پرش به محتوا

ویکی‌جنسیت:رویدادهای کنونی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌جنسیت
Simorq (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
Karani (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۵: خط ۷۵:
اخیراً نیز خبرگزاری فرانسه خبر داد که ۲ تن از وزیران دولت «امانوئل مکرون» در فرانسه به آزار جنسی و تجاوز متهم شده‌اند. نکته عجیب ماجرا اینجاست که یکی از این آزارگران "زن" است!
اخیراً نیز خبرگزاری فرانسه خبر داد که ۲ تن از وزیران دولت «امانوئل مکرون» در فرانسه به آزار جنسی و تجاوز متهم شده‌اند. نکته عجیب ماجرا اینجاست که یکی از این آزارگران "زن" است!


منبع: [https://www.farsnews.ir/news/14010325000140/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%AA%D8%A3%D9%87%D9%84-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D9%82%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%DA%86%D8%B4%D9%85-%D9%88-%D8%AF%D9%84-%D8%B3%DB%8C%D8%B1%D9%87%D8%A7--%D8%AF%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA
منبع:خبرگزاری فارس
خبرگزاری فارس]


'''غفلت 43 ساله صداوسیما پیرامون حجاب'''  
'''غفلت 43 ساله صداوسیما پیرامون حجاب'''  

نسخهٔ ‏۳۰ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۲۹

زنان متأهل اولین قربانی خیانت در کشور چشم و دل سیرها/ دلیل اصلی چیست؟

بررسی علت خیانت در کشورهای اروپایی و آمریکایی نشان می‌دهد یکی از مهم‌ترین دلایل خیانت جذابیت‌های ظاهری است.

تایلند، دانمارک، ایتالیا، آلمان، فرانسه، نروژ، بلژیک، اسپانیا، انگلیس و فنلاند ۱۰ کشوری هستند که بیشترین خیانت به همسر در آن‌ها رخ می‌دهد. این آمار در پایگاه آماری استاتیستا (Statista) گردآوری شده است.

نشریه انگلیسی «Mirror» در رابطه با آمار فوق نوشت که یک نفر از هر ۵ مرد متاهل اهل فنلاند با حداقل ۱۰ زن رابطه داشته است! این آمار هفت برابر بیشتر از آمار خیانت زنان در این کشور است.

«Mirror» در ادامه نوشت که یک‌سوم ساکنان کپنهاگن پایتخت دانمارک نسبت به شریک زندگی خود خیانت کرده‌اند و در مجموع برآورد شده که نیمی از متاهلان دانمارکی دارای رابطه‌ای خارج از چارچوب خانواده هستند. این آمار در رابطه با آلمان نیز صادق است.

نشریه «Mirror» با استناد به یک پایگاه مشهور زوج یابی برای متاهلان نوشت که شهروندان نروژ در زمستان کمتر از این سایت استفاده می‌کنند ولی به نظر می‌رسد که هرزگی متاهلان نروژی در امور جنسی همزمان با تابستان افزایش پیدا می‌کند. گفتنی است که نروژ شمالی‌ترین نقطه اروپاست و به دلیل مجاورت با قطب دارای آب و هوایی سرد است.

نظرسنجی اجتماعی عمومی (GSS) آمریکا برآورد کرده که [در میان زوج‌های خائن] مردان تقریباً ۲ برابر بیشتر نسبت به زنان با کسی غیر از همسرشان رابطه جنسی داشته‌اند. «تام اسمیت» مسئول نظرسنجی اجتماعی عمومی (GSS) نوشت: «افرادی با گرایش مذهبی پایین و کسانی که برای مدت طولانی از همسر خود جدا هستند (به دلایلی نظیر کاری یا سفر) از جمله گروه‌هایی هستند که احتمال [خیانت آنان] بیشتر است.» یورونیوز (EuroNews) در سال ۲۰۱۹ به نقل از موسسه ایفوپ نوشت که ۳۷ درصد زنان متاهل قاره اروپا «حداقل یک بار» در زندگی با مردی غیر از شوهر خود رابطه جنسی داشته‌اند. نکته اینجاست که «جذابیت‌ ظاهری» عامل اصلی در تمایل زنان اروپایی به خیانت در پیمایش ایفوپ بود.

قاعدتاً این عامل برای مردان جاذبه بیشتری نسبت به زنان دارد. «لوان بریزندین» موسس کلینیک «خلقیات و هورمون زنان» و استاد دانشگاه سان فرانسیسکو (UCSF) کالیفرنیا در سی‌ان‌ان (CNN) نوشت:‌ «شاید بزرگترین تفاوت بین مغز مرد و زن این باشد که ناحیه تعقیب جنسی (هیپوتالاموس) مردان ۲.۵ برابر بزرگتر از زنان است. همچنین با شروع دوره نوجوانی، ۲۰ تا ۲۵ برابر بیشتر از دوران قبلِ نوجوانی تستوسترون (هورمون جنسی) تولید می‌کنند.»

«بریزندین» در ادامه نوشت: «اگر تستوسترون را آبجو در نظر بگیریم، یک پسر ۹ ساله روزانه معادل یک فنجان آبجو دریافت می‌کند. اما پسر ۱۵ ساله روزانه تقریباً دو گالن آبجو دریافت و موتورهای جنسی آن‌ها را تغذیه می‌کند و این امر را برای آنان غیرممکن می‌سازد که به اعضای بدن زن و رابطه جنسی فکر نکنند.»

مکتب اصالت ذهن

بدن انسان یا حیوان به مثابه ماشینی است که در حالت طبیعی پس از انجام فعالیت و تغذیه منظم در بازه زمانی معین به نقطه‌ای می‌رسند که باید غددشان تخلیه شود. یعنی پس از تماس جنسی یک ظرفیت هورمونی ایجاد می‌شود و در نهایت شهوت فرد از طریق شریک زندگی او اطفاء می‌شود.

در این رویه اصالت با هورمون و تمرکز بر شریک زندگی به عنوان یک عامل بیرونی (ابژکتیو) است. امّا در مکتب اصالت ذهن رویه برعکس است. یعنی شریکِ جنسی در واقع یک عامل درونی (سوبژکتیو) است که از طریق تخیل حاصل می‌شود. برحسب این فعالیت ذهنی یک ظرفیت هورمونی ایجاد می‌شود که به لحاظ زمانی چندان قاعده مند نیست و در نهایت به اطفاء جنسی ختم می‌شود.

جهان امروز با این مکتب روبروست. مشکلی که تصویرسازی ذهنی از جنس مخالف (مخصوصاً در مردان) به وجود می‌آورد این است که گرایش به فردی غیر از همسر بیشتر می‌شود تا جایی که همسر، دیگر توان اطفاء شهوت فرد را ندارد. امّا این پایان ماجرا نیست.

فرد اصطلاحاً خیالباف می‌شود و استمرار آن به تنوع طلبی منجر می‌شود. تصاویر ذهنی فرد به صورت لحظه‌ای درحال پرورش و یا تغییر هستند. به عنوان نمونه؛ در مردان کار به جایی می‌رسد که آرشیوی از تصاویر زنان در ذهن او ایجاد می‌شود. تصاویر این زنان می‌تواند از طریق پورنوگرافی، فیلم‌های سینمای جهان و یا افرادی باشد که به صورت روزانه با ظاهرهای گوناگون در اجتماع با آن‌ مواجه است.

این امر به جایی می‌رسد که فرد حتی اگر خیانت هم نکند، برخی اوقات در ذهن خود با ایده‌آل ذهنی‌اش هم‌آغوشی دارد. انتهای این مسیر به قیاس همسر با دیگران، طلاق عاطفی و احتمالاً در نهایت به جدایی و تنهایی منجر می‌شود.

از همین روست که معصوم می‌فرمایند: «نگاه به زیبایی نامحرم تیری از جانب ابلیس است». عمل به روایت مذکور نیاز به سطح بالایی از پرهیزگاری دارد. یعنی جاده‌ای ۲ طرفه، که نیازمند مراعات توامان زن (مراعات در پوشش) و مرد (مراعات در نگاه) در یک جامعه است.

عدم ملاحظه طرفین منجر به نتایجی خطرناکی می‌شود که متضرر اصلی آن در ابتدا زنان خواهند بود. موسسه مطالعات خانواده (IFS) آمریکا می‌نویسد: «مطالعات نشان می‌دهد که مردان بیشتر به شریک زندگی خود خیانت می‌کنند و مرتکب رفتار نادرست جنسی می‌شوند.» این موسسه آمریکایی همچنین در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که مردان بزرگسالی که در خانواده‌های سالم بزرگ نشده‌اند و نیز به ندرت یا هرگز در مراسمات مذهبی شرکت نمی‌کنند، بیشتر از دیگران به همسر خود خیانت کرده‌اند./

منبع: خبرگزاری فارس

حذف حجاب موجب عادی‌ سازی جنسی می‌شود؟/ آمار پاسخ می‌دهد.

مخالفان حجاب اجباری معتقدند با آزادی در پوشش، شمایل زن پس از مدتی به مثابه هیبت یک مرد عادی جلوه خواهد کرد و نتیجه نیز این است که افراد چنین جامعه‌ای به جنس مخالف با عینک انسانی می‌نگرند نه جنسی. امّا آمارها چیز دیگری می‌گوید.

برخی مخالفان حجاب می‌گویند اگر حجاب و محدودیت ویژه‌ای نباشد، روابط افراد در جامعه عادی می‌شود و انسانها به همدیگر نگاه جنسیتی نخواهند داشت. ادعای این طیف از مخالفان حجاب این است که حریم پوشش برای زنان باعث می‌شود زنان متفاوت دیده شوند در حالی که اگر همه مثل هم لباس بپوشند دیگر انگیزه‌های جنسی کاهش پیدا می‌کند.

اگر ادعای این افراد درست باشد، در جامعه‌ای که حجاب آزاد است افراد دچار تمایلات جنسی نمی‌شوند؛ اما واقعیت جور دیگری است. نگاهی به آمار تجاوزها و روابط جنسی نا متعارف در جوامع غربی نشان می‌دهد اتفاقا هرجا پوشش آزاد است روابط نامتعارف بصورت فزاینده‌ای جریان دارد.

به عنوان نمونه آمار روابط جنسی مربوط به نوجوانان آمریکایی نشان می دهد که تقریباً نیمی از نوجوانان آمریکایی رابطه جنسی دارند.

مرکز پیشگیری و کنترل بیماری (CDC) آمریکا در گزارشی براساس داده‌های پیمایش ملی رشد خانواده (NSFG) در بازه زمانی ۲۰۱۵ - ۲۰۱۷ نوشت: «۴۲ درصد دختران نوجوان (FeMale) و ۳۸ درصد پسران نوجوان (Male) مجرد رابطه جنسی را تجربه کرده‌اند.»

این نرخ طی ۲ دهه اخیر برای زنان تقریباً ثابت بوده ولی برای مردان دارای دامنه تغییرات ۲ الی ۳ درصدی بین سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۷ است. این نمودار بدان معناست که مصادف با سنین بلوغ جنسی، نیمی از نوجوانان ۱۵ تا ۲۰ ساله به رابطه جنسی روی می‌آورند. این تحقیق برآورد کرده که احتمال رابطه جنسی در دختران و پسران آمریکایی تا ۱۵ سالگی ۲۰ درصد است. این آمار در سن ۲۰ سالگی تقریباً ۸۰ درصد برای هر دو جنسیت تخمین زده است.

روند آمار همزمان با افزایش سن سیر صعودی دارد و درصد احتمال برقراری رابطه برای هر دو جنس دارای شیب افزایشی تقریباً یکسان است. در نمودار زیر خط سبز نشانگر احتمال برقراری رابطه دختران در سنین مذکور و خط آبی نیز متعلق به پسران است. در ادامه این گزارش آماری آمده است که ۷۸ درصد دختران جوان و ۸۹ درصد از پسران جوان مجرد در بازه سنی ۱۵ تا ۲۴ ساله در اولین رابطه جنسی خود از ابزار پیشگیری از بارداری استفاده کردند. امّا کماکان ۳۵۰ هزار دختر زیر ۱۸ سال در آمریکا هرساله باردار می‌شوند. طبق آمار فوق، نوجوانان زیر ۱۴ سال و پایین‌تر نیز در میان استفاده کنندگان از اقلام ضدبارداری هستند. در این بین، ۵۷ درصد سهم دختران و ۷۸ درصد سهم پسران است.

این موضوع نشان می‌دهد که افراد در آمریکا پس از گذر از سنین کودکی دارای یک عقبه ذهنی آماده پیرامون موضوع روابط ۲ جنس مخالف هستند و به تمام زوایای امور مسلط اند.

آمار فوق فقط برای سنین جوانی افراد در بازه زمانی کوتاه ۵ ساله بعد از ۱۵ سالگی است.

موسسه مطالعات خانواده (IFS) آمریکا گزارش داد که ۳۵ درصد افراد ۲۵ تا ۵۰ ساله در ایالات متحده یا به عبارتی ۳۹ میلیون آمریکایی اصلاً ازدواج نکردند. این افراد قاعدتاً در مسائل جنسی مبتنی بر تعالیم مذهبی عمل نمی‌کنند و خارج از چارچوب خانواده آتش غریزه خود را اطفاء می‌کنند.

نرخ تجرد آمریکا در بازه سنی ۲۵ تا ۵۰ سال در نیم قرن اخیر تا سال ۲۰۱۸ سیر صعودی داشته است. موارد فوق بخشی از وضعیت اجتماعی آمریکا در سنین نوجوانی و جوانی است.

طبعاً پرداخت به این موضوع در کشورهای مختلف جهان نظیر جوامع اروپایی از حوصله گزارش خارج است. امّا گفتن یک نکته خالی از لطف نیست: دانش آموزان در کشورهای اروپایی نظیر آلمان ملزم به گذراندن واحدهایی تحت عنوان شنا از نوع مختلط هستند.

حتی نهاد موسوم به دادگاه حقوق بشر اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۷ نیز حکم داد که مهاجران مسلمان هم نمی‌توانند فرزندانشان را از واحدهای درسی مرتبط با شنای مختلط در مدارس منع کنند.

به دلیل رویکرد سیستمی فرآیند اختلاط جنسی از سنین خردسالی در این قاره، طبعاً باید تفاوت جنسیت در این اروپا به امری عادی بدل می‌شد. امّا پایگاه آماری استاتیستا (Statista) آماری منتشر کرد که نشان می‌داد ۹ کشور از ۱۰ کشور اول دارای بیشترین خیانت به همسر متعلق به قاره اروپاست.

اخیراً نیز خبرگزاری فرانسه خبر داد که ۲ تن از وزیران دولت «امانوئل مکرون» در فرانسه به آزار جنسی و تجاوز متهم شده‌اند. نکته عجیب ماجرا اینجاست که یکی از این آزارگران "زن" است!

منبع:خبرگزاری فارس

غفلت 43 ساله صداوسیما پیرامون حجاب

وضع حجاب برخی از نوامیس ایرانی در کوچه و خیابان طوری شده که گویا قرار است به تدریج حجاب و حیا داشتن، نادر و انگشت‌نما شود. دل هر مرد غیرتمند ایرانی و هر زن محجوب ایرانی برای این وضعیت به درد می‌آید و از خود می‌پرسد این مردم را چه شده است؟ وقتی در ظاهر و به شکل علنی، حکم خدا و بعد قانون را اینچنین به بازی می‌گیرند، چه آینده‌ای از این تظاهر و بی‌قانونی برای جامعه به میراث خواهند گذاشت.

چه بسا بتوان در شناخت علت و ریشه‌های این وضعیت، ده‌ها دلیل ردیف کرد:

اول، مسلما شروع پروژه کشف حجاب و بی‌حجابی، درست مثل تبار تاریخی آن، برنامه‌ریزی شده و بخشی از یک پروژه استعماری است. دست‌های نجسی، میلیون‌ها دلار مواجب می‌گیرند تا زنان شیعه را از بانوان پاک و عفیف دهه شصت به «آزادی‌های یواشکی» و «روسری بر نیزه کردن» دهه نود بکشانند و با ماشین رسانه‌ای سنگین خود نام‌های خوشگل «شهامت» و «شجاعت» و «شیرزن» بر «عریانی» و «هرزگی» و «تن‌فروشی مجانی» بگذارند.

دوم، دستگاه‌های متولی تعطیلند. شورای عالی فضای مجازی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه‌های علمیه، ستاد امر به معروف و نهی از منکر و مهم‌تر از همه صداوسیما، گویی در خوابند. تابوهای فرهنگی اصیل ایرانی و اسلامی، از حجاب گرفته تا رقص و آواز و اختلاط زن و مرد، خصوصا در فضای مجازی و محافل مختلف، قبح‌زدایی شده؛ بدون اینکه این دستگاه‌ها که برای حفظ و حراست از فرهنگ ایران و اسلام، بودجه می‌گیرند، به جز برگزاری جلسات و تشکیل کارگروه‌ها و صدور بیانیه و بخشنامه، اقدام موثری داشته باشند. اقدام غیرموثر یا حتی مضر، تا دلتان بخواهد.

سوم، ممکن است تقصیر را بر گردن دختران و زنان جوانی بیندازیم که بی‌توجه به عواقب بی‌حجابی، بی‌اعتنا به آنکه بدانند سرنوشت زنان غربی و Me Too ‌ها و خشونت‌ها و تجاوزهای افسارگسیخته در انتظار خود و همجنسان آنهاست، پا به باتلاق عریانی می‌گذارند. آنها که به ولع خودنمایی نمی‌خواهند از قافله تبرج جا بمانند و گمان می‌کنند هرچه عریان‌تر شوند، زیباتر می‌شوند، بیش‌تر در کانون توجه قرار می‌گیرند، مدرن‌تر و امروزی‌تر می‌شوند!

چهارم، شاید بخشی از این گناه را بر گردن متدینین و مردم نجیبی ببینیم که غیرت و حمیت دینی‌شان ته کشیده، تذکرات اجتماعی را فراموش کرده‌اند، یا امر به معروف و نهی از منکر را تنها به شکل خشن و غیظ‌آلود آن بلد شده‌اند، (نه برای تاثیرگذاری و تغییر دل‌ها) حتی ممکن است عده‌ای از سر نشناختن ریشه ماجرا، «حکومت اسلامی» را مقصر بدانند که با «طالبانیسم» و رفتارهای افراطی و بگیر و ببند، عامل دین‌گریزی و حجاب‌گریزی شده است.

اما معتقدم بی‌شک، ریشه بی‌حجابی و هر نوع معضل فرهنگی را ابتدا و انتها باید در «رسانه» سراغ گرفت. نه تنها از بدو انقلاب که از عصر پهلوی، میهن ما همچون بقیه جهان اسلام، با یک «جنگ رسانه‌ای» سهمگین مواجه شد که هر نوع رفتار و حرکتی صرفا یک «واکنش» به این جنگ رسانه‌ای بوده است. اگر جمهوری اسلامی، قانون ممنوعیت ویدئو و ماهواره تصویب کرده، اگر مسلمانی در گوشه خیابان غیرتش به جوش آمده و به زن بی‌حجابی تذکر داده، اگر گشت ارشادی تشکیل شده، اگر برای حفظ ناموس ایرانی در نیمه‌های شب، مرد غیرتمندی شهید شده، اگر عدم نمایش ناخن کاشته شده یک زن در صداوسیما سوژه شده و توسط «شبکه خوراک‌سازی برای سلبریتی‌ها و شاخ‌های مجازی»، مهر «طالبانیسم» خورده، همه و همه ناشی از همین دستگاه رسانه‌ای مریضی است که با برنامه و هدف دقیق مشغول است. بدون یک روز اتلاف وقت. جبهه شیطان در باطل خود، متحد و پیوسته در کار است.

اما در مقابل، صداوسیمای جمهوری اسلامی پس از ۴۳ سال حتی یک فیلم، حتی یک فیلم نساخته که به شیوه هنرمندانه به مخاطب تشنه سریال ایرانی بگوید چرا حجاب مفید است؟ چرا باید باحجاب ماند یا باحجاب شد؟ حوزه‌های علمیه ما، ائمه جماعات ما در همه شهرها، یک بار آمار نداده‌اند که تابه‌حال اعتقادات چند جوان دین‌گریز یک محله را سامان داده‌اند و چند دختر و پسر جوان را به هم رسانده‌اند تا مجبور نشوند برای جلب توجه، روسری‌شان را شل‌تر کنند؟! ستاد امر به معروف که تنها یک شکل را از امر به معروف بلد است: «تذکر لسانی»! روی اتوبوس‌ها! و حتی ذائقه‌سازی بنرهای تبلیغی مدارس دولتی ما از «تیپ‌سازی دختران بی‌حجاب» به عنوان «تیپ نرمال» را جلو چشمش در خیابان‌ها نمی‌بیند. چه برسد به غرق شدن خانواده‌ها در سریال‌های ترکی و کره‌ای و تزریق ذره ذره عطش بی‌حجابی و بی‌مبالاتی و شرابخوری و عیاشی در زن و مرد این مملکت.

از این جهت به صراحت می‌توان گفت، تنها راه موثر درمان بی‌حجابی، رسانه و فرهنگ‌سازی تبلیغاتی است. مرض را باید از جایی درمان کرد که از آنجا می‌آید. تنها با رسانه می‌توان جلوی این نبرد سهمگین فرهنگی ایستاد و بی‌حجابی را یک ضدارزش، یک خودارزان‌فروشی و پله اول «می تو» فرهنگ‌سازی کرد.

آقای جبلی! قبلی‌ها که خواب بودند، حداقل شما بیدار باشید.

دلم می‌سوزد از نسلی که در سایه بی‌تدبیری‌ها، فقدان برنامه‌ریزی و ایده پردازی‌های موثر می‌سوزد.

منبع: خبرگزاری فارس به قلم محمد عبداللهی

دغدغه حجاب در اندیشه شهید بهشتی / حجاب تنها در چادر خلاصه نمی‌شود

شهید بهشتی حجاب را همچون یک پیش‌شرط برای فعالیت های اجتماعی زنان می‌داند تا با وجود فعالیت زن و مرد در کنار یکدیگر رابطه آنها از حالت تعادل خارج نشود.

حجاب چالش امروز جمهوری اسلامی نیست و درگیری با آن تنها به این زمان مربوط نمی‌شود. حجاب آرمانی است تمدنی و نه تنها اسلامی که انسانی است. به برخی از ما اینطور القا شده است که حجاب تنها در جوامع مسلمان یا شرقی یا شاید تنها در ایران اجباری است. اینکه تا چه اندازه می‌توان به صرف وجود یک قانون برای حجاب، پوشش را در ایران برای اکثریت زنان اجباری کرد بحث دیگری است، با این وجود حتی با فرض پذیرش این ادعا، اینطور نیست که زن در تمدن غرب آزاد از رعایت هر نوع پوشش باشد.

بارها شنیده‌ایم که رعایت حجاب اسلامی در بعضی از کشورهای غربی تبعات قانونی و اجتماعی مهمی مانند محروم شدن از حضور در دانشگاه دارد اما منظور ما تنها این مساله نیست. آنچه زن در تمدن غرب مجبور است به آن تن دهد، رعایت حدی از زنانگی، زیبایی و جذاب بودن است. تا آنجا که موج دوم فمنیسم به مقابله با همین تفکری که زنان را به صورت رایگان در خدمت مردان قرار می‌دهد برخاست و پیشنهاداتی برای زنان مانند عدم استفاده از آرایش، در مواقعی مثل مردان لباس‌های عادی و گشاد پوشیدن و حتی در صورت لزوم عدم اصلاح موهای بدن را ارائه کرد. در این نوع از فمنیسم تلاششان بر این بود که از زن جنسیت‌زدایی کنند. در واکنش به این موج، فمنیسم ماتیکی ظهور پیدا کرد که زنان را برای آزاد بودن به نشان ندادن جنسیت محکوم نمی‌کرد. آن‌ها در این نوع از فمینیسم به آرایش کردن و جذاب بودن دعوت می‌شدند. سخنان طرفداران فمنیسم ماتیکی بر مبنای غلط پایه گذاری نشده بود؛ آنها بر این باور بودند که سلب هویت جنسی از زن بر خلاف روح فمنیسم است. راه برون‌رفت از این دو موج متضاد این است که نه به انکار جنسیت زن رو بیاوریم و نه برای جلوگیری از این اتفاق او را در معرض نگاه‌های بیمار قرار دهیم، بلکه می‌توانیم هویت جنسی او را با استفاده از پوشش و حجاب به رسمیت بشناسیم؛ با حفظ احترام و رعایت شخصیت و حریم او.

مهم‌ترین فلسفه حجاب چیست؟

احترام و بزرگداشت زن مهم‌ترین فلسفه حجاب است. این موضوع تا آنجا اهمیت دارد که در مواردی از حفظ نهاد خانواده و جلوگیری از اشاعه گناه در مرتبه بالاتری قرار می‌گیرد. تأکید اسلام بر حفظ احترام زن توسط شهید بهشتی نیز همواره تکرار شده است. «این حجابی که در اسلام عرض کردم زن موهایش را بپوشاند، بدنش پوشیده باشد اما پوشش دست و صورت در آن الزامی ندارد، اسلام این حجاب را به عنوان احترام به زن مقرر کرده است. این ها بیان صریح و روشن قرآن کریم است.»

شهید بهشتی اعتقاد داشتند که حرمت نگاه به زن دارای دو مرحله است: مرحله اول پرهیز از نگاه به قصد لذت یا شهوت است و در گام بعد می‌بایست حرمت زن مسلمان حفظ شود. در صورتی که مرد قصد لذت بردن از چهره او را نداشت، با این وجود باز هم آن زن محجبه است و اگر به هر دلیلی موی سرش پیدا شده، باز هم فرد اجازه ندارد جز گردی صورت او را ببیند.

سال‌های اول انقلاب سال‌هایی بود که باید برای مواجهه با وضعیت حجاب تصمیماتی اتخاذ می‌شد. در این سال‌ها اکثریت جامعه به رعایت حجاب پایبند بودند، آن را قبول داشتند و مقابله با بی‌حجابی را به عنوان مطالبه خود از حکومت اسلامی مطرح می‌کردند. امام خمینی نیز بر مبنای همین مطالبه عمومی اسلامی شدن چهره ادارات را مطالبه می‌کردند. با این وجود در همین زمان نیز در خصوص شیوه‌ سیاست‌گذاری در ارتباط با حجاب دودستگی‌ها و نظرات مختلفی وجود داشته که خصوصا دولت موقت و مرحوم مهندس بازرگان به آن دامن می‌زنند.

شهید بهشتی حجاب را برای جامعه ایران یک ضرورت می‌داند. او بسیار به فعالیت‌های تشکیلاتی علاقه مند بوده و از فعالیت بانوان و حضور آنها در احزاب و تشکل ها شدیدا حمایت می‌کرده است. ایشان در ۱۱ آذر ۱۳۵۹ در این باره اظهار کرد: «یک نمونه از نقش های تاثیرگذار در تربیت عفّت نفس در وجود زن و مرد، در بهبود و تنظیم برخورد اجتماعی مردان و زنان در صحنه حج مشاهده می‏شود. این موضوع به مثابه یک آزمایش است که هر سال تکرار می‏شود. درست است که باید با استفاده از بسیاری از نظامات اجتماعی دیگر از طغیان جنسی جلوگیری کرد، با این وجود نقش عامل معنوی، نقش عفت متکی به ایمان و ایمان به خداوند را در این موضوع نباید نادیده گرفت. متاسفانه باید گفت که در جامعه دینی ما این نقش روز به روز بیشتر ضعیف می‌شود. حجاب خانم ها در حال ضعیف شدن است و این مساله بسیار جای تاسف دارد. زن می‌بایست در جامعه به گونه ای ظاهر شود که مساله شهوت و لذت در یک وضعیت حداقلی قرار بگیرد. ما این ادعا را نمی‌کنیم که می‌توان این مساله را به طور کامل از بین برد اما می‌توان از شدت آن کم کرد. تفاوت بسیاری است بین خانمی که اندامش را پوشانده، سرش را پوشانده، حالا یا با روسری یا چادر و یا با شلوار و پالتو بالاخره خودش را پوشانده است تا خانمی که نیمه برهنه بیرون می‏آید. رعایت حجاب اسلامی در کاهش فساد اخلاقی ناشی از بی‏بندوباری جنسی یا کم کردن فساد جنسی موثر است و ما باید روی آن بیشتر کار کنیم. با این وجود این تنها بخشی از مساله است. بخش دیگری که بسیار مهم است تربیت زن و مرد مسلمان است به گونه ای که در برخورد با یکدیگر مواظب باشند چه می‏کنند و در کجا قرار دارند. قرآن (یک جا زن و مرد مسلمان را مورد خطاب قرار می‏دهد) یک جا به بانوان مسلمان اشاره کرده و می‏گوید پوشیده از منزل خود خارج شوند. در چند مورد زن و مرد مسلمان را مخاطب قرار می‌دهد و توصیه می‏کند در برخورد با یکدیگر هیزی و چشم‏چرانی نکنند. ای پیغمبر به مردان مسلمان بگو در برخورد با زنان به آن‌ها خیره نشوند و به زنان مسلمان بگو که در برخورد با مردان آن‌ها را با قصد لذت نگاه نکنند. به یکدیگر از روی شهوت نگاه نکنند، برخوردشان برخوردی سالم و رسمی و نگاه‌شان نگاهی پاک باشد.»

نگاه همزمان و دوجانبه اسلام در برپایی عفاف در جامعه

در اینجا شهید بهشتی نگاه دوجانبه و همزمان اسلام را در برپایی عفاف در جامعه مورد اشاره قرار می‌دهد. همانطور که زن باید پوشش عفیفانه را رعایت کند، مرد هم باید از نگاه هوس آلود پرهیز کند. حتی حجاب مردان نیز در آیات قران مشاهده می‌شود و از آن طرف چشم‌پوشی زنان نیز لازم دانسته شده است. در صورتی که مردان به رفتارهای عفیفانه پایبند نباشند، حجاب زن کارکرد خود را از دست می‌دهد و از طرف دیگر اگر حجابی وجود نداشته باشد، اینکه تنها به مردان دستور بدهیم که چشمان خود را از حرام حفظ کنند، غیرممکن خواهد بود و چنین چیزی در عمل ممکن نیست.

بنابراین حجاب در نگاه شهید بهشتی یک امر اختیاری نیست. ایشان با وجود اینکه مهم‌ترین فلسفه حجاب را حفظ احترام عنوان می‌کنند، عدم اشاعه فحشا و منکر را نیز مورد تأکید قرار می‌دهند. «اسلام دستور می‌دهد که زنان پوشش و حجاب را راعایت کنند و چرا این‌گونه است؟ به این دلیل که خداوند می‌خواهد زن در محیط جامعه به گونه ای ظاهر نشود که تمام زیبایی‌هایش قابل مشاهده باشد و مهم تر از آن این مساله است که زنان به نشان دادن زیبایی‌های خود برای مردان الزام ندارند. آیا زن الزام دارد که زیبایی‌هایش را به مردان نشان دهد؟ خیر!». شهید بهشتی حجاب را همچون یک پیش‌شرط برای فعالیت های اجتماعی زنان می‌داند تا با وجود فعالیت زن و مرد در کنار یکدیگر، رابطه آنها از حالت تعادل خارج نشود. او این موارد را در حزب جمهوری اسلامی که مسئولیت آن را برعهده داشت پیاده می‌کرد و علاوه‌بر الزام خانم ها به رعایت حجاب از اصرار بر چادر و تنگ‌نظری پرهیز کرده و این موارد را به دیگران نیز توصیه می‌نمود. همچنین مردان نیز از طرف ایشان به رعایت پوشش درست دعوت می‌شدند. «ما اعلام کرده‏‌ایم که شلوار و روپوشی که تنگ نباشد و روسری کامل، پوشش اسلامی محسوب می‌شود. مبادا در حزب نسبت به این پوشش حساسیت های بی‏ مورد اتفاق بیفتد. دیگر دوباره از مواضع قطعی اعلام شده‏مان برنگردید. چادر یک نوع پوشش است، شلواری که تنگ نباشد، روپوشی که تنگ نباشد و روسری‌ای که کافی باشد نیز پوشش کامل اسلامی محسوب می‌شود. لذا اگر خواهری با این پوشش در حزب حضور پیدا کند ــ یا در حوزه‏‌ها، کلاس‏‌ها و سایر مناطق ــ مبادا برادر یا خواهری به او انتقاد و اعتراض کند. این نوع انتقادات نابجا است. ما می‌بایست مواضع مشخص خودمان را رعایت کنیم.»

نقش حکومت در حفاظت از حجاب

در اینجا نقش حکومت هم در پاسداری از حجاب مشخص می‌شود. اگر حکومت زمینه رعایت حجاب و پوشش را فراهم نکند، به فحشا امر کرده و میان این دو راه سومی وجود ندارد. کار حکومت بسترسازی است، چرا که حکومت از این توانایی برخوردار است که قوانین را تصویب کند. اگر حکومت به واسطه قانون گناهان اجتماعی را محدود نکند، به فراهم کردن بستر آلودگی و فساد دامن زده است. به عنوان مثال اگر شرب علنی و خرید و فروش مشروب آزاد شود، در این صورت آیا حکومت به این عمل حرام دعوت نکرده است؟ بنابراین اگر حکومت بسترسازی مناسب را فراهم نکند، خواه‌ ناخواه امر به منکر کرده است.

منبع: روزنامه رسالت