Razarei59 (بحث | مشارکت‌ها)
Razarei59 (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
معرفت‌شناسی جنسیت؛
[[فمینیسم]]، به عنوان یك جنبش اجتماعی كه برای احقاق [[حقوق زنان]] و تثبیت موقعیت و منزلت‌های اجتماعی [[زنان]] است در عرصه‌های گوناگون علمی اثرگذار بوده است. یكی از  این عرصه‌ها، بحث معرفت‌شناسی است. طرفداران این جنبش، اصول معرفت‌شناسی خاصی را پذیرفته و بر پایه این اصول، دیدگاه‌های خاصی در باب مسائل اجتماعی، سیاسی و علوم تجربی اتخاذ كرده اند. از این نظر، بررسی معرفت‌شناسی فمینیستی برای فهم دیدگاه‌های طرفداران [[فمینیسم]] اهمیت بنیادی دارد و نگاهی به مبانی معرفت‌شناسی آنها مدخل خوبی برای آشنایی با موضع‌گیری‌های فلسفی- اجتماعی می‌باشد.
 
معرفت‌شناسی یا نظریه معرفت، شاخه ای از فلسفه است كه به بررسی سرشت معرفت، اقسام معرفت و منابع معرفت می‌پردازد. معرفت‌شناسان، از چیستی معرفت و شرایط آن بحث كرده و آرای گوناگون در این باره مطرح كرده اند. این، جریان معرفت‌شناسی رسمی  بوده است. معرفت‌شناسی [[فمینیست|فمینیستی]]، شورش علیه این جریان است و باید آن را در سیاق نقد و رد معرفت‌شناسی رسمی فهمید. به عبارت دیگر، طرفداران [[فمینیسم]] با معرفت‌شناسی رسمی سر ستیز دارند و آرای شان در مقایسه با آن قابل فهم و ارزیابی است. نقطه آغاز معرفت‌شناسی [[فمینیست|فمینیستی]]، طرح مجدد پرسش از معرفت با اندكی تغییر است.
در واقع، معرفت شناسان [[فمینیسم|فمینیست]] با ادعای عدم واقع  نمایی معرفت‌شناسی رسمی  در صدد اثبات وجود جهت گیری [[مردانه]] در معرفت‌شناسی رایج برآمده اند و در پی آن با تأكید بر تأثیر عوامل اجتماعی و [[جنسیت]] و نیز تأثیر ارتباط و همدلی بر معرفت و برتری دیدگاه [[زنانه]]، پایه های معرفت‌شناختی خویش را بنا كرده‌اند. 


[[فمینیست|فمینیست‌ها]] بر این باورند كه سؤال‌ها، نظریه‌ها، مفاهیم، روش‌شناسی‌ها و داعیه‌های معرفتی دانش متعارف كه فرض می‌شود، فراغت ارزشی  [[جنس و جنسیت|جنسیتی]] دارند، در حقیقت درك مخدوش و ناعادلانه هم از طبیعت و هم از زندگی اجتماعی به دست داده‌اند. علاوه بر این، تجربه های مرتبط و مبتنی بر جهان اجتماعی [[زن|زنان]] در دانش اثبات گرایی حذف یا در بهترین حالت دست كم گرفته شده‌اند. از منظر رویكرد [[فمینیست|فمینیستی]]، معرفت دارای خصلتی محلی، موقعیتی، بسترگرا و تاریخی است و نه موجودیتی جهان شمول و فرابستری باشد.
 
معرفت‌شناسی و فلسفه علوم [[فمینیست|فمینیستی]] شیوه هایی را مطالعه می‌كند كه در آن [[جنسیت]] برفهم [[زنان]] از دانش، موضوع شناسا و رویه‌های پژوهش و استدلال تأثیر می‌گذارد. فلسفه علم [[فمینیست|فمینیستی]] استدلال می‌كند كه رویه‌های دانش مسلط، [[زنان]] را به شیوه‌های متفاوت از زندگی اجتماعی محروم می‌كند. مانند طرد آنها از فرآیند پژوهش، انكاركردن آنها از اقتدار معرفت شناسانه، كوچك شمردن سبك ها و شیوه‌های شناخت [[فمینیست|فمینیستی]] دانش؛ تولید نظریاتی در مورد [[زن|زنان]] كه آنها را به مثابه موجودات پست، غیرطبیعی و نابهنجار نشان می‌دهند، تولید نظریاتی در مورد پدیده‌های اجتماعی كه فعالیت و منافع [[زن|زنان]] را كم رنگ جلوه می دهد؛ تولید دانشی كه برای اقشار ضعیف سودمند نیست و یا صرفاً جنسیت و یا سایر سلسله مراتب اجتماعی را تقویت می‌كند. 
به نظر می‌رسد، گام اول برای ایمن سازی جامعه اسلامی مان در برابر هجمه اندیشه‌های غربی از جمله [[فمینیسم]]، شناخت دقیق این مكاتب است كه افزون بر اینكه از جمله مطالبات نظام اسلامی است، از رسالت‌های نهادهای تحقیقاتی، دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه نیز به شمار می‌آید؛ به ویژه این كه معرفت‌شناسی، حوزه ای مهم در مبارزات [[فمینیست|فمینیستی]] محسوب می‌شود و شناخت آن، مقدمه تقابل گفتمانی اندیشه اسلامی و جریان [[فمینیست|فمینیستی]] است. در هر حال، این مقاله می‌كوشد با روش تحلیلی و با استفاده از منابع كتابخانه‌ای، دیدگاه‌های [[فمینیست|فمینیست‌ها]] درباره معرفت را توضیح داده و مورد نقد قرار دهد. از این رو، پس از تبیین دیدگاه‌های معرفت شناختی [[فمینیسم|فمینیستی]]، به نقد آن می‌پردازد.
با این سوال اساسی آغاز می‌کنیم که آیا در ادبیات دینی با همین سبکی که [[فمنیستها]] معتقدند که دیدگاه [[زنانه]] داریم و دیدگاه [[مردانه]] و اینها با هم متفاوتند؛ آیا ما در ادبیات دینی هم چنین چیزی داریم؟ آیا می‌توانیم بگوییم که در ادبیات دینی هم معرفت‌شناسی [[زنانه]] داریم و شناخت [[زنان]] با شناخت [[مردان]] متفاوت است و چون متفاوت هستند، فرض بگیریم قضاوت اخلاقی [[زنان]] با قضاوت اخلاقی [[مردان]] متفاوت است؟ در بررسی این مساله، می‌توان هم دیدگاه انتقادی به نظریه [[فمنیستی]] داشت و هم دیدگاه اسلام را مطرح کرد.
با این سوال اساسی آغاز می‌کنیم که آیا در ادبیات دینی با همین سبکی که [[فمنیستها]] معتقدند که دیدگاه [[زنانه]] داریم و دیدگاه [[مردانه]] و اینها با هم متفاوتند؛ آیا ما در ادبیات دینی هم چنین چیزی داریم؟ آیا می‌توانیم بگوییم که در ادبیات دینی هم معرفت‌شناسی [[زنانه]] داریم و شناخت [[زنان]] با شناخت [[مردان]] متفاوت است و چون متفاوت هستند، فرض بگیریم قضاوت اخلاقی [[زنان]] با قضاوت اخلاقی [[مردان]] متفاوت است؟ در بررسی این مساله، می‌توان هم دیدگاه انتقادی به نظریه [[فمنیستی]] داشت و هم دیدگاه اسلام را مطرح کرد.


خط ۵۹: خط ۷۰:
برای اینکه بفهمیم بحث طرح دیدگاه اندیشمندان مسلمان بحث کاملاً مفصلی است، اما ما در این جا فقط طرح دیدگاه اجمالی اندیشمندان را ارائه دادیم
برای اینکه بفهمیم بحث طرح دیدگاه اندیشمندان مسلمان بحث کاملاً مفصلی است، اما ما در این جا فقط طرح دیدگاه اجمالی اندیشمندان را ارائه دادیم


جنبش [[فمینیسم]]، در دهه‌های ابتدایی خویش به عنوان یک جنبش اجتماعی و سیاسی مطرح بود اما در ادامه با ورود به مهمترین عرصه‌های نظری به ارائۀ نظریه‌های فلسفی، نقد فرهنگی و نظریه‌های فرهنگی پرداخت. معرفت‌شناسی، یکی از حوزه‌های فلسفی است که اندیشمندان [[فمینیست]] به آن ورود پیدا کرده و نظریه ارائه داده‌اند. پرسش اصلی مقاله حاضر «بررسی و تبیین معرفت‌شناسی [[فمینیست|فمینیستی]]» است. این مقاله با روش تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای، ابتدا به تبیین مبانی معرفت‌شناسی [[فمینیست|فمینیستی]] و سپس نقد آن می‌پردازد. یافته‌های تحقیق حاکی از آن است که مهمترین مبانی معرفت‌شناسی [[فمینیسم|فمینیستی]] عبارت است از: نقش [[جنسیت]] در معرفت، نقش عوامل اجتماعی  سیاسی در معرفت و نقد عینیتگرایی علم. معرفت‌شناسان [[فمینیست|فمینیستی]] پس از واردکردن انتقاداتی بر معرفت‌شناسی رسمی، به ارائه نظریه‌های بدیل روی می‌آورند. تجربه‌گرایی [[فمینیست|فمینیستی]]، نظریه چشم‌انداز و نظریه پُست مدرنیسم، سه نظریه مهم معرفت‌شناسی [[فمینیست|فمینیستی]] است. معرفت‌شناسی [[فمینیست|فمینیستی]] از سوی اندیشمندان مختلف با انتقادات فراوانی مواجه شده است. بررسی‌های این پژوهش بیانگر آن است که دیدگاه‌های معرفت‌شناسی [[فمینیست|فمینیستی]] هم از منظر دینی و هم با نگاه برون دینی، با چالش‌های جدی روبروست.
{{جعبه اطلاعات مقالات
|تصویر= اسلام و مطالعات اجتماعی.gif
|نویسندگان= فهیمه زارع چاهکوهی، محمد علی حاجی ده آبادی 
|عنوان مقاله=تبیین و بررسی معرفت‌شناسی فمینیستی
|نام مجله= اسلام و مطالعات اجتماعی
|سال چاپ= بهار 1397
|شماره مجله = شماره 20، صفحات 64 تا 96
|امتیاز مقاله=علمی - پژوهشی}}
==مقدمه== 
==تبیین دیدگاه‌های فمینیستی درباره معرفت==
هرگونه تبیینی از یك دیدگاه، وابسته به ایضاح مفاهیم كلیدی آن نظریه است. از این رو، ضرورت دارد تا در ابتدا مفاهیم اساسی بحث به اختصار اما به وضوح تبیین شود. که در
* گفتار اول: به مفهوم شناسی پرداخته می‌شود. مفاهیم [[فمینیسم]]، معرفت‌شناسی، معرفت‌شناسی [[فمینیست|فمینیستی]] توضیح و کامل شرح داده است.   
* گفتار دوم: مبانی معرفت‌شناسی [[فمینیست|فمینیستی]] بررسی می‌شود. از دیدگاه [[فمینیسم]]، ضروری است كه با تأكید بر ساخته‌های [[زن|زنان]] در جهان، با این واقعیت كه شكل‌های سلطه آمیز علم، این جهان ها را بر اساس یك دیدگاه [[مردانه]] ساخته است، مقابله كرد. معرفت‌شناسی [[فمینیست|فمینیستی]]، تجارب [[زنان]] را جایگزین تجارب [[مردان]] به عنوان مبنایی برای معرفت قرار می‌دهد. بر اساس این رهیافت؛ [[زنان]] به دلیل داشتن تجربه كار مراقبتی، فهم برتری از جهان اجتماعی دارند. تقابل های دوگانه سنتی، نظیر تقابل‌های ذهنی/ عینی، عقل/ احساس، واقعیت/ ارزش، متخصص/ غیرمتخصص و تفكیك بین فاعل شناسا و متعلق  شناخت به عنوان بخشی از معرفت‌شناسی [[مردمحورانه]]، مردود است. پژوهشگر باید در همان موقعیت موضوع تحقیق قرار داشته باشد.در این قسمت به نقش [[جنسیت]] در معرفت، نقش عوامل اجتماعی و سیاسی در معرفت و نقد عینیت‌گرایی علم پرداخته می‌شود.
* گفتار سوم: نظریه‌های معرفت‌شناسی [[فمینیست|فمینیستی]]: با توجه به انتقادهایی كه [[فمینیست|فمینیست ها]] بر معرفت‌شناسی علوم معاصر وارد دانسته‌اند، درمقام پیشنهاد، راه حل‌هایی را برای بهبود وضع معرفت‌شناسی علمی و به تبع آن، روش شناسی علمی مطرح كرده‌اند. انتقاد اساسی این است كه معرفت‌شناسی علمی، سوگیری [[مردانه]] داشته است. بنابراین، پیشنهاد اساسی نیز آن است كه باید این سوگیری مهار و زمینه ای فراهم شود كه از مواضع [[فمینیست|فمینیستی]]، به معرفت‌شناسی و روش‌شناسی علمی  بیندیشیم. اما [[فمینیست|فمینیست‌ها]] در مقام صورت بندی چارچوب معرفت‌شناسی مورد نظر خود، یعنی معرفت‌شناسی [[جنس و جنسیت|جنسیتی]]، اتفاق نظر كامل ندارند، و پیشنهادهای متفاوتی را مطرح کرده‌اند. 
درحالی كه تجربه گرایان [[فمینیسم|فمینیست]]، اصول پوزیتویستی پژوهش بی طرف در ارزش‌گذاری را پذیرفتند و كار علمی  موجود را به سبب ناتوانی  در تطبیق با این ایده‌آل‌ها به نقد كشیدند، نظریه پردازان [[فمینیسم|فمینیست]] بر این باورند كه دانش، الزاماً باید به طور اجتماعی استقرار یافته و چشم اندازپذیر باشد؛ زیرا برخی چشم اندازها، ازجمله چشم اندازی [[فمینیسم|فمینیستی]]، از لحاظ معرفت‌شناسی ارجحیت دارند. اما، پسامدرنیست ها این سؤال را مطرح كرده‌اند كه آیا می‌توان گفت: یك چشم انداز نسبت به دیگری ارجحیت دارد؟ و این امر آن‌ها را به جاده نسبی‌گرایی هدایت كرد. توضیح هر یك از این سه رویكرد مفید می‌نماید.
* الف- تجربه گرایی [[فمینیست|فمینیستی]]
* ب- نظریه چشم انداز (دیدگاه)
* ج- نظریه پُست مدرنیسم،
این موارد را به طور کامل شرح می‌دهد.
==نقد معرفت‌شناسی [[فمینیسم|فمینیستی]]==
[[فمینیسم]] از منظر فلسفه علم، با اتخاذ رویكردی انتقادی و با واردكردن [[جنسیت]] به مثابه موضوع و همچنین ابزار تحلیل، شكل‌گیری امپریالیسم معرفت‌شناسی و روش شناسی علمی رایج را متأثر از ویژگی‌های معرفتی [[مردانه]] می‌داند و از جنبه ایجابی و پیشنهادی، با اعتقاد به نوعی پلورالیسم روش‌شناختی بر آن است كه ضمن بهره‌گیری از تمامی رهیافت‌ها و روش‌های موجود باید ویژگی‌های [[زنانه]] در معرفت را وارد علم و روش‌شناسی علمی كرد و به این ترتیب، بنیان هژمونی [[مرد‌سالار|مردسالارانه]] این رویكرد را واسازی و اصلاح نمود. 
اما در بین نظریه‌پردازان، این مسأله كه آیا [[فمینیست|فمینیست ها]] به معرفت‌شناسی‌های خاص خود نیاز دارند، به شكلی انتقادی مورد بررسی قرار گرفته است. متغیرهای زیادی در مورد این پرسش وجود دارد؛ آیا یك معرفت‌شناسیِ [[فمینیست|فمینیستی]] به سادگی می‌تواند معرفت‌شناسی مذكرمحور را به معرفت‌شناسی [[مؤنث]] محور تبدیل كند؟ آیا دانش [[فمینیست|فمینیستی]] یا علم [[فمینیست|فمینیستی]] یك تناقض در واژه‌ها است؟ [[فمینیسم]]، چه نیازی به یك معرفت‌شناسی دارد؟ برای تبیین این سوالات مطالب در دو گفتار بیان می‌کند؛
* گفتار اول: نقد درون دینی
* گفتار دوم: به نقد برون دینی پرداخته می‌شود.
==نتیجه‌گیری== 
فعالیت‌های نظری [[فمینیست|فمینیست‌ها]] را در عرصه معرفت‌شناسی، می‌توان در سه مرحله طبقه‌بندی كرد.
* مرحله اول، به نقد علوم توسط [[فمینیست|فمینیست‌ها]] اختصاص دارد كه هستۀ مركزی این انتقادات، مردانه بودن علوم و دانش‌ها در ابعاد مختلف است.
* در مرحله دوم، [[فمینیست|فمینیست‌ها]] با مطالعه و بازبینی علوم در تاریخ اندیشه غربی، سعی می‌كنند جهت‌گیری‌های [[جنس و جنسیت|جنسیتی]] را كه در عمق اندیشه غربی ریشه دوانده است، نشان دهند و از مردانگی علم پرده بردارند. پس از اثبات این جهت گیری و رد اعتبار علوم [[مردانه]]، مسأله طرح علومی معتبر برای جایگزینی با علوم [[مردانه]] مطرح می‌شود؛ اما از آن جا كه ریشه مشكلات علوم، جهت‌گیری‌های نادرست معرفت شناختی تشخیص داده می شود.
* در مرحله سوم، به بازبینی و نقد نظریات معرفت‌شناختی موجود می‌پردازند و نظریاتی را تحت عنوان معرفت‌شناسی [[فمینیسم|فمینیستی]] مطرح می‌كنند. با استفاده از اصول معرفت‌شناختی اتخاذ شده، [[فمینیست|فمینیست‌ها]] می‌كوشند، علمی  جایگزین با رعایت اصول معرفت‌شناختی [[فمینیست|فمینیستی]] و به دور از اشتباهات موجود در علوم [[مردانه]] ارائه دهند. تمام تلاش [[فمینیست|فمینیست‌ها]] معطوف به این است كه
* اولا، معرفت [[زنانه]] با معرفت [[مردانه]] متفاوت است؛
* ثانیا، معرفت زنانه امتیاز و ویژگی خاصی به معرفت [[مردانه]] دارد. بنابراین، ادعای اول آن‌ها در باب معرفت‌شناسی این است كه معرفت با [[جنسیت]] متفاوت است.
در پایان این كه، دسته‌بندی سه‌گانه معرفت شناسانه در پایان سده بیستم كم رنگ شده و مباحث تازه‌تر معرفت‌شناسی [[فمینیست|فمینیستی]] به چگونگی توصیف در هر كدام از این معرفت‌شناسی ها تمركز كرده است. به عبارت دیگر، بر مسائلی مانند این كه آیا نحله‌ها به خوبی به مثابه نظریات روش‌شناسی و معرفت‌شناسی‌ها نام‌گذاری شده‌اند یا نه. طی دهۀ 1990 تفکر در فرآیندهای شناخت، شناسنده و شناخته شده، تا حدودی جایگزین تأکید بر این معرفت‌شناسی‌های سه‌گانه شده است.


==کلیدواژه ها==
[[فمینیسم]]، معرفت، معرفت‌شناسی [[فمینیست|فمینیستی]].
 
==منبع==
* [http://noo.rs/ZVF4E لینک نورمگز ]
* [https://iranjournals.nlai.ir/handle/123456789/250855 لینک سامانه نشریات علمی ایران]
* [https://journals.dte.ir/article_65944.html لینک سامانه مدیریت نشریات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم]
* [http://jiss.isca.ac.ir/article_65944.html لینک  فصلنامه اسلام و مطالعات اجتماعی  ]
[[رده:نظریه‌ها]]
[[رده:نظریه‌ها]]