Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Arabzadeh (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۹: خط ۴۹:


او در feministkilljoys وبلاگ می نویسد، پروژه ای که او همچنان به روز رسانی می کند.  این وبلاگ همراه کتاب او زندگی یک زندگی فمینیستی است(2017) که او را قادر می سازد به مردم دسترسی پیدا کند. پست ها تبدیل به فصل می شوند و کتاب به مواد وبلاگ نویسی تبدیل می شود. اصطلاح "کشتن شادی فمینیستی" "به یک وسیله ارتباطی تبدیل شد، راهی برای دستیابی به افرادی که چیزی از تجربه خود را در او تشخیص دادند."[https://fa.tr2tr.wiki/wiki/Sara_Ahmed سارا احمد]<ref>سارا احمد</ref>
او در feministkilljoys وبلاگ می نویسد، پروژه ای که او همچنان به روز رسانی می کند.  این وبلاگ همراه کتاب او زندگی یک زندگی فمینیستی است(2017) که او را قادر می سازد به مردم دسترسی پیدا کند. پست ها تبدیل به فصل می شوند و کتاب به مواد وبلاگ نویسی تبدیل می شود. اصطلاح "کشتن شادی فمینیستی" "به یک وسیله ارتباطی تبدیل شد، راهی برای دستیابی به افرادی که چیزی از تجربه خود را در او تشخیص دادند."[https://fa.tr2tr.wiki/wiki/Sara_Ahmed سارا احمد]<ref>سارا احمد</ref>
دیدگاه
با وجود این که در بیشتر تاریخ فلسفه اخلاق از ارسطو گرفته تا جان استوارت میل، «شادی را هدف غایی امیال ما» تعریف کرده‌اند، اما کتاب وعده شادی سارا احمد «میل فلسفی دیرینه برای شادی را به‌گونه‌ای تحلیل می‌کند که در آن مفهوم شادی به‌منظور توجیه سرکوب و الگوسازی مجدد هنجارهای اجتماعی و خوبی‌های بشری به‌کاربرده می‌شود.» ایمی کاریو رو با اشاره به رساله احمد در سال ۲۰۱۰ بیان می‌کند که «دغدغه احمد «چیستی» شادی نیست بلکه انواع کارکردهای فرهنگی، پدیدارشناسی و سیاسی آن است. او این مفهوم را به‌صورت تاریخی نشان می‌دهد و با توجه به «چرخش شادی» در فرهنگ عامه و در علم، استدلال می‌کند که «با یافتن شادی در موقعیت‌های معین، علم شادی آن موقعیت‌ها را خوب یا آنچه باید خوب تلقی شود، می‌داند» - یا آن‌ها را «اهداف شادی» دانسته که ما را هدایت کرده یا مجبورمان می‌کند تا به‌منظور ایجاد ارزش تأثیرگذار مثبت جمعی به‌عنوان خوبی اجتماعی، به سمت آن‌ها حرکت کنیم.»
مقاله خوشیکُشهای فمینیستی (و سایر سوژه‌های خودرأی) که ویژگی خوشیکُش فمینیستی را دارای پتانسیل سیاسی می‌داند در سال ۲۰۱۰ منتشر شد و با استقبال بسیاری مواجه گشت. وی از آن زمان به بعد وبلاگی در زمینه خوشیکشهای فمینیستی دارد.
سارا احمد به عنوان بخشی از نقد فتیشیسم (طلسم‌انگاری)*[۶] پسااستعماری نسبت به بیگانه، این بحث را مطرح می‌کند که کاربرد استعاره‌ای شخصیت کوچ‌نشین از سوی بریدوتی، مردم واقعاً کوچ‌نشین را از قلم می‌اندازد. این از قلم انداختن به خود غربی اجازه می‌دهد «هر آنچه را تهدیدکننده است ذیل عنوان کوچ‌نشین قرار دهد» و با مصادرهٔ مطلوب آن آگاهی انتقادی خود را شکل دهد. سوژهٔ غربی به درون فرهنگ‌های متفاوت سفر می‌کند، اما فقط برای تشدید حاشیه‌نشینی «دیگران» و محوریت قرار دادن هنجار غربی.
سارا احمد معتقد است «فمینیسم باید زبانی پیدا کند که به آن اجازه دهد بدن‌ها، فضاها و تاریخ‌هایی را که به اشکال متعددی تعین یافته‌اند و زبان آن‌ها را به خود اختصاص می‌دهند و تصرف می‌کنند بفهمد و به آن‌ها پاسخ دهد. فمینیسم باید از بازنمایی خود به عنوان یک برنامه و داشتن موضوعی که همیشه می‌توان آن را به شکلی موفقیت‌آمیز به هدف و برآیندی نهایی تبدیل کرد سرباز بزند. به نفع فمینیسم است که هدف خود را تثبیت نکند، زیرا به این شیوه می‌تواند با جهان پیرامون همخوانی بیشتری داشته باشد.https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D8%B1%D8%A7_%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF