زهرا زارعی (بحث | مشارکت‌ها)
زهرا زارعی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
طلاق در لغت به معنای ترك كردن، ازاله قید(گشودن گره) <ref>طریحی، مجمع البحرين، ج5، ص 207</ref>‏، رهایی و جدایی<ref>آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی-فارسی، ص 402.</ref> است.  
==[[طلاق در فقه]]==
== مفهوم طلاق ==
در فقه اسلامی، به معنای باز کردن گره ای است که با ازدواج بسته می شود. <ref>جهامى، موسوعة مصطلحات ابن رشد، النص، ص: 642</ref>  همچنین به معنای زائل کردن قید ازدواج با لفظ مخصوص<ref>نجفی، جواهرالکلام، ج32، ص2و3</ref> یا برهم زدن رابطه زناشويى در [[ازدواج دائم]] می باشد. <ref>شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏5، ص 195</ref>
طلاق در لغت به معنای ترك كردن، ازاله قید(گشودن گره) <ref>طریحی، مجمع البحرين، ج5، ص 207</ref>‏، رهایی و جدایی<ref>آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی-فارسی، ص 402.</ref> است.


== [[طلاق در جامعه‌شناسی]]==
==طلاق در فقه==
اسلام به موازات تأکیدات فراوانی که بر تقدس پیوند ازدواج دارد، طلاق را فی نفسه امری ناپسند و دارای کراهت بسیار شدید می داند و تمام کوشش خود را در جهت پرهیز دادن افراد از توسل به طلاق به کار می بندد، برای نمونه، در روایات از طلاق به عنوان پدیده ای بسیار مبغوض یاد شده و آمده است: «در نزد خدای عز و جل هیچ چیز ناپسندتر از خانواده ای مسلمان نیست که با طلاق از هم پاشیده شود.» <ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 15،ص267</ref> در عین حال هرجا که مصالح مهم تر ایجاب کند، طلاق را به عنوان امری بهنجار پذیرفته است.
در فقه اسلامی، به معنای باز کردن گره‌ای است که با ازدواج بسته می‌شود.<ref>جهامى، موسوعة مصطلحات ابن رشد، النص، ص: 642</ref> همچنین به معنای زائل کردن قید ازدواج با لفظ مخصوص<ref>نجفی، جواهرالکلام، ج32، ص2و3</ref> یا برهم زدن رابطه زناشويى در ازدواج دائم می‌باشد. <ref>شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏5، ص 195</ref>


ژان ژاک روسو، فیلسوف، اندیشمند و نویسنده معروف فرانسوی؛ که اساس نظام اجتماعی را بر مبنای قرارداد، استوار می داند، از خانواده به عنوان قدیمی ترین نوع جامعه و تنها جامعه طبیعی یاد می کند.<ref>روسو، قرارداد اجتماعی، فصل2، ص 36</ref>
== طلاق در جامعه‌شناسی==
اسلام به موازات تأکیدات فراوانی که بر تقدس پیوند ازدواج دارد، طلاق را فی نفسه امری ناپسند و دارای کراهت بسیار شدید می‌داند و تمام کوشش خود را در جهت پرهیز دادن افراد از توسل به طلاق به کار می‌بندد، برای نمونه، در روایات از طلاق به عنوان پدیده‌ای بسیار مبغوض یاد شده و آمده است: «در نزد خدای عز و جل هیچ چیز ناپسندتر از خانواده‌ای مسلمان نیست که با طلاق از هم پاشیده شود.» <ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 15،ص267</ref> در عین حال هرجا که مصالح مهم‌تر ایجاب کند، طلاق را به عنوان امری بهنجار پذیرفته است.


بنیان و شالوده خانواده را [[تفاهم]]، درک متقابل، فداکاری و صبر در برابر مشکلات می سازد. اگر یکی از زوجین یا هر دو به دلایل گوناگون نتوانستند با یکدیگر سازش کنند، در این جاست که خانواده از هم گسیخته می شود. هر قدر خانواده از بنیان مستحکم تری برخوردار باشد و طرفین از جهات بیش تری با یکدیگر توافق کنند، احتمال بقای این خانواده بیش تر است.<ref>ساروخانی، طلاق (پژوهشی در شناخت واقعیت و عوامل آن)،ص 4</ref>
ژان ژاک روسو، فیلسوف، اندیشمند و نویسنده معروف فرانسوی؛ که اساس نظام اجتماعی را بر مبنای قرارداد، استوار می‌داند، از خانواده به عنوان قدیمی‌ترین نوع جامعه و تنها جامعه طبیعی یاد می‌کند.<ref>روسو، قرارداد اجتماعی، فصل2، ص 36</ref>


== [[طلاق در حقوق]] ==
بنیان و شالوده خانواده را تفاهم، درک متقابل، فداکاری و صبر در برابر مشکلات می‌سازد. اگر یکی از زوجین یا هر دو به دلایل گوناگون نتوانستند با یکدیگر سازش کنند، در این جاست که خانواده از هم گسیخته می‌شود. هر قدر خانواده از بنیان مستحکم‌تری برخوردار باشد و طرفین از جهات بیش تری با یکدیگر توافق کنند، احتمال بقای این خانواده بیش‌تر است.<ref>ساروخانی، طلاق (پژوهشی در شناخت واقعیت و عوامل آن)،ص 4</ref>
طلاق عبارت است از انحلال [[نکاح دائم]] با شرایط و تشریفات خاص از جانب مرد یا نماینده او.<ref>صفایی و امامی، مختصر حقوق خانواده،ص 217</ref>ماده 1139 قانون مدنی مقرر داشته: « طلاق مخصوص عقد دائم است و [[زن منقطعه]] به [[انقضای مدت]] یا [[بذل مدت|بذل]] آن از طرف شوهر از زوجیت خارج می‌شود.»


از نظر ماهوی، طلاق ایقاعی است که با تشریفات خاصی به انجام رسیده و به موجب آن عقد نکاح از بین می ­رود.<ref>محقق، حقوق مدنی زوجین، ص3</ref> حتی در [[طلاق توافقی]] و به صورت بائن، باز هم یک عمل حقوقی یک جانبه(ایقاع) به شمار می آید.<ref>صفایی و امامی، مختصر حقوق خانواده، ص218</ref> طلاق از نظر حقوقی دارای موجبات، شرایط، اقسام و آثاری است که در قوانین مختلفی از جمله قانون مدنی، [[قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت مصوب ۱۴۰۰|قانون حمایت از خانواده]] و [[قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق]]، به آنها پرداخته شده است.
== طلاق در حقوق ==
طلاق عبارت است از انحلال نکاح دائم با شرایط و تشریفات خاص از جانب مرد یا نماینده او.<ref>صفایی و امامی، مختصر حقوق خانواده،ص 217</ref>ماده 1139 قانون مدنی مقرر داشته: «طلاق مخصوص عقد دائم است و زن منقطعه به انقضای مدت یا بذل آن از طرف شوهر از زوجیت خارج می‌شود.»
 
از نظر ماهوی، طلاق ایقاعی است که با تشریفات خاصی به انجام رسیده و به موجب آن عقد نکاح از بین می‌رود.<ref>محقق، حقوق مدنی زوجین، ص3</ref> حتی در طلاق توافقی و به صورت بائن، باز هم یک عمل حقوقی یک جانبه (ایقاع) به شمار می‌آید.<ref>صفایی و امامی، مختصر حقوق خانواده، ص218</ref> طلاق از نظر حقوقی دارای موجبات، شرایط، اقسام و آثاری است که در قوانین مختلفی از جمله قانون مدنی، [[قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت مصوب ۱۴۰۰|قانون حمایت از خانواده]] و قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق، به آنها پرداخته شده است.


==[[طلاق]] در نظام ارزشی اسلام==
==[[طلاق]] در نظام ارزشی اسلام==
در روایات چنین آمده است: «در میان آنچه خدا حلال کرده، هیچ چیز مبغوض تر از طلاق نیست و خدای عز و جل مرد هوس رانی را که زیاد طلاق می دهد، دشمن می دارد.» <ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 15،ص267</ref>
با توجه به توصیه‌های فراوان اسلام به بردباری و گذشت همسران نسبت به یکدیگر و تحمل نارسایی‌های اقتصادی و دیگر مشکلات زناشویی از آن حکایت دارد که اسلام حتی در صورت وجود مشکلات جدی اما قابل تحمل نیز طلاق را تشویق نمی‌کند و تا حد امکان می‌کوشد از فروپاشی بنای مقدس خانواده جلوگیری کند. اما در مواردی نیز طلاق را لازم می‌داند.
به علاوه، توصیه های فراوان اسلام درباره بردباری و گذشت همسران نسبت به یکدیگر و تحمل نارسایی های اقتصادی و دیگر مشکلات زناشویی از آن حکایت دارد که اسلام حتی در صورت وجود مشکلات جدی اما قابل تحمل نیز طلاق را تشویق نمی کند و تا حد امکان می کوشد از فروپاشی بنای مقدس خانواده جلوگیری کند. اما در مواردی نیز طلاق را لازم می داند.
از مجموع روایات چنین برداشت می‌شود که اسلام طلاق را به خودی خود مبغوض می‌شمارد و در جهت منصرف کردن افراد از آن می‌کوشد، اما در مواردی که کارکردهای مطلوب خانواده با اختلالات جدی روبرو شود و ادامه‌ی زندگی مشترک، مفاسدی بیش از پیامدهای منفی طلاق به بار آورد، اسلام به رجحان  و احیانا لزوم طلاق حکم کرده است.
از مجموع روایات به این نتیجه می رسیم که اسلام طلاق را به خودی خود مبغوض می شمارد و در جهت منصرف کردن افراد از آن می کوشد، اما در مواردی که کارکردهای مطلوب خانواده با اختلالات جدی روبرو شود و ادامه ی زندگی مشترک، مفاسدی بیش از پیامدهای منفی طلاق به بار آورد، اسلام به رجحان  و احیانا لزوم طلاق حکم کرده است.
 
اسلام برای کاهش میزان طلاق عمدتا بر راهبردهای اخلاقی و تربیتی تاکید کرده و کمتر به ممنوعیت‌های قانونی توسل جسته است. دلیل این است که؛ ایجاد محدودیت قانونی برای طلاق، کمک چندانی به تحکیم روابط زناشویی نمی‌کند؛ زیرا در فرضی که ازدواج دچار اختلال گردیده، با منع قانونی طلاق معمولا جایگزین‌های نامطلوبی همچون متارکه، طلاق عاطفی و خشونت خانگی در انتظار همسران خواهد بود. علاوه بر آن، منع قانونی طلاق می‌تواند انگیزه ازدواج را تضعیف کند و این بر خلاف هدفی است که اسلام در نظام اجتماعی خود دنبال می‌کند. <ref>بستان، خانواده در اسلام، ص207</ref>
 
اسلام با مشروع ساختن [[طلاق]]، امکان جدایی قانونی زوجین را در شرایط نامطلوب فراهم ساخته و با این کار، با برخی نظام‌های حقوقی که [[طلاق]] را به طور کلی منع نموده‌اند، مخالفت کرده است. <ref>بستان، خانواده در اسلام، ص207</ref>
==انواع [[طلاق]]==
[[طلاق]] در حقوق اسلامی دارای اقسام مختلفی است که هر کدام کاربرد ویژه‌ای دارد. طلاق به دو قسم سُنّى (شرعى) و بِدعى تقسيم می‌شود.
 
طلاق بدعى؛ يعنى طلاقى كه بدعت و حرام است. مثل طلاق زن در حال حیض.
 
طلاق سُنّى؛ عبارت است از طلاق مشروع و جايز. <ref>شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏5، ص: 195</ref> اين نوع طلاق بر دو قسم است: بائن و رجعى. طلاق بائن؛ عبارت از طلاقی كه بوسيلۀ آن بين زن و شوهر جدائى مى‌افتد و رابطۀ زوجيت قطع مي‌گردد. در طلاق بائن براى شوهر حق رجوع نيست.
 
=== موارد طلاق بائن ===


نکته ی مهم آن است که اسلام برای کاهش میزان طلاق عمدتا بر راهبردهای اخلاقی و تربیتی تاکید کرده است و کمتر به ممنوعیتهای قانونی توسل جسته است دلیل این امر ان است که ایجاد محدودیت قانونی برای طلاق، کمک چندانی به تحکیم روابط زناشویی نمی کند؛ زیرا در فرضی که ازدواج دچار اختلال گردیده، با منع قانونی طلاق معمولا جایگزین های نامطلوبی همچون متارکه، طلاق عاطفی و خشونت خانگی در انتظار همسران خواهد بود. افزون بر آن، منع قانونی طلاق می تواند انگیزه ازدواج را تضعیف کند و این برخلاف هدفی است که اسلام در نظام اجتماعی خود دنبال می کند.
# طلاقى كه قبل از نزديكى واقع شود.
با این حال ، اسلام تشریفات خاصی را برای اجرای صیغه طلاق مقرر کرده که می تواند در کاهش انگیزه ی افراد برای اقدام به طلاق موثر باشد؛ از جمله این که زن در هنگام طلاق نباید در دوره عادت ماهانه باشد و پس از پاک شدن نیز تنها در صورتی طلاق نافذ است که نزدیکی صورت نگرفته باشد و افزون بر آن، حضور دو شاهد عادل برای صحت طلاق ضرورت دارد. وجود این ضوابط که به طور عادی باعث تأخیر طلاق می شود، زمینه ی مناسبی برای تجدید نظر همسران در نتیجه ی فروکش کردن خشم و هیجانات مقطعی و تأمل بیشتر در عواقب کار فراهم می آورد. <ref>بستان، خانواده در اسلام، ص207</ref>
# طلاق يائسه.
# طلاق خلع و مبارات مادام كه زن رجوع بعوض نكرده باشد.
# سومين طلاق كه بعد از سه وصلت متوالى بعمل آيد، اعم از اينكه وصلت در نتيجۀ رجوع باشد يا در نتيجۀ [[نكاح]] جديد.  


اسلام با مشروع ساختن [[طلاق]]، امکان جدایی قانونی [[زوجین]] را در شرایط نامطلوب فراهم ساخته و با این کار، با برخی نظام های حقوقی که [[طلاق]] را به طور کلی منع نموده اند، مخالفت کرده است. <ref>بستان، خانواده در اسلام، ص207</ref>
=== اقسام طلاق بائن ===
==[[طلاق]] در نظام حقوقی اسلام==
 
[[طلاق]] در حقوق اسلامی دارای اقسام مختلفی است که هر کدام کاربرد ویژه ای دارد. طلاق به دو قسم سُنّى  یعنی شرعى و بِدعى تقسيم مى‏شود. طلاق بدعى؛ يعنى طلاقى كه بدعت و حرام است. مثل طلاق زن در حال حیض. طلاق سُنّى عبارت است از طلاق مشروع و جايز. <ref>شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏5، ص: 195</ref> اين نوع طلاق بر دو قسم است: بائن و رجعى. قسم اول طلاق بائن است.‌ عبارت از طلاقى است كه بوسيلۀ آن بين زن و شوهر جدائى مى‌افتد و بعبارت ديگر رابطۀ زوجيت قطع ميگردد. در طلاق بائن براى شوهر حق رجوع نيست. در موارد ذيل طلاق بائن است:1- طلاقى كه قبل از نزديكى واقع شود.2- طلاق يائسه.3- طلاق خلع و مبارات مادام كه زن رجوع بعوض نكرده باشد.4- سومين طلاق كه بعد از سه وصلت متوالى بعمل آيد، اعم از اينكه وصلت در نتيجۀ رجوع باشد يا در نتيجۀ [[نكاح]] جديد. علاوه بر طلاقهاى چهارگانۀ بالا دو نوع طلاق زير را چنانكه شرح آن خواهد آمد مي توان از اقسام طلاق بائن بشمار آورد:1- طلاقى كه بوسيلۀ حكم دادگاه شوهر به آن اجبار مي گردد.2- طلاقى كه زن در اثر شرط وكالت خود را مي دهد. <ref>امامی حقوق مدنى ، ج‌5، ص: 45‌1-</ref>  
# طلاقى كه بوسيلۀ حكم دادگاه شوهر به زن اجبار مي‌گردد.
# طلاقى كه زن در اثر شرط وكالت خود را مي‌دهد. <ref>امامی حقوق مدنى ، ج‌5، ص: 45‌1-</ref>
 
== طلاق خلع و مبارات ==
از آنجا که طلاق در اختیار شوهر است، ‌زنانی كه از ادامه زناشوئى ناراضى هستند، گاه براى رهائى از آن حاضر مي‌شوند مالى بشوهر بدهند تا طلاق داده شوند و شوهر هم قبول مي‌نمايد و در مقابل آن زن را طلاق مي‌دهد. مال مزبور را فديه گويند. طلاقى كه شوهر در مقابل گرفتن مال از زن مي‌دهد.
 
الف- طلاق خلع: آنست كه زن بواسطه كراهتى كه از شوهر خود دارد در مقابل مالى كه بشوهر ميدهد طلاق بگيرد، اعم از اينكه مال مزبور عين مهر يا معادل آن و يا بيشتر و يا كمتر از مهر باشد. <ref>امامى، حقوق مدنى ، ج‌5، ص: 47‌</ref>


در توضیح طلاق خلع و مبارات لازم است بگوییم؛ از آنجا که طلاق در اختیار شوهر است، ‌زنانی كه از ادامه زناشوئى ناراضى هستند، گاه براى رهائى از آن حاضر مي شوند مالى بشوهر بدهند تا طلاق داده شوند و شوهر هم قبول مي نمايد و در مقابل آن زن را طلاق مي دهد. مال مزبور را فديه گويند. طلاقى كه شوهر در مقابل گرفتن مال از زن ميدهد بر دو نوع است: خلع و مبارات. الف- طلاق خلع آنست كه زن بواسطه كراهتى كه از شوهر خود دارد در مقابل مالى كه بشوهر ميدهد طلاق بگيرد، اعم از اينكه مال مزبور عين مهر يا معادل آن و يا بيشتر و يا كمتر از مهر باشد. <ref>امامى، حقوق مدنى ، ج‌5، ص: 47‌</ref>
ب) طلاق مبارات: ‌طلاق مبارات آنست كه كه كراهت از طرفين باشد، ولى در اين صورت عوض بايد زائد بر ميزان مهر نباشد. <ref>همان ص49.</ref>
ب) طلاق مبارات: ‌طلاق مبارات آنست كه كه كراهت از طرفين باشد، ولى در اين صورت عوض بايد زائد بر ميزان مهر نباشد. <ref>همان ص49.</ref>
قسم دوم از طلاق سنی طلاق رجعى است و آن طلاقى است كه مرد پس از آن بتواند در  زمان عده رجوع كند و نيازى بعقد جديد نیست. <ref>شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏5، ص: 195</ref>
قسم دوم از طلاق سنی طلاق رجعى است و آن طلاقى است كه مرد پس از آن بتواند در  زمان عده رجوع كند و نيازى بعقد جديد نیست. <ref>شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏5، ص: 195</ref>
خط ۵۸: خط ۷۹:
زوج غايب و نيز بنابر قول مشهور، زوج حاضر، مى ‏تواند در اجراى صيغه طلاق به ديگرى وكالت دهد. همچنين بنابر مشهور، زن مى ‏تواند از طرف شوهر خود وكيل در طلاق خويش باشد. <ref>شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏5، ص: 199</ref>
زوج غايب و نيز بنابر قول مشهور، زوج حاضر، مى ‏تواند در اجراى صيغه طلاق به ديگرى وكالت دهد. همچنين بنابر مشهور، زن مى ‏تواند از طرف شوهر خود وكيل در طلاق خويش باشد. <ref>شاهرودی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج‏5، ص: 199</ref>


==معنای محلل==
==معنای محلل و شرایط تحلیل==
 
[[محلل]] یک اصطلاح فقهی است به معنای حلال كننده؛ در اصطلاح فقهاء به كسى می‌گويند كه [[زنى]] را كه [[شوهرش]] او را سه بار [[طلاق]] داده است بگيرد و پس از [[طلاق]] و گذشت [[عده]]، آن [[زن]] می‌تواند با [[شوهر]] اول [[ازدواج]] نمايد و آن مرد [[محلل]] اين [[ازدواج]] بوده است. <ref>جابرى عربلو، فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامى، ص 156</ref>


==شرایط تحلیل==
[[محلل]] یک اصطلاح فقهی است به معنای حلال كننده؛ در اصطلاح فقهاء به كسى می‌گويند كه [[زنى]] را كه [[شوهرش]] او را سه بار [[طلاق]] داده است بگيرد و پس از [[طلاق]] و گذشت عده، آن [[زن]] می‌تواند با شوهر اول [[ازدواج]] نمايد و آن مرد [[محلل]] اين [[ازدواج]] بوده است. <ref>جابرى عربلو، فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامى، ص 156</ref>


در كليات حقوقى آمده است: در محلل [[بلوغ]] و [[مواقعه]] به [[عقد]] صحيح دائم شرط است.
شرایط تحلیل: در كليات حقوقى آمده است؛ در محلل [[بلوغ]] و مواقعه به [[عقد]] صحيح دائم شرط است.
تحليل اختصاص به [[زنى]] كه سه بار او را [[شوهرش]] [[طلاق]] داده باشد نداشته بلكه در کمتر آن نيز كه هنوز به عدد سوم نرسيده باشد مؤثر بوده و آن را از بين خواهد برد. <ref>سجادى، فرهنگ معارف اسلامى، ج‏3، ص1714</ref>
تحليل اختصاص به [[زنى]] كه سه بار او را [[شوهرش]] [[طلاق]] داده باشد نداشته بلكه در کمتر آن نيز كه هنوز به عدد سوم نرسيده باشد مؤثر بوده و آن را از بين خواهد برد. <ref>سجادى، فرهنگ معارف اسلامى، ج‏3، ص1714</ref>


برگرفته از «https://fa.gender.wiki/wiki/طلاق»