خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
==فعالیتها== | ==فعالیتها== | ||
تاثیرات و آموزشهایی که بی بی مریم از پدرش «حسینقلی خان ایلخانی بختیاری» و برادرش «علیقلی خان سردار اسعد بختیاری» پذیرفت، راه او را به سوی آینده باز کرد و موجب شد که با کوشش خستگیناپذیر و پایداری کم نظیرش به عنوان یکی از مبارزترین سرداران آزادیخواه ایرانی شناخته شود. بی بی مریم هر چند در جامعه آن زمان به دنیا آمد و در سنین نوجوانی بدون اینکه نقشی درازدواجش داشته باشد مجبور به [[ازدواج]] شد اما توانست عمق مشکلات و مسائل [[زن]] ایرانی را درک کند. برای همین سکوت تاریخی [[زنان]] را میشکند و لب به اعتراض میگشاید. بیبی مریم خواستار از میان رفتن سنتهای رایج مردانه زمان خود همچون سنت ناف بُری، [[ازدواج]] اجباری، نداشتن حق [[طلاق]] و برخوردار نبودن [[زنان]] از حق آموزش شد. | تاثیرات و آموزشهایی که بی بی مریم از پدرش «حسینقلی خان ایلخانی بختیاری» و برادرش «علیقلی خان سردار اسعد بختیاری» پذیرفت، راه او را به سوی آینده باز کرد و موجب شد که با کوشش خستگیناپذیر و پایداری کم نظیرش به عنوان یکی از مبارزترین سرداران آزادیخواه ایرانی شناخته شود. بی بی مریم هر چند در جامعه آن زمان به دنیا آمد و در سنین نوجوانی بدون اینکه نقشی درازدواجش داشته باشد مجبور به [[ازدواج]] شد اما توانست عمق مشکلات و مسائل [[زن]] ایرانی را درک کند. برای همین سکوت تاریخی [[زنان]] را میشکند و لب به اعتراض میگشاید. بیبی مریم خواستار از میان رفتن سنتهای رایج مردانه زمان خود همچون سنت ناف بُری، [[ازدواج]] اجباری، نداشتن حق [[طلاق]] و برخوردار نبودن [[زنان]] از حق آموزش شد.<ref>[https://www.alef.ir/news/3980627037.html ((«بیبی مریم» را بیشتر بشناسیم))، سایت جامعه خبری- تحلیلی الف، 27 شهریور 1398]</ref> | ||
وی که دوران کودکی، نوجوانی و جوانی خود را در دشوارترین شرایط زندگی ایلی سپری کرده بود به خوبی توانسته بود مهارتهای رزمی همچون تیراندازی و سوارکاری را بیاموزد و در مبارزات آزادیخواهانه خود به کار بگیرد. بیبی مریم طی جنگ جهانی اول به همراه عدهای از خوانین جانب آلمانیها را گرفت. برخلاف عدهای از خوانین بختیاری چون سردار محتشم، سردار ظفر و «سردار جنگ» که از متفقین و انگلیسیها حمایت کردند. این شیرزن بختیاری در حمایت از متحدین و آلمانها به شعار و حرف اتکا نکرد؛ بلکه اسلحه به دست گرفت و با انگلیسیها و روسها جنگید. | وی که دوران کودکی، نوجوانی و جوانی خود را در دشوارترین شرایط زندگی ایلی سپری کرده بود به خوبی توانسته بود مهارتهای رزمی همچون تیراندازی و سوارکاری را بیاموزد و در مبارزات آزادیخواهانه خود به کار بگیرد. بیبی مریم طی جنگ جهانی اول به همراه عدهای از خوانین جانب آلمانیها را گرفت. برخلاف عدهای از خوانین بختیاری چون سردار محتشم، سردار ظفر و «سردار جنگ» که از متفقین و انگلیسیها حمایت کردند. این شیرزن بختیاری در حمایت از متحدین و آلمانها به شعار و حرف اتکا نکرد؛ بلکه اسلحه به دست گرفت و با انگلیسیها و روسها جنگید.<ref>[https://www.irna.ir/news/84198192/%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4%DA%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%A8%DB%8C-%D8%A8%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B3%D9%86%D8%AA-%D9%88-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86%DB%8C%D8%AA%D9%87-%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%D9%87%D9%85-%D8%A2%D9%85%DB%8C%D8%AE%D8%AA جعفری نژاد، عاطفه، ((پژوهشگر تاریخ: بیبیمریم بختیاری سنت و مدرنیته را درهم آمیخت))، سایت خبرگذاری جمهوری اسلامی ، 6 بهمن 1399]</ref> | ||
او همچون خیلی از مردان ملی و وطندوست دریافته بود که با بهرهگیری از کمک متحدین به ویژه آلمان میتوان به منافع روسیه و انگلیس ضربه زد و مقدمات اخراج آنها را از ایران فراهم کرد. نمیتوان بیبی مریم و دیگر میهن دوستان ایران، طی جنگ جهانی اول را وابسته به آلمان دانست بلکه در آن روزگار عملیترین راه جنگیدن با دشمنان دیرینه ایران یعنی روس و انگلیس و رهایی از چنگال آنها، همکاری با دشمن قدرتمند آنها یعنی آلمان بوده است. | او همچون خیلی از مردان ملی و وطندوست دریافته بود که با بهرهگیری از کمک متحدین به ویژه آلمان میتوان به منافع روسیه و انگلیس ضربه زد و مقدمات اخراج آنها را از ایران فراهم کرد. نمیتوان بیبی مریم و دیگر میهن دوستان ایران، طی جنگ جهانی اول را وابسته به آلمان دانست بلکه در آن روزگار عملیترین راه جنگیدن با دشمنان دیرینه ایران یعنی روس و انگلیس و رهایی از چنگال آنها، همکاری با دشمن قدرتمند آنها یعنی آلمان بوده است.[https://www.tabnak.ir/fa/news/1145079/%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF ((سردار مریم بختیاری کی بود؟))، سایت خبری تابناک، 22 مهر 1401] | ||
همچنین سردار مریم مبارزات هممیهنان آزادیخواه خود را در راه دستیابی به مشروطه میستاید و درباره مبارزان مشروطهخواه آذربایجانی مینویسد: «... آذربایجانیهای غیور و رشید که همه وقت برای وطنپرستی و کارهای برجسته پیش قدم بودند، علم آزادی را به سرداری ستارخان و باقرخان معروف بلند نمودند...». | همچنین سردار مریم مبارزات هممیهنان آزادیخواه خود را در راه دستیابی به مشروطه میستاید و درباره مبارزان مشروطهخواه آذربایجانی مینویسد: «... آذربایجانیهای غیور و رشید که همه وقت برای وطنپرستی و کارهای برجسته پیش قدم بودند، علم آزادی را به سرداری ستارخان و باقرخان معروف بلند نمودند...». | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
سرانجام به دستور رضا شاه پهلوی در سال ۱۳۱۶ خورشیدی در اصفهان آخرین برگ از زندگی سردار مریم رقم خورد. پیکرش در آرامگاه «تخت فولاد» اصفهان در تکیه میرفندرسکی به خاک سپرده شد و خانه او را که در اصفهان در چهارراه قصر ابتدای خیابان شیخ بهایی واقع بود بنا به وصیت خودش به اداره فرهنگ هدیه دادند که در محل آن مدرسه «رودابه» احداث شد. | سرانجام به دستور رضا شاه پهلوی در سال ۱۳۱۶ خورشیدی در اصفهان آخرین برگ از زندگی سردار مریم رقم خورد. پیکرش در آرامگاه «تخت فولاد» اصفهان در تکیه میرفندرسکی به خاک سپرده شد و خانه او را که در اصفهان در چهارراه قصر ابتدای خیابان شیخ بهایی واقع بود بنا به وصیت خودش به اداره فرهنگ هدیه دادند که در محل آن مدرسه «رودابه» احداث شد. | ||
مریم بختیاری از دوران جوانی تا آخرین لحظات عمر آرزو داشت روزی با نگاه به آینده در روزنامه خاطراتش به صورت سوالی سخت و سنگین با نسل پس از خود در میان گذاشته بود. او در آن سالها، شاید از ما که امروز این نوشتهها را میخوانیم، پرسیده بود: «... ای کسانی که روزنامه مرا مطالعه مینمایید، اگر در عصر شما «ایران» وطن عزیز مرا و خودتان را دیدید به دانش و علم نورانی و مشعشع شده و قدم در راه و خاک آزادی گذاشتید یا در سایه علم و تمدن زندگانی نمودید از من بیچاره که یگانه آرزویم تمدن ایران است، یادی بنمایید. آیا ساعتی که من در قعر گور خوابیدهام شما.... آزادید؟ با کمال سرفرازی قدمهای شمرده شمرده میزنید؟ ...» <ref>بختیاری، مریم، خاطرات سردار مریم بختیاری، ویراسته غلامعباس نوروزی بختیاری، | مریم بختیاری از دوران جوانی تا آخرین لحظات عمر آرزو داشت روزی با نگاه به آینده در روزنامه خاطراتش به صورت سوالی سخت و سنگین با نسل پس از خود در میان گذاشته بود. او در آن سالها، شاید از ما که امروز این نوشتهها را میخوانیم، پرسیده بود: «... ای کسانی که روزنامه مرا مطالعه مینمایید، اگر در عصر شما «ایران» وطن عزیز مرا و خودتان را دیدید به دانش و علم نورانی و مشعشع شده و قدم در راه و خاک آزادی گذاشتید یا در سایه علم و تمدن زندگانی نمودید از من بیچاره که یگانه آرزویم تمدن ایران است، یادی بنمایید. آیا ساعتی که من در قعر گور خوابیدهام شما.... آزادید؟ با کمال سرفرازی قدمهای شمرده شمرده میزنید؟ ...» <ref>بختیاری، مریم، خاطرات سردار مریم بختیاری، ویراسته غلامعباس نوروزی بختیاری، انزان، </ref> | ||
==در رسانه== | ==در رسانه== |