بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| عنوان = | | عنوان = | ||
| عنوان اصلی = | | عنوان اصلی = | ||
| تصویر = | | تصویر = Jpgfile_20291_684405_637143845978630517.jpg | ||
| اندازه تصویر = | | اندازه تصویر = | ||
| توضیح_تصویر = | | توضیح_تصویر = | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
| محل سکونت = ایران، ایتالیا و... | | محل سکونت = ایران، ایتالیا و... | ||
| فرزندان = | | فرزندان = | ||
| همسر = عباسقلی اسفندیاری، کیانوری | | همسر = عباسقلی اسفندیاری، نورالدین کیانوری | ||
| آثار = | | آثار = | ||
| سبک = | | سبک = | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
شانزده سال داشت که با عباسقلی اسفندیاری فرزند محتشمالسلطنه، رئیس مجلس شورای ملی که 26 ساله با وی اختلاف سنی داشت، ازدواج کرد که این مهم بنا به درخواست پدرش و با ملاحظات سیاسی انجام پذیرفت و نتیجه آن دو دختر به نامهای افسانه و افسر اسفندیاری بود.<ref>http://www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref> او تا مرگ پدرش با اسفندیاری زندگس کرد و پس از فوت پدرش از او طلاق گرفت<ref>رک: بهنود، مسعود، سه زن</ref> وی علت جداییاش از همسرش را چنین شرح میدهد:« علت اصلی جدایی در تفاوت سنی بود. من 18 ساله بودم و او 45 سال داشت. او برایم خیلی محترم و عزیر بود. بد کسی را نمیخواست و اهل ارتشاء هم نبود. هیچگونه تفاهم اخلاقی بین ما وجود نداشت. ما در دو دنیای متفاوت بودیم. من علاقمند به مطالعه و کتاب بودم و او از این موضوع اصلا ناراحت میشد. مهمترین مسئلهای که بین ما وجود داشت رفتار او نسبت به پدرم بود.»<ref>www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref> مریم مدتی در منزل مادرش و مدتی در آپارتمانهایی که برادرانش در شهر داشتند زندگی کرد تا بالاخره تصمیم گرفت که زندگی مستقل داشته باشد. طلاق مریم در سال ۱۳۲۲ بود. <ref>www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref> | شانزده سال داشت که با عباسقلی اسفندیاری فرزند محتشمالسلطنه، رئیس مجلس شورای ملی که 26 ساله با وی اختلاف سنی داشت، ازدواج کرد که این مهم بنا به درخواست پدرش و با ملاحظات سیاسی انجام پذیرفت و نتیجه آن دو دختر به نامهای افسانه و افسر اسفندیاری بود.<ref>http://www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref> او تا مرگ پدرش با اسفندیاری زندگس کرد و پس از فوت پدرش از او طلاق گرفت<ref>رک: بهنود، مسعود، سه زن</ref> وی علت جداییاش از همسرش را چنین شرح میدهد:« علت اصلی جدایی در تفاوت سنی بود. من 18 ساله بودم و او 45 سال داشت. او برایم خیلی محترم و عزیر بود. بد کسی را نمیخواست و اهل ارتشاء هم نبود. هیچگونه تفاهم اخلاقی بین ما وجود نداشت. ما در دو دنیای متفاوت بودیم. من علاقمند به مطالعه و کتاب بودم و او از این موضوع اصلا ناراحت میشد. مهمترین مسئلهای که بین ما وجود داشت رفتار او نسبت به پدرم بود.»<ref>www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref> مریم مدتی در منزل مادرش و مدتی در آپارتمانهایی که برادرانش در شهر داشتند زندگی کرد تا بالاخره تصمیم گرفت که زندگی مستقل داشته باشد. طلاق مریم در سال ۱۳۲۲ بود. <ref>www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref> | ||
=====ازدواج با کیانوری===== | =====ازدواج با نورالدین کیانوری===== | ||
ر سال ۱۳۲۳ با معمار جوانی به نام نورالدین کیانوری، نوه شیخ فضلالله نوری، که عضو حزب توده بود و چهار سال از وی کوچکتر بود، ازدواج کرد. ازدواج یک شاهزاده قاجار با یک رهبر کمونیست، در همان زمان بازتاب وسیعی در نشریات داشت. نسبت اشرافی مریم فیروز و اقدام جسورانه او در پیوستن به «جنبش تودهای» با جنجال و سروصدای زیادی همراه شد، تا جایی که نشریات خارجی از او به عنوان «شاهزاده سرخ» نام میبردند.<ref>www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref> | ر سال ۱۳۲۳ با معمار جوانی به نام نورالدین کیانوری، نوه شیخ فضلالله نوری، که عضو حزب توده بود و چهار سال از وی کوچکتر بود، ازدواج کرد. ازدواج یک شاهزاده قاجار با یک رهبر کمونیست، در همان زمان بازتاب وسیعی در نشریات داشت. نسبت اشرافی مریم فیروز و اقدام جسورانه او در پیوستن به «جنبش تودهای» با جنجال و سروصدای زیادی همراه شد، تا جایی که نشریات خارجی از او به عنوان «شاهزاده سرخ» نام میبردند.<ref>www.oral-history.ir/?page=post&id=1384</ref> | ||
==ورود به سیاست و اجتماع== | ==ورود به سیاست و اجتماع== | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== |