه قوامون از نظر لغوی و تفسیری، قوامیت در آیه اشاره بهاین دارد که [[مردان]]، تکلیف یا حق حکومت یا سرپرستی بر [[زنان]] در [[خانواده]] یا جامعه را دارا میباشند. چنانچه معنی تکلیف از آن فهمیده شود مسلماً به معنای سلب کرامت زنان نیست، بلکه باری بر دوش مردان میباشد و اگر معنی حق از آن دریافت گردد، باز حقی است که پروردگار بر اساس حکمت و عدالت و نیز برای نظم در امور مربوط به جامعه یا خانواده به مردان عطا کرده است که البته در برابر آن حقوقی را نیز به زنان اختصاص دادهاست؛ مانند [[نفقه]] و [[مهریه]].<ref>هاشمی علی آبادی، «بررسی شبهه اخلاقی سلب کرامت زنان در صدرآیه 34 سوره نساء»، 1394ش، ص170</ref> | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
# تنها [[زن]] مسئول باشد؛ که در این حالت نیز تنظیم کردن ارتباطات در [[خانواده]] با اختلالات و موانعی مواجه میشود. | # تنها [[زن]] مسئول باشد؛ که در این حالت نیز تنظیم کردن ارتباطات در [[خانواده]] با اختلالات و موانعی مواجه میشود. | ||
# پدرسالاری سلطهگرانه که در برخی از جامعهها وجود دارد، اما چنینشکلی نیز فضای جامعه را متشنج میکند، ارزشهای [[زن]] را از نادیده میگیرد و فرزندان را دچار مشکلاتی در زندگی [[خانوادگی]] مینماید. | # پدرسالاری سلطهگرانه که در برخی از جامعهها وجود دارد، اما چنینشکلی نیز فضای جامعه را متشنج میکند، ارزشهای [[زن]] را از نادیده میگیرد و فرزندان را دچار مشکلاتی در زندگی [[خانوادگی]] مینماید. | ||
# یک نظام شورایی با سرپرستی [[مرد]] و مأموریت اجرایی او که همراه با اعتدال باشد و معنای قوام نیز همین میباشد. اشکالی که برخی غربیها بر اسلام وارد میکنند بهاین مضمون که اسلام، مرد را امیر کرده و [[زن]] را اسیر نموده، بهسبب عملکرد بیرونی بعضی از جوامع اسلامی و برداشتهای غلط از آیه | # یک نظام شورایی با سرپرستی [[مرد]] و مأموریت اجرایی او که همراه با اعتدال باشد و معنای قوام نیز همین میباشد. اشکالی که برخی غربیها بر اسلام وارد میکنند بهاین مضمون که اسلام، مرد را امیر کرده و [[زن]] را اسیر نموده، بهسبب عملکرد بیرونی بعضی از جوامع اسلامی و برداشتهای غلط از آیه <ref>سوره نساء، آیه34</ref> میباشد. | ||
بر اساس این دیدگاه، قوام، به معنای قیّم مصطلح فقهی و حقوقی نیست بلکه قوامیت براساس علت طبیعی میباشد نه تحکمی و قراردادی. | بر اساس این دیدگاه، قوام، به معنای قیّم مصطلح فقهی و حقوقی نیست بلکه قوامیت براساس علت طبیعی میباشد نه تحکمی و قراردادی.<ref>جعفری، ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه، 1362ش، ج 11، ص 267</ref> | ||
==آسیب شناسی برداشتهای تبعیضآمیز از مفهومشناسی قوامیت== | ==آسیب شناسی برداشتهای تبعیضآمیز از مفهومشناسی قوامیت== |