زهرا زارعی (بحث | مشارکت‌ها)
زهرا زارعی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:


==چکیده==
==چکیده==
در بیشتر مباحث فقهی، ولایت ولیّ در [[ازدواج]] دختر باکره رشیده، بدون تفکیک بین عقد دائم و موقت مطرح شده است. ولی با مراجعه به روایات این باب، که دلیل اصلی و منشأ اختلاف‌ نظر فقها است، روشن می‌شود که حدود و گستره ولایت ولیّ در عقد موقت، محدودتر از عقد دائم است. این روایات بر پنج دسته‌اند و از مجموع آنها فهمیده می‌شود که اگر چنین دختری در مدیریت شئون زندگی و تصمیم‌های مهم خود مستقل باشد و به تعبیر روایات، مالک امر و نفس خود باشد، در [[ازدواج]] هم مستقل است، چه دائم و چه موقت. اگر در امور مذکور مستقل نباشد و به تعبیر روایات، «بین الأبوین»؛ یعنی تحت اختیار و نظارت آنها باشد، اگر [[ازدواج]] او به قصد دخول و ازاله بکارت باشد، اذن ولیّ به‌عنوان حکم تکلیفی لازم است. ولیّ فقط در صورتی می‌تواند به چنین [[ازدواج|ازدواجی]] رضایت دهد که احراز کند چنین [[ازدواج|ازدواجی]] برای دختر مصلحت دارد. اما اگر این [[ازدواج]] به قصد نزدیکی و ازاله بکارت نباشد، اذن ولیّ در آن معتبر نیست و دختر رشیده، می‌تواند مستقلاً به چنین [[ازدواج|ازدواجی]] اقدام کند.
در بیشتر مباحث فقهی، ولایت ولیّ در [[ازدواج]] دختر باکره رشیده، بدون تفکیک بین [[عقد دائم]] و موقت مطرح شده است. ولی با مراجعه به روایات این باب، که دلیل اصلی و منشأ اختلاف‌ نظر فقها است، روشن می‌شود که حدود و گستره ولایت ولیّ در [[موقت|عقد موقت]]، محدودتر از عقد دائم است. این روایات بر پنج دسته‌اند و از مجموع آنها فهمیده می‌شود که اگر چنین دختری در مدیریت شئون زندگی و تصمیم‌های مهم خود مستقل باشد و به تعبیر روایات، مالک امر و نفس خود باشد، در [[ازدواج]] هم مستقل است، چه [[ازدواج دائم|دائم]] و چه [[ازدواج موقت|موقت]]. اگر در امور مذکور مستقل نباشد و به تعبیر روایات، «بین الأبوین»؛ یعنی تحت اختیار و نظارت آنها باشد، اگر [[ازدواج]] او به قصد دخول و ازاله بکارت باشد، اذن ولیّ به‌عنوان حکم تکلیفی لازم است. ولیّ فقط در صورتی می‌تواند به چنین [[ازدواج|ازدواجی]] رضایت دهد که احراز کند چنین [[ازدواج|ازدواجی]] برای دختر مصلحت دارد. اما اگر این [[ازدواج]] به قصد نزدیکی و ازاله بکارت نباشد، اذن ولیّ در آن معتبر نیست و دختر رشیده، می‌تواند مستقلاً به چنین [[ازدواج|ازدواجی]] اقدام کند.




==کلیدواژه ها==
==کلیدواژه ها==
ولایت، [[ازدواج موقت]]، باکره رشیده، عقد موقت، ولیّ قهری، اذن ولیّ.
ولایت، [[ازدواج موقت]]، باکره رشیده، [[موقت|عقد موقت]]، ولیّ قهری، اذن ولیّ.




خط ۲۷: خط ۲۷:


===مسائل مورد اتفاق علما===  
===مسائل مورد اتفاق علما===  
#شکی نیست که ولایت پدر و جد، نسبت به '''«دختر صغیره»'''، یعنی دختری که به سنّ بلوغ و حدّ رشد نرسیده است، ثابت می‌باشد.
#شکی نیست که ولایت پدر و جد، نسبت به '''«دختر صغیره»'''، یعنی دختری که به سنّ [[بلوغ]] و حدّ رشد نرسیده است، ثابت می‌باشد.
# همچنین شکی نیست که ولایت پدر و جد، نسبت به '''«دختر کبیره غیر رشیده»'''، یعنی دختری که به سنّ [[بلوغ]] رسیده ولی به حدّ رشد نرسیده نیز ثابت است.  
# همچنین شکی نیست که ولایت پدر و جد، نسبت به '''«دختر کبیره غیر رشیده»'''، یعنی دختری که به سنّ [[بلوغ]] رسیده ولی به حدّ رشد نرسیده نیز ثابت است.  
#دختری که به حدّ [[بلوغ]] و رشد رسیده و ثیّبه؛ است یعنی در اثر [[ازدواج]] و نزدیکی، بکارتش از بین رفته ، برای [[ازدواج]] بعدی مستقل است و نظر و اجازه‌ی ولی(پدر و جد) در [[ازدواج]] او نقشی ندارد.
#دختری که به حدّ [[بلوغ]] و رشد رسیده و ثیّبه؛ است یعنی در اثر [[ازدواج]] و نزدیکی، بکارتش از بین رفته ، برای [[ازدواج]] بعدی مستقل است و نظر و اجازه‌ی ولی(پدر و جد) در [[ازدواج]] او نقشی ندارد.
خط ۳۳: خط ۳۳:


===مسائل مورد اختلاف فقها===
===مسائل مورد اختلاف فقها===
اختلاف نظر در مورد دختری است که هرچند به سنّ بلوغ و رشد رسیده؛ اما هنوز  باکره است، اگر چنین دختری بخواهد [[ازدواج]] کند، در مورد چگونگی نقش ولی در [[ازدواج]] او اقوال متعددی است که به حدود ده قول می‌رسد، که نویسنده در اینجا به  شش نظریه اشاره می‌شود، و نظریات علماء مخالف را می‌آورد. ولی در این گزارش فقط عناوین موارد اختلافی بیان می‌شود.  
اختلاف نظر در مورد دختری است که هرچند به سنّ [[بلوغ]] و رشد رسیده؛ اما هنوز  باکره است، اگر چنین دختری بخواهد [[ازدواج]] کند، در مورد چگونگی نقش ولی در [[ازدواج]] او اقوال متعددی است که به حدود ده قول می‌رسد، که نویسنده در اینجا به  شش نظریه اشاره می‌شود، و نظریات علماء مخالف را می‌آورد. ولی در این گزارش فقط عناوین موارد اختلافی بیان می‌شود.  
# دختر هم‌چنان تحت ولایت پدر و جدّ پدری است و ولیّ می‌تواند مستقلاً دختر باکره‌ی رشیده‌ی خود را به عقد [[ازدواج]] دیگری درآورد.
# دختر هم‌چنان تحت ولایت پدر و جدّ پدری است و ولیّ می‌تواند مستقلاً دختر باکره‌ی رشیده‌ی خود را به [[عقد ازدواج]] دیگری درآورد.
# پدر و جد، ولایتی بر باکره‌ی رشیده ندارند، و خودش مستقلاً می‌تواند اقدام به [[ازدواج]] کند. بنابراین اگر پدر یا جدّ پدری بخواهند او را به عقد کسی درآورند باید از او اجازه بگیرند.
# پدر و جد، ولایتی بر باکره‌ی رشیده ندارند، و خودش مستقلاً می‌تواند اقدام به [[ازدواج]] کند. بنابراین اگر پدر یا جدّ پدری بخواهند او را به [[عقد]] کسی درآورند باید از او اجازه بگیرند.
#تشریک در ولایت یعنی لزوم اذن ولی و دختر در عقد [[نكاح]]، به این معنی که صحت [[ازدواج]] مشروط به رضایت هر دو می‌باشد.
#تشریک در ولایت یعنی لزوم اذن ولی و دختر در [[عقد]] [[نكاح]]، به این معنی که صحت [[ازدواج]] مشروط به رضایت هر دو می‌باشد.
# در [[ازدواج]] موقّت، دختر مستقل است و نیازی به اجازه‌ی ولیّ ندارد، اما در عقد [[نكاح]] دائم اجازه‌ی ولی لازم است.
# در [[ازدواج]] موقّت، دختر مستقل است و نیازی به اجازه‌ی ولیّ ندارد، اما در [[عقد]] [[نكاح دائم]] اجازه‌ی ولی لازم است.
#  عکس نظر فوق، این است که دختر در عقد دائم، مستقل است، اما در [[ازدواج موقّت]] ، اجازه ولی لازم است.   
#  عکس نظر فوق، این است که دختر در [[عقد دائم]]، مستقل است، اما در [[ازدواج موقّت]] ، اجازه ولی لازم است.   
# هر یک از پدر و دختر مستقل بوده و عقد هر کدام از آنها بدون اذن دیگری نافذ است. بنابراین اگر دختر بدون رضایت پدر [[ازدواج]] کرد عقد او صحیح است منتهی پدر می‌تواند عقد او را نقض کرده و به هم بزند؛ البته احراز رضایت هر دو مستحب است.
# هر یک از پدر و دختر مستقل بوده و [[عقد]] هر کدام از آنها بدون اذن دیگری نافذ است. بنابراین اگر دختر بدون رضایت پدر [[ازدواج]] کرد [[عقد]] او صحیح است منتهی پدر می‌تواند [[عقد]] او را نقض کرده و به هم بزند؛ البته احراز رضایت هر دو مستحب است.


===منشأ اختلاف اقوال===
===منشأ اختلاف اقوال===
خط ۴۵: خط ۴۵:
* '''دسته اول:''' روایاتی که دلالت بر استقلال پدر در امر [[ازدواج]] دختر باکره دارند
* '''دسته اول:''' روایاتی که دلالت بر استقلال پدر در امر [[ازدواج]] دختر باکره دارند
* '''دسته دوم:''' روایاتی که دلالت بر اعتبار اذن پدر و لزوم رضایت او در امر [[ازدواج]] دختر باکره دارند.
* '''دسته دوم:''' روایاتی که دلالت بر اعتبار اذن پدر و لزوم رضایت او در امر [[ازدواج]] دختر باکره دارند.
* '''دسته سوم:''' روایاتی که اجازه می‌دهند پدر، عقد [[نكاح|نکاحی]] را که دختر منعقد کرده‌ است، فسخ کند.
* '''دسته سوم:''' روایاتی که اجازه می‌دهند پدر، [[عقد]] [[نكاح|نکاحی]] را که دختر منعقد کرده‌ است، فسخ کند.
* '''دسته چهارم:''' روایاتی که دلالت بر استقلال دختر باکره در [[ازدواج]] دارند.
* '''دسته چهارم:''' روایاتی که دلالت بر استقلال دختر باکره در [[ازدواج]] دارند.
* '''دسته پنجم:''' روایاتی که دلالت بر اعتبار اذن دختر باکره و رضایت او به [[ازدواج]] دارند.
* '''دسته پنجم:''' روایاتی که دلالت بر اعتبار اذن دختر باکره و رضایت او به [[ازدواج]] دارند.
خط ۵۳: خط ۵۳:
===اذن ولی؛ حکم تکلیفی است یا حکم وضعی===
===اذن ولی؛ حکم تکلیفی است یا حکم وضعی===
روشن است، فقهایی که اذن ولیّ را در [[ازدواج]] باکره شرط نمی‌دانند، یا آن را به احتیاط مستحب لازم می‌دانند، اگر دختر بدون اذن ولیّ [[ازدواج]] کند، [[ازدواج]] او را صحیح می‌دانند.
روشن است، فقهایی که اذن ولیّ را در [[ازدواج]] باکره شرط نمی‌دانند، یا آن را به احتیاط مستحب لازم می‌دانند، اگر دختر بدون اذن ولیّ [[ازدواج]] کند، [[ازدواج]] او را صحیح می‌دانند.
اما کسانی که اذن ولیّ را چه به نحو استقلال و چه به نحو تشریک در [[ازدواج]] باکره - به نحو فتوی یا احتیاط واجب - لازم می‌دانند، نسبت به صحت و عدم صحت عقدی که بدون اذن پدر انجام گرفته است، سه نظریه دارند:
اما کسانی که اذن ولیّ را چه به نحو استقلال و چه به نحو تشریک در [[ازدواج]] باکره - به نحو فتوی یا احتیاط واجب - لازم می‌دانند، نسبت به صحت و عدم صحت [[عقد|عقدی]] که بدون اذن پدر انجام گرفته است، سه نظریه دارند:


# عقد منفسخ و باطل می شود.
# [[عقد]] منفسخ و باطل می شود.
# عقد صحیح است.  
# [[عقد]] صحیح است.  
# طرفین باید با [[طلاق]] از یکدیگر جدا شوند.
# طرفین باید با [[طلاق]] از یکدیگر جدا شوند.