بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
'''<big> | '''<big>افسونگری</big>''' | ||
، تلاش برای حل مشکلات، درمان بیماریها یا پیشگویی از طریق جادوگری. | ، تلاش برای حل مشکلات، درمان بیماریها یا پیشگویی از طریق جادوگری. | ||
| خط ۵: | خط ۵: | ||
افسونگری معمولا با هدف حل مشکلات، درمان بیماریها و دفع شر بیشتر از سوی زنان و با مشارکت آنها مورد توجه قرار میگیرد. اصل افسون، سحر و جادو قابل انکار نیست، اما آنچه در جوامع بشری رواج مییابد، خدعه و نیرنگ است. | افسونگری معمولا با هدف حل مشکلات، درمان بیماریها و دفع شر بیشتر از سوی زنان و با مشارکت آنها مورد توجه قرار میگیرد. اصل افسون، سحر و جادو قابل انکار نیست، اما آنچه در جوامع بشری رواج مییابد، خدعه و نیرنگ است. | ||
==مفهومشناسي== | |||
افسونگر بهمعنای ساحر، جادوگر و كسى است كه افسون میخواند.[1] واژه عربی «سِحر» نیز برای افسون و جادوگری بهکار میرود. سحر از منظر متخصصین لغت، تبدیل چیزى از حقیقت خود به غیر آن است و ساحر، باطل را بهصورت حق نشان مىدهد و چیزى را در خیال افراد، خلاف حقیقت آن نمایان مىسازد.[2] سحر از منظر شهید اول شامل اموری مانند کلام، ورد نامفهوم، نوشته، قسمدادن شیاطین، جن و ملک، بخوردادن، دود دادن، ساخت مجسمه یا دمیدن به ریسمان و گرهزدن آن است که بهمنظور کشف اشیای گمشده یا مسروقه، درمان امراض یا تاثیرگذاری بر شخص مسحور صورت میگیرد.[3] | افسونگر بهمعنای ساحر، جادوگر و كسى است كه افسون میخواند.[1] واژه عربی «سِحر» نیز برای افسون و جادوگری بهکار میرود. سحر از منظر متخصصین لغت، تبدیل چیزى از حقیقت خود به غیر آن است و ساحر، باطل را بهصورت حق نشان مىدهد و چیزى را در خیال افراد، خلاف حقیقت آن نمایان مىسازد.[2] سحر از منظر شهید اول شامل اموری مانند کلام، ورد نامفهوم، نوشته، قسمدادن شیاطین، جن و ملک، بخوردادن، دود دادن، ساخت مجسمه یا دمیدن به ریسمان و گرهزدن آن است که بهمنظور کشف اشیای گمشده یا مسروقه، درمان امراض یا تاثیرگذاری بر شخص مسحور صورت میگیرد.[3] | ||
==تاریخچه افسونگری== | |||
سحر و افسونگری سابقهای کهن در تاریخ بشر دارد. در چندین آیه قرآن آمده است که کافران، پیامبران خدا را به سحر و افسونگری متهم میکردند و با انکار دعوت پیامبران، به مسائل بیارزش میپرداختند.[4] افسونگری فراتر از جامعۀ عرب جاهلی در سراسر جهان مورد توجه بوده است؛ بهعنوان نمونه از دوره امپراتوری ساسانی، کاسهها و مهرههایی بهدست آمده که شکل و نوشتههای آنها بهمنظور در امان نگهداشتن صاحبانشان از آسیب نیروهای شر ساخته شدهاند.[5] | سحر و افسونگری سابقهای کهن در تاریخ بشر دارد. در چندین آیه قرآن آمده است که کافران، پیامبران خدا را به سحر و افسونگری متهم میکردند و با انکار دعوت پیامبران، به مسائل بیارزش میپرداختند.[4] افسونگری فراتر از جامعۀ عرب جاهلی در سراسر جهان مورد توجه بوده است؛ بهعنوان نمونه از دوره امپراتوری ساسانی، کاسهها و مهرههایی بهدست آمده که شکل و نوشتههای آنها بهمنظور در امان نگهداشتن صاحبانشان از آسیب نیروهای شر ساخته شدهاند.[5] | ||
==توجه بیشتر زنان به سحر و جادو== | |||
زنان در فرایند افسون، هم بهعنوان عامل و هم بهعنوان هدف، بیش از مردان حضور دارند. از منظر مفسران قرآن، اشارۀ آیۀ 4 سوره فلق به زنان جادوگر، گویای آن است که سحر و جادوگرى در بين زنان بيش از مردان شایع و مورد توجه است.[6] | زنان در فرایند افسون، هم بهعنوان عامل و هم بهعنوان هدف، بیش از مردان حضور دارند. از منظر مفسران قرآن، اشارۀ آیۀ 4 سوره فلق به زنان جادوگر، گویای آن است که سحر و جادوگرى در بين زنان بيش از مردان شایع و مورد توجه است.[6] | ||
==اهداف افسونگری== | |||
افسونگری دامنه وسیعی داشته و با اهداف متنوعی صورت میگیرد، از جمله: | افسونگری دامنه وسیعی داشته و با اهداف متنوعی صورت میگیرد، از جمله: | ||
===بختگشایی=== | |||
در برخی مناطق خراسان، دختران برای گشودن بخت خود و پیدا کردن شوهر، روز سیزدهبهدر رو به قبله مینشستند و سبزه گره میزنند و اینگونه ورد میخواندند: «سیزدهبهدر چارده به تو، سال دگه خنه شو» و سپس مقداری شیرینی در کنار آن سبزه میریختند و از آنجا دور میشدند. در مناطقی دیگری مثل سیرجان نیز این رسم وجود داشت، اما مختص دختران نبود.[7] در مناطقی مثل رشت برای اینکه بخت دخترها باز شود، آنها را به دباغخانه میبردند، یک پسربچه نابالغ بند قبای آنان را میگشود و سپس دختر، اندکی از آب دباغخانه را بر میداشت و به خانه میبرد و روی سرش میریخت. دختران شیرازی در شب پیش از سیزدهبهدر، یک نخ تابیده هفترنگ ابریشمی را به کمر میبستند و صبح روز سیزدهم پیش از طلوع خورشید، پسربچه نابالغی را وادار میکردند که گره را بگشاید تا بختشان گشوده شود. در برخی مناطق این رسم را در آبانبار انجام میدادند. در برخی مناطق تعداد گرهها مهم بود و معمولا هفت گره بهکار می بردند یا گیسوان دختران را گره میزدند و باز میکردند، یا پس از آن هفت گردو میشکستند. یزدیها نیز شب قدر و حین خواندن دعای جوشن کبیر، 100 گره به ریسمانی میزدند.[8] | در برخی مناطق خراسان، دختران برای گشودن بخت خود و پیدا کردن شوهر، روز سیزدهبهدر رو به قبله مینشستند و سبزه گره میزنند و اینگونه ورد میخواندند: «سیزدهبهدر چارده به تو، سال دگه خنه شو» و سپس مقداری شیرینی در کنار آن سبزه میریختند و از آنجا دور میشدند. در مناطقی دیگری مثل سیرجان نیز این رسم وجود داشت، اما مختص دختران نبود.[7] در مناطقی مثل رشت برای اینکه بخت دخترها باز شود، آنها را به دباغخانه میبردند، یک پسربچه نابالغ بند قبای آنان را میگشود و سپس دختر، اندکی از آب دباغخانه را بر میداشت و به خانه میبرد و روی سرش میریخت. دختران شیرازی در شب پیش از سیزدهبهدر، یک نخ تابیده هفترنگ ابریشمی را به کمر میبستند و صبح روز سیزدهم پیش از طلوع خورشید، پسربچه نابالغی را وادار میکردند که گره را بگشاید تا بختشان گشوده شود. در برخی مناطق این رسم را در آبانبار انجام میدادند. در برخی مناطق تعداد گرهها مهم بود و معمولا هفت گره بهکار می بردند یا گیسوان دختران را گره میزدند و باز میکردند، یا پس از آن هفت گردو میشکستند. یزدیها نیز شب قدر و حین خواندن دعای جوشن کبیر، 100 گره به ریسمانی میزدند.[8] | ||
===شفاخواهی=== | |||
در ایران باستان، برای درمان تب، نازایی زنان، جلوگیری از سقط جنین و اموری از این دست، از جادوی گره بهره میبردند. این رسومات پس از اسلام با خواندن سورههایی از قرآن و دعاها ترکیب شد و تا مدتها باقی ماند. مثلا دختر نابالغی ریسمانی میبافت و قبل از طلوع آفتاب هفتبار سوره توحید بر آن میخواند و در هر مرتبه گرهی به ریسمان میزد و آن ریسمان را بهدست شخص تبدار میبست تا تب او قطع شود. پس از رفع تب، ریسمان را داخل آب میانداختند.[9] | در ایران باستان، برای درمان تب، نازایی زنان، جلوگیری از سقط جنین و اموری از این دست، از جادوی گره بهره میبردند. این رسومات پس از اسلام با خواندن سورههایی از قرآن و دعاها ترکیب شد و تا مدتها باقی ماند. مثلا دختر نابالغی ریسمانی میبافت و قبل از طلوع آفتاب هفتبار سوره توحید بر آن میخواند و در هر مرتبه گرهی به ریسمان میزد و آن ریسمان را بهدست شخص تبدار میبست تا تب او قطع شود. پس از رفع تب، ریسمان را داخل آب میانداختند.[9] | ||
===جلوگیری از ازدواج همسر=== | |||
در برخی متون مربوط به دوره قاجار، به بهرهگیری زنان از جادو برای حفظ شوهران خود از ازدواج مجدد، اشاره شده است. در یکی از این روشها زن، سوره یس میخواند و هر بار که به کلمه «مبین» میرسید، به یک نخ ابریشمی گره میزد. این نخ که از هفت نخ هفترنگ بههم تابیده درست شده بود توسط زن که به هووی احتمالی میاندیشید گره میخورد. اگر شوهر به دختری علاقمند شده بود، زن باید رشتههایی از موهای آن دختر را بهدست میآورد و آنها را گره میزد و دعاهایی میخواند و به آن میدمید تا عشق آن دختر از سر شوهرش برود.[10] | در برخی متون مربوط به دوره قاجار، به بهرهگیری زنان از جادو برای حفظ شوهران خود از ازدواج مجدد، اشاره شده است. در یکی از این روشها زن، سوره یس میخواند و هر بار که به کلمه «مبین» میرسید، به یک نخ ابریشمی گره میزد. این نخ که از هفت نخ هفترنگ بههم تابیده درست شده بود توسط زن که به هووی احتمالی میاندیشید گره میخورد. اگر شوهر به دختری علاقمند شده بود، زن باید رشتههایی از موهای آن دختر را بهدست میآورد و آنها را گره میزد و دعاهایی میخواند و به آن میدمید تا عشق آن دختر از سر شوهرش برود.[10] | ||
===درمان ناباروری=== | |||
در گذشته برای درمان زنان نابارور، به نخِ نتابیدهای چهلبار سوره یوسف میخواندند و هر بار یک گره به آن نخ میزدند و آن را به مرد میدادند تا بهکمر خود ببندد.[11] یا زن نازا را چلهبُری میکردند؛ هفت رنگ نخ را هشت گره میزدند و دعا میخواندند و بعد این نخها را میپیچیدند و تاب میدادند. زن نازا اول غسل میکرد و بعد تکهای از نخ را آتش میزد و بقیه را با امید بارداری به بازوی خود میبست.[12] | در گذشته برای درمان زنان نابارور، به نخِ نتابیدهای چهلبار سوره یوسف میخواندند و هر بار یک گره به آن نخ میزدند و آن را به مرد میدادند تا بهکمر خود ببندد.[11] یا زن نازا را چلهبُری میکردند؛ هفت رنگ نخ را هشت گره میزدند و دعا میخواندند و بعد این نخها را میپیچیدند و تاب میدادند. زن نازا اول غسل میکرد و بعد تکهای از نخ را آتش میزد و بقیه را با امید بارداری به بازوی خود میبست.[12] | ||
===بستن داماد=== | |||
برخی خردهفرهنگهای ایرانی بر این باور بودند که اگر زمان خواندن خطبه عقد، کسی نخی را گره بزند، یا قفلی را ببندد یا پشم گوسفندی که برای عروسی قربانی میکنند گره بزند، داماد قادر به انجام عمل زناشویی نخواهد بود.[13] | برخی خردهفرهنگهای ایرانی بر این باور بودند که اگر زمان خواندن خطبه عقد، کسی نخی را گره بزند، یا قفلی را ببندد یا پشم گوسفندی که برای عروسی قربانی میکنند گره بزند، داماد قادر به انجام عمل زناشویی نخواهد بود.[13] | ||
==انواع افسونگری== | |||
===سحر حقیقی=== | |||
سِحر نوعى عمل خارقالعاده است که آثار حقیقی بهدنبال دارد.[14] مفسران قرآن از آيه 4 سوره فلق، دیدگاه تأییدی قرآن دربارۀ تاثير سحر را برداشت کردهاند.[15] در آیه 102 سوره بقره به موثر بودن سحر، در جدایي زن و شوهر اشاره شده است. بر اساس این آیه، برخی انسانها مطالبی را میآموختند که بتوانند بهوسیله آن میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند.[16] | سِحر نوعى عمل خارقالعاده است که آثار حقیقی بهدنبال دارد.[14] مفسران قرآن از آيه 4 سوره فلق، دیدگاه تأییدی قرآن دربارۀ تاثير سحر را برداشت کردهاند.[15] در آیه 102 سوره بقره به موثر بودن سحر، در جدایي زن و شوهر اشاره شده است. بر اساس این آیه، برخی انسانها مطالبی را میآموختند که بتوانند بهوسیله آن میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند.[16] | ||
===توهم و چشمبندی=== | |||
بسياري از سِحرها با استفاده از خواص شيميایى و فيزيكى براي اغفال مردم سادهلوح انجام مىشود. این دسته از سحرها در حقیقت چشمبندی است، اثر حقیقی ندارد و تنها تاثیر روانی بر انسان دارد. در قرآن اینگونه چشمبندیها از سحر حقیقی جدا شده است؛ بهعنوان نمونه در داستان حضرت موسی و ساحران فرعون، تأكيد شده كه ساحران چشمهای مردم را تسخیر کردند؛ آنها با چشمبندى، وانمود میکردند که مار و اژدها توليد میکنند. این گونه حوادث، شاهدی بر ناتوانى و رسوايى افرادی است که ساحر و جادوگر نامیده میشوند.[17] | بسياري از سِحرها با استفاده از خواص شيميایى و فيزيكى براي اغفال مردم سادهلوح انجام مىشود. این دسته از سحرها در حقیقت چشمبندی است، اثر حقیقی ندارد و تنها تاثیر روانی بر انسان دارد. در قرآن اینگونه چشمبندیها از سحر حقیقی جدا شده است؛ بهعنوان نمونه در داستان حضرت موسی و ساحران فرعون، تأكيد شده كه ساحران چشمهای مردم را تسخیر کردند؛ آنها با چشمبندى، وانمود میکردند که مار و اژدها توليد میکنند. این گونه حوادث، شاهدی بر ناتوانى و رسوايى افرادی است که ساحر و جادوگر نامیده میشوند.[17] | ||
==افسون در آموزههای دینی== | |||
===قرآن=== | |||
کلمه سحر 64 مرتبه در قرآن تکرار شده و از جمله در آیه «وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ»،[18] به زنان افسونگر، اشاره شده است. مفسران قرآن، «نفاثات» را در این آیه، زنانی دانستهاند که بندهایی را گره میزنند و هنگام گرهزدن در آن میدمند تا بدین وسیله شخص مورد نظر را جادو كنند.[19] | کلمه سحر 64 مرتبه در قرآن تکرار شده و از جمله در آیه «وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ»،[18] به زنان افسونگر، اشاره شده است. مفسران قرآن، «نفاثات» را در این آیه، زنانی دانستهاند که بندهایی را گره میزنند و هنگام گرهزدن در آن میدمند تا بدین وسیله شخص مورد نظر را جادو كنند.[19] | ||
===تورات=== | |||
جادوگری در تورات، عملی ناپسند شمرده شده است و در مواردی به مجازات ساحران، اشاره شده است. نویسنده قاموس کتاب مقدس، اقرار میکند که با وجود این نهی، یهودیان سحر را فرا میگرفتند.[20] این کار چنان شهرت و گسترش یافت که یهودیان زمان پیامبر اسلام نیز حضرت سلیمان را ساحری زبردست میدانستند و او را بهعنوان پیامبر نمیشناختند.[21] | جادوگری در تورات، عملی ناپسند شمرده شده است و در مواردی به مجازات ساحران، اشاره شده است. نویسنده قاموس کتاب مقدس، اقرار میکند که با وجود این نهی، یهودیان سحر را فرا میگرفتند.[20] این کار چنان شهرت و گسترش یافت که یهودیان زمان پیامبر اسلام نیز حضرت سلیمان را ساحری زبردست میدانستند و او را بهعنوان پیامبر نمیشناختند.[21] | ||
==احکام فقهی افسونگری== | |||
===آموزش سِحر=== | |||
فقهاى مسلمان آموزش، فراگیری و انجام سحر واقعی و دروغین را حرام دانستهاند؛ مراجعه به اين افراد هم مصداق عمل حرام است.[22] امام علی ساحران را کافر دانسته که رابطهشان با خدا قطع است.[23] | فقهاى مسلمان آموزش، فراگیری و انجام سحر واقعی و دروغین را حرام دانستهاند؛ مراجعه به اين افراد هم مصداق عمل حرام است.[22] امام علی ساحران را کافر دانسته که رابطهشان با خدا قطع است.[23] | ||
===پیشگویی و کهانت=== | |||
پیشگویی و هرگونه خبر غیبی از نظر اسلام نامشروع است. استفاده از هیپنوتیزم، خواب مغناطیسی، رمل و اسطرلاب، حساب اعداد، ارتباط با روح افراد و اجنه برای خبر دادن از آينده يا کشف اطّلاعات پنهانى افراد، هم برای مراجعهکننده و هم برای کسی که این کار را انجام میدهد، حرام است.[24] | پیشگویی و هرگونه خبر غیبی از نظر اسلام نامشروع است. استفاده از هیپنوتیزم، خواب مغناطیسی، رمل و اسطرلاب، حساب اعداد، ارتباط با روح افراد و اجنه برای خبر دادن از آينده يا کشف اطّلاعات پنهانى افراد، هم برای مراجعهکننده و هم برای کسی که این کار را انجام میدهد، حرام است.[24] | ||
==علل رویآوری به سِحر== | |||
پژوهشهای میدانی، علتهاي مختلفی را براي روي آوردن افراد به انواع جادو و افسونگري بیان کردهاند، از جمله: | پژوهشهای میدانی، علتهاي مختلفی را براي روي آوردن افراد به انواع جادو و افسونگري بیان کردهاند، از جمله: | ||
| خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
از منظر آموزههای اسلام، بهترین راه دفع افسون یا مصون ماندن از سحر، پناهبردن به خدا است[27] که با خواندن نماز و تلاوت قرآن، تحقق مییابد.[28] | از منظر آموزههای اسلام، بهترین راه دفع افسون یا مصون ماندن از سحر، پناهبردن به خدا است[27] که با خواندن نماز و تلاوت قرآن، تحقق مییابد.[28] | ||
'''<big>==پانويس==</big>''' | |||
<nowiki>{{ | <nowiki>{{پانویس}}</nowiki> | ||
[1] دهخدا، لغتنامه، ذيل واژه افسونگر. | [1] دهخدا، لغتنامه، ذيل واژه افسونگر. | ||
| خط ۱۳۹: | خط ۱۳۹: | ||
[28]. «نگاه قرآن کریم به مسئله سحر؛ نظر استاد فقید حضرت آیتالله معرفت»، وبسایت آیین رحمت. | [28]. «نگاه قرآن کریم به مسئله سحر؛ نظر استاد فقید حضرت آیتالله معرفت»، وبسایت آیین رحمت. | ||
==منابع== | |||
قرآن كريم. | قرآن كريم. | ||