خط ۲: | خط ۲: | ||
==سنتگرایان== | ==سنتگرایان== | ||
جریان سنتگرایی، شامل عالمان و متدینان مسلمانی است که فهم فقهی و سنتی و متکی بر آراء پیشینان دارد. اخبار، روایات و منقولات، پایهی تحلیلشان هست. اخباری نیستند اما نگاهی همراه با شک نسبت به استفاده از عقل در تحلیل مسائل دینی دارند. | جریان سنتگرایی، شامل عالمان و متدینان مسلمانی است که فهم فقهی و سنتی و متکی بر آراء پیشینان دارد. اخبار، روایات و منقولات، پایهی تحلیلشان هست. اخباری نیستند اما نگاهی همراه با شک نسبت به استفاده از عقل در تحلیل مسائل دینی دارند.<ref>لکزایی و زارعی، بنیادهای معرفتشناسی جریانهای مذهبی در ایران و تأثیر آن بر نگرش آنان نسبت به حقوق سیاسی زنان، 1388، ص 108</ref> | ||
=== مبانی سنتگرایان=== | === مبانی سنتگرایان=== | ||
====مبانی دینشناسی==== | |||
سنتگرایان هنگام رجوع به منابع و متون دینی، تکیه بر روایات دارند و توجه چندانی به عقل و عرف ندارند. نگران التقاط در دین هستند. لازمهی این نگاه جداکردن دین از ساحت اجتماعی است که خود، نوعی سکولاریزهکردن عملی است . | سنتگرایان هنگام رجوع به منابع و متون دینی، تکیه بر روایات دارند و توجه چندانی به عقل و عرف ندارند. نگران التقاط در دین هستند. لازمهی این نگاه جداکردن دین از ساحت اجتماعی است که خود، نوعی سکولاریزهکردن عملی است . | ||
آنان بین دین و شریعت تفکیک ایجاد نمیکنند و هر دو را یکی میدانند . در بحث حقوق معتقد به ثبات احکام شریعت هستند. خداوند قوانین ثابتی را برای انسان وضع کرده است. این قوانین تغییرناپذیرند. | آنان بین دین و شریعت تفکیک ایجاد نمیکنند و هر دو را یکی میدانند . در بحث حقوق معتقد به ثبات احکام شریعت هستند. خداوند قوانین ثابتی را برای انسان وضع کرده است. این قوانین تغییرناپذیرند.<ref>لکزایی و زارعی، بنیادهای معرفتشناسی جریانهای مذهبی در ایران و تأثیر آن بر نگرش آنان نسبت به حقوق سیاسی زنان، 1388، ص 117</ref> | ||
=== انسانشناسی=== | |||
==== مبانی انسانشناسی==== | |||
معتقدند انسان تکلیفمحور است و باید به دین عمل کند. واژهی «حق دارم » باید به « لازم است و ضروری هست» تغییر کند. انسان تکلیفمحور با مختار بودن آن تناقضی ندارد. | معتقدند انسان تکلیفمحور است و باید به دین عمل کند. واژهی «حق دارم » باید به « لازم است و ضروری هست» تغییر کند. انسان تکلیفمحور با مختار بودن آن تناقضی ندارد. | ||
[[خانواده]] یک نظام طبیعی دارد و تقسیم کار در بیرون و داخل [[خانواده]] بر اساس همین نظام طبیعی شکل میگیرد. نظام طبیعی مبتنی بر ساختار بدنی و روانی [[زن]] و [[مرد]] هست. درواقع تمام حقوقی به [[زنان]] تعلق میگیرد یا از آنها سلب میشه از همان نظام طبیعی تبعیت میکند. معتقدند یک [[نظام خانوادگی]] طبیعی و سالم وجود داره که جامعه باید براساس آن شکل بگیرد بقیه شکلهای [[روابط میان زن و مرد]] انحراف از نظام طبیعی هست. | [[خانواده]] یک نظام طبیعی دارد و تقسیم کار در بیرون و داخل [[خانواده]] بر اساس همین نظام طبیعی شکل میگیرد. نظام طبیعی مبتنی بر ساختار بدنی و روانی [[زن]] و [[مرد]] هست. درواقع تمام حقوقی به [[زنان]] تعلق میگیرد یا از آنها سلب میشه از همان نظام طبیعی تبعیت میکند. معتقدند یک [[نظام خانوادگی]] طبیعی و سالم وجود داره که جامعه باید براساس آن شکل بگیرد بقیه شکلهای [[روابط میان زن و مرد]] انحراف از نظام طبیعی هست.<ref>لکزایی و زارعی، بنیادهای معرفتشناسی جریانهای مذهبی در ایران و تأثیر آن بر نگرش آنان نسبت به حقوق سیاسی زنان، 1388، ص 109</ref> | ||
== تجددگرایان== | == تجددگرایان== |