زهرا زارعی (بحث | مشارکتها) |
زهرا زارعی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[فمینیسم پست مدرن]]؛ تأکید بر حفظ ویژگیهای [[زنانه]] و اصل تفاوت انسانها | [[فمینیسم پست مدرن]]؛ تأکید بر حفظ ویژگیهای [[زنانه]] و اصل تفاوت انسانها | ||
جوهر پست مدرنیسم، بر نفی فهم ذهن یا عقل مدرن از مقولات شناخت و حقیقت متکی است. پست مدرنیسم نگرشی است مبتنی بر اینکه تصاویر حقیقت یا خود واقعیت در نظر بیننده با هم فرق دارند و تصاویر مذکور همواره مبهم هستند. تحت تأثیر آموزههای پست مدرن، گروهی که بعد از دهه هفتاد به عرصه [[فمینیسم]] وارد شدند، خود را [[فمینیسم|فمینیست]] پست مدرن نامیدند. به نظر این گروه، [[ازدواج]] و [[مادر|مادری]]، موجب بردگی [[زنها]] نیست . آنها با تأکید بر اصل تفاوت انسانها، براین اعتقادند که باورهای جهان شمول، نه تنها غیر قابل قبول و دسترس هستند، بلکه خود پایهگذار ، حکایتهای برتر و فراانسانی علیه [[زنان]] خواهند بود. | جوهر پست مدرنیسم، بر نفی فهم ذهن یا عقل مدرن از مقولات شناخت و حقیقت متکی است. پست مدرنیسم نگرشی است مبتنی بر اینکه تصاویر حقیقت یا خود واقعیت در نظر بیننده با هم فرق دارند و تصاویر مذکور همواره مبهم هستند. تحت تأثیر آموزههای پست مدرن، گروهی که بعد از دهه هفتاد به عرصه [[فمینیسم]] وارد شدند، خود را [[فمینیسم|فمینیست]] پست مدرن نامیدند. به نظر این گروه، [[ازدواج]] و [[مادر|مادری]]، موجب بردگی [[زن|زنها]] نیست. آنها با تأکید بر اصل تفاوت انسانها، براین اعتقادند که باورهای جهان شمول، نه تنها غیر قابل قبول و دسترس هستند، بلکه خود پایهگذار ، حکایتهای برتر و فراانسانی علیه [[زنان]] خواهند بود. | ||
==عقاید پست مدرن== | ==عقاید پست مدرن== | ||
# پست مدرنیسم به طور اساسی، مفاهیمی چون منشأ، ماهیت و سرشت را زیر سؤال | # پست مدرنیسم به طور اساسی، مفاهیمی چون منشأ، ماهیت و سرشت را زیر سؤال میبرد و در نتیجه، زمینه را برای ورودی جدید به مبحث [[فمینیسم]] فراهم میکند. | ||
# [[فمینیسم| | # [[فمینیسم|فمینیستهای]] پست مدرن با تأکید بر مصنوعی بودن بدن، [[جنس]]، نژاد و توانایی [[جنس و جنسیت|جنسیتی]] [[زنان]]، چالشهای جدیدی را در این عرصه پدید آوردهاند. | ||
# با ارایه تعبیر تکنولوژیک و مصنوعی از [[جنسیت]]، نژاد، بدن و...، در واقع امکان نفی خاستگاه، منشأ مسلم، متعالی آدمی و سرشت او فراهم میآید. | # با ارایه تعبیر تکنولوژیک و مصنوعی از [[جنسیت]]، نژاد، بدن و...، در واقع امکان نفی خاستگاه، منشأ مسلم، متعالی آدمی و سرشت او فراهم میآید. | ||
# ساختار شکنی یا ساختار زدایی را یکی از خصایص اندیشه پست مدرن میدانند، که به نفی هرگونه ساختار نظاممند و منطقی حاکم است. | # ساختار شکنی یا ساختار زدایی را یکی از خصایص اندیشه پست مدرن میدانند، که به نفی هرگونه ساختار نظاممند و منطقی حاکم است. | ||
خط ۱۲: | خط ۱۰: | ||
==ویژگی [[فمینیسم]] پساساختارگرا و پست مدرن== | ==ویژگی [[فمینیسم]] پساساختارگرا و پست مدرن== | ||
ارزشهای پسامادی و غیر اقتصادی در [[فمینیسم]] پساساختارگرا و پست مدرن، مورد توجه است. حوزه اصلی مبارزه، فرهنگ و تولید ارزشها و معانی است. [[فمینیسم| | ارزشهای پسامادی و غیر اقتصادی در [[فمینیسم]] پساساختارگرا و پست مدرن، مورد توجه است. حوزه اصلی مبارزه، فرهنگ و تولید ارزشها و معانی است. [[فمینیسم|فمینیستهای]] پساساختارگرا و پست مدرن معتقدند؛ مفاهیم سلطهساز که سبب سلطه [[مردان]] بر [[زنان]] شده از مفاهیم زبانی نشأت میگیرد. آنها راه برون رفت از وضعیت نابرابر زنان را تغییر ساختارهای قدرت [[مردان|مردانه]] و تغییر مفاهیم میدانند. به این ترتیب [[فمینیسم|فمینیستهای]] پست مدرن، به انتقاد از مفاهیم قدرت پرداختند. آنها به لزوم ساختن یک زبان و نوشتار [[زنان|زنانه]] اشاره میکنند. [[زنان]] باید خودشان بنویسند و خودشان سخن بگویند. این کار به آنها امکان میدهد که خصلت یگانه با« قالب [[جنس و جنسیت|جنسی]] »خود را نمایان کنند. | ||
نظریاتی که از لیوتار، دریدا، فوکو و بسیاری دیگر از اندیشمندان پست مدرن به [[فمینیسم]] وارد | نظریاتی که از لیوتار، دریدا، فوکو و بسیاری دیگر از اندیشمندان پست مدرن به [[فمینیسم]] وارد | ||
شد؛ به مفسران اندیشه [[فمینیسم|فمینیستی]] کمک کرد تا [[فمینیسم]] را از حالتی منجمد و ایدئولوژیکی خارج کنند و بتوانند با تاکید بر مقوله های « تکثر »,« تفاوت » و | شد؛ به مفسران اندیشه [[فمینیسم|فمینیستی]] کمک کرد تا [[فمینیسم]] را از حالتی منجمد و ایدئولوژیکی خارج کنند و بتوانند با تاکید بر مقوله های « تکثر »,« تفاوت » و | ||
« فرهنگ » و صدای طیفهای | « فرهنگ » و صدای طیفهای | ||
گوناگون [[زنان]] را در [[فمینیسم]] پست مدرن منعکس سازند. به این دلیل نمیتوان نفوذ نظریات | گوناگون [[زنان]] را در [[فمینیسم]] پست مدرن منعکس سازند. به این دلیل نمیتوان نفوذ نظریات | ||
پساساختارگرا و پست مدرنیسم را بر[[فمینیسم]] غیر | پساساختارگرا و پست مدرنیسم را بر[[فمینیسم]] غیر ایدئولوژیکیای که بعد از دههی هفتاد دوباره | ||
متولد شد نادیده گرفت. | متولد شد نادیده گرفت. | ||
به طور کل [[فمینیسم| | به طور کل [[فمینیسم|فمینیستهای]] پست مدرن به دنبال آن مدل از دموکراسی هستند که بتواند شعارهای واقعی یک دموکراسی واقعی را برآورده سازد. در واقع خواهان جامعهی مدنی گسترده و پاسخگویی نظام سیاسی به این جامعه ی مدنی می باشند . پست [[فمینیسم|فمینیستها]] اذعان میدارند که دموکراسی در ایجاد خواستها خوب، اما در بر آورده کردن آنها بد است و خواستار نوعی دموکراسی مشروط میباشند که بین دموکراسی به معنای اراده اکثریت و مشروطه خواهی به عنوان محدودیت اصولی آن چارچوبی | ||
به وجود بیاید.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1165439 عیسیوند و توحیدفام، «فمینیسم پست مدرن و تحول در مفهوم دموکراسی»، 1391، ص 70] </ref> | به وجود بیاید.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1165439 عیسیوند و توحیدفام، «فمینیسم پست مدرن و تحول در مفهوم دموکراسی»، 1391، ص 70] </ref> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۴: | ||
عمدهترین آموزههایی که در [[فمینیسم پست مدرن]] مورد توجه واقع شده است، عبارت است از [[مردانه]] دانستن دانش، سیالیت [[هویت زنانه]]، توجه به تفاوتهای [[زنان]]. | عمدهترین آموزههایی که در [[فمینیسم پست مدرن]] مورد توجه واقع شده است، عبارت است از [[مردانه]] دانستن دانش، سیالیت [[هویت زنانه]]، توجه به تفاوتهای [[زنان]]. | ||
===[[مردانه]] دانستن دانش=== | ===[[مردانه]] دانستن دانش=== | ||
[[مردانه]] تلقی کردن دانش رایج از موج دوم [[فمینیستی]] مورد توجه واقع شده بود، اما در [[فمینیسم]] موج سوم، با یاری جستن از اندیشههای فیلسوفان پست مدرن مانند لیوتار، دریدا و فوکو ابعاد تازهای پیدا کرد. [[فمینیستهای پست مدرن]] با استفاده از تفکرات فوکو مدعیاند: همه گفتمانهای تاریخ، با تأثیر از قدرت [[مردان]] بهوجود آمده است و در جهت منافع [[مردان]] جهتگیری شده است. برای مقابله با این مسئله، باید از تمام علوم و نظرات فرهنگی ساختار شکنی شود و تاثیر پنهانی قدرت سرکوبگر [[مردان]] بر علم و دانش آشکار شود. زمینههای احیای گفتمانها و علوم [[زنانه]] فراهم شود. <ref>رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایشها، نقد، 1388، ص 106</ref> | [[مردانه]] تلقی کردن دانش رایج از موج دوم [[فمینیست|فمینیستی]] مورد توجه واقع شده بود، اما در [[فمینیسم]] موج سوم، با یاری جستن از اندیشههای فیلسوفان پست مدرن مانند لیوتار، دریدا و فوکو ابعاد تازهای پیدا کرد. [[فمینیستهای پست مدرن]] با استفاده از تفکرات فوکو مدعیاند: همه گفتمانهای تاریخ، با تأثیر از قدرت [[مردان]] بهوجود آمده است و در جهت منافع [[مردان]] جهتگیری شده است. برای مقابله با این مسئله، باید از تمام علوم و نظرات فرهنگی ساختار شکنی شود و تاثیر پنهانی قدرت سرکوبگر [[مردان]] بر علم و دانش آشکار شود. زمینههای احیای گفتمانها و علوم [[زنانه]] فراهم شود. <ref>رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایشها، نقد، 1388، ص 106</ref> | ||
===سیالیت [[هویت زنانه]]=== | ===سیالیت [[هویت زنانه]]=== | ||
در مدرنیسم هنجارهای اجتماعی معین و اصول اخلاقی عامی وجود دارد که میتواند مبنای تعاملات مد نظر [[فمینیستها]] باشد در حالیکه هر اصل و هنجار معین از نظر پستمدرنیسم مردود است. مسأله اصلی [[فمینیستها]] این نیست که پستمدرن باشند یا مدرن، بلکه به دنبال این است که چگونه به مسائل [[زنان]] پاسخ دهد آنان میخواهند از یک طرف برای [[زنان]] هویتی تعریف کنند و آنها را موجوداتی واقعی، اصیل و دارای خصایص مشخص ترسیم کنند و از طرفی هم تمایل دارند از تعاریف ثابت و قدیمی فرار کنند. وضعیت پستمدرنی، امری بیثبات و نامرتب وآشفته است که خود سبب آشفتگیهای مضاعف در زندگی [[زنان]] میشود. پست مدرنیسم نمیتواند یک وضعیت نهایی و مطلوب باشد چرا که در معرض خطری جدی قرار دارد و آن به وجودآمدن نظامهای دیگری از حقیقت است؛ چیزی که خودش آن را به رسمیت شناخته است. این بدعت در تئوریپردازیهای جدید نه قابل پیشبینی هستند و نه پایانی برای آن قابل تصور است. [[فمینیسم پستمدرن]] ناتوان است در مواجهه واقعی و همه جانبه با مقوله [[هویت زن]] و پرداختن به مسائل مربوط به نابرابریها و تبعیض علیه | در مدرنیسم هنجارهای اجتماعی معین و اصول اخلاقی عامی وجود دارد که میتواند مبنای تعاملات مد نظر [[فمینیست|فمینیستها]] باشد در حالیکه هر اصل و هنجار معین از نظر پستمدرنیسم مردود است. مسأله اصلی [[فمینیست|فمینیستها]] این نیست که پستمدرن باشند یا مدرن، بلکه به دنبال این است که چگونه به مسائل [[زنان]] پاسخ دهد آنان میخواهند از یک طرف برای [[زنان]] هویتی تعریف کنند و آنها را موجوداتی واقعی، اصیل و دارای خصایص مشخص ترسیم کنند و از طرفی هم تمایل دارند از تعاریف ثابت و قدیمی فرار کنند. وضعیت پستمدرنی، امری بیثبات و نامرتب وآشفته است که خود سبب آشفتگیهای مضاعف در زندگی [[زنان]] میشود. پست مدرنیسم نمیتواند یک وضعیت نهایی و مطلوب باشد چرا که در معرض خطری جدی قرار دارد و آن به وجودآمدن نظامهای دیگری از حقیقت است؛ چیزی که خودش آن را به رسمیت شناخته است. این بدعت در تئوریپردازیهای جدید نه قابل پیشبینی هستند و نه پایانی برای آن قابل تصور است. [[فمینیسم پستمدرن]] ناتوان است در مواجهه واقعی و همه جانبه با مقوله [[هویت زن]] و پرداختن به مسائل مربوط به نابرابریها و [[تبعیض علیه زنان]] است. <ref>چراغی کوتیانی، خانواده، اسلام و فمینیسم، 1389، ص 59</ref> | ||
===توجه به تفاوتهای [[زنان]]=== | ===توجه به تفاوتهای [[زنان]]=== | ||
با ترویج افکار پست مدرن مبتنی بر اینکه هر نوع فراروایت، سرکوبکننده تفاوت و ستمگر است، دعاوی عام و کلگرایانه [[فمینیسم]] نیز با همین توجیه در نظر نگرفتن تفاوتهای [[زنان]] به سرکوبگری و ظلم به [[زنان]] محکوم میشود. توجه به نیازها، علایق و سلایق و مشکلات [[زنان]] مختلف، در شرایطی که مشروعیت نظام سیاسی هم در گرو توجه به تفاوتهاست، مورد توجه [[فمینیستها]] قرار گرفت. در همین راستا، شاهد تشکیل | با ترویج افکار پست مدرن مبتنی بر اینکه هر نوع فراروایت، سرکوبکننده تفاوت و ستمگر است، دعاوی عام و کلگرایانه [[فمینیسم]] نیز با همین توجیه در نظر نگرفتن تفاوتهای [[زنان]] به سرکوبگری و ظلم به [[زنان]] محکوم میشود. توجه به نیازها، علایق و سلایق و مشکلات [[زنان]] مختلف، در شرایطی که مشروعیت نظام سیاسی هم در گرو توجه به تفاوتهاست، مورد توجه [[فمینیست|فمینیستها]] قرار گرفت. در همین راستا، شاهد تشکیل گروههای متفاوت [[فمینیست|فمینیستی]] مثل [[فمینیسم سیاه]]، [[فمینیسم صلحطلب]] یا [[اکوفمینیسم]] هستیم. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |