Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۳۶: خط ۳۶:


==دیدگاه==
==دیدگاه==
خانم انور، از بنیان گذاران موسسه "خواهران در اسلام" است. او از موسسین "مساوات" نیز هست، و برای برابری و عدالت  فمنیستی در خانواده‌های  مسلمان تلاش می کند.. این موسسه با برنامه‌های آموزشی خود  به دنبال ایجاد چند صدایی یا پلورالیزم دینی  در میان [[زنان]] مسلمان است. "خواهران در اسلام" در راستای ایجاد تکثر در تفاسیر اسلام فعالیت کرده و با برنامه‌های مطالعاتی و مباحثات مختلف با مقامات محلی و بین المللی توانسته مشخص کند که چه ایده‌هایی را دنبال و در جهت قانونی ساختن این مسائل تلاش  می‌کنند. <ref>خواهران مسلمان: محافظت از حقوق [[زنان]] در مالزی: چهارشنبه 28 اردیبهشت 1390 مصادف با 18 ماه مه 2011، سايت توانا</ref>
زیناانور، از بنیان گذاران موسسه "خواهران در اسلام" و از موسسین "مساوات" است. زینا انور  برای برابری و عدالت  فمنیستی در خانواده‌های  مسلمان تلاش می کند. این موسسه با برنامه‌های آموزشی خود  به دنبال ایجاد چند صدایی یا پلورالیزم دینی  در میان [[زنان]] مسلمان است. "خواهران در اسلام" در راستای ایجاد تکثر در تفاسیر اسلام فعالیت کرده و با برنامه‌های مطالعاتی و مباحثات مختلف با مقامات محلی و بین المللی توانسته مشخص کند که چه ایده‌هایی را دنبال و در جهت قانونی ساختن این ایده‌ها تلاش  می‌کنند. <ref>[https://tavaana.org/fa/node/1896 ((خواهران مسلمان: محافظت از حقوق زنان در مالزی))، سايت توانا]</ref>


زینا انور قبل از تاسیس خواهران مسلمان، یک گروه مطالعاتی برای تحلیل اهمیت قانون‌گذاری در مورد [[خشونت خانگی]] و نقش اسلام در تسلیم و تبعیت [[زنان]] در مالزی تشکیل داده بود. انور می‌دانست که او و همکارانش تنها کسانی نیستند که باور داشتند اسلام می‌تواند حامی آرمان‌های فمنیستی باشد: «دلیل آنکه من در این جنبش درگیر شدم این بود که حقیقتاً از بی‌عدالتی به نام خدا عصبانی بودم. برای من، ترک اسلام یا نادیده گرفتن اسلام ابدا مسئله‌ای نیست. من فکر می‌کنم برای همه‌ ما که از آغاز شکل‌گیری خواهران مسلمان حضور داشته‌ایم، دغدغه آن بود که چرا اسلام برای توجیه خشونت خانگی، سرکوب و تبعیض، مورد استفاده واقع می‌شود.» <ref>مصاحبه سایت توانا با خانم زینا انور</ref>
زینا انور قبل از تاسیس خواهران مسلمان، یک گروه مطالعاتی برای تحلیل اهمیت قانون‌گذاری در مورد [[خشونت خانگی]] و نقش اسلام در تسلیم و تبعیت [[زنان]] در مالزی تشکیل داده بود. انور می‌دانست که او و همکارانش تنها کسانی نیستند که باور داشتند اسلام می‌تواند حامی آرمان‌های فمنیستی باشد: «دلیل آنکه من در این جنبش درگیر شدم این بود که حقیقتاً از بی‌عدالتی به نام خدا عصبانی بودم. برای من، ترک اسلام یا نادیده گرفتن اسلام ابدا مسئله‌ای نیست. من فکر می‌کنم برای همه‌ ما که از آغاز شکل‌گیری خواهران مسلمان حضور داشته‌ایم، دغدغه آن بود که چرا اسلام برای توجیه خشونت خانگی، سرکوب و تبعیض، مورد استفاده واقع می‌شود.» <ref>[https://www.balatarin.com/permlink/2015/11/13/4001396 ((مصاحبه سایت توانا با خانم زینا انور))،  سایت بالاترین]</ref>


وی اعتقاد دارد: «حتی اگر ما ملا نباشیم، به عنوان شهروندان یک جامعه دمکراتیک می‌توانیم سخن بگوییم و اگر دین به صورت منبعی برای حقوق یا سیاست عمومی مورد استفاده واقع شود هر شهروندی حق دارد در مورد دین و قوانین مبتنی بر اصول مذهبی سخن بگوید.»<ref>[https://tavaana.org/fa/case-studies خواهران-مسلمان-محافظت-از-حقوق-زنان-در-مالزی]</ref>
وی اعتقاد دارد: «حتی اگر ما ملا نباشیم، به عنوان شهروندان یک جامعه دمکراتیک می‌توانیم سخن بگوییم و اگر دین به صورت منبعی برای حقوق یا سیاست عمومی مورد استفاده واقع شود هر شهروندی حق دارد در مورد دین و قوانین مبتنی بر اصول مذهبی سخن بگوید.»<ref>[https://tavaana.org/fa/case-studies ((خواهران-مسلمان-محافظت-از-حقوق-زنان-در-مالزی))، سایت توانا]</ref>
 
انور بر این باور نیست که [[زنان]] باید میان مسلمان بودن و فمینیست بودن یکی را انتخاب کنند؛ بلکه به دنبال پذیرش این دو با هم یا انتخاب فمنیست است و در این باره می‌گوید: «من می‌خواهم ... هم یک مسلمان و هم یک فمینیست باشم، و هیچ تناقضی در اینجا نمی‌بینم.  به همین دلیل است که تصمیم گرفتم حقیقتاً متن دینی را بخوانم تا ببینم کجا توجیه تبعیض علیه [[زنان]] در متن وجود دارد. و کل فرایند بازگشت دوباره به متن به عنوان یک فمینیست با این پرسش‌ها در ذهن، جهانی تازه و درکی تازه را در برابر من گشود ونیز درک مردم را که قران در مورد عدالت، همدردی و بخشش سخن می‌گوید، در مورد این که [[زنان]] و مردان قیم و... محافظ یکدیگر هستند. ».<ref>[https://tavaana.org/fa/case-studies ((خواهران-مسلمان-محافظت-از-حقوق-زنان-در-مالزی))، سایت توانا]</ref>


انور بر این باور نیست که [[زنان]] باید میان مسلمان بودن و فمینیست بودن یکی را انتخاب کنند؛ بلکه به دنبال پذیرش این دو با هم یا انتخاب فمنیست است و در این باره می‌گوید: «من می‌خواهم ... هم یک مسلمان و هم یک فمینیست باشم، و هیچ تناقضی در اینجا نمی‌بینم.  به همین دلیل است که تصمیم گرفتم حقیقتاً متن دینی را بخوانم تا ببینم کجا توجیه تبعیض علیه [[زنان]] در متن وجود دارد. و کل فرایند بازگشت دوباره به متن به عنوان یک فمینیست با این پرسش‌ها در ذهن، جهانی تازه و درکی تازه را در برابر من گشود ونیز درک مردم را که قران در مورد عدالت، همدردی و بخشش سخن می‌گوید، در مورد این که [[زنان]] و مردان قیم و... محافظ یکدیگر هستند. »<ref>همان</ref>
==نقد==
==نقد==
[[عدالت]] در ادبیات دینی قرار گرفتن هر چیزی در جای خودش است از آنجا که در عالم هستی هر چیزی در جای خودش قرار دارد خداوند برای حفظ این استقرار و هدایت انسانها در چارچوبی عادلانه، نظام تشریع را وضع نمود تا جریان استقرار در بستر متناسب و هماهنگ با تکوین حرکت نماید.عرف زدگی در نظام تشریعی عادلانه هستی اختلال ایجاد می‌کند و به نحوی عدالت تفسیربردار و دچار نسبیگرایی می‌شود و تزاحم و نسبی گرایی تفسیری منجر به تزاحم و نسبی‌گرایی رفتاری در عرصه‌های مختلف اجتماعی می‌شود و این پراکندگی و تنوع و تشتت منجر به دوری جامعه از استقرار عدالت می‌گردد. لذا نمی‌توان با برساخته دانستند قوانین اسلامی به سمت عقلانیت  و عرفی ‌گرایی رفت.<ref>حسین زاده، ابوالحسن، عباسیان، حسین، نقد و بررسی مبانی فکری و شاخصه‌های فمنیست اسلامی،ص15</ref>
[[عدالت]] در ادبیات دینی قرار گرفتن هر چیزی در جای خودش است از آنجا که در عالم هستی هر چیزی در جای خودش قرار دارد خداوند برای حفظ این استقرار و هدایت انسانها در چارچوبی عادلانه، نظام تشریع را وضع نمود تا جریان استقرار در بستر متناسب و هماهنگ با تکوین حرکت نماید.عرف زدگی در نظام تشریعی عادلانه هستی اختلال ایجاد می‌کند و به نحوی عدالت تفسیربردار و دچار نسبیگرایی می‌شود و تزاحم و نسبی گرایی تفسیری منجر به تزاحم و نسبی‌گرایی رفتاری در عرصه‌های مختلف اجتماعی می‌شود و این پراکندگی و تنوع و تشتت منجر به دوری جامعه از استقرار عدالت می‌گردد. لذا نمی‌توان با برساخته دانستند قوانین اسلامی به سمت عقلانیت  و عرفی ‌گرایی رفت.<ref>حسین زاده، ابوالحسن، عباسیان، حسین، نقد و بررسی مبانی فکری و شاخصه‌های فمنیست اسلامی،ص15</ref>