| خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
==برخی سخنان== | ==برخی سخنان== | ||
رابعه گفت: یا بنی آدم! از دیده به حق منزلی نیست و از زبانها بدو راه نیست؛ و سمع، شاهراه زحمت گویندگان است و دست و پای، سکان حیرتند و کار با دل افتادهاست. بکوشید تا دلی بیدار به دست آرید که چون دل بیدار شد او را به یار حاجت نیست. یعنی دل بیدار آن است که در حق گم شدهاست و هرکه گم شد با یار چه کند؟ الفناء فی الله اینجا بود.<ref>تذکرة الالیا، عطار نیشابوری</ref> | رابعه گفت: یا بنی آدم! از دیده به حق منزلی نیست و از زبانها بدو راه نیست؛ و سمع، شاهراه زحمت گویندگان است و دست و پای، سکان حیرتند و کار با دل افتادهاست. بکوشید تا دلی بیدار به دست آرید که چون دل بیدار شد او را به یار حاجت نیست. یعنی دل بیدار آن است که در حق گم شدهاست و هرکه گم شد با یار چه کند؟ الفناء فی الله اینجا بود.<ref>تذکرة الالیا، عطار نیشابوری</ref> | ||
گفتند: بنده کی راضی شود؟ گفت: آنگاه که از محنت شاکر شود، چنانکه از نعمت.<ref>تذکرة الالیا، عطار نیشابوری</ref> | گفتند: بنده کی راضی شود؟ گفت: آنگاه که از محنت شاکر شود، چنانکه از نعمت.<ref>تذکرة الالیا، عطار نیشابوری</ref> | ||
گفتند: حضرت عزّت را دوست داری؟ گفت: دارم. گفتند: شیطان را دشمن داری؟ گفت: از دوستی رحمن با عداوت شیطان نمیپردازم.<ref>تذکرة الالیا، عطار نیشابوری</ref> | گفتند: حضرت عزّت را دوست داری؟ گفت: دارم. گفتند: شیطان را دشمن داری؟ گفت: از دوستی رحمن با عداوت شیطان نمیپردازم.<ref>تذکرة الالیا، عطار نیشابوری</ref> | ||
گفت: ثمره معرفت، روی به خدای – عزّ و جل – آوردن است.<ref>تذکرة الالیا، عطار نیشابوری</ref> | گفت: ثمره معرفت، روی به خدای – عزّ و جل – آوردن است.<ref>تذکرة الالیا، عطار نیشابوری</ref> | ||
سفیان از رابعه پرسید: بهترین چیزی که بنده به آن به خدای تعالی تقرّب جوید کدام است؟ گفت: آنکه بداند که بنده از دنیا و آخرت غیر وی را دوست نمیدارد.<ref>نفحات الانس، جامی</ref> | سفیان از رابعه پرسید: بهترین چیزی که بنده به آن به خدای تعالی تقرّب جوید کدام است؟ گفت: آنکه بداند که بنده از دنیا و آخرت غیر وی را دوست نمیدارد.<ref>نفحات الانس، جامی</ref> | ||
گوید: اگر همه دنیا از آنِ مردی بود، آن مرد به آن غنی نبود. گفتند چگونه است؟ گفت: زیرا دنیا فنا پذیرد.<ref>طبقات الاولیاء، عبدالرؤف مناوی</ref> | گوید: اگر همه دنیا از آنِ مردی بود، آن مرد به آن غنی نبود. گفتند چگونه است؟ گفت: زیرا دنیا فنا پذیرد.<ref>طبقات الاولیاء، عبدالرؤف مناوی</ref> | ||
بخش نخستین کتاب زنان صوفی تألیف جواد نوربخش به رابعه عدویه اختصاص یافتهاست.<ref>زنان صوفی، جواد نوربخش، لندن ۱۳۶۳، تهران ۱۳۷۳ و ۱۳۷۹</ref> | بخش نخستین کتاب زنان صوفی تألیف جواد نوربخش به رابعه عدویه اختصاص یافتهاست.<ref>زنان صوفی، جواد نوربخش، لندن ۱۳۶۳، تهران ۱۳۷۳ و ۱۳۷۹</ref> | ||